eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
جهان بی‌تو افتاده در چاه غم شده آه دلهای ما دم‌به‌دم طریدی و مضطر، ز ما دور دور اگرچه به مایی ولیُّ النِّعَم تو حقی و دل از تو گیرد صفا به آیات سبحانی حق، قسم به " والطور سینین و العادیات " تو هستی سرور دل صبحدم دل‌آشوبیم از فتنه‌ها، زخم‌ها دمادم ببارد به دلها ستم شعور و شعار دل شیعه‌ها شده در فراقت، دم محتشم بدون تو شور بهارانه نیست ندارد توان نوشتن قلم نه بلبل بخواند نه هیچ آبشار نه دارد زمین حال یک خنده هم بیا ای فروغ دل بی‌کسان ببر رنج و غم را ز ما، ای صنم
‌ دل در پی عشقِ دلبران‌ست هنوز وز عمر گذشته در گمان‌ست هنوز گفتیم که ما و او به‌هم پیر شویم ما پیر شدیم و او جوان‌ست هنوز...
بگو كه نامه نوشتى به دست من نرسيده…🥲💔
6.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ساعت هشت است با درد غریبی آمدم بیشتر درد جدایی، نیمه‌جانم کرده است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عشق است تمام صحن‌های حرمت همواره منم چشم به راه کرمت کوی تو شفاخانه‌ی هر مرده‌دل است مولای رئوفی و مسیحاست دمت
تصور کن بهاری را که‌از دستِ تو خواهد رفت خمِ گیسوی یاری را که‌از دستِ تو خواهد رفت... شبی در پیچِ زلفِ موج در موجت تماشا کن نسیمِ بی‌قراری را که‌از دستِ تو خواهد رفت... مزن تیرِ خطا  آرام بنشین و مگیر از خود تماشای شکاری را که‌از دستِ تو خواهد رفت... همیشه‌ رود با خود میوه‌ٔ‌غلتان‌‌نخواهد داشت به دست‌آور اناری را که‌از دستِ تو خواهد رفت... به مرگی آسمانی فکر کن محکم قدم بردار به حلق آویز داری را، که‌از دستِ تو خواهد رفت...
ای آن که گاه گاه ز من یاد می‌کنی پیوسته شاد زی که دلی شاد می‌کنی گفتی: «برو!» ولیک نگفتی کجا رود این مرغ پر شکسته که آزاد می‌کنی پنهان مساز راز غم خویش در سکوت باری، در آن نگاه، چو فریاد می‌کنی ای سیل اشک من! ز چه بنیاد می‌کنی؟ ای درد عشق او! ز چه بیداد می‌کنی؟ نازک‌تر از خیال منی، ای نگاه! لیک با سینه کار دشنه پولاد می‌کنی نقشت ز لوح خاطر سیمین نمی‌رود ای آن که گاه گاه ز من یاد می‌کنی
باز دوری دوباره بغض گلو حسرت زائران کرببلا پر زدن در هوای مشّایه اشک های غم کبوترها قلب های شکسته از دوری التماس قنوت ها و دعا سر سجاده اشک می ریزد تا بگیرد برات کرببلا خاطرات حرم تداعی شد نغمه های قشنگ یا زوّار حلبیکم، غذای مشّایه چای خوش عطر، دعوت و اصرار در بغل او گرفته زانو را هق هق شانه ها چه دیدنی است بر دلش داغ یک حرم مانده اشک جامانده ها خریدنی است هرچه گفتم به عینه دیدم من دل من هم عجیب غمگین است چشم من نیست لایق دیدار غم دوری عجیب سنگین است کاش این دفعه قسمتم بشود کربلا، اربعین، پیاده روی حاجتم را بدان که میگیرم گوشه ی صحن جامع رضوی خوش به حال مدافعان حرم که به شوق وصال رقصیدند در طواف ضریح خواهر ماه انچه نادیدنی است را دیدند
آبادی شعر 🇵🇸
سلام به همراهان عزیز و گرامی🌼🌼🌼🌸 بدی‌ها و کاستی‌های بنده رو حلال کنید یاعلی
سلام و عرض ادب خدمت اعضا محترم آبادی. تشکر ویژه دارم از ادمینهای گرامی که این مدت با ارسال پیام در کانال، نگذاشتن کانال در تاریکی مطلق فرو بره و یه کورسویی روشن گذاشتن☺️☺️☺️😰 ان‌شاءالله بعد بهبودی و به شرط حیات چند روز دیگه کانال مثل سابق فعال میشه. دعاگوی همگی بودم 🌼🌸
هدایت شده از اشعار "عاصی"
594348cf68d1fe4214ea88f9840c5470.mp3
4.06M
جامونده‌ها گوش بدن :)) 🍃🌹🍃😭
آخرین مُهر گذرنامه‌ی من، مُهر رضاست کربلا مقصد و پایان دل‌آشوبی‌هاست
🔹صدای پای زائران🔹 این محبّت آسمانی است یا زمینی است؟ این کشش فقط خیالی است یا یقینی است؟ این که می‌کِشد مرا به سوی تو چه جذبه‌ای‌ست؟ حال و روز عاشقان همیشه اینچنینی است تاول شکفته زیر پای زائر تو را بوسه می‌زنم که موسم ستاره‌چینی است کاش تاولی به پای زائر تو می‌شدم تا نوازشم کنی که اوج نازنینی است از نجف پیاده سوی کربلا روان شدن مثل اشک‌های الغدیری امینی است کربلا چه قرن‌ها بر او گذشته و هنوز از معلمان مهربان درس دینی است از کلاس عقل تا کلاس آخر جنون سطری از کتاب «إن قَطعتُموا یمینی» است عشق عشق عشق عشق عشق عشق عشق عشق این صدای پای زائران اربعینی است @abadiyesher