من سنگم اما کوه را بر دوش دارم
بغض دماوندم لبی خاموش دارم
دریا مرا پس زد وَ ساحل مأمنم شد
صدها نهنگ مرده در آغوش دارم
#زهرا_حاجی_پور
@abadiyesher
دوش در خواب، لبِ نوشِ تو را بوسیدم
خوابِ ما بِه بُوَد از عالمِ بیداریِ ما...!
#فروغی_بسطامی💚
@abadiyesher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درشبِ سرما، شبِ خلوت، شبِ سردرگمی
گرم و مطبوعی، شبیه طعم چایِ هیزمی
کاش! ذکری یادمان می داد دربابِ وصال
در مفاتیحُ الجِنانش، شیخ عباس قُمی...
#حامد_عسکری
@abadiyesher
وقتی هوای شعر بارانی است باید
بی چتر در میدان چشمانت قدم زد
#حسین_جعفری
@abadiyesher
درستترين شكل عشق آن است
كه شما چگونه با یک فرد رفتار میكنيد؛
نه اينكه دربارهی وی چه احساسی داريد.
#آنتوان_چخوف
@abadiyesher
بردار از سر چادرت را، خستگى در كن
گلهاى مشكى سَرَت را «باز» پرپر كن
موهات اگر كوتاه باشد، مثل بار قبل
قيد خودم را مى زنم اين بار...، باور كن
مُحرِم شدم تا مَحرَمِ دستان تو باشم
امشب مسلمان نيستم، امرِ به منكَر كن
دستان من، سمت درخت سيب! مى آيند
فكرى براى لانه ى اين دو كبوتر كن
دنياى من، بين دو بازوى تو پنهان است!
وا كن! مرا آماده ى دنياى ديگر كن
محكم كن آغوش گره را، باز محكمتر
هرلحظه احوال مرا از قبل، بهتر كن
فردا اگر چشمِ نظر افتاد...، با چشمت
هر چه مسلمان در خيابان بود، كافَر كن
امشب گذشت امّا، براى دفعه ى بعدى
وقتى كنارِ من نشستى، روسرى سر كن
#حسن_رحمانینکو
@abadiyesher
بی صدا
فرو میریزم
زیر حجمی از سکوت
یک بار دستِ کم
مرا به نام کوچکم
صدا بزن
#عمران_صلاحی
@abadiyesher
عطر موهای رهایش چه قدر مستی داشت
وقتی از کوچه به هنگام سحر رد میشد
#حسین_جعفری
@abadiyesher
پاییز و نسیم صبحدم میخواهم
یک صبح خوش و بدون غم میخواهم
ای دوست! بیا که در کنارت امروز
یک چایی داغ تازه دم میخواهم
#مجتبی_باقی
@abadiyesher
ترتیل صفحه ۷۰ قرآن کریم .wav
13.62M
#قرآنیات
📢 #تلاوت روزانه #یک_صفحه_قرآن
🔹️#ترتیل صفحه هفتاد قرآن کریم، سوره مبارکه آل عمران
🎙با صدای #حبیب (مدیر کانال)
✏️ توصیه مهم حضرت #امام_خامنه_ای:
هر روز حتماً قرآن بخوانید
@KhyaleVasl | خِیـٰـالِ وَصـْـلْ✨
گاهی اوقات؛
شما باید با برخی از
افراد خداحافظی کنید ...!
تا به آرامش و خوشبختی
خود سلام کنید ...!
@abadiyesher
راجی.mp3
6.62M
🌀 عوامل فتنه سنگین امروز در جبهه انقلاب
📝 خطر از حجیت انداختن رهبری
🎙 حجت الاسلام راجی
🔺 یقین داریم حضرت آقا از دوقطبی متنفر است، مطمئنیم دوست ندارد بین جبهه انقلاب اختلاف بیاندازیم، اما باز هم چنین میکنیم.
رهبری جهاد امروز را جهاد امیدآفرینی میداند، با این وجود مردم را ناامید میکنیم.
🔻حضرت آقا گفتند به فرماندهان نظامی اعتماد داشته باشید؛ آنها کمکاری نمیکنند؛ اما در برابر آنها میایستیم!
یقین داریم کاری که انجام میدهیم مورد تأیید رهبری نیست و باز هم به اسم انقلابیگری آن را مرتکب میشویم! انقلابیگری که فقط با گذاشتن عکس آقا روی پروفایل محقق نمیشود،
انقلابیگری یعنی تشخیص بدهیم امروز رهبری چه اولویتی برای ما قرار داده است.
♨️ فتنه زن زندگی آزادی ترس ندارد، کاری از پیش نمیبرد. بترسیم از فتنهی قرارگرفتن انقلابیون در برابر رهبری.
بترسیم از روزی که مواضع ما در ذهن مردم کاری کند که رهبری از حجیت خارج شود.
امروز بگونهای رهبری را تعریف میکنیم که اعضای دفتر رهبری هم منافقاند! با این وصف، رهبری که توان اداره دفترش را نداشته باشد یا فرمانده کل قوا باشد و نیروهایش او را اطاعت نکنند به چه دردی میخورد؟
🔹خبر نداریم مواضع ما با محور مقاومت در لبنان چه کرده است. مقصر شهادت سید حسن نصرالله را ایران میدانستند!! به چه استنادی؟
از مطالب منتشرشده توسط برخی!!
خیانت بالاتر از این سراغ دارید؟
اختلاف در محور مقاومت بر اساس این مطالب!!
🔹ما کورکورانه که مطیع رهبری نشدیم. ما یقین داریم و لمس کردیم که مدیرترین و مدبرترین و باتقواترین امروز، رهبر انقلاب است.
#خط_تبیین
هدایت شده از کانال اشعار ناهید خلفیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعرخوانی سرکار خانم ناهید خلفیان از شعرای برجسته ی محفل ادبی کتابخانه امیرکبیر آبدانان با موضوع کتاب در نشست عصر شعر گرامیداشت #هفته_کتاب که با حضور شعرای محفل و علاقه مندان به فرهنگ و ادب روز دوشنبه ۲۸ آبان ماه در محل این کتابخانه برگزار شد.
پاییز شد دار و ندارم رفت از دست
سبزینههای نوبهارم رفت از دست
مویم سفید و رو، چروک و قد خمیده
گلگونههای آبدارم رفت از دست
از سمت هر برگی صدای مرگ برخاست
زنگ اجل آمد قرارم رفت از دست
یک لحظه در آغوش دنیا گرم بودم
مرگ آمد و بوس و کنارم رفت از دست
وقتی طناب مرگ بر این گردن افتاد
موبافههای موجدارم رفت از دست
خواب و خیال و آرزویم دود شد رفت
هر چیز که بود افتخارم رفت از دست
باید که از دنیا شکاری میگرفتم
رفتم به بازی تا شکارم رفت از دست
#راجی
#زینب_نجفی
@abadiyesher
♡
صبح است ای خورشید زیبا! پلک را وا کن
در چشمهای من کمی خود را تماشا کن
از گیسوانت زندگی میریزد ای زیبا!
گیسو بیفشان و مرا ای عشق احیا کن
شیرین بکن صبح مرا با قند لبخندت
روی لبم گلهای شادی را شکوفا کن
گوش تو پر شد بس که گفتم دوستت دارم
در گوش من این حرف را یک بار نجوا کن
من معنی 'من' را نمیفهمم؛ تویی من هم
هر جا که از 'من' گفتهام، آن را 'تو' معنا کن
تقدیم تو شعری که اکنون روی لب دارم
این شعر را با بوسۀ خود مهر و امضا کن
#زینب_نجفی
#راجی
@eitaaparvanegi
به باغ جان و دلم کاش باغبان برسد
دوباره طائر بختم به آشیان برسد
اگر به خلوت خاموش من سری بزند
نوای شاد دلم تا به آسمان برسد
دلم دوباره گرفته شبیه فصل خزان
خدا کند که بهارم به سمتمان برسد
دلیل بودن من شد دوباره آمدنش
بدون عطر حضورش غم آنچنان برسد
چه شِکوهها که نکردم در این دو روزهی عُمر
بهار من که نیامد چرا خزان برسد؟
اگر چه عُمر و جوانی به راه عشق گذشت
امید وصل که باشد به تن توان برسد
نماز و قبلهی دل شد ضریح چشمانش
به گوشِ خستهی جانم خوشا اذان برسد
#سیدعلی_خوشقامت
@abadiyesher
لبخند زدی دیده شد الماس لبت
میبوسم از آن گوشهی حساس لبت
ممنوع نکن اگر چه که شرعی نیست
میچینم از آن میوهی گیلاس لبت
#حسین_جعفری
@abadiyesher
چگونه سر کنم این روزهای بیخبری را
میان این همه دیوار، رنج دربهدری را
شبیه قصهنویسی شدم که در همه عمرش
پری ندیده و در دل نهاده عشق پری را
برای دیدن تو سالهاست روزه گرفتم
چگونه باز کنم روزههای بیسحری را؟
به باد سرزنش خلق پشت سرو خمیده
وگرنه تاب میآورد رنج بیثمری را
برای از تو نوشتن مرا خیال تو کافی است
اگر رها کند این روزگار فتنهگری را
#ناصر_حامدی
@abadiyesher
خلوت نشین خاطر دیوانهی منی
افسونگری و گرمی افسانهی منی
بودیم با تو همسفر عشق، سالها
ای آشنا نگاه، که بیگانهی منی...
هرچند شمع بزم کسانی، ولی هنوز
آتش فروز خرمن پروانهی منی
چون موج سر به صخرهی غم کوفتم زِ درد
دور از تو، ای که گوهر یک دانهی منی
خالی مباد ساغر نازت، که جاودان
شورافکنی و ساقی میخانهی منی
آنجا که سرگذشت غم شاعران بود
نازم تو را، که گرمی افسانهی منی
#شفیعی_کدکنی
@abadiyesher
ز یاران ، کینه هرگز در دل یاران نمیماند
به روی آب، جای قطرۀ باران نمیماند
#بیدل_دهلوی
@abadiyesher