eitaa logo
محسن عباسی ولدی
57.5هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
1.8هزار ویدیو
350 فایل
صفحه رسمی حجت الاسلام #محسن_عباسی_ولدی متخصص | نویسنده | مدرّس 🌱 مسائل تربیتی و سبک‌زندگی‌دینی 🌐 پایگاه‌های اطلاع رسانی: ktft.ir/v 📬 ارتباط با مدیر: @modir_abbasivaladi 📱نشـانی صفحات مجازی حاج‌آقا در پیام‌رسان‌ها: @abbasivaladi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸با روانشناسی غربی نمی توان به تربیت دینی رسید❗️ روان‌شناسی و علوم تربیتی غرب، برای دینی تربیت کردن فرزند ما به وجود نیامده است. کسانی هم که این علوم را تولید کرده و آن را تبلیغ می‌کنند، ادّعا ندارند با عمل کردن به روش‌های موجود در این علوم، می‌توان تربیت دینی را در پیش گرفت! 📚من دیگر ما، کتاب اول، ص28 https://eitaa.com/abbasivaladi🌹🌹
http://eitaa.com/abbasivaladi
🍃اکسیر اعظم من حرف زدن با تو را دوست دارم. حر ف زدن با تو اکسیر اعظم است. اگر مردم عادت کنند به حرف زدن با تو چه بازارهایی تعطیل می‌شود در این عالم! یکی، همین بازارهایی که مسلخ عمر آدم‌ها شده امّا به قدری شیرین و جذّاب ساخته‌اند که مردم خودشان با پای خودشان به این مسلخ‌ها می‌روند و تمام می‌کنند نفَس عمرشان را. چه کسی تردید دارد حرف زدن با تو میل آدم را به دنیا کم می‌کند؟ اصلاً دیگر میلی به دنیا می‌ماند برای کسی که شیرینی حرف زدن با تو را چشیده؟ میل آدم‌ها به دنیا که کم شد یا وقتی که مردم به دنیا بی‌میل شدند بازارها خلوت می‌شوند. مگر می‌شود طعم شیرین حرف زدن با تو را چشید و در همان حال، با گشتن در بازار و تماشای دنیا لذّت برد؟ آنها که طعم حرف زدن با تو را چشیده‌اند راه رفتن در بازارهای دنیا برایشان مثل راه رفتن در بیابان روی خار مغیلان است. مجبور که می‌شوند،‌ راه می‌روند امّا چون حرف زدن با تو عقلشان را به کار انداخته از قید اجبار که در آمدند فرار می‌کنند از این بیابان. اینها وقتی در این بیابان راه می‌روند برای این که سوزش این خارها را دوام بیاورند با پر واژه‌هایی که در گفتگوی با تو به دست ‌آورده‌اند خودشان را نوازش می‌کنند. گرمای طاقت فرسای این بیابان تنها با خنکای نسیم گفتگو با تو قابل تحمّل است. چه قدر زیباست شنیدن حرف‌های اینها وقتی که در بازار راه می‌روند و زیر لب با تو گفتگو می‌کنند و چه قدر دلم به درد می‌آید وقتی که می‌بینم مردم عمرشان را زیر بغل زده‌اند و دارند در بازارها سر می‌بُرند. پای هر دکّانی که می‌‌رسند کمی از عمرشان را سر می‌برُند. بازار گردی که تمام می‌شود عمر آن روزشان را بی‌سر رها می‌کنند در بازار و بر می‌گردند. کاش مردم می‌فهمیدند واژه به واژه‌ای که با تو حرف می‌زنند به اندازۀ الماس الماس و حتّی بیشتر می‌ارزد. این طور اگر می‌شد برای حرف زدن با تو خودشان را می‌کشتند و چه مرگ زیبایی! من امید را از تو یاد گرفته‌ام پس امیدوار منتظر می‌مانم تا وقتی که هر روز بارها و بارها این مرگ زیبا را به تماشا بنشینم. شبت بخیر گرمی بازار خدا! https://eitaa.com/abbasivaladi
https://eitaa.com/abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
https://eitaa.com/abbasivaladi
🌿تو باید راهمان بدهی کلاغ‌هایی که روی درخت خانۀ تو می‌نشینند غبطه را خوراک طاووس‌های بهشتی می‌کنند. طاووس‌ها حاضرند همۀ پرهای رنگارنگشان را بدهند و یک پر سیاه کلاغ‌های خانۀ تو را بگیرند. اوجی که کبوترهای آستان تو در دل آسمان می‌گیرند خجالت را مهمان چشم‌های تیزبین عقاب‌ها می‌کند عقاب‌ها حاضرند تا عمر دارند با دو پا روی زمین راه بروند اما اجازۀ تماشای پرواز کبوترهای آستان تو را بیابند. راه یافتن به کوی تو راز زیبایی و اوج گرفتن است. پیدا کردن راه همۀ کار نیست پیمودن راه هم به معنای رسیدن نیست. تو باید راهمان بدهی به کوی خویش منتظر اجازه‌ایم آقا! https://eitaa.com/abbasivaladi
http://eitaa.com/abbasivaladi
🍃دردانه خدا من حرف زدن با تو را دوست دارم و این چند شب دارم به بازارهایی فکر می‌کنم که با حرف زدن با تو کساد می‌شوند. چه قدر خوش‌حال می‌شوم با خیال کساد شدن این بازارها. تو دردانۀ خدایی و قاعده هم این است که بازار دردانۀ خدا تنها بازار پر رونق باشد. امروز چه قدر رونق دارد دکّان کسانی که مدعی‌اند دارو و درمان افسردگی و پژمردگی روح در دستشان است. بازارشان حسابی گرم است، سرشان بی‌اندازه شلوغ. زیرا افسردگی گردی است که این روزها روی دل خیلی‌ها نشسته. دنیا دور و برشان را خوب گرفته دیواری بلند و محکم از رفاه ساخته و به آن تکیه داده‌اند لذّت‌های دنیایی مثل مور و ملخ از سر و روی زندگی‌شان بالا می‌رود امّا باز هم افسرده‌اند و همیشه دلشان پر از غم است. خودشان هم مانده‌اند در حلّ این معمّای پیچیده: چرا با این همه دنیا، باز هم افسرده‌اند؟ در این میانه، حلّ این معمّا می‌شود بهانه‌ای برای باز شدن یک عالمه دکّان. کسانی با شعارهای فریبنده‌شان امیدهای واهی می‌سازند برای خیل افسردگان. حالا اگر مردم با داروی سحرآمیز حرف زدن با تو آشنا شوند دیگر چه کسی حتّی نیم نگاهی به این دکّان‌ها می‌اندازد؟ حرف زدن با تو افسرده‌ها را فقط شاداب نمی‌کند هر افسرده‌ای که به سراغ تو می‌آید و با تو همکلام می‌شود وجودش می‌شود مایۀ نشاط یک جمع. کافی است یک نفر که با تو حرف زده از لذّت حرف زدن با تو، در یک جمع افسرده سخن بگوید این وصف العیشی نیست که نصف العیش باشد با همین وصف العیش می‌شود همۀ خوشی را به این جمع افسرده چشاند. وای که چه دل‌انگیز است تصور دکّان‌هایی که پس از آشنا شدن مردم با داروی سحر آمیز حرف زدن با تو تعطیل می‌شوند و صاحبان آن دکّان‌ها خودشان هم به سراغ تو می‌آیند. اگر مردم حرف زدن با تو را یاد بگیرند می‌شود افسردگی را از کتاب لغت حدف کرد. من منتظر تعطیل شدن این دکّان‌ها هستم. رونق این دکّان‌ها معنا دارد و معنایش آزارم می‌دهد. معنای رونق این دکّان‌ها این است: راز نشاط، تویی که هستی و زنده‌ای ولی مردم به سراغ تو نمی‌آیند. شبت بخیر راز نشاط همۀ هستی! https://eitaa.com/abbasivaladi
#تا_ساحل_آرامش #کتاب_اول #محسن_عباسی_ولدی https://eitaa.com/abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
#تا_ساحل_آرامش #کتاب_اول #محسن_عباسی_ولدی https://eitaa.com/abbasivaladi
♦️اگه موندید چه جوری محیط خونه رو جذّاب کنید راه حلّشو با دقّت بخونید👇👇👇 ✅اولین و مهم ترین عامل، وجود ارتباط صمیمی و محبّت آمیز میان پدر و مادر😍 ❌پرهیز از رابطه های تنش آلود و خشن میان پدر و مادر😡 ⚠️فقط یادتون نره بچه ها تو سنین پایین بسیاری از سختی ها رو متوجه نمیشن، امّا به راحتی فرق بین رابطه خوب و بد میان پدر و مادر رو متوجّه میشن. بله، اینجورایس. فک کردین چون بچه ایم دیگه بوقیم😉😜 📚تا ساحل آرامش، کتاب اول، صفحه۲۴ https://eitaa.com/abbasivaladi
🍃🌸🌸🌸 ✅ خلاصه‌ی هشتاد و چهارم: عذاب جهنّم سخت‌تره یا دوری خدا؟ 🍃🌸🌸🌸 ☑️ بحث مدح و ثنای الهی، ما رو کِشوند به دعای کمیل. یه مقدار از ابتدای این دعا و یه مقداری هم از انتهای دعا رو با هم چشیدیم. تو این درس یه سری به وسطای دعا می زنیم تا ببینیم چه خبره. یه فراز تو دعا هست که فکر می کنم قلّۀ دعای کمیله: 🍃فَهَبْنِی یا إِلَهِی وَ سَیدِی وَ مَوْلاَی وَ رَبِّی صَبَرْتُ عَلَى عَذَابِكَ فَكَیفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِكَ. ای خدا و آقا و مولا و پروردگارم، بر فرض که بر عذابت شکیبائی ورزم، ولی بر فراقت چگونه صبر کنم؟! ❗️ما نمی‌تونیم این فراز رو درک کنیم، چون عظمت خدا برامون این طوری جا نیافتاده، چون رابطۀ عاطفی و عاشقانۀ ما با خدا به اندازه‌ای نیست که بتونیم این رو درک کنیم. ♦️میزان عشق شما به خدا با تحمّل شما در برابر دوری از خدا سنجیده می‌شه. آدم وقتی به قلۀ عشق می‌رسه، دیگه هیچی براش از دوری معشوق سخت‌تر نیست. هیچی. تأکید می‌کنم: هیچی. آدم عاشق حاضره به خاطر معشوقش عذاب ببینه؛ ولی از معشوقش دور نشه. ♦️وقتی حضرت می‌گن: «گیرم که به عذاب تو صبر کردم، چه جوری دوریت رو تحمّل کنم؟» این جا سؤال، یه سؤال حقیقی نیست. گاهی سؤال، نشون‌دهندۀ حیرت و بیچارگی سؤال کننده‌ست. این «حالا چی کار کنم؟» معناش این نیست که خدایا یه راهی به من نشون بده که بتونم دوریت رو تحمّل کنم، معناش اینه که: خدایا!‌ من اگه از تو دور بشم، بیچاره می‌شم. ☑️ باید تو تربیت خودمون و بچّه‌هامون بریم به این سمت و سو که هیچ عذابی برامون بدتر از دوری از خدا نباشه. این قلّه‌ایه که دعای کمیل برامون ترسیم کرده. ❗️ما الآن تو این مرحله هم مشکل داریم که بخوایم به خاطر خدا سختیا رو تحمّل کنیم،‌ در حالی که باید به جایی برسیم که عذاب رو تحمّل کنیم؛ امّا دوری رو نه. گرفتید چی گفتم؟ ♦️امروز یه خورده که دین‌داری سخت می‌شه، خیلی از متدیّنا می‌بُرن؛ امّا دعای کمیل به ما می‌گه سختی که سر جای خودش، ما بین دوری خدا و عذاب خدا، باید عذاب خدا رو انتخاب کنیم. این فراز داره به ما می‌گه آهای آدما! آهای بنده‌های خدا!‌ حواستون رو جمع کنید، دغدغه‌هاتون رو یه جوری رشد بدید که هیچی جز دوری از خدا براتون دغدغه نباشه. ‼️ای وای که ما چه قدر غافلیم! چرا به دعاها، این طوری نگاه نمی‌کنیم؟ چرا هر شب جمعه دعای کمیل خوندیم؛ ولی سطح دغدغه‌هامون رشد نکرد؟ چرا این قدر سطح دغدغه‌هامون پایینه؟ ✔️ جهت گیری تلاش‌های شما رو تو زندگی، سطح دغدغه‌هاتون تعیین می‌کنه. شما زندگیتون رو بر اساس دغدغه‌هاتون مدیریت می‌کنید. دغدغه‌ها همونایی هستن که دلتون رو به خودشون مشغول کردن. • هر چه قدر سطح دغدغه‌هاتون پایین‌تر باشه، مدیریت زندگیتون هم غیر الهی‌تر می‌شه. • هر چه قدر دغدغه‌هاتون آسمونی‌تر باشه، مدیریت زندگیتونم خدایی‌تر می‌شه. ⁉️حالا اون چیزی که دغدغه‌های ما رو مدیریت می‌کنه چیه؟ جواب این سؤال خیلی مهمّه. دغدغه‌های ما رو محبّتای ما مدیریت می‌کنه. شما هر چیزی رو که بیشتر دوست داشته باشید، دغدغه‌ش رو بیشتر دارید. شما به اندازه‌ای که خدا رو دوست دارید، دغدغۀ خدا رو دارید. ❓چرا مولای ما این قدر دغدغۀ دور شدن از خدا داره که می‌گه اگه بتونم به عذاب تو صبر کنم، نمی‌تونم دوریت رو تحمّل کنم؟ چون مولای ما عاشق خداست. هشتاد و چهارم ‌ https://eitaa.com/abbasivaladi ➖➖➖🍃🌸🌸🌸🍃➖➖➖ 🌸 اینم پی‌دی‌اف درس هشتاد و چهارم، برا کسایی که دوست دارن متن کامل درس رو بخونن: 👇👇👇👇👇