eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
72 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
میان ارض و سما بزم شادی و شور است به روی دست نبی آیه‌هایی از نور است بغل گرفته نبی سبط اکبر خود را و ان یکاد بخوان، چشم ابتران شور است گمان کنم که پیمبر به گوش او می‌گفت: خوشا به حال رسولی که با تو محشور است به رزق خوان حسن عالمی نمک گیرند عزیز کرده‌ی زهرا ”کریم” مشهور است ز دست هیچ کسی لقمه نان نمی‌خواهیم کرامت حسنی با مزاجمان جور است گدای کوی کریمیم و نان بهانه‌ی ماست نظر به منظر جانان مراد و منظور است چقدر غبطه خورم بر کبوتران بقیع شکسته بال و پرم … قبر خاکی اش دور است به قبر خاکی او سایبان بدهکاریم برای گنبد و گلدسته نقشه‌ها داریم
تویی خورشید تابانم؛ حسن جان تویی ماه فروزانم؛ حسن جان تمام روز و شب ذکرم همین است؛ حسن‌جانم، حسن‌جانم، حسن‌جان...
«حدیث باران» امشب چه خوش سروده، ایزد حدیث باران مِی می‌چکد از این مَه، در ماه روزه‌داران این مژده سررسیده، نجمی دگر دمیده شاهی جوان رسیده، از تیره‌ی نگاران شد چشم والدِ خاک، روشن ز نور افلاک از بَدر آن شهِ پاک، شد عید خاکساران بر سبقه‌ی پریشان، رو کن بسوی ایشان حاجت ببر به پیشِ، آن ناجی دچاران برگو به شاه مستان، ساقی حق‌پرستان کوری چشم پَستان، جامی بده به یاران
13.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعرخوانی خانم عاطفه جوشقانیان در دیدار جمعی از شاعران و اهالی فرهنگ و ادب با رهبر انقلاب در شب میلاد امام حسن مجتبی علیه‌السلام
16.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 برای دانش آموزان و شاگرد نه ساله‌ام که با سرطان دست و پنجه نرم می‌کند.... باید که در اوج تمام خستگی ها مهربان باشم تا سالها آموزگار "بچه های آسمان" باشم پس می‌روم شاید گروه خونی‌ام با او یکی باشد باید خودم آماده‌ی پیوند مغز استخوان باشم لحظاتی از شعرخوانی آقای احمد علوی در دیدار امشب جمعی از شاعران و اهالی فرهنگ و ادب با رهبر انقلاب در شب میلاد امام حسن مجتبی علیه‌السلام
213.1K
هم ماهِ فروزنده تری آمده است هم اخترِ تابنده تری آمده است ای حضرتِ آفتاب ،بیهوده نتاب! خورشیدِ درخشنده تری آمده است! ✍ 🎧 🌹
من نمکگیر کرم، سفره احسان حسن جان من هست گرفتار حسن جان حسن چشمه‌ فیض خودش جوشش شعرم داده قافیه می چکد از گوشه دیوان حسن هرکجا هرکس و هروقت از او رحمت دید رو به رشد است از آن جمع مریدان حسن بی‌جهت نیست وفاداری من در حقش خورده‌ام عمر درازی فقط از نان حسن تا دلم روشنی از نور ولایش دارد دست کی می کشم از پرتو دامان حسن شوق دیدار حرم برده قرار از روحش این غزلخوان که شده بلبل نالان حسن می‌رسد روزی و آن‌روز چه دلخوش‌هستم سر به دیوار حرم گوشه ایوان حسن
در خون نشسته غنچهٔ ما در مصاف باد گل‌های یاس پرپرمان روی سینه‌ات از جنگ و بمب، بند دلت پاره می‌شود هر بار می‌کنم به دلم وصله پینه‌ات هر شب شده دعای تو یا کاشف الکروب هر روز روی میز، شهادت گزینه‌ات در ماتم عزیز خودش غوطه‌ور شود هر دل که داشته در خویش کینه‌ات باشد که نوبهار پر از زندگی شوی گرچه مکدر است کنون آبگینه‌ات
ﻏﯿﺮ ﺷﯿﺪﺍﯾﯽ ﻣﺮﺍ ﺩﺍﻏﯽ ﺑﻪ ﭘﯿﺸﺎﻧﯽ ﻧﺒﻮﺩ من ﮐﻪ ﭘﯿﺸﺎﻧﯽ ﻧﻮﺷﺘﻢ ﺟﺰ ﭘﺮﯾﺸﺎﻧﯽ ﻧﺒﻮﺩ ﻫﻤﺪﻣﯽ ﻣﺎ ﺑﯿﻦ ﺁﺩﻡﻫﺎ ﺍﮔﺮ ﻣﯽﯾﺎﻓﺘﻢ ﺁﻩ ﻣﻦ ﺩﺭ ﺳﯿﻨﻪﺍﻡ ﯾﮏﻋﻤﺮ ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ ﻧﺒﻮﺩ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥِ ﺭﻭبه‌رﻭ ﻭ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﻫﺮﭼﻪ ﺑﻮﺩ ﺁﯾﯿﻦ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﯽ ﻧﺒﻮﺩ ﺧﺎﺭ ﭼﺸﻢ ﺍﯾﻦ ﻭ ﺁﻥ ﮔﺮﺩﯾﺪﻥ ﺍﺯ ﮔﺮﺩﻥ ﮐﺸﯽ‌ اﺳﺖ دست‌رﻧﺞ ﮐﺎﺝﻫﺎ ﻏﯿﺮ ﺍﺯ ﭘﺸﯿﻤﺎﻧﯽ ﻧﺒﻮﺩ ﭼﺸﻢ ﮐﺎﻓﺮﮐﯿﺶ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻭﺣﺪﺕ ﺍﺑﺮﻭ ﭼﻪ ﮐﺎﺭ؟ ﮐﺎﺵ ﺍﯾﻦ ﻣﺤﺮﺍﺏ ﺭﺍ ﺁﯾﺎﺕ ﺷﯿﻄﺎﻧﯽ ﻧﺒﻮﺩ من ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﻨﺪﻡ ﮐﺠﺎ؟ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﺁﺯﺍﺩﯼ ﮐﺠﺎ؟ ﮐﺎﺵ ﺭﺍﻩ ﺧﺎﻧﻪﺍﺕ ﺍﯾﻦﻗﺪﺭ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﻧﺒﻮﺩ
. بُریدیم، بس نیست آیا خدایا؟ چه صبری تو داری خدایا خدایا! ...و می‌مردم ای کاش و نشنیده بودم خبرهای این روزها را خدایا به افطار خونین جان‌های تشنه به این اشک و این آه گیرا، خدایا به دلتنگی لحظه‌ی«ضاقت الارض» به بی‌تابی قلب مولا، خدایا که جانی اگر بود، بر لب رسیده که بند آمده این نفس‌ها خدایا! در این داغ باید چه خاکی به سر کرد؟ تو فرموده ای صبر، اما خدایا... به خون رنگ شد معجر خواهرانم چه بی‌غیرتم من، دریغا خدایا تماشاگرانند با چشمِ بسته تماشاگرند اهل دنیا، خدایا عجب مرگ تدریجی سهمگینی‌ست تماشا تماشا تماشا ، خدایا...
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
6.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعرخوانی آقای علی‌محمد مؤدب در دیدار جمعی از شاعران و اهالی فرهنگ و ادب با رهبر انقلاب در شب میلاد امام حسن مجتبی علیه‌السلام