eitaa logo
محسن عباسی ولدی
57.1هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
1.8هزار ویدیو
350 فایل
صفحه رسمی حجت الاسلام #محسن_عباسی_ولدی متخصص | نویسنده | مدرّس 🌱 مسائل تربیتی و سبک‌زندگی‌دینی 🌐 پایگاه‌های اطلاع رسانی: ktft.ir/v 📬 ارتباط با مدیر: @modir_abbasivaladi 📱نشـانی صفحات مجازی حاج‌آقا در پیام‌رسان‌ها: @abbasivaladi
مشاهده در ایتا
دانلود
https://eitaa.com/abbasivaladi
بخیرترین سرنوشت می‌خواهم امشب کمی تأخیر بیندازم قرآن به سر گرفتنم را. عیبی که ندارد؟ دارد؟ تو قرآنت را به سر بگیر من سراپا گوش می‌شوم. حتّی نفس نمی‌کشم تا «بک یا الله‌»هایی را که می‌‌گویی با بند بند وجودم بشنوم. دوست دارم قرآن را که در برابرت باز می‌کنی ببینم کدام آیه می‌آید و نگاه تو به آیه‌ها چه شکلی است. من فقط صدای قرآن خواندنت را نمی‌خواهم دوست دارم قرآن دیدنت را هم ببینم چون می‌دانم حتّی از تماشای قرآن تو هم می‌شود جان گرفت. صبر می‌کنم و صبر می‌کنم تا قرآن به سر گرفتنت تمام شود. آن وقت می‌آیم جلوتر سرم را کج می‌کنم و در حالی که اشک‌هایم پشت هم جاری است می‌گویم: آقا! می‌شود همان قرآنی را که به سر گرفتی بدهی به من؟ التماست می‌کنم و می‌گویم: سحر دارد تمام می‌شود و من هنوز قرآن به سر نگرفته‌ام. قرآنت را بده که من دوست دارم فقط با قرآن تو خدا را صدا بزنم. قرآن تو را اگر بگیرم گمان نمی‌کنم که دیگر نیازی به قسم باشد. همین که قرآن تو به دستم رسید دستم می‌شود مشکل‌گشای عالم و وقتی گذاشتم روی سرم فکرم می‌شود روشنی‌بخش راه‌های تاریک. آقا! امشب پس از این شب بخیر، نمی‌خوابم شب قدر است. می‌خواهم به تو شب بخیر بگویم که سرنوشتم بخیر شود. شبت بخیر بخیرترین سرنوشت من! https://eitaa.com/abbasivaladi
https://eitaa.com/abbasivaladi
🌾دلم عجیب گرفته. گویی قصد باز شدن ندارد. دل من دریا نیست. تاب این همه گرفتن را ندارد. 🌾در اوج این دل‌گرفتگی‌ها فکرهای پشت هم صف کشیده‌ای از ذهنم عبور می‌کنند که هر کدامشان بار دل‌گرفتگی‌ام را سنگین‌تر می‌کند. 🌾کسی نیست به این فکرها بگوید حالا وقت آمدن است؟ وقت مگر قحط آمده که در این حال و روز نابسامان دل به سراغم می‌آیید؟ 🌾امّا این فکرها زبان ما را بلد نیستند تحت فرمانمان هم در نمی‌آیند هر وقت بخواهند می‌آیند و هر وقت هم که بخواهند می‌روند. 🌾تو می‌دانی که امشب چه فکری به سراغم آمده امّا بگذار برایت بگویم. کسی می‌گفت اگر می‌خواهی فکری رهایت کند آن را با کسی در میان بگذار. 🌾آقا! ما دور و برمان کسی هست که وقتی دلمان می‌گیرد همین که او را می‌بینیم یک عالمه کمک حالمان می‌شود. یا دلمان باز می‌شود یا دل‌گرفتگی از اوج می‌افتد. 🌾تو هم دلت می‌گیرد. نه؟ زیاد هم می‌گیرد. درست است ؟ تو هم کسانی را داری که وقتی به آنها نگاه می‌کنی کمک حالت می‌شوند دلت باز می‌شود یا دل‌گرفتگی‌ات از اوج می‌افتد. آری؟ 🌾عزیزم! این فکر دارد امانم را می‌برد: چرا من از کسانی نیستم که با دیدنم دلت وا شود؟ باز شدن دلت پیش کش چرا از کسانی هستم که وقتی به من فکر می‌کنی دلت بیشتر می‌گیرد؟ 🌾التماس می‌کنم راهی نشانم ده که این فکر رهایم کند. دیگر تاب کشیدن بار این فکر را ندارم. 🌾شبت بخیر قربان دل گرفته‌ات! https://eitaa.com/abbasivaladi
🍃🌼🌼🌼 ✅ خلاصه‌ی شصت و یکم: چه جوری باید از مخلوق تشکّر کرد؟ 🍃🌼🌼🌼 🔷🔹گفتیم دربارۀ تشکّر از مخلوق باید به سه تا نکته توجّه کرد. بنا شد تو این درس بریم سراغ نکتۀ سوم؛ امّا قبل از اون اجازه بدید این نکتۀ دوم رو یه مقدار بیشتر باز کنم. نکته دوم این بود که یکی از مشکلات بزرگ زندگی اجتماعی، اینه که آدما کارای همدیگه رو نمی‌بینن؛ ولی اگه روی تشکّر از مخلوق به عنوان یه وظیفۀ مبنایی حسّاس بشیم، این مشکل بزرگ برطرف می‌شه. ✔️ من امروز می‌خوام از یه پلّه بالاتر به قصّه نگاه کنم و اون این که با خیلی از بدی‌هایی که در حقّ ما می‌شه، ما فرصت بهتر و سریع‌تری برای رشد پیدا می‌کنیم. اگه ما رشد تو مسیر خلقتمون رو نعمت بدونیم، از همۀ کسایی که ما رو به این رشد رسوندن، باید ممنون باشیم. ▫️مثلاً همسر یکی بداخلاقه و اونم در برابر بداخلاقی همسرش صبر می‌کنه. این صبر، یکی از سریع‌ترین راه‌های رسیدن آدم به خداست. بانیش کیه؟ همون کسی که بداخلاقه ▫️شاید داشتن قلّۀ این نگاه، سخت باشه؛ یعنی شاید سخت باشه که شما از این که همچین شرایط سختی دارید، خوش‌حال باشید؛ امّا اگه از شرایطتون به خدا گلایه نکنید، بازم می‌تونه براتون رشد دهنده باشه. اگرچه به اندازۀ اون نگاه بلنده، به انسان رشد نمی‌ده؛ ولی باید از همون کلاس پایین شروع کرد تا به اوج رسید. ▫️این نگاه که می‌آد، دیگه از زندگی خسته نمی‌شید. تو هر شرایطی که باشید، می‌تونید با شرایط و آدمای دور و برتون پل بسازید و اونا رو عامل رشد خودتون کنید. 🔷🔹امّا نکتۀ سوم در بارۀ اینه که تشکّر از کسایی که واسطۀ رسیدن نعمتا به ما هستن، چه طور باید باشه؟ ⏪اوّلین راهش که خیلی ساده‌ست و بعضی از ماها ازش غافلیم، تشکّر زبونیه؛ در جایی که مشکل شرعی و اخلاقی برای صمیمی حرف زدن وجود نداره، باید با لحن صمیمی نشون بدیم که از عمق وجودمون داریم تشکّر می‌کنیم. ▫️مثلاً پسرم برا من کاری انجام داده، من می‌تونم بهش بگم «ممنون» یا بگم «دستت درد نکنه»، اونم با یه لحن خشک و معمولی؛ امّا می‌تونم با یه لحن نرم و مهربون و صمیمی بگم: «الهی دورت بگردم! عزیز دلم! دستت درد نکنه». ⏪ دومین راه تشکّر، تعریف کردن از نعمتیه که مخلوق، واسطۀ رسیدن اون به شما شده. توی این تعریف از این وساطت یاد کنید؛ یعنی تنها به تعریف از خود نعمت بسنده نکنید؛ ▫️مثلاً از نون حلالی که همسرتون سر سفره می‌آره بگید تا بچّه‌هاتون بفهمن اگه نون حلال سر سفره نبود، چه اتّفاقای بدی می‌تونست بیفته. ▫️از زحمتایی که مادر خونه می‌کشه تعریف کنید تا بچّه‌ها بدونن که اگه مادر، بنا بود پی خواسته‌های خودش باشه و کاری به محیط خونه نداشته باشه، خونه چه جهنّمی می‌شد. ✔️ این تعریفه جنبۀ آموزشی هم داره. به بچّه‌ها یاد می‌ده که به نعمتا دقیق‌تر توجّه کنن و از واسطه‌های نعمت غافل نشن. اون واسطۀ نعمت هم ارزش کاری رو که انجام داده، متوجّه می‌شه. می‌تونه با انگیزۀ بیشتری برای انجام اون کار تلاش کنه. ⏪ تشکّر رفتاری، سومین نکته در بارۀ شیوۀ تشکّر از مخلوقه. اصلی‌ترین وظیفۀ ما در برابر دور و بریامون، مایۀ آرامش بودنه. اونا در کنار من نباید احساس ترس و وحشت یا اضطراب و دل‌شوره داشته باشن. یه مقداری از این بحث هنوز مونده که اگه خدا بخواد تو درس بعدی ادامه می‌دیم؛ شصت و یکم ‌ https://eitaa.com/abbasivaladi ➖➖➖🍃🌼🌼🌼🍃➖➖➖ 🌼 اینم پی‌دی‌اف درس شصت و یکم، برا کسایی که دوست دارن متن کامل درس رو بخونن: 👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/abbasivaladi
✨بالحجّة✨ ✨باز هم شب قدر و باز هم سؤال همیشگی من که تو امشب کجایی آقا! و باز هم به دنبال قرآنی هستم که امشب به سر می‌گیری. ✨من قرآنت را برای خودم نمی‌خواهم فقط برای همان چند دقیقه‌ای می‌خواهم قرآن به سر می‌گیرم قرآنت را به من بده خدا را به تو که قسم دادم زود قرآنت را پس می‌دهم آقا! ✨قرآنت را که دادی،‌ جایی نرو. شب‌های قدر شلوغ است می‌ترسم تو را گم کنم در میان جمعیت و امانتت بماند پیشم. من به اندازۀ کافی زیر دِین تو هستم دیگر توانی باقی نمانده برایم که دِین بیشتری را تاب بیاورم. ✨قرآنت را بده به من و بنشین در برابرم. وقتی خدا را قسم می‌دهم دوست دارم با انگشت اشاره‌ام تو را به خدا نشان بدهم و بگویم «بالحجّة بالحجّة». اگر هم اجازه‌ام بدهی دستم را روی شانه‌ات می‌گذارم و می‌گویم: «بالحجّة بالحجّة». ✨بارها شده که خیال کرده‌ام اندازۀ مهربانی‌ات را فهمیده‌ام امّا کاری کرده‌ای که یقین کرده‌ام اندازۀ‌ مهربانی تو در ظرف فهم من نمی‌گنجد. پس می‌توان به یقین گفت تو مهربان‌تر از آنی که نگذاری سرم را روی شانه‌ات بگذارم و بگویم: «بالحجّة بالحجّة». و حتّی این قدر هم به خودم اجازه می‌دهم که با طرز نگاهم التماس کنم که بگذاری سرم را بگذارم روی سینه‌ات با تپش قلبت صدای خدا را بشنوم و فریاد بزنم: ‌«بالحجّة بالحجّة». حالا بگو کجایی تا بیایم قرآنت را به امانت بگیرم آقا! ✨شبت بخیر بزرگ‌ترین آیۀ خدا روی زمین!‌ https://eitaa.com/abbasivaladi