جان حسین در گرو جان اکبر است
در خلقتش شبیهترین به پیمبر است
پیش از نبرد ای علیاکبر قدم بزن
آرامتر برو پسر این بار آخر است
اینقدر استوار قدم میزند علی
گویا علی مقابل قوم ستمگر است
شاگرد درس رزم ابوفاضل است او
وقتی که تیغ میکشد انگار حیدر است
برگشت تا که اذن شهادت بگیرد او
بابا ببین که اکبر تو سخت مضطر است
بابا اجازه داد پسر بیدرنگ رفت
وقتی که دید تشنهلب از آب کوثر است
"ثقل الحدید و العطش"ی را علی که گفت
یعنی فرات تشنهی لبهای اکبر است
با حملههای حیدریاش در زمان جنگ
از کل لشکر عمر سعد برتر است
اما عمود تا که به فرق علی زدند
جای خیام مَرکب او رو به لشکر است
با بغض مرتضی به علی ضربه میزدند
انگار کینهها همه از فتح خیبر است
شد قطعه قطعه قامت رعنای اکبرش
باید حسین جمع کند چون مُکسَّر است
دارند سوی خیمه جوانان میآورند
این اکبر است روی عبا نه! که اصغر است
#محمدحسنمحمدی
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح
از همان روز که افتاد به پایش پدرش
تا به امروز به پایِ پدرش افتاده
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
حرمله خیر نبینی دو نشان را زده ای
پسرش را زدی اما پدرش افتاده
دو علی داشت از این عمر که درهم شده اند
بعد از این اشک هم از چشم ترش افتاده
اربا اربا نشده این علی اهل حرم
بدنش مانده ولی حیف سرش افتاده
ناصر دودانگه
صلی الله علیک یا رضیع العطشان
تیری رها شد سوی طفلی نیمهجان رفت
تیری که با آن حرمت تیر و کمان رفت
نامردِ جنگی پستیِ خود را نشان داد
تیرش بدون پیچوخم سوی نشان رفت
تیرش دقیقا خورد آن جایی که تا خورد
سوی خدا از عرشیان بانگ فغان رفت
غلتید در خون غنچهی نو رُستهی باغ
با داغ او جان از وجود باغبان رفت
آتش به جان واژهها افتاد از این غم
با تکتک ابیات خون از دیدگان رفت
چشم فلک تا هست خونبار است از، آن
خونی که از ششماهه تا هفت آسمان رفت
مادر به یک گهواره دلخوش بود، آنهم
وقتِ هجومِ لشکرِ غارتگران رفت
شرح همه نامهربانیهای دنیا
در کربلا بر آن امام مهربان رفت
#محرم
#امام_حسین
#حضرت_علی_اصغر
#احمد_رفیعی_وردنجانی
🔹چقدر مصرع سرخ🔹
چگونه جمع کند پارههای جانش را؟
به خیمهها برساند تن جوانش را
شکفت روی لبانش: علی عَلَی الدنیا...
همین که غرق به خون دید پهلوانش را
علی، همان که جهان محو در شمایل اوست
ندیده هیچکجا، هیچکس نشانش را
همان که در شب میلاد او پدر فهمید
پیمبر آمده زیبا کند جهانش را
به آنکه تشنۀ معنای «قاب قوسَین» است
بگو نظاره کند ابروی کمانش را
میان سجده خدا را فقط صدا میزد،
جهان کفر، اگر میشنید اذانش را
::
چقدر زخم مصور، چقدر مصرع سرخ
خبر دهید جوانان نوحهخوانش را
به هر طرف که نظر کرد اکبرش را دید
خبر دهید ندارد دگر توانش را...
به خیمه آمدن او دوباره ممکن نیست
نگیرد عمه اگر زیر بازوانش را
#فائزه_زرافشان
میخواست حرم تشنه نباشد ، آمد
با تشنگی و غصه ی بیحد آمد
وقتی که علیِ اکبر آمد میدان
.مردم همه گفتند "محمد" آمد
#محمد_دری_صفت
#حضرت_علی_اکبر_ع_شهادت
حسین آب شد! از بس که دید اکبر را
برای گندم ری آسیاب میکردند
#حسن_خسروی_وقار
#یا_علی_اکبر
سعی کردم که مرتب بشود پیکر تو
نشد آخر، و تو را روی عبا ریخته ام
#روح_الامین_کشاف
این شکافی که زده نیزه به پهلوت علی
صحنهی مـادر و مسمار مجسم کـرده...
قاسم نعمتی
#علیاکبر
#جانممادر😔😔💔
مثل یک گـل رفـت و پرپر آمده
روی مـرکـب پـاره پـیـکـر آمـده
بس که تیغ کینههاشان تیز بود
رفـتـه اکـبـر مـثل اصـغـر آمده
#محمدحسنمحمدی
از اوست هنوز سنت خاتم هست
از اوست اگر کعبه اگر زمزم هست
تا عالم هست این محرم هم هست
نه! تا باشد محرم این عالم هست
#امیرحسین_پورعزیز
زخم قلب پدر از جسم پسر بدتر بود
ارباً اربا دلِ بابای علی اکبر بود..
#نوید_اسماعیل_زاده