eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2.1هزار ویدیو
81 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
چرا پی وی نمی آیی حبیبم عَیادت را نوشته است این طبیبم دعا کردم که باشم در قنوتت شما گفتی به من داری کدورت طبیبم گفته شُش را بسته آهت نفس تا میکشم دم با نگاهت تو پلک گر میزنی،قلبم هماهنگ کنم با چشم زیبایت ،منم تنگ به آغوشت کشم چون بیت پیشین زنم لب بر لبت حالا که کیشین اگر ماتم کنی کارم تمام است و هر داغی نوایش با د‌وام است منم سربازِ عاشق،شاه لشکر نگو بازی جدا،شطرنج پیکر شَوم تنها رَوم تا آخرین خان وزیرت میشوم بانو بگو جان طبیبم گفته باید روزه گیرم من از افطار بانو سیر سیرم سحر بیدار بودی ای عزیزم برایت حال چایی دبش بریزم چنان شیرین شدی ‌با آن صدایت دلم خواهد کنم جانم فدایت کسی باور کند تا بیت بعدی امیدی هم دهد با شعر سعدی از آن روزی که شاعر گشته ام من به فکرم تا ثریا رفته ام من الهی شعرهایم بی مخاطب خودت کاری بکن یا رب و یا رب
بگو چون دوستم داری زبانت تلخ گشته مرض یا کوفتت را پای عشقت من نوشتم همین یک کوفتت معنا کنم چون سخت گفتی که کافش (کل) و واوش را (وجودت) من نوشتم فِ معنا شد (فدا کردی)دلت را ای عزیزم تو را دو دوستت دا دا... به لکنت من نوشتم بداهه
کسی پی وی نمی آید خدایا فقط یوسف برایم کرده بایا😐 مرا تهدید و هم تخریب کرده رفاقت کرده ام بین با کیایا🤦‍♂ بداهه
غزل شدم که خجالت به سر گریبان است بهشتِ بیتِ نگاهت پر از پریان است نجات بخش دلم باش چشم و لب وا کن «بیا که حال غزل های من پریشان است» برای تجربه ماهی دلش به ساحل زد چه آرزو و فریبی که دل پشیمان است بداهه
کم حوصله و ساکت و وسواس شدم نسبت به تمام شهر حساس شدم از بس که شده تصنعی لبخندم یک سوژه برای عکس عکاس شدم
هر چه زیباست مرا یاد تو می اندازد آن که بیناست مرا یاد تو می اندازد . تو که نزدیک تر از من به منی می دانی دل که شیداست مرا یاد تو می اندازد . هر زمان نغمه ی عشقی است که من می شنوم از تو گویاست ، مرا یاد تو می اندازد . دیگران هر چه بخواهند بگویند که عشق بی کم و کاست مرا یاد تو می اندازد . ساعتی نیست فراموش کنم یاد تو را غم که با ماست مرا یاد تو می اندازد 
رفتن مهر تـو ‌‌از من ممڪن نیست همچو نامی ڪه کسی نقش ڪند بر حَجَری 🌹
💕دوست داشتنت... اندازه ندارد ،💞 💕حجم نمی خواهد ... وقتی تمام کشور وجودم ... 💞 💞سرزمین حکمرانی "توست" !! ─┅═ঊঈ ♡ ঊঈ═┅─
بایدکه حالِ‌منفعلم راعوض کنم شد، شد؛ اگرنه ،‌آب‌و‌گلم راعوض‌کنم جای‌غریبه‌نیست‌،نشستن‌به‌قلبِ‌من بایدکه‌رمزِچشم‌و دلم‌راعوض‌کنم... ادری
‌ آرزویم فقط این است زمان برگردد تیرهایی که رها شد به کمان برگردد سالها منتظر سوت قطارم که کسی باسلام و گل سرخ و چمدان برگردد من نوشتم که تورا دوست ندارم ای کاش نامه‌ام گم بشود، نامه رسان برگردد روی تنهایی دنیا اگر افتاده به من باید امروز ورقهای جهان برگردد پیرمردی به غزلهای من ایمان آورد به سفر رفت و قسم خورد جوان برگردد 🌹🌹🌹
شوق شهرت رفت و مرگ آرزوها هم که مرد موی کم کم شد سپید از خواب بیدارم کنید...😔 ...💐🍃
ساده بودم، تو به یک غمزه دل از من بردی غارتِ دهکده را شهرنشینان بلدند.. ..