تو كه گيسوي پريشان شده در پاييزي
من و لبهاي تو و اين همه ناپرهيزي
چشمهاي سيهت منشأ ويرانيهاست
حتم دارم كه تو از طايفهي چنگيزي
خواستم نذر كنم دار و ندارم را حيف
جز دل سادهام اي عشق! ندارم چيزي
روبروي توام و زل زدهام در چشمت
و تو از بي سروساماني من لبريزي
من و گيسوي پريشان تو مانند هميم
رسم اين است كه از مثل خودت بگريزي؟
من دلم از غم اين عشق رهايي ميخواست
تو به كام منِ دلتنگ، غزل ميريزي
#اسدی
تـو از اهالی ِ قَلب ِ مَنی و میدانم
دِلت هَوای وَطن میکند به زودی ِ زود...
#سمیه_حسامی
گام برمیدارم اما این گذر بیهوده است
تا کلیدِ دل نچرخد فکرِ در، بیهوده است
آه ای گنجشک من در کنج غمهایت بمان
آسمان وقتی نباشد بال و پر بیهوده است
ناخدا! پا از گلیم دور دریاها بکش
بادبان وقتی نباشد این سفر بیهوده است
کار با ابروکمانان آخرش رسوایی است
تیر اگر از چشم برخیزد سپر بیهوده است
موجها افسار خود را دست ساحل دادهاند
کوشش دریای طوفانی دگر بیهوده است
ای درخت پیر از قانون جنگلها مترس
ریشه تا در خاک میماند تبر بیهوده است
#رضا_کرمی
وقتی که میفهمی یقین هم شک بر انگیز است
وقتی که میفهمی زمین هم سنگ ناچیــز است
وقتـــی کلاغان جهــــان هــــــم خـوب میدانند
جای من و تو یک مترسک مرد جالیـــــز است
وقتـــی کــــه میبینـــــی تمام تیــــغهــا را که
تنهـــــا برای گــــردن مـــا و شما تیــــــز است
وقتـــــی خـــروس خانه هم تا ظهـــر میخوابد
وقتی که کرکس اولین شخص سحرخیــز است
وقتـــی که معنـــی میشود رنگینکمان یعنی
دستان خورشیـــدی که با باران گلاویــــز است
وقتــی که در بـــاران به دنیا آمـــدی حتـــــی
فصلی که عاشق میشوی همواره پاییـــز است
#مهدی_رحیمی
هدایت شده از گلچین شعر
چشم هایت را باز کن
شقایق هایی که دیشب
در دشت سینه ام کاشتی
امروز
محتاج طلوع تواَند …
#محمد_شیرین_زاده
@golchine_sher
✌️جانِ بسیجیهایِ آمریکا سلامت✌️
شد چُرت بیوقتِ ستمکاران دریده
از چهرههاشان رنگ از وحشت پریده
طوفانِ الاقصی به آمریکا رسیده
شب در هراس است از نشانهای سپیده
دارد به پایان میرسد دورانِ ظلمت
جانِ بسیجیهای آمریکا سلامت
🔹
با وعدهی صادق، همه دنیا به هم ریخت
هر نقشه و هر حیلهی اعدا به هم ریخت
کلا بساط فتنهی آنها به هم ریخت
از موجهایش قلبِ آمریکا به هم ریخت
خوردند سیلی دشمنان نوبتبهنوبت
جانِ بسیجیهایِ آمریکا سلامت
🔹
شیرازهی کاخ سفید از هم گسسته
آزادگان عازم به آنجا دستهدسته
پیمانِ یاری تا نجاتِ قدس بسته
در عزت و آرامش و از بیم رسته
خواندند در آنجا نمازی با جماعت
جانِ بسیجیهای آمریکا سلامت
🔹
با دست و پای زخمی و خونین و مصدوم
بیمی ندارند از هجومِ موج باتوم
هستند با جان حامیِ یک خلقِ مظلوم
گردد نشانهایِ شکستِ ظلم ، معلوم
هر لحظه میآید از آنجا یک حکایت
جانِ بسیجیهایِ آمریکا سلامت
🔹
مسجد شده کاخ سفید از لطف ایزد
دادند جمع دشمنان در به در، رد
سرگیجهها ،دلپیچهها گردیده ممتد
دینِ خداوند است بر عالم سرآمد
هستند اهل معرفت هرجا دراین خط
جانِ بسیجیهایِ آمریکا سلامت
🔹
این ور بسیجی باشد و آن ور بسیحی
دارد به هر سویِ جهان سنگر، بسیجی
ایرانِ ما دارد به هر کشور، بسیجی
همواره بر پا میکند محشر، بسیجی
هستند یارِ جبههی حق، با شهامت
جانِ بسیجیهایِ آمریکا سلامت
🔹
حقباوران هستند در هر جبهه پر شور
گردیده چشم دشمنانِ دین حق کور
با دست خود کندند بهر خویشتن، گور
نزدیک گردیده قیامِ حضرتِ نور
دشمن نخواهد داشت دیگر خوابِ راحت
جانِ بسیجیهایِ آمریکا سلامت
🔹
کو آن براندازان و آن داد و هیاهو؟
کو آن سلبریتیچیانِ پستِ بدگو؟
گفتید پایان نظامِ ماست پس کو؟
یکیک بساطِ فتنهها گردید جارو
ایران من شد بر ستمکاران مسلط
جان بسیجیهای آمریکا سلامت
🔹
این پرچم عزتنشان بالاست بالا
پیش نگاهِ خیرهی اعداست بالا
ماندهاست وقتی که خدا میخواست بالا
با لطف حق در قلب آمریکاست بالا
البته دارد وعدههای حق، حقیقت
جان بسیجیهای آمریکا سلامت
🔹
از چفیهی سید علی، دارد مداوم
هر سوی عالم میرسد عطری ملایم
دلدادگانش در مسیر قدس عازم
گویند: سربازیم مثلِ حاجقاسم
سید علیجان امر کن، آقا اطاعت
جان بسیجیهای آمریکا سلامت
#آمریکا
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
أَعْمَالُهُمْ كَسَرَابٍ بِقِيعَةٍ يَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ مَاءً حَتَّىٰ إِذَا جَاءَهُ لَمْ يَجِدْهُ شَيْئًا وَوَجَدَ اللَّهَ عِنْدَهُ
۳۹ نور
چه می کنی اگر این چشمه جز سراب نباشد؟!
چه خاک بر سر خود میکنی چو آب نباشد؟!
چه میکنی اگر آخر فقط گناه بماند
و هیچ کار تو شایسته ثواب نباشد
تمام آنچهکه یک عمر جمع کرده ای، ای دل
بفهمی عاقبتش غیر وهم و خواب نباشد
سیاهی عمل ما حجاب دیده ما شد
وگرنه جلوه آن یار در حجاب نباشد
اگر که نیش و اگر نوش، حکمت است برادر
که شادی و غم این نشئه بی حساب نباشد
دلی که نیست در آن عشق ارزنی نمی ارزد
چه فایده ز سبو تا در آن شراب نباشد
#علی_مقدم
#عاصی_خراسانی
۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۲۸ شوال ۱۴۴۵
من بی گمان کنارِ تو خوشبخت می شدم
اما نشد؛ نشد که من و تو... خدا نخواست
#پانته_آ_صفایی
زندگی چشم به چشمان گلی دوختن است
شمع و پروانه شدن در تب هم سوختن است
چشمهی روشن خورشید شدن از دل شب
غنچه کردن سحری تازه بر افروختن است
وقت را خرج محبت کند آن کس که شناخت
سکهی مهر فقط در خور اندوختن است
خام باشد که فروشد غم شیرینش را
پختگی داغ دل سوخته نفروختن است
گفت در مدرسه استاد چه میآموزی
کار استاد هنر عاشقی آموختن است
#دکتر_رحمان_زارع
پرسید که «دلتنگیِ عاشق» به چه معناست؟
فرمود که معنایِ سؤالاتِ تو پیداست
یعنی: نتواند برود جسمِ ضعیفت
جایی که دل و خاطر و احساسِ تو آنجاست
#حسینعلی_زارعی