فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌼🍃
🌼🥀
🍃
چای را اینگونه دم کن عشق من
ناب و لب سوز و دو رنگ و دلربا
#سید_طباطبایی
🍃
🌼🥀
🍃🌼🍃
@abadiyesher
🍃🌼🍃
🌼🥀
🍃
مرا میبینی و از من تقاص دلبری داری
زلیخایی ولی من هم به یوسف بودنم نازم
#سید_طباطبایی
🍃
🌼🥀
🍃🌼🍃
@abadiyesher
🍃🌼🍃
🌼🥀
🍃
از آن روزی که دل در دام افتاد
مداوم ناله زد ای داد بیداد
به دل باید همین یک جمله را گفت
خودت کردی که لعنت بر خودت باد
#سید_طباطبایی
🍃
🌼🥀
🍃🌼🍃
@abadiyesher
🍃🌼🍃
🌼🥀
🍃
.
▪️ماتم عظمی
جای آن دارد جهان زین ماتم عظمی بگرید
بر خمینی، جدهاش صدیقۀ کبری بگرید
قلبها خون گردد و از دیده چون ابر بهاران
اشک گردد سیل و صحرا را کند دریا بگرید
زین عزا جبریل در افلاک با خیل ملائک
مصطفی و مرتضی با حضرت زهرا بگرید
در عزای رحلت فرزند خود موسیبنجعفر
همچو جدش شاه دین در ظهر عاشورا بگرید
حضرت حجت ز داغ درگذشت نایب خود
تا به هنگام ظهورش چون علی تنها بگرید
شاعر: حاجحبیبالله معلمی
🍃
🌼🥀
🍃🌼🍃
@abadiyesher
نظرم درباره اون دوست عزیزی که تو لینک ناشناس شعر فرستاده بودند
راهی که من خودم رفتم و میگم
من اول اشعار زیادی خوندم
تا تونستم از اشعار بی معنی و بی هدف
به اشعار معنادار برسم
و تمرین و تمرین و تمرین
وقتی شعر مینویسین
یبار هم از دید منتقد شعر خودتونو بخونین
آبادی شعر 🇵🇸
خوبه
یکم به وزن تسلط پیدا کنید عالی میشه.
واینکه باید تمام مصرع ها و بیت ها به هم ربط داشته باشه.مخاطب شعرتون معلوم باشه.
ولی اگه تحت اموزش قرار بگیرید عالیه
آنکه دارد در رخش یک چال لپ
بهتر است از آنکه دارد چال گون
#سید_طباطبایی
نظر شخصیمه البته😕
🍃🌼🍃
🌼🥀
🍃
باورت از نیمه ی خرداد بال و پر گرفت
ساغرِ نور از حضور ساقی کوثر گرفت
جان به جانان می رسید و آن دو دستِ عاشقت
یک به یک آلاله های سرخ را در بر گرفت
ای پدر، ای پیر، ای آئینه ی بیداری ام
هر شب مهتابی از چشم شمااختر گرفت
ساحلِ جان از نگاهِ بیکرانت پر گهر
موج ها در هم شکست و انقلابت سر گرفت
کشتی مهرت به آن جایی که می باید رسید
جانمان در پای عزم راسخت لنگر گرفت
ای دلِ آرام، قلبِ مطمئنّت می تپد
خاک گلگون از گل روی شما باور گرفت
تا شود آزادگی سرلوحه ی آزادی ام
عشق از پیراهنت صد لاله ی پر پر گرفت
من به خال آن لب شیرین گرفتارم هنوز
مقصدم از نقطه ی نورانی ات معبر گرفت..
#مریم_محبی_نژاد_کرمان
#امام_خمینی
🍃
🌼🥀
🍃🌼🍃
@abadiyesher
🍃🌼🍃
🌼🥀
🍃
قابی پشت سر...
آمد و وا شد گره با دست او از کارها
شد محقق با وجودش یکبهیک پندارها
قصهی تکراری طاغوت را در هم شکست
بال وا کردیم از زندان استمرارها
هرچه ناممکن به دست لطف او ممکن شدند
بود آسان در حریم حلم او دشوارها
از نسیم دستهایش که بهاری تازه بود
خوشهخوشه هدیه شد برکت به گندمزارها
حیف او تا رفت، راهِ عدهای تغییر کرد
آنچه ما را پند داد از فتنهی آن بارها
رسم مردمداری از یاد کسانی زود رفت
مملکت بازیچه شد در دست ثروتدارها
سفرهی مستضعفین شد کوچک و کوچک ولی
بیشتر شد دمبهدم سهم نجومیخوارها
رفته و در باغ بیتالمال راحت میچرند
بیخیال از راه پاکش جمعی از پروارها
روزگار سادهاش با کمترینها میگذشت
عاشقش بودند با این زندگی ،بسیارها
خانهی او مثل مردم ساده بود اما دریغ
این حرم چیزی ندارد کمتر از دربارها
پشت سرهای مدیران از امامی بینظیر
قاب عکسی مانده تنها گوشهی دیوارها
#امام_خمینی
#امام_امت
#احمد_رفیعی_وردنجانی
🍃
🌼🥀
🍃🌼🍃
@abadiyesher
🍃🌼🍃
🌼🌸
🍃
از من غزلی مانده و از تو اثری نیست
در خانه ی تنهایی من، هیچ دری نیست
«لیلا » شدنم دستِ خودم بود عزیزم
جز من به خدا عاشقِ دیوانه تری نیست
بگذار و برو فکر نکن بی تو...عجیب است
در رفتن ِ تو هیچ غم و دردسری نیست
من حبسِ خودم هستم و تردید ندارم
دور و برِ من جز «منِ ِ تنها» خطری نیست
در هر غزلم عشق نشسته است کنارم
اما به خدا ذره ای از تو خبری نیست
#لیلا_احمدی
🍃
🌼🌸
🍃🌼🍃
@abadiyesher
🍃🌼🍃
🌼🌸
🍃
نمیدانم نهان از من
چه نیکی کردهای با دل...؟
که چون غافل شوم از او
دوان سوی تو میآید...!
#حکیم_شفایی
🍃
🌼🌸
🍃🌼🍃
@abadiyesher
🍃🌼🍃
🌼🌸
🍃
با تیشهی خیال تراشیدهام تو را
در هر بُتی که ساختهام دیده ام تو را
از آسمان به دامنم افتاده آفتاب؟
یا چون گل از بهشت خدا چیده ام تو را
هرگُل به رنگ و بوی خودش میدمد به باغ
من از تمام گلها بوییده ام تو را
رویای آشنای شب و روز عمر من!
در خواب های کودکی ام دیده ام تو را
از هر نظر تو عین پسند دل منی
هم دیده، هم ندیده، پسندیده ام تو را
زیباپرستیِ دل من بی دلیل نیست
زیرا به این دلیل پرستیده ام تو را
با آنکه جز سکوت جوابم نمی دهی
در هر سوال از همه پرسیده ام تو را
از شعر و استعاره و تشبیه برتری
با هیچ کس به جز تو نسنجیده ام تو را
#قیصر_امین_پور
🍃
🌼🌸
🍃🌼🍃
@abadiyesher
🍃🌼🍃
🌼🌸
🍃
گفت که شرابِ بوسه را باید نهان نوشید
پُر کن که ترسی نیست از رسوایی ام با تو...
#فاضل_نظری
🍃
🌼🌸
🍃🌼🍃
@abadiyesher
🍃🌼🍃
🌼🌸
🍃
سر فرو بردم و در سجده فقط نام تو بود
زاهدی بودم و از عشق تو کافر شدهام...
#محمود_کیاپور
🍃
🌼🌸
🍃🌼🍃
@abadiyesher
🍃🌼🍃
🌼🌸
🍃
از هـرم نگاهـت دل یخ آب شده
لبخنـد تو طـرح غـزل نـاب شده
دیوار به کـوه تکیـه دارد وقتی
تصویر تو روی سیـنه اش قاب شده
#محمدجواد_منوچهری
#فداییسیدعلی
🍃
🌼🌸
🍃🌼🍃
@abadiyesher
🍃🌼🍃
🌼🌸
🍃
با اینکه رسیده جان عالم به گلو
با اشک گرفته ایم هر صبح وضو
پشتش به امام عصر رهبر گرم است
او تکیه به کوه کرده ما تکیه به او
#محمدجواد_منوچهری
#فداییسیدعلی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🍃
🌼🌸
🍃🌼🍃
@abadiyesher
فکـر ِ دریـا به سرش آمــده، قـایق لطفا"
قـدمی مـانـده بـه طوفان ِ حقایق، لطفا"
آب در بستر ِ دریا به خودش مـی پیچد
دست ِ تان بند ِ کجا هست خلایق لطفا"
در تن ِ ماسه ِ قدم های ِ زیادی مانده
روی ِ دریاچه نوشتند کـه لایق لطفا"
باز از مشرق ِ چشمان ِ تو خورشید چکید
گــرمـی ِ عاطفه سوزان شده عـایق لطفا"
خواب ِ چشمان ِ مـن آویختـن از عقربه ها
رد ِ پـایـم بـرسان شهـر ِ دقـایـق ، لطفا"
این عروس از صدف سوره ی ِ یوسف آید
گـل مریم /گـل ِ میخک دو شقایق لطفا"
این تو و ... این همه ی ِ دفتر ِ ایام ِ خدا
بنویسید در آن هــر چـه عـلایـق لطفا
علی_سعادتخانی
🍃🌼🍃
🌼🌸
🍃
فکـر ِ دریـا به سرش آمــده، قـایق لطفا"
قـدمی مـانـده بـه طوفان ِ حقایق، لطفا"
آب در بستر ِ دریا به خودش مـی پیچد
دست ِ تان بند ِ کجا هست خلایق لطفا"
در تن ِ ماسه ِ قدم های ِ زیادی مانده
روی ِ دریاچه نوشتند کـه لایق لطفا"
باز از مشرق ِ چشمان ِ تو خورشید چکید
گــرمـی ِ عاطفه سوزان شده عـایق لطفا"
خواب ِ چشمان ِ مـن آویختـن از عقربه ها
رد ِ پـایـم بـرسان شهـر ِ دقـایـق ، لطفا"
این عروس از صدف سوره ی ِ یوسف آید
گـل مریم /گـل ِ میخک دو شقایق لطفا"
این تو و ... این همه ی ِ دفتر ِ ایام ِ خدا
بنویسید در آن هــر چـه عـلایـق لطفا
علی_سعادتخانی
🍃
🌼🌸
🍃🌼🍃
@abadiyesher
🍃🌼🍃
🌼🌸
🍃
عطر تن تو بوی عجیبی دارد
بوییدن تو حس غریبی دارد
بوییدن تو اگر چنین باشد پس
بوسیدن تو... به! چه نصیبی دارد
#مصطفی_محمدی
🍃
🌼🌸
🍃🌼🍃
@abadiyesher
🍃🌼🍃
🌼🌸
🍃
بی جهت در پیِ توجیهِ گناهش هستید
یوسف این بار خودش میلِ زلیخا دارد!
#امید_صباغنو
🍃
🌼🌸
🍃🌼🍃
@abadiyesher
بزرگواران پیامای ناشناس برای ما درهم میاد.
ولی برای کاربراست که فقط پیامای خودشون و پاسخ پیامای خودشون رو میبینن.
پس لطفا تو خود هر پیام خودتون اسم شاعرو بنویسید
نه کلی پیام بفرستید بعد اسم شاعر بذارید.
ما متوجه نمیشیم که کدوم پیاما مال کیه
🍃🌼🍃
🌼🌸
🍃
از آن دمی که گرفتم تو را در آغوشم
هنوز پیرهنم را نشُسته میپوشم
هنوز بوی تو از تار و پود زندگی ام
نرفته است که خود رابه عطر بفروشم
عجب مدار از این جوششی که در من هست
که من به هرم نفسهای توست،میجوشم
کجا به پیری وسستی وضعف روی آرم
منی که آب حیات از لب تو مینوشم
به بوسهای که گرفتم در آخرین لحظه
برای بوسهی دیگر دوباره میکوشم
برای آنکه بدانی که بر سر عهدم
برای آنکه بدانی نشد فراموشم
قسم به بوسه ی آخر...قسم به اشک تو...من
هنوز پیرهنم را ؛ نشُسته می پوشم...
#عباس_محسن_زاده
🍃
🌼🌸
🍃🌼🍃
@abadiyesher