eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.5هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
26 فایل
راه ارتباط با آبادی شعر: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
زیبا و بدیع و هم خیال‌انگیز است از شعر و ترانه، از غزل لبریز است هر فصل به جای خود قشنگ است و بهار نقاشی بی بدیل رستاخیز است
ای کاش که باغ سینه را سیب کنی ما را به هوای عشق ترغیب کنی با لایحه‌ی نگاه شیرین لبت لبخند مرا دوباره تصویب کنی
می خواست ذکر ما بکند یا «کریم» را بخشید هرچه داشت فقیر و یتیم را مظلوم و خاکی است و به نام حسن خدا شاید که آفریده چنین «یا کریم» را یکبار نه، دو‌مرتبه از هستی اش گذشت در سایه اش گرفت غریب و مقیم را اهل کرامتند همه، منتها حسن شد شهره سفره داری باب النعیم را یاور نداشت با خود و تسلیم صلح شد آن نعمت عطا شده ذبح عظیم را شد عقده های جنگ جمل تیر و می زدند بر پیکرش تلافی زخم قدیم را بی خادم است گرد بقیع و خدا گذاشت جارو کش مزار شریفش نسیم را @gida13
هرچند ولادت است ناز قدمش دل رفته بقیع و مرقد محترمش ای کاش چراغان بشود یک روزی در روز ولادتش فضای حرمش
بهار حرف کمی نیست ما نمی‌فهمیم زبان تازهٔ تقویم را نمی‌فهمیم درخت پا شد و زخم زمین مداوا شد هنوز چیزی از این حرف‌ها نمی‌فهمیم چرا از آب نگفتن؟ چگونه نشکفتن؟ چگونه این همه اعجاز را نمی‌فهمیم نشسته بر سر هر کوچه یک تذکّر سبز دلا! قبول نداریم، یا نمی‌فهمیم؟ نگاه باغ، پر از بازی پرستوهاست دل عبور نداریم تا نمی‌فهمیم زمان، زمان بروز صفات باران است چگونه باز نگوییم ما نمی‌فهمیم
آه از سکوت! تا به کی با شنیدن اخبار سهم مان اشک و آه و غم باشد کارمان صرفِ چند وعده سکوت موقعِ دیدنِ ستم باشد نکند آنچه زندگی گفتیم اینهمه بهر آن بر آشفتیم اینهمه سال را در آن خفتیم خواب در کوچه ی عدم باشد این چه رسم است این چه قانون است؟ از چه این روزگار وارونه ست اصلا از هر حساب بیرون است اینکه مظلوم ،متهم باشد از چه با رنگ و ننگ درگیریم چه شد از فرط غم نمی میریم از چه باید تمامِ مشکلِ ما حرفِ یک لقمه بیش و کم باشد آه شاعر چگونه خاموشی؟ چیست تفسیر این فراموشی؟ می شود تیرِ بر گلوی ستم حاصلِ چرخشِ قلم باشد از چه برجا نشسته ای برخیز! چیست مفهوم اینهمه پرهیز؟ شاید اصلا برایِ پیروزی سهمِ ما قدرِ یک قدم باشد آه پس کو اراده ات هان کو! غیرتت کو،غرورت ای جان کو؟! می شود گاه یک دهان فریاد سهمت از حفظ این حرم باشد عده ای که به بزم خود شادند بهر غزه کفن فرستادند لایقِ نام آدمیت نیست!!! هر کسی که از این رقَم باشد آه یک ثانیه تفکر کن غزه را شهرِ خود تصور کن فرض کن اینکه اینچنین ظلمی قسمتِ خانه ی تو هم باشد فرض کن مادر غریبی را که شده بی پناه و بی ماوا از تمامِ قشنگیِ دنیا سهمِ او داغِ دم به دم باشد می زند آتشی به جان آهی روضه جانسوز می شود گاهی خاصه وقت که مادری مظلوم همرهش بارِشیشه هم باشد....
گفت آمده تا عشق و سعادت بدهد بی رنگ‌ و ریا و بی حسادت بدهد دل دادم و افسوس که دلدار نشد آمد که مرا به گریه عادت بدهد
یک پنجره، گلدانِ فراموش شده یک خاطره، انسانِ فراموش شده در خانه، جماعتی پیِ معجزه‌ها بر طاقچه، قرآن فراموش شده
پر از خون است چشمان فلسطین پر از لاله است گلدان فلسطین زمین و آسمان می‌گرید اینک به حال نابه‌سامان فلسطین دوباره بوی خون و خاک و باروت دوباره بمب‌باران فلسطین عیار مرد و نامرد جهان را مشخص کرد، میزان فلسطین شیاطین مجسم، ننگتان باد چه می‌خواهید از جان فلسطین؟ شما را از درون درهم‌شکسته خروش خشم و طوفان فلسطین کفن کردید حق را، باز رویید گل ایمان به دامان فلسطین گناهش چیست آن طفل سه روزه پرستوی پریشان فلسطین به خون مادر غم‌دیده سوگند به بُهت طفل لرزان فلسطین سزای قوم باطل چیست جز این؟ که می‌بازد به ایمان فلسطین قسم به صبر زینب‌وار غزه که پیروزی است پایان فلسطین @andisheysabz
پسری چون پدر کریم آمد نیمهٔ ماه مهربانی شد پسری چون پدر کریم آمد ما یتیمان آل زهراییم عاشقان! کافِلُ‌ الیتیم آمد پهن شد سفرهٔ کرامت او سفره را مادر حسن انداخت بعد از آن او دیون عالم را یک‌به‌یک از حساب خود پرداخت سائلان مدینه را امشب؛ برسانید کاین شعف آمد کم نخواهید از تبار کریم پسر حاکم نجف آمد در کرم او به مادرش رفته این پسر نور دیدهٔ زهراست وقت عیدی‌گرفتن ما شد؛ خواست باید هر آنچه باید خواست خود، غریب مدینه بود اما؛ به غریبان نظر فراوان داشت جمع از خانه‌اش نمی‌گردید؛ سفره‌ای که همیشه مهمان داشت از همان ابتدا چو مادر خویش غربتی در نگاه نابش داشت مثل مادر توجهی ویژه به برادر زمان خوابش داشت مثل مادر همیشه قبل از خواب بوسه می‌زد به دیدگان حسین مثل زینب نوازشش می‌کرد حامی و یار مهربان حسین از همان ابتدا حسن می‌خواند؛ روضهٔ غربت برادر را کربلا، قتلگاه، عاشورا روضهٔ وا غریب مادر را از همان کودکی ز جذبهٔ او چون پدر اقتدار می‌بارید بر سر دشمنان ز هیبت او دم‌به‌دم ذوالفقار می‌بارید «وَ اَعِدّو لَهُم» حسن می‌خواند صلح با دشمنان دین هرگز! از جهاد کبیر دم می‌زد حسن و صلحِ اینچنین هرگز! این بماند، چه شد که شد مظلوم؟ با سپاهش چه کرد آن نیرنگ این بماند، چه شد که شد مجبور؟ که کند صلح در طلیعهٔ جنگ این بماند، چه شد که تنها ماند؟ او که یک شهر عاشقش بودند یا چه شد اینکه سوی تابوتش آتش حقد و کینه بگشودند؟ روز میلاد توست آقاجان یاد سوز بقیع افتادم کاش با هدیهٔ برات بقیع  شاه جود و کرم کنی شادم ۱۴۰۳/۱/۶
یا حیدر مددی درد دلی با مولا به یاد مردم مظلوم غزه پدر ما بی تو تنهاییم، بی‌تابیم تبداریم یتیمان را ببین بعد از تو یا مولا گرفتاریم پدر ای آبروی خاک، از ما یاد کن گاهی  ببین ای آسمان هر جای دنیا زیر آواریم به فرق زخمی‌ات سوگند دلهامان پر از داغ است  شود هر روضه‌ای پر لاله هر سو پای بگذاریم به گریه‌ در خموش چاه شب، یادآور سجاد به نعره در خروش جنگ، فرزندان کراریم! شب قدر است و یاد بدر تو تنها خیال ما شب قدر است و ما از گریه بسیار بیداریم پدر ای اولین ای آخرین امید هر نومید  تویی تنها امید ما که نومیدان بسیاریم اگر دشنه ست پهلو ما، اگر زخم است بازو ما  کدامین زخم را در محضر فرق تو بشماریم سلام ای یوسف ای یعقوب جز چشم تو راهی نیست پدر دریاب ما را گرچه فرزند گنهکاریم گنهکاریم آری آری اما ای پدر بنگر  در آتشهای دوران نام مادر را به لب داریم
🌱 این حسن کیست که عالم همه خمخانهٔ اوست هرچه مِی در دو جهان است به پیمانهٔ اوست در جهان حُسنی اگر هست، به یُمن حسن است در صفا صلحی اگر هست، به شکرانهٔ اوست این حسن کیست که دربان حریمش عشق است عقل، بی‌واسطه مسکین درِ خانهٔ اوست عقل و تدبیر به هنگامهٔ او مجنون‌اند عشق وقتش برسد عاقل و فرزانهٔ اوست این حسن کیست که جبریل امین سوخته‌بال می‌پرد گِرد در و بامش و پروانهٔ اوست بخشش و فضل و کرامت یکی از اوصافش عدل و انصاف از اوصاف جداگانهٔ اوست این حسن کیست که آقای جوانان بهشت هم خود اوست و هم دلبر جانانهٔ اوست این حسن کیست که آن نوگل شمشیر‌به‌دست کز عسل آمده شیرین‌تر، دُردانهٔ اوست این حسن کیست که با صلح به جنگ آمده است این حسن کیست که این شیوهٔ رندانهٔ اوست پیر فرزانهٔ ما، رهبر عاشق‌پرور شب شعرش، شب میلاد کریمانهٔ اوست "این حسین کیست" کمی مشکل وزنی دارد! این حسن کیست که عالم همه دیوانهٔ اوست ✍ @KhyaleVasl | خِیـٰـالِ وَصـْـلْ✨
اگه غم نداری با علی چیزی کم نداری با حسن_۲۰۲۳_۰۴_۰۴_۲۱_۵۰_۳۰_۵۸۵.mp3
4.78M
•| |• 🎼 بگو لافتی الّا علی بگو لاکریم الّا حسن💚🍃 مجتبی علیه‌السلام بر عاشقان مبارک 🌼🌼🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعرخوانی آقای حامد طونی در دیدار جمعی از شاعران و اهالی فرهنگ و ادب با رهبر انقلاب در شب میلاد امام حسن مجتبی علیه‌السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
میان ارض و سما بزم شادی و شور است به روی دست نبی آیه‌هایی از نور است بغل گرفته نبی سبط اکبر خود را و ان یکاد بخوان، چشم ابتران شور است گمان کنم که پیمبر به گوش او می‌گفت: خوشا به حال رسولی که با تو محشور است به رزق خوان حسن عالمی نمک گیرند عزیز کرده‌ی زهرا ”کریم” مشهور است ز دست هیچ کسی لقمه نان نمی‌خواهیم کرامت حسنی با مزاجمان جور است گدای کوی کریمیم و نان بهانه‌ی ماست نظر به منظر جانان مراد و منظور است چقدر غبطه خورم بر کبوتران بقیع شکسته بال و پرم … قبر خاکی اش دور است به قبر خاکی او سایبان بدهکاریم برای گنبد و گلدسته نقشه‌ها داریم
تویی خورشید تابانم؛ حسن جان تویی ماه فروزانم؛ حسن جان تمام روز و شب ذکرم همین است؛ حسن‌جانم، حسن‌جانم، حسن‌جان...
«حدیث باران» امشب چه خوش سروده، ایزد حدیث باران مِی می‌چکد از این مَه، در ماه روزه‌داران این مژده سررسیده، نجمی دگر دمیده شاهی جوان رسیده، از تیره‌ی نگاران شد چشم والدِ خاک، روشن ز نور افلاک از بَدر آن شهِ پاک، شد عید خاکساران بر سبقه‌ی پریشان، رو کن بسوی ایشان حاجت ببر به پیشِ، آن ناجی دچاران برگو به شاه مستان، ساقی حق‌پرستان کوری چشم پَستان، جامی بده به یاران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعرخوانی خانم عاطفه جوشقانیان در دیدار جمعی از شاعران و اهالی فرهنگ و ادب با رهبر انقلاب در شب میلاد امام حسن مجتبی علیه‌السلام
دوستان تا آخر ببینید. چه نقد ظریفانه و زیبایی رهبر عزیز داشتن👌👌😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 برای دانش آموزان و شاگرد نه ساله‌ام که با سرطان دست و پنجه نرم می‌کند.... باید که در اوج تمام خستگی ها مهربان باشم تا سالها آموزگار "بچه های آسمان" باشم پس می‌روم شاید گروه خونی‌ام با او یکی باشد باید خودم آماده‌ی پیوند مغز استخوان باشم لحظاتی از شعرخوانی آقای احمد علوی در دیدار امشب جمعی از شاعران و اهالی فرهنگ و ادب با رهبر انقلاب در شب میلاد امام حسن مجتبی علیه‌السلام
213.1K
هم ماهِ فروزنده تری آمده است هم اخترِ تابنده تری آمده است ای حضرتِ آفتاب ،بیهوده نتاب! خورشیدِ درخشنده تری آمده است! ✍ 🎧 🌹