eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2هزار ویدیو
78 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
* من که با صاعقه‌ای می‌شکنم داس چرا؟ بر دل از جور شما این همه آماس چرا؟ خودِ بارانم و تو پاک‌ترم می‌خواهی! آب را غسل نده، این همه وسواس چرا؟ خسته‌ام! سنگ نزن، هی نشکن روح مرا شده‌ام عاشق یک آینه‌نشناس چرا؟ گفته بودی که تماشاگر باغ دلمی لک شده دست تو از شاخه‌ی گیلاس چرا؟ از درختان دلم عشق بچین، نوبری است فرصتی نیست بیا، کشتن احساس چرا؟ ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌
من دیوانه تو را دیدم و دیوانه ترم من از آن روز که در بند توأم دربه درم درد اگر درد تو باشد چه خیالیست که من دلخوش داشتن خوبترین دردسرم!
یکشنبه شد وحال کلیسا خوب است عشق وطرب وشوروتمنا خوب است ای مریم من بدان که بابودن تو احوال دلِ حضرت عیسی خوب است
چای می نوشم ولی از اشک فنجان پر شده است شاهرگ های زمین از داغ باران پر شده است آسمانا!کاسه صبر درختان پر شده است زندگی چون ساعت شماطه دار کهنه ای از توقف ها و رفتن های یکسان پر شده است چای می نوشم که با غفلت فراموشت کنم چای می نوشم ولی از اشک فنجان پر شده است بس که گل هایم به گور دسته جمعی رفته اند دیگر از گل های پرپر خاک گلدان پر شده است دوک نخ ریسی بیاور یوسف مصری ببر شهر از بازار یوسف های ارزان پر شده است شهر گفتم!؟شهر!آری شهر!آری شهر!شهر از خیابان!از خیابان!از خیابان پر شده است فاضل نظری
دو سه روزيست دلم درتب وتابي دگر است به نظر مي رسد آغاز عذابي دگر است گرچه كبك دلم از چنگ عقابي رسته بال وپر بستهء چنگال عقابي دگر است فاش گويم دل غفلت زده ام ! خواب بس است اين نه آن چشمهء جوشان كه سرابي دگر است ولي افسوس كه دل،اين دل واماندهء من نيست آگاه واز اين خواب به خوابي دگر است بازهم دربه در كوه وبيابان گشتن اين همان عاقبت خانه خرابي دگر است
فلڪ ﺟﺰ "ﻋﺸﻖ" ﻣﺤﺮﺍﺑﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺟﻬﺎﻥ ﺑﯽ‌ﺧﺎڪ ﻋﺸﻖ، ﺁﺑﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ،،،
مجلسِ شورایِ قلبم طرحِ چشمت را که دید . . . با سه فوریت، به''مجنونِ تو گشتن'' رأی داد!:)
دلت آینه ایثار عشق است نگاهت معنی بیدار عشق است تو در آبادی دل خانه داری تو را دیدن همان دیدار عشق است قلب تو شهر گل یاس، دست تو بازار خوبی اشک تو بارون روی، مرمر دیوار خوبی ای گل آلوده گل من، ای تن آلوده دل پاک دل تو قبله این دل، تن تو ارزونی خاک
هرچنـــد که دلـتنگ تر از تنگ بلورم ، با کــوه غمت سنگ تر از سنگ صبورم اندوه من انبوه تر از دامن الوند باشِکوه تر از کوه دماوند غرورم یک عمر پریشانی دل بسته به مویی است تنها سر ِمــویی ز سر ِموی تو دورم ای عشـق  به شوق تو گذر می کنم از خویش
عاشق که باشی شعر شورِ دیگری دارد لیلی و مجنون قصه‌ی شیرین‌تری دارد دیوان حافظ را شبی صد دفعه می‌بوسی هر دفعه از آن دفعه فالِ بهتری دارد
خوشا به حال هر آنکس که مبتلای رضاست تمام دار و ندار من از دعای رضاست صفای صحن و حیاط و رواق را عشق است کنار پنجره فولاد، کربلای رضاست کجا به غیر سرایش ادب کنم وقتی که پادشاه جهان سائل و گدای رضاست قسم به نغمهٔ نقاره و صدای اذان دلم مجاور آن گنبدِ طلای رضاست مریض بستر عشقم، شفا نمی خواهم که مرهم دلم از نسخه و دوای رضاست در این معامله سودِ زیاد بردم من حرم برای دل من، دلم برای رضاست بگو به خادمِ آقا، مرا صدا نکند که خواب راحت من روی فرشهای رضاست... (زائر)🌱
السلام علیک یا باب الحوائج یا امام الرئوف 🕊🕊🕊🕊 شهر مشهد میدهد بوی بهشت زائری با خط زیبایی نوشت ؛ این مکان دارُالشِّفایِ شیعه هاست با کلیمی و مسیحی آشناست عود و عنبر پخش گردد در فضا صاحب این بارگه باشد رضا اختر ایران زمین، شمسُ الشُّموس ضامنِ آهو شده سلطان طوس دل شده مهمان خوانِ یک کریم نوکرِ شاهند ارباب و ندیم کفشدار زائران این حرم هم عزیز است و بزرگ و محترم کاش چون آهویِ در بندش شوم لایق یکبار لبخندش شوم غریب مشهد الرضا ۱۳۹۹