eitaa logo
محسن عباسی ولدی
73.2هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
2هزار ویدیو
356 فایل
صفحه رسمی حجت الاسلام #محسن_عباسی_ولدی متخصص | نویسنده | مدرّس 🌱 مسائل تربیتی و سبک‌زندگی‌دینی 🌐 پایگاه‌های اطلاع رسانی: ktft.ir/v 📬 ارتباط با مدیر: @modir_abbasivaladi 📱نشـانی صفحات مجازی حاج‌آقا در پیام‌رسان‌ها: @abbasivaladi
مشاهده در ایتا
دانلود
https://eitaa.com/abbasivaladi
امروز جمعه بود. دور و برم شلوغ بود؛ ولی تنها بودم تنهای تنها. وقتی کسی دور و برم نیست تنهایی را بهتر می‌توانم تاب بیاورم دور و برم که شلوغ می‌شود سنگین می‌شود بار تنهایی به قدری که نزدیک است زانو خم کنم و بیفتم روی زمین. امروز جمعه بود. دور و برم شلوغ بود؛ ولی تنها بودم تنهای تنها. وقتی کسی نیست و تنها هستم بیرون و درونم مثل هم هستند. گویی بیرون و درون در این وقت‌ها یار هم می‌شوند برای تاب آوردن تنهایی. دور و برم که شلوغ می‌شود بیرونم باید نقش کسانی را بازی کند که تنها نیستند. شاید بشود در دقیقه‌های اوّل این نقش را خوب بازی کرد امّا کمی که طول می‌کشد حسابی نا می‌برد این بازی کردن‌ها. بیرونم مشغول می‌شود به کشیدن بار بازی در نقش کسی که تنها نیست و درونم دست تنها می‌شود برای کشیدن بار تنهایی. درون تنها می‌شود اندر تنها. و بیرونم خودش را تنها می‌بیند در کشیدن بار این نقش بازی‌ها او هم دست تنها می‌شود. نه درونم میل بازی دارد و نه بیرونم وقت همراهی با درون. تو می‌دانی که این تنهایی چه بلایی می‌آورد بر سر دلی که تنگ توست این جور وقت‌ها می‌شوم مثل آدمی که دو دستش را با ریسمانی بسته‌اند و هر دستش را از یک طرف می‌کشند. می‌‌خواهم از وسط بر دو نیم شوم. امروز جمعه بود دور و برم شلوغ بود؛ ولی تنها بودم تنهای تنها. مرا داشتند از دو طرف می‌کشیدند ولی خدا را شکر باز هم یک جمعه گذشت و من زیر این بار سنگین دوام آوردم و زنده ماندم. شبت بخیر تنهای تنها! https://eitaa.com/abbasivaladi
🍃🌸🌸🌸 ✅ خلاصه‌ی شصت و ششم: دنبال خدا بریم یا بهشت؟ 🍃🌸🌸🌸 ☑️ داشتیم در بارۀ این حرف می‌زدیم که تو معنویات نباید به کمتر از خدا قانع شد؛ حتّی بسنده کردن به بهشتم خودش یه جورایی به کمتر از خدا قانع شدنه. گفتیم قرآن، بهشت رو از دو زاویه به ما معرّفی می‌کنه. • یکی از زاویۀ نعمتایی که مشابهش تو این دنیا هست؛ امّا تو اون دنیا بهتر و بی‌دردسرش وجود داره • و یکی هم از زاویه‌ای که آدم فقط خدا رو می‌بینه و اولیای خدا رو. تو این درسم می‌خوایم باز از این زاویۀ قشنگ به بهشت نگاه کنیم. این آیه رو حتماً شنیدید؛ ولی یه بار از این زاویه بهش نگاه کنید: 🍃وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذينَ آمَنُوا امرَأَتَ فِرعَونَ إِذ قالَت رَبِّ ابنِ لی عِندَکَ بَيتاً فِی الجَنَّةِ وَ نَجِّنی مِن فِرعَونَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنی مِنَ القَومِ الظّالِمين. 🍂و خداوند براى كسانى كه ايمان آورده اند زن فرعون را مثل زده: آن گاه كه گفت: پروردگارا! براى من در نزد خود در بهشت خانه اى بساز و مرا از فرعون و عمل وى رهايى بخش و از گروه ظالمان نجات ده. ✨(سورۀ تحریم (66)، آیۀ 11) ✔️ آسیه داره دعا می‌کنه که خدا اون رو از دست فرعون نجات بده و تو بهشت جا بده؛ امّا خونه‌ای که تو بهشت می‌خواد یه قید داره؛ قیدی که اوج عشق آسیه به خدا رو می‌رسونه: «ابنِ لی عِندَکَ بَيتاً فِی الجَنَّةِ» می‌گه یه خونه‌ای برای من بساز. کجا؟ پیش خودت. اوّل می‌گه پیش خودت (عندک)، بعدش می‌گه تو بهشت (فِی الجَنّة)؛ انگار می‌خواد بگه اگه من بهشت رو هم می‌خوام، برا اینه که اون جا به تو نزدیک‌ترم. ✔️ البته قبلاً هم گفتم نوع تبیین این مسئله نباید طوری باشه که مردم فکر کنن اگه برا بهشت یا ترس از جهنّم کاری انجام دادن، کارشون ارزشی نداره. اون چیزی که باید بفهمیم و بفهمونیم، اینه که بالاترین سود رو کسی می‌کنه که هدفش از زندگی و اعمال عبادیش فقط و فقط خدا باشه. طمع بهشت و یا ترس از جهنّم هم اگه نیّت عمل آدم باشه، خوبه؛ امّا خوبیش کمتر از اونیه که هدف، فقط خدا باشه. ☑️ حالا بذارید این جا یه نکته بگم که به اصل بحثمون مربوط می‌شه. موضوع اصلی درسای ما، بزرگ دیدن خداست. ما اگه بخوایم مقصد بودن خدا تبدیل به یه اصل تو زندگی خودمون و مردم بشه، باید روی بحث بزرگ دیدن خدا حسابی کار کنیم. ما به اندازه‌ای که خدا رو بزرگ می‌بینیم، شوق مقصد قرار دادن خدا توی وجودمون زیاد می‌شه. ▫️تو آیه‌های زیادی وقتی حرف از قیامت می‌شه، با تعبیر ملاقات با خدا از آخرت یاد می‌شه؛ مثل: 🍃وَ استَعينوا بِالصَّبرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَكَبيرَةٌ إِلّا عَلَى الخاشِعينَ* الَّذينَ يَظُنّونَ أَنَّهم مُلاقوا رَبهِّم وَ أَنَّهُم إِلَيهِ راجِعون. 🍂و (در كارهايتان) از صبر و نماز يارى طلبيد و البتّه استعانت و نماز (هر دو) دشوار و گران است، مگر بر فروتنان. آنان كه می دانند (بالأخره) ديداركنندۀ پروردگار خويش خواهند بود و حتماً به سوى او بازمی گردند. ✨(سورۀ بقره (2)، آیۀ 45 _ 46) ▫️نماز برا خاشعین سنگین نیست. ویژگی این خاشعین چیه؟ اونا به قیامت اعتقاد دارن. قیامتی که به لقای پروردگار می‌رسن و برمی‌گردن پیشش. ⁉️درسته که منظور از «لقاء» تو این جا دیدن با چشم نیست و محشور شدن در قیامته؛‌ امّا چرا خدا به جای این که بگه «چون اینا به محشور شدن اعتقاد دارن، نماز براشون سنگین نیست» می‌گه چون به لقای پروردگارشون امید دارن؟ 🔺این آیه داره به ما راه رو نشون می‌ده. اگه می‌خواید نماز براتون سنگین نباشه، اگه می‌خواید جامعه به سمت نماز بره، باید قصّۀ ملاقات با خدا و برگشت به سمت خدا رو برا خودتون و برا مردم برجسته کنید. به بهشتم که می‌خوایم بپردازیم، حواسمون باشه که جنبۀ اصلی بهشت، پیش خدا رفتنه. ✅ روایات و مثالای زیبای دیگه ای تو متن اصلی درس اومده که برای کامل تر شدن این بحث می تونید اونا رو بخونید. شصت و ششم https://eitaa.com/abbasivaladi ➖➖➖🍃🌸🌸🌸🍃➖➖➖ 🌸 اینم پی‌دی‌اف درس شصت و ششم، برا کسایی که دوست دارن متن کامل درس رو بخونن: 👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/abbasivaladi
من اگر تو را نداشتم چه کار می‌کردم؟ با چه امیدی نفس می‌کشیدم؟ در انتظار چه اتفاقی روز را به شب و شب را به روز می‌رساندم؟ من اگر تو را نداشتم سایۀ چه کسی را بالای سرم می‌دیدم؟ به ستون محبّت چه کسی تکیه می‌دادم؟ من اگر تو را نداشتم وقتی که دنیا روی سرم خراب می‌شد به آغوش چه کسی پناه می‌بردم؟ و وقتی همه پشت به من می‌کردند به لبخند چه کسی دل می‌بستم؟ من اگر تو را نداشتم وقتی که به فلسفۀ آفرینشم فکر می‌کردم چه جوابی باید به خود می‌دادم؟ و وقتی به مرگ می‌اندیشیدم با کدام دل‌خوشی به ترس مردن غلبه می‌کردم؟ من اگر تو را نداشتم تاریکی شب‌ها را با انتظار شب بخیر شنیدن از چه کسی روشن می‌کردم و با شب بخیر گفتن به چه کسی هر شبم را بخیر می‌کردم؟ آقا! ممنونم که هستی و ممنون‌تر که می‌‌گذاری تو را داشته باشم. شبت بخیر عزیزترین داشتۀ من! https://eitaa.com/abbasivaladi
https://eitaa.com/abbasivaladi
🍃هوای نجف امشب عجیب دلم هوای نجف کرده دلم نجف کشیده آقا! نجف. دارم به شبی فکر می‌کنم که دست در دست تو قدم می‌زنیم به سوی نجف و هر چه به مزار پدرت نزدیک‌تر می‌شویم صدای تپش قلبت را واضح‌تر می‌شنوم که می‌گوید: علی. به آستانۀ حرم که می‌رسیم هماهنگ با تپش قلبت زیر لب زمزمه می‌کنی نام علی را. علی علی علی دستم را رها نمی‌کنی زیرا می‌دانی شنیدن نام علی از زبان تو یعنی از هوش رفتن و پهن شدن روی زمین. آقا! من حاضرم دست از همۀ التماس‌هایم بردارم و در عوض، فقط یک بار نام علی را از زبان تو بشنوم، فقط یک بار. خیالش هم دارد از هوش می‌برد مرا. امشب به جای شب بخیر بگذار بگویم شیرْپسرِ شیر خدا! یاعلی https://eitaa.com/abbasivaladi
https://eitaa.com/abbasivaladi
‌🍃کاری کن برایم آقا! به دنیا آمدم که روی دنیا سوار شوم و به تو برسم. به خودم که آمدم دیدم دنیا روی دوشم سوارم شده و سنگینم کرده. یک قدم به تو نزدیک نشدم که هیچ تا گردنم فرو رفته‌ام در دل خاک. آرام آرام دارم دفن می‌شوم زیر این خاک بوگرفته. بنا نبود به این جا برسم. عزم جای دیگری را داشتم. ولی حالا که نگاه می‌کنم می‌بینم هر سال بیشتر از سال گذشته فرو رفته‌ام در دل خاک. صدای قهقهۀ مرگ دارد آزارم می‌دهد. تماشای من که برای تو جذّاب نیست. هست؟ پس کاری کن برایم آقا! جایی که اکنون در آن نیمه‌دفن شده‌ام را تو هیچ گاه تجربه نکرده‌ای و نخواهی کرد ولی همین قدر بگویم که جز وحشت چیزی در این جا پیدا نمی‌شود. این جا شب‌ها خودشان معنای وحشت‌اند شب که می‌شود ظلماتی جهنّمی برپا می‌شود این جا. آقا! می‌شود مرا برگردانی به روزی که پا به دنیا گذاشتم؟ تا یک بار دیگر برگردم به ابتدای راه رسیدن از خویش به تو. می‌خواهم هر یک از سال‌های زندگی‌ام را پله‌ای کنم برای رسیدن به تو هر پله قدش از زمین تا آسمان. اگر می‌خواهی برگردانی نشانه‌ای برایم بفرست. نشانه، شب بخیری باشد که روی دوش باد سوار می‌کنی و به گوشم می‌رسانی. شبت بخیر افلاکی خاک نشین! https://eitaa.com/abbasivaladi