eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
64 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💚ای پادشه قلبم: 🍃ذڪر تو بر لبم ز همہ آشناتر اسٺ پیشٺ عزیز هر ڪه دلش مبتلاتر است 🍃بر پاره پاره ے جگرم نقش بستہ اسٺ نام حسین از همہ ڪس دلرباتر است ❤️
تو هستى مرجع تقليد من فتوا بده اکنون "حلال است عشقمان" فارغ از اين احكام كن ما را
جز آستان توام در جهان پناهی نیست سرِ مرا به جز این در حواله گاهی نیست
جریان دو رودیم که از سنگ گذشتیم از صخره مسیرم شده گر تنگ گذشتیم در خاطره دادی غم و دلگیر نوشتی هم فتح نکردیم هم از این ننگ گذشتیم سرباز مترسان به نگاهی که تو داری ما مرد نبردیم که از جنگ گذشتیم تا عشق تو آمد جلویم مثل نظامی از حالت برپا همه پافنگ گذشتیم فرماندهٔ من خواسته تا بگذرم از مرز از مرز نگاهش بله سرهنگ گذشتیم
هرچند نمی خواست دلم ، آورمت یاد افتاد فشارم که نگاهم به تو افتاد تو محو تماشایی و لبخند به لب،من از دیدن رویت نشدم بار دگر شاد! برگشته ای انگار حلالت بکنم...نه! جلد من و بام دگری دست مریزاد! حرفی سخنی موعظه ای ،زنگ صدایت از خاطر آشفته ی من رفته پریزاد ویرانه ترین خانه ی شهرم که تب عشق غم ریخت به شالوده ی من خانه ات آباد یعقوب دلم کور شد و بوی عزیزش یکبار نیاورد به همراه خودش باد قرآن پر از خاک لب طاقچه ام که یکباره شب قدر نگاهت به من افتاد
ما را نتوان پخت که ما سوخته‌ايم آتش نتوان زد که برافروخته‌ايم ما را نتوان شکست آسان اى دوست ! هرجا که دلى شکست ، ما دوخته‌ايم
زندگی در برکه شاید سرنوشت ماهی است عاشق قلاب ماهی گیر بودن ساده نیست ! سالها آشفتگی زیر سر این جمله بود عشق تقصیر است و بی تقصیر بودن ساده نیست..
ما را نتوان پخت که ما سوخته‌ايم آتش نتوان زد که برافروخته‌ايم ما را نتوان شکست آسان اى دوست ! هرجا که دلى شکست ، ما دوخته‌ايم
نَخ به پایِ بادبـادَک هایِ کَـم طاقَــت مَبَـند زِندِگی را هَر چه آسان تَر بِگیری بِهتَر است
قلم به دست گرفتم، ولی چه بنویسم...؟ که شرحِ بی‌کسی‌ام در خطوط پیشانی‌ ست...!
ملامت می‌کنندم دوستان در عشق و حق دارند تو بیزار از منی اما مگـر من دسـت بردارم!
داستـانِ شَبِ هِجـرانِ تو گُفتَـم با شَمع آنقَدَر سوخت که از گُفته پَشیمانَم کَرد