eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هیهــات کـه زیر این علــــم وا بدهیم یا راه حسیـــــن را به دنیــــــا بدهیم دشواری و غصه‌های دوران سهل‌ است مـــــا آمـده بودیم کــــه سر را بدهیم ✍ ✒️@sherkadeh
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
در ما قیامت کن قیامت سیدابراهیم! ای صاحب جود و کرامت سیدابراهیم! ما را خبر از خویش بی‌خود کرده اما تو اما تو راحت باش راحت سیدابراهیم! تو شاد از دیدار با ما مردم دلتنگ ما خسته از دنیای غربت سیدابراهیم! از ابتدا هم تو شهید زنده‌ای بودی سهم تو شد آخر شهادت سیدابراهیم! دیدار با تو بار دیگر آرزوی ماست دیدار ما روز قیامت سیدابراهیم!
تصویر عمیقی است، نگو ساده کشیده است یک قله، ولی خاکی و افتاده کشیده است از دفتر و از میز گذشته است کسی که دل را به صف مردم آزاده کشیده است در لحظه ی میلاد خودش شاه خراسان دستی به سر خادم دلداده کشیده است با رفتن او عشق، هزاران دل خون را در بدرقه آورده و تا جاده کشیده است سخت است بفهمند اسیران تجمل دست از خود و دنیا چقدر ساده کشیده است دور از همه‌ی حاشیه‌ها در دل میدان از عشق سخن گفته و کباده کشیده است
دلم خوش است به تبریک در شهادت تو که تسلیت به دلِ نا امید باید گفت
بدونِ خواب و اوقات فراغت جوانی داد...خدمت کرد و خدمت برای سیّدِ زحمتکشِ ما رقم خورد استراحت با شهادت! @marziyehatefi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از اشعار "عاصی"
به قدری غم به دل دارم اگر یک ذره هرکس را دهم از این غم عظمی شود ماتم سرا دنیا "عاصی" 🍃🇮🇷🍃😭 🌹 نثار شهدا ۳صلوات
زیر باران بال و پر را سوختن عشق را آموختن دل به دلداران سپردن اهل در بستر نمردن گِرد شمع یار چون پروانه بودن جبههٔ تسلیم بر درگاه سودن کار هرکس نیست همچون سید ابراهیم بودن... گاه دل بر آب می‌زد گاه دل بر شعله‌های آتش و گاهی قدم بر موج و بر گرداب می‌زد از خور و از خواب می‌زد خستگی از همت او خسته می‌شد کار از او شرمنده می‌شد یار محرومان و مظلومان میهن چون سپهبدحاج قاسم مرد میدان اسوهٔ ایثار و ایمان و رشادت استقامت با ولایت تا شهادت... دوست دارم از غم داغ شهیدان آیت‌الله رییسی هم وزیر با کفایت مرد جانباز مجاهد، با لیاقت سیدی از نسل پاک آل هاشم رحمتی و موسوی آن پاسدار مُلک ایران سر گذارم بر دل کوه و بیابان هی بگیرم سر به دامان هی بشویَم چشم را با آب باران یا شَوم در روز میلادش مُشرّف محضر شاه خراسان عرضه دارم: السلام ای شمس ایران السلام ای ماه تابان السلام ای قبلهٔ جان باز کن آغوش خود بر روی فرزند برومند شهیدت خادم پاک و شریفت... مرد میدان جهاد و پای کار و استوار و راست قامت... السلام ای یار دیرین ولایت ای شهید راه خدمت السلام ای پیرو راه رجایی شهید و یاور سیدعلی و ای علمدار رشید و ای رئیسی عزیز و آیت‌الله شهید و... دست ما را هم بگیر و کن شفاعت باورش سخت است و در باور نمی‌گنجد فراقت...
گرما نمی شناخت و سرما نمی شناخت در راه عشق هیچ سر از پا نمی شناخت امید را به فرصت امروز بسته بود در کار خلق وعده فردا نمی شناخت مرد تلاش بود و صف اول جهاد با خود به کار خلق مدارا نمی شناخت در پیچ های پر خطر او ترس و یاس را یا برده بود از نظرش، یا نمی شناخت در فتح قله های سرافرازی وطن آن مردِ مرد "شاید" و "اما" نمی شناخت تا پای جان برای وطن پا به کار بود "من" را ز یاد برده و جز "ما" نمی شناخت شفاف تر از آینه در پیش هر خلاف انکار و چشم پوشی و حاشا نمی شناخت تا خاک آستان رضا را شود مقیم غیر از سلاح توبه و تقوا نمی شناخت بی شک بهای صبر و ثباتش شهادت است هر کس که جز رضای خدا را نمی شناخت! شهید_ رییسی