eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
از مهر چه گفتم من و از کینه چه گفتی؟ آوخ که به این عاشق دیرینه چه گفتی! خون می چکد از بوسه گرمت چه بگویم؟ ای نشتر جان سوز به این سینه چه گفتی؟! چون شمع سراپا شرر گریه ام ای خار با این تن پر آبله و پینه چه گفتی؟ ای کاش که از رستم پیروز نپرسند از کشتن سهراب به تهمینه چه گفتی؟ از خویش مکدر شد و چشم از همگان بست ای آه جگرسوز!... به آیینه چه گفتی!
این غم انگیز ترین شعر جهان خواهد شد... شاعری واژه به سر دارد ومعشوقی، نه...!
هر چه آیینه به توصیف تو جان کند، نشد آه! تصویر تو هرگز به تو مانند نشد خاطرات تو و دنیای مرا سوزاندند تا فراموش شود یاد تو هرچند نشد
درد را تا استخوان هایم تحمل میکنم گریه ی یک مرد ، آغاز فروپاشیدن است ..
به سر هوای تو دارم خدا گواهِ من است اگر رسیده نمازم به رکعتِ پنجم !! - حسین‌دهلوی😑
ما را برای در به دری آفـریده اند هی می رویم و جاده به جایی نمی رسد
ما درد خویش را به خدا هم نگفته ایم تا نشکنیم پیش کسی حرمت شما!
رنجِ دانستن ، دمار از جان انسان می‌کشد خوش به حالِ بی‌خیالان، جاهلان، خوش‌باوران
والله که من شعر برای تو نگفتم هر بار ز لبهای تو گفتم غزلی شد..
حالت شب های مرا،همچو منی داند و بس تو چه دانی که شب سوختگان چون گذرد
به رویم باز کن میخانه‌ی چشمی که بستی را ز رندی مثلِ من، پنهان نباید کرد مستی را نمی‌آید به چشمم هیچکس غیر از تو این یعنی به لطفِ عشق تمرین می‌کنم یکتاپرستی را فاضل_نظری ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
شعاع درد مرا ضرب در عذاب کنید... مگر مساحت رنج مرا حساب کنید...