آبادی شعر 🇵🇸
سلام و احترام. دوستان اگه عکسهای پاییزی قشنگ و زیبا از محل زندگیتون دارید بفرستید به آیدی بنده تا با
خب بریم یکم زیبایی ببینیم از ارسالی اعضا محترم کانال🍂🍁
👇👇
تصاویر مربوط به سال قبل هست
روستای کریم آباده، ۸۰ کیلومتری مشهد
ارسالی اعضا محترم کانال
#سیدمصطفی_رضوی
11.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تصاویر مربوط به سال قبل هست
روستای کریم آباده، ۸۰ کیلومتری مشهد
ارسالی اعضا محترم کانال
#سیدمصطفی_رضوی
12.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تصاویر مربوط به سال قبل هست
روستای کریم آباده، ۸۰ کیلومتری مشهد
ارسالی اعضا محترم کانال
#سیدمصطفی_رضوی
آبادی شعر 🇵🇸
تویی روح شباب ای حضرت صبح نسیمت عطر ناب ای حضرت صبح ندا سر میدهد خورشید بردار ز چشمانت حجاب ای حضر
بداهه، در استقبال این شعر
توئی روح و روان صبح دلانگیز
نشاط جسم و جان صبح دلانگیز
سحر سر زد،طلوع کرد آفتابَت
شده روشن جهان صبح دلانگیز
اگر عاشق ز هجران غرق غم بود
به سر آمد هر آن، صبح دلانگیز
تو خون تازهای، زنده نمایی
دل پیر و جوان صبح دلانگیز
قشنگی، روشنی، با تو برآید
نشانی از جنان صبح دلانگیز
تو آغازی به پایانی که جاریست
ز حق هستی نشان صبح دلانگیز
هر آن خوبی_خوشی_ نیکی شناسم
توئی بیشک همان صبح دلانگیز
#عارف_یارقلی
@abadiyesher
خاطراتت شده اندازه ی این پیرهنم
او که دلتنگ نگاهت شده ، انگار منم
سر لجبازی تو ، فاصله افتاده و من
نگرانِ تو و احساسِ دلِ خویشتنم
#سعید_شیروانی
@abadiyesher
هم در هوای ابری آبان دلم گرفت
هم در سکوت سرد زمستان دلم گرفت
هرجا که عاشقی به مراد دلش رسید
هرجا گرفت نمنم باران دلم گرفت
با خنده گفتمش: «به سلامت… سفر بخیر…»
وقتی که رفت، از تو چه پنهان، دلم گرفت
بیرون زدم ز خانه که حالم عوض شود
از بس شلوغ بود خیابان دلم گرفت
امروز جمعه نیست، ولی با نبودنش
مانند عصر جمعهی تهران دلم گرفت
#مجید_ترکابادی
@abadiyesher
سهم من چیست از نبودن تو؟
شعرهایی که پشت در ماندند،
شعرهایی که قبلِ زاده شدن
بین بود و نبود درماندند...
#محدثه_نبی_حسینی
-ایهام🤍
@abadiyesher
عبادت میکنم با شعر خود چشمان شاعر را
بیاور قهوه ای تا پر کنم فنجان شاعر را
خراسانم که عطر زعفرانش را تو آوردی
خراسانی که شیدا کرده او تهران شاعر را
برایت ابر هستم آسمان هستم جنون هستم
همان ابری که طوفان میکند باران شاعر را
بیا در کافهای با شعر و چای و توت لبهایت
که باید پر کنم از بادهها قلیان شاعر را
لبم را بوسه خواهی زد انار ساوهای هستم
که میخواهد ببیند هر زمان طغیان شاعر را
من آن ارگ بمم که برده دل از هرچه کرمانست
شبیه قم که بوسیده لب سوهان شاعر را
#زینب_حسامی
@abadiyesher
🟡به کسانی که به همه چیز شک دارند
احترام بگذارید آنها یکبار عمیقا مردهاند.
🌼
🟡الهی همتون مبتلا بشید
به حالِ خوب
خوشبختی
خندیدن از ته دل و آرامش...
🌼
🟡یه دیالوگی توی فیلم از «کرخه تا راین» بود که میگفت:
«چیکار کنم خوب شی؟
بگی برقص میرقصم، بگی بخون میخونم!
بگی بمیر میمیرم!»
یه دونه از اینا واسه همتون...
@abadiyesher
انداخته در چایی من قندش را
گلهای محمدی لبخندش را
تا خسرو کافههای تهران باشم
شیرین زد و بخشید سمرقندش را
#مرتضی_درزی
@abadiyesher