eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.5هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
26 فایل
راه ارتباط با آبادی شعر: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
بغضی که از جفای فراوان شکسته است بر قلب زخم خورده ی ایران نشسته است دنیا دوباره غرق خجالت شد و ببین از جاهلان بزدل آزاد، خسته است هرکس برای ذره ی زر ، بی حیا شده از دامن محبت مولا گسسته است حتی دلی که گرد قساوت گرفته است عمری گره به پنجره ی یار ، بسته است مشهد اسیر رأفت خورشید هشتم است از تار عنکبوت گرفتار ، رسته است ...
امشب منِ شرمنده، بی تاب و سرافکنده دادم به تو پرونده، ای خالق بخشنده تو عاقلی و کامل، من جاهلم و غافل بر بنده ی بی حاصل، لطف تو شده شامل من پیر و زمین‌گیرم، از زندگی ام سیرم آغوش تو اکسیرم، بی وصل تو می‌میرم بد بختم و بد اقبال، یک بنده ی پر اشکال مرگ آمده استقبال، شاید ببرد امسال من کوه پر از دردم، دل مرده ام و زردم بسیار گنه کردم، ای کاش که برگردم ای آب حیات من،کشتی نجات من آیینه ی ذات من، رمز عرفات من از بس که پشیمانم، باران فراوانم ای خالق سبحانم، میبخشی و میدانم...
دیوانه ی حسینم و این است شهرتم من لذت جنون به دو عالم نمیدهم...
فصل عطش و غم حسین آمده است قد قامتِ ماتم حسین آمده است رخصت بده ای اجل که دل بی تاب است اشک دل و مرهم حسین آمده است عالم شده یک دست سیه از غم او چون غربت اعظم حسین آمده است فریاد زده ز عرش جبریلِ حزین ای وای محرم حسین آمده است ای عالمیان به این ندا گوش کنید کز سینه زنان ، دمِ حسین آمده است بیرق به بلندای قیامش نَبُوَد صد شکر که پرچم حسین آمده است ...
﷽ ━━━━💠🌸💠━━━━ بـر قـلـب رقـیه غـصــه‌ها چـنگ زده گـوشش وسـط معـرکه‌ها زنـگ زده در شـام بلا زبـان به شـکـوه وا کرد بابا چه کسی به صورتت سنگ زده؟ ━━━━💠🌸💠━━━━ 🏴
﷽ ━━━━💠🌸💠━━━━ بـر قـلـب رقـیه غـصــه‌ها چـنگ زده گـوشش وسـط معـرکه‌ها زنـگ زده در شـام بلا زبـان به شـکـوه وا کرد بابا چه کسی به صورتت سنگ زده؟ ━━━━💠🌸💠━━━━ 🏴
آنقدَر کار خراب است که نالان شده ام بین انبوه گنه لایق زندان شده ام کمرم زیر هوا و هوسِ نفس شکست امشب از حرِّ تو گفتند، پشیمان شده ام قلبم از شرم خطاهای خودم سوخت ولی زیر باران دعاهای تو پنهان شده ام سر من زیر و دلم عاشق دلخسته ی توست باز از لطف شما، حرِّ مسلمان شده ام سینه ام تنگ شده، فرصت دیدار بده من برای حرمت بی سرو سامان شده ام ...
من گنهکار و فقیر و پر خطایم یا حسین آه حسرت میچکد از این صدایم یا حسین توبه ی شیرین حرّ و گرمی آغوش تو هست رؤیا ی قشنگِ خواب هایم یا حسین دست مهرت می کِشد دل را ز چاه ظلمتم در پناه چادر مادر ، گدایم یا حسین این دل طوفانی ام را پیش کِش آورده ام من به عشقت آشِنا و مبتلایم یا حسین مظهر لطف و سخا ، ای کشتی حاجات ما ساحل امن نجاتت ، کیمیایم یا حسین راه تو تدبیر خلقت ، نام تو راز شفا یک نگاه تو بَرَد تا انتهایم یا حسین ...
من از اهالی دردم، من از تبار نیازم بدون کرب و بلایت، خدا کند که نبازم...
سینه زن های حسینیم ولی روضه ی ما زخم پنهان حسن ، بین در و دیوار است قتلگاهش وسط کوچه و ضرب سیلی ست پاره های جگر از نیشِ در و مسمار است شعله ها هرچه که بالا ز پر مادر رفت دم او تنگ تر و بازدمش دشوار است شمر در خانه ی او آب حیاتی آورد بعد از آن سینه ی آشوب حسن تب دار است در غمِ غربت او اشک پناهم دادُ و درد پیچید به دور غزلی که تار است...
ای بسوزد پدر عشق که بی خوابم کرد نیمه شب در به در کوچه ی مهتابم کرد...
🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷 ما پیروان مکتب از لطف ناب او به جهان چون صنوبریم ای دشمن زبون که ستم درس پست توست ما وارثان مالک و عمار حیدریم با تیغ ذوالفقار علی صف کشیده ایم در انتظار لحظه ی دستور رهبریم... ۰
بر قلب مبارک پیمبر صلوات بر حیدر و بر سوره‌ی کوثر صلوات صد شاخه گل محمدی بر حَسَنین تا شاد شوند آن دو برادر، صلوات بر باقر و بر صادق و سجاد، درود بر باغ گل غریب مادر صلوات بفرست در خانه‌ی موسی هدیه بر نجمه و بر رضا و خواهر صلوات از عمق دلت بگو تو بی حد و حساب بر هادی و بر جواد اطهر صلوات شاد است حسن که دائما می‌گویی بر مهدی اوصیا مکرر صلوات بر آل علی و فاطمه نور فرست تا کل جهان شود معطر صلوات💚
﷽ ━━━━💠🌸💠━━━━ بر قلب مبارک پیمبر صلوات بر حیدر و بر سوره‌ی کوثر صلوات صد شاخه گل محمدی بر حَسَنین تا شاد شوند آن دو برادر، صلوات بر باقر و بر صادق و سجاد، درود بر باغ گل غریب مادر صلوات بفرست در خانه‌ی موسی هدیه بر نجمه و بر رضا و خواهر صلوات از عمق دلت بگو تو بی حد و حساب بر هادی و بر جواد اطهر صلوات شاد است حسن که دائما می‌گویی بر مهدی اوصیا مکرر صلوات بر آل علی و فاطمه نور فرست تا کل جهان شود معطر صلوات💚 ━━━━💠🌸💠━━━━ 💚 💛
واژه های دفتر شعرم چه تکراری شده بی تو در تکمیل یک مصرع، گرفتارم هنوز ...
خنده هایت به رنگ باران است غرق آرامش و تماشایی آسمان نگاه تو هرشب ماه کامل شده به تنهایی پشت ابر سیاه پاییزی یار شبهای سرد دنیایی رد پایت تمام قلبم را مست کرد و شدم تمنایی ای وجودت تمام خوبی ها تو پگاه طلوعِ فردایی گرم کرده خیال لبخندت این خزان سیاه و سرمایی بین امواج سخت دوران ها اشتیاق دل و تسلایی در هوای گرفته ی دل ها رنگ شعر سپید زیبایی راز عشقت جوانه ی قلبم من اسیر و تویی که آقایی از صدایت امید می بارد ای بهار قشنگ یلدایی... 🍉❤️
دور سر مولا که پَرِ فاطمه می‌سوخت دشمن به تلافی، در و یک سینه به‌هم دوخت تا گفت: علی بر همه‌ی خلق امیر است از خشم، عدو ضربه زد و شعله برافروخت 🏴
چقدر حضرت یارم شبیه خورشید است که بر سکوت زمستان سرد تابیده است به روی گونه ی شهرم چه بوسه بارانی است دوباره عطر دلارام عشق بارید است...😍❄️
غروب جمعه و بوی غریبی دلی تنگ و پر از درد عجیبی به پشت پرده ی حسرت نشسته که شاید بشنود امّن یجیبی...
🏴🏴 در میان شعله های کین و دود جز عقیله حجتی دیگر نبود خطبه های او میان معرکه عقل هر انسان عاقل می ربود وارث حیدر شد و شیر عرب کوه هم بانوی ما را می ستود برگ برگ عشق را در قتلگاه جمع کرد و قطعه ای دیگر سرود غصه ها را جز به زیبایی ندید ملجأ اهل حرم بود و عمود سر فرود آورده پیشش صبر هم زنده کرد اسلام را مانند رود حافظ قرآن روی نی شد و خون دل می‌خورد در شهر حسود اسوه ی علم و شجاعت زینب است بر گل باغ علی صدها درود ...🥀
هجوم آورده درد ناامیدی شبی سرد است و سرتاسر پلیدی شبیه معجزه باران زد و باز میان قلب بیمارم چکیدی... ✨هُوَ الَّذِي‌ يُنَزِّلُ‌ الْغَيْثَ‌  مِنْ‌ بَعْدِ مَا قَنَطُوا...✨
رانده و درمانده و محزون و دلگیر آمدم آخر شعبان شد و با کوه تقصیر آمدم جز گدایی کار دیگر از من مسکین نخواه سر به زیر و عذر خواهم چون که من دیر آمدم از کریمان جز کرم چیزی ندیدم، ای خدا آخر عمرم شده با پای زنجیر آمدم...
شِکوه دارم که ندیدم رخ زیبای تو را حضرت ماه، کجایی رمضان آمده است...
دل من کمی بی قرار است و بس پشیمان و نالان و زار است و بس از این کوه تقصیر و جرم و خطا به درد آمده در فشار است و بس حسادت، خیانت، قضاوت، دروغ همه آتش روزگار است و بس نه رحمی به فرجام خود کرده ام نه دنیای من افتخار است و بس شدم خسته از قفل و زنجیر دل برایم هوا مثل نار است و بس همیشه سرودم که عاشق منم جهانم اسیر شعار است و بس شده آخر دفتر عمر من نگاهم به دستان یار است و بس شکسته دو بالم خدایا ببخش نسیم کرم آشکار است و بس...
چای خوب است اگر شاخه نباتی چون تو وسط تلخی ایام، کنارش باشد....