eitaa logo
محسن عباسی ولدی
55.9هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
349 فایل
صفحه رسمی حجت الاسلام #محسن_عباسی_ولدی متخصص | نویسنده | مدرّس 🌱 مسائل تربیتی و سبک‌زندگی‌دینی 🌐 پایگاه‌های اطلاع رسانی: ktft.ir/v 📬 ارتباط با مدیر: @modir_abbasivaladi 📱نشـانی صفحات مجازی حاج‌آقا در پیام‌رسان‌ها: @abbasivaladi
مشاهده در ایتا
دانلود
http://eitaa.com/abbasivaladi
🍃 تعبیر شاعرانه «شب‌های روشن». اوّلین بار که آن را شنیدم فکر کردم فقط یک تعبیر شاعرانه است. مگر می‌شود شب باشد و روشنی به همراه آن؟ یک بار در خیالم از زبان تو به خودم شب‌بخیر گفتم دیدم همه جا روشن شد برایم. آن شب بود که فهمیدم چقدر شب و روزم تاریک بود ولی من نمی‌دانستم. راستش را بگویم؟ درست است که حتی خیال شب‌بخیر تو روشن می‌کند تاریک‌ترین شب‌ها را ولی عیبی دارد امشب واقعی کنی خیالم را؟ شبت بخیر حقیقت زندگی! https://eitaa.com/abbasivaladi
🍃🌷🌷🌷 ✅ خلاصه‌ی شصت و هشتم: عادت به عبادت، همون قناعت نکردن تو معنویته؟ 🍃🌷🌷🌷 ☑️ گفتیم یکی از مصادیق شکر عملی، قناعته. سؤالی پیش اومد که آیا تو معنویاتم باید اهل قناعت بود؟ در جواب این سؤال دو تا نکته گفتیم: ● یکی این که تو هدف‌گذاری برا امور معنوی، به کمتر از خدا نباید راضی شد. ● نکتۀ دومم این که: تو نتیجه‌ای که خدا به اعمالمونم می‌ده، نباید دخالت کرد. 🔻درس امروزمون یه مطلبه که مکمّل نکتۀ دومه: ✔️ همون طوری که گفتیم ما نباید تو امور معنوی قانع باشیم. تو فرهنگ دینی، ما توصیه شدیم به حرص معنوی داشتن. هر اندازه که حرص دنیا مذمومه، حرص معنوی داشتن، خوبه. امّا این جا یه نکتۀ مهم وجود داره که اگه بهش دقّت نکنیم، نمی‌تونیم مفهوم دقیق حرص معنوی رو متوجّه بشیم: 🔸گاهی اوقات من به یه عملی از مناسک عبادی عادت می‌کنم. مثل عادتی که به خوندن نماز اوّل وقت می‌کنم، طوری که اگه نماز اوّل وقتم به تأخیر بیفته، به هم می‌ریزم و ناراحت می‌شم. ⁉️ خیلی از ماها این رو مصداق حرص معنوی و یه حال خوب می‌دونیم؛ امّا واقعاً درست فکر می‌کنیم؟ ❌ اگه عادت به نماز اوّل وقت یا عبادت دیگه‌ای، طوری باشه که توجّه من رو به خود عمل، به قدری جلب کنه که حواسم رو از کسی که این عمل رو براش انجام می دم پرت کنه، این عادت، عادت مقدّسی نیست. 🔻به این مثال توجّه کنید: ■ پسره هر صبح و ظهر و شب برا نماز می‌ره مسجد. امشب پدرش مریضه و باید ازش مراقبت کنه. برا همینم نمی‌تونه بره. تو دلش داره صد تا چیز به باباش می‌گه که اون رو از مسجد رفتن محرومش کرده. معلومه که این پسر، به مسجد رفتن عادت کرده و کاری نداره که برا چی و برا کی می‌ره مسجد. اگه مسجد رفتن به خاطر خدا بود، باید این رو می‌دونست که خدای این آدم امشب تو مسجد نیست، اگه مسجدم بره خدا رو نمی‌بینه و خدا هم به اون نگاه نمی‌کنه. امشب خدای این پسر نشسته تو خونه، کنار پدرش. خب وقتی خدا این جاست، چرا من از مسجد نرفتن بی‌قرار باید بشم؟ 🔺این همون عبادتیه که برا بنده بزرگ شده، بدون این که معبودش براش بزرگ شده باشه. 🔸 به هر حال اگه عادت به عبادت باعث بی‌توجهی به معبود بشه بی‌ارزشه و بدون مبالغه باید گفت که این یه مریضیه. برا همینم هست که نمی‌شه از روی مناسکی که یه فرد انجام می‌ده به خوب یا بد بودنش پی برد، چون ممکنه این فرد به این مناسک عادت کرده باشه و نگاهش به عبادت، از حالت معنوی خارج شده باشه. ✔️ تا این جا حرف از عادت به مناسک بود؛ امّا گاهی اوقات ما به صفات هم عادت می‌کنیم؛ ■ مثلاً یکی عادت می‌کنه به مهربونی و جایی که باید خشن باشه نمی‌تونه. ■ یکی عادت می‌کنه به گشاده رویی و جایی که باید عبوس باشه نمی‌تونه. ✔️تو صفاتم باید مراقب بود. همیشه باید تو بروز صفات خوب، به معبودمون توجه داشته باشیم. باید ببینم اون الآن از من خوش اخلاقی می‌خواد یا بد اخلاقی؟ زبون نرم می‌خواد یا تیز؟ مهربونی می‌خواد یا خشونت؟.. ☑️ به هر حال حواسمون باشه چه تو مناسک و چه تو صفات اخلاقی، عادتی که ما رو از امر مولامون غافل کنه، مقدّس نیست و نشونۀ حرص معنوی هم نیست. 🔸فراموش نکنید که راز دور شدن از این آسیب، محبّته. وقتی عبادت عاشقانه انجام بگیره، دیگه عادت به اون، باعث غفلت از معبود نمی‌ش. 🔸آدم عاشق هر چه قدر بیشتر به عبادت، عادت کنه، بیشتر حواسش جمع معبود می‌شه. پس، از خدا بخوایم که محبّت خودش و اولیای خودش رو بهمون بچشونه. شصت و هشتم ‌ https://eitaa.com/abbasivaladi ➖➖➖🍃🌷🌷🌷🍃➖➖➖ 🌷 اینم پی‌دی‌اف درس شصت و هشتم، برا کسایی که دوست دارن متن کامل درس رو بخونن: 👇👇👇👇👇
068 درس شصت و هشتم عادت به عبادت، همون قناعت نکردن تو معنویته؟.pdf
229.1K
#درس درس شصت و هشتم: عادت به عبادت، همون قناعت نکردن تو معنویته؟ https://eitaa.com/abbasivaladi
http://eitaa.com/abbasivaladi
🍃شب بخیرهای تو آرام خوابیدن نعمتی است و آرام بیدار شدن نعمتی. وقتی تو را کنار خودم احساس نمی‌کنم نه آرام می‌خوابم و نه آرام بیدار می‌شوم. بیدارشدن‌هایی که مثل بیداریِ کابوس‌زده‌هاست روز آدم را تلخ می‌کند. چه کار باید کرد با این روزهای تلخ و شب‌های ترسناک؟ تلخی و وحشت دست به دست هم که می‌دهند ثانیه‌های زندگی را به لحظه‌های جان دادن بدل می‌کنند. جز شنیدن صدای تو و دیدن جمال تو چه چیزی می‌تواند این تلخی را به شیرینی و این وحشت را به آرامش تبدیل کند؟ چقدر کار می‌آید از دست شب‌بخیرهای تو شبت بخیر شیرینی زندگی! https://eitaa.com/abbasivaladi
http://eitaa.com/abbasivaladi
🍃شب هایم را بخیر کن خدا شب را مایۀ آرامش قرار داد. در شب باید آرامش گرفت تا در روز به دنبال کار رفت. روزهایی که آدم حوصلۀ کار ندارد بعد از شب‌هایی آمده‌اند که مایۀ آرامش نبوده‌اند. کدام شب بدون تو مایۀ آرامش شده؟ سراغ داری؟ مگر می‌شود کار نکرد و زندگی کرد؟ ما را از نان خوردن نینداز. شب‌هایم را بخیر کن تا روزها حوصلۀ کار داشته باشم. شبت بخیر حال و حوصلۀ من! https://eitaa.com/abbasivaladi
http://eitaa.com/abbasivaladi
🍃بی خبری محبوبش رفته بود سفر. چند روزی بود که خبری از او نداشت. نه صدایی، نه پیامی، نه نامه‌ای داشت از غصه دق می‌کرد بیچاره! گوشش را به صدای نسیم تیز کرده بود شاید صدایی از دوست را برایش بیاورد. نگاهش را به پای کبوترها دوخته بود شاید نامه‌ای را برایش بیاورند. به آسمان خیره خیره نگاه می‌کرد شاید روی قلب آسمان دست خط یارش را ببیند. بی‌خبری داشت از پا درش می‌آورد. دیگر احتضار برایش واژۀ غریبی نبود. هر شبی که می‌گذشت و خبری نمی‌رسید فقط به امید خبری که شاید فردا به گوشش برسد نیمه جانی را که داشت با التماس نگه می‌داشت. یک شب نسیم صدای یارش را در گوشش زمزمه کرد که به او می‌گفت: شبت بخیر! با همین دو واژه جانی دوباره گرفت و به زندگی سلام کرد. آقا! بی‌خبر بودن از یار بد دردی است. آدم را متحیّر می‌کند میان مردن و زنده ماندن. خبردار کردن من با یک شب‌بخیر کاری ندارد برای تو. می‌شود مرا از تحیّر نجات دهی؟ شبت بخیر ای با خبر از احوالم! https://eitaa.com/abbasivaladi
🍃🌺🌺🌺 ✅ خلاصه‌ی شصت و نهم: تا حالا به مدح و ثنای خدا این طوری نگاه کردیم؟ 🍃🌺🌺🌺 ☑️ بحث ما در بارۀ شکر بود. یه حدیثی از امیرالمؤمنین علی علیه السلام تو شیوۀ شکر هست که نمی‌شه ازش گذشت. حضرت فرمودن: 🍃شُكرُ إِلٰهِکَ بِطولِ الثَّناءِ. 🍂شکر خدایت به زیاد ثنا گفتن است. 📚( غرر الحکم و درر الکلم، ص 406) 🔹«ثناء» یعنی گفتن خوبی‌های یک فرد. 🔹یه نکته‌ای تو خیلی از دعاهایی که از اهل بیت علیهم السلام رسیده، وجود داره که فکر می‌کنم ازش غافل شدیم. ● تو خیلی از دعاها بنده از خدا چیزی نمی‌خواد و اگه می‌خواد، بخش کمی از دعا به خواسته‌ش اختصاص داره. ● تو این دعاها بنده بیشتر داره از خدا تعریف می‌کنه. داره می‌گه خدایا! تو این صفت رو داری و اون صفت رو داری. ● این جور تعریف کردن از خدا و شمردن صفات خدا بر اساس حدیث حضرت علی علیه السلام، شکر خدا حساب شده. یعنی اگه شما با توجّه به این نکته، دعاهایی مثل دعای جوشن کبیر رو بخونید، ابتدا تا انتهای دعا دارید شکر خدا رو به جا می‌آرید. 🔹بازم نکتۀ‌ خیلی ظریفی این جا وجود داره که کمتر بهش توجه شده. ■ خدا نیازی به شکر ماها نداره. نتیجۀ شکر به خود آدم بر می‌گرده؛ آدم نیاز داره به شکر. ■ پس وقتی حضرت می‌گن شکر خدا به اینه که زیاد تعریفش کنی، یعنی آدم نیاز داره به تعریف کردن از معبودش و نیاز داره به زیاد تعریف کردن از معبودش. 🔹ما کمتر به دعاها از این زاویه نگاه کردیم. از این زاویه، باید گفت اگه هیچ مشکلی هم نداشته باشیم، بازم نیاز داریم بریم در خونۀ خدا و بگیم خدایا! قربونت برم! چه قدر تو خدای مقتدری هستی! چه خدای حکیمی هستی! چه قدر مهربونی! و ... . بعدشم که تعریف کردنمون تموم می‌شه، هیچی هم از خدا نمی‌‌خوایم. ❌اصلاً رابطه‌ای که از بنده و خدا تو فرهنگ اهل بیت علیهم السلام ترسیم می‌شه، با رابطه‌ای که ما داریم، خیلی فرق داره. ▫️رابطۀ ما و خدا این طوریه که هر وقت احساس می‌کنیم کاری با خدا داریم، می‌ریم در خونه‌ش؛ ▫️امّا رابطه‌ای که تو فرهنگ اهل بیت علیهم السلام ترسیم می‌شه، این طوریه که ماها همیشه در خونۀ خدا باید باشیم. چه ظاهراً کار داشته باشیم، چه نداشته باشیم. ▫️رابطه‌های محبّتی همین جوریَن. هر چه قدر محبّت بیشتر می‌شه، احساس نیاز به تعریف کردنه هم بیشتر می‌شه. هم دوست داره تو خلوت، جایی که خودش و محبوبش هستن، از محبوبش تعریف کنه. هم دوست داره پیش این و اون بگه محبوب من کیه. ☑️ این بحث خیلی مبناییه. همۀ بحث ما تو این سلسله درسا، عمل کردن به همین کلام امیر المؤمنین علیه السلامه. من خیلی دوست دارم مشکل‌دار بودن رابطه‌مون با خدا رو به صورت جزئی جا بندازم. ⛔️ یکی از مشکلات رابطۀ ما با خدا همینه که ما اهل تعریف از خدا نیستیم. اصلاً این تعریف کردن رو وظیفۀ خودمون نمی‌دونیم. به دعاهایی که از اهل بیت علیه السلام رسیده هم این طوری نگاه نمی‌کنیم. ✔️ دیدید وقتی که مدح امیرالمؤمنین رو برامون می‌خونن چه کیفی بهمون دست می‌ده؟ اصلاً روحمون جلا پیدا می‌کنه. ✔️ مدح و ثنای خدا هم عین همینه. فقط چون ما این طوری به خدا و مدحش نگاه نمی‌کنیم، از کنارش به راحتی رد می‌‌شیم. ✔️ با این نگاه اگه برید یه دور مفاتیح رو بخونید، می‌فهمید لذّت یعنی چی. وقتی دعاهایی که از طرف اهل بیت علیه السلام وارد شده رو می‌خونم، وجودم می‌شه پر از شعف و یه دنیا حسرت. شعفش معلومه برا چیه؛ امّا حسرتش برا اینه که چرا این همه شراب برا مستی هست؛ اما ماها همه‌ش دنبال سرابیم؟ ⬅️ اگه دوست دارید با این نگاه، سری به مناجات های زیبای صحیفه سجادیه بزنید، حتما متن کامل درس رو مطالعه کنید شصت و نهم ‌ https://eitaa.com/abbasivaladi ➖➖➖🍃🌺🌺🌺🍃➖➖➖ 🌺 اینم پی‌دی‌اف درس شصت و نهم، برا کسایی که دوست دارن متن کامل درس رو بخونن: 👇👇👇👇👇
http://eitaa.com/abbasivaladi
🍃عشق بازی من به شنیدن یک بار شب‌بخیر تو راضی شده‌ام تازه شب بخیری که بگویی و بروی ولی مگر می‌شود آتش غبطه مرا هر شب نسوزاند؟ غبطه به حال کسی که هر شب با لالایی شب بخیر تو می‌خوابد با نوای سحر بخیر تو بیدار می‌شود. بیدار اگر نشد با نوازش دست تو چشم‌هایش را وا می‌کند. بارها و بارها صدای سلام تو را می‌شنود. لبخند تو را از روی لبت می‌چیند و روی قلبش می‌گذارد. با شنیدن «بسم الله» تو لب به غذا می‌زند و با نوشیدن «الحمد لله»ی که از زبان تو جاری می‌شود از غذا لذت می‌برد و نغمۀ «نوش جان» تو پس از هر غذا تک تک لقمه‌ها را گوشت تنَش می‌کند. خسته که شد با شنیدن «خدا قوّت»ِ تو نه فقط توان می‌گیرد که مست می‌شود. کمی که دلش گرفت با احوال‌پرسی تو بال درمی‌آورد. بماند که در طول شبانه‌روز چقدر قربان صدقه‌ات می‌کند و دورت می‌گردد و باعشق‌بازی با تو همۀ وجود خویش را ناز می‌کند. من از همۀ اینها گذشته‌ام و تنها به شنیدن شب‌بخیری از تو قانع شده‌ام. نمی‌خواهی به این بردۀ قانع خویش شب بخیری بگویی؟ شبت بخیر ارباب من! https://eitaa.com/abbasivaladi
http://eitaa.com/abbasivaladi
🍃عاشقی حالم بد است. چند روزی می‌شود. نای بلند شدن ندارم. به نفس نفس افتاده‌ام. تب دارم. ضعف همۀ وجودم را فرا گرفته. حرف هم که می‌زنم گویی باری سنگین بلند کرده‌ام. چشم‌‌هایم سنگین‌اند. پلک‌ها طاقت بالا ماندن ندارند. از من اجازه نگرفته می‌افتند. این و آن حالم را می‌پرسند ولی باور کن که خسته‌ام از این احوال‌پرسی‌ها. تو اگر احوال‌پرس من نباشی نمی‌خواهم هیچ کسی حال مرا جویا شود. شب که می‌شود گویی بیماری میدان بیشتری می‌بیند برای تاختن. بیمار که می‌شوم شب که می‌شود حالم که وخیم‌تر می‌شود بیشتر چشم انتظار شب‌بخیرهایت می‌مانم. با شین شب‌بخیر تو می‌شود عالمی را شفا داد. می‌خواهم امشب اعترافی کنم و التماسی. اعتراف می‌کنم که من ضعیفم بیمار که می‌شوم پای عاشقی‌ام می‌لنگد. التماس می‌کنم که امشب مرا به شب‌بخیری بنواز تا کمی جان بگیرم برای عاشقی کردن. شبت بخیر طبیب دلربای من! https://eitaa.com/abbasivaladi
http://eitaa.com/abbasivaladi
🍃صدای پای معشوق شاعر بود. با واژه‌ها داشت کلنجار می‌رفت که برای معشوق شعری بسراید. قافیه‌ها ردیف نمی‌شدند وزن‌ها جور در نمی‌آمد. اصلاً آن شب شب سرودن نبود انگار. واژه‌ها نه با خودشان سر سازش داشتند و نه در دست و پنجۀ شاعر گرفتار می‌شدند. البته دیشبش هم قصه همین بود و پریشبش هم این طور و شب‌های قبلش نیز. شاعر قلم را رها کرد. دراز کشید. چشم‌هایش را بست. هنوز چشم‌ها سنگین نشده صدای پایی شنید. صدا شبیه صدای پای معشوق بود. قلم جَست و خودش را رساند به دست شاعر. واژه‌ها یکی یکی خودشان را اسیر دست شاعر کردند. قافیه‌ها تک به تک به صف شدند و وزن شعر هم خودش جور شد. معشوق هنوز نرسیده بود که غزل تمام شد. در نواخته شد. شاعر به سمت در رفت و باز هم مثل دیشب و پریشب و شب‌های قبل شاعر اشتباه کرده بود. معشوق پشت در نبود و این غزل هم رفت در کنارِ چند دفتر غزل غم گرفته. خوش به حالت ای شاعر که هر شب صدایی شبیه صدای پای معشوق می‌شنوی. من حتی از این صدا هم محرومم. آقا! ... بماند. شبت بخیر شعر زیبای خدا! https://eitaa.com/abbasivaladi
http://eitaa.com/abbasivaladi
🍃صدای تو امشب داشت نفسم بند می‌آمد و در میان این نفس بند آمده داشتم به این فکر می‌کردم: اگر امشب شب آخر عمرم باشد باید چه خاکی به سر کنم که دارم می‌روم بی آن که حتّی یک بار صدایت را شنیده باشم. داشتم به خودم می‌گفتم اگر مرا در قبر نهادند و پرسیدند چرا یک عمر زندگی کردم ولی صدای تو را حتّی یک بار نشنیدم چه دارم که بگویم؟ بگذار بخندد به من هر آن کس که از عشق جز نامی نمی‌داند ولی اعتقاد من آن است که شنیدن صدای تو از اوجب واجبات است. نشنیدن صدای تو مگر دلیلی دارد غیر از بار گناهی که روی دوشمان می‌کشیم و روی گوشمان را گرفته است؟ مگر ترک گناه واجب نیست؟ مگر جز این است که اگر گناه را ترک کنیم صدای تو را می‌شنویم؟ پس هر کسی می‌خواهد به فتوای من بخندد بخندد ولی با صدای بلند می‌گویم تا همه بشنوند: شنیدن صدای تو از اوجب واجبات است. آقا! حالا که من این واجب را ترک کرده‌ام تو به فضل خویش مرا بنواز و امشبی را شب‌بخیری بگو به من تا اگر شب آخرم بود جوابی داشته باشم برای نکیر و منکرم. شبت بخیر قشنگ‌ترین واجب خدا! https://eitaa.com/abbasivaladi
دوره آموزش حضوری کرامت دو تربیت معلم تراز انقلاب اسلامی #ظرفیت_محدود|لینک اطلاعات بیشتر و ثبت نام:👇 http://karamatnama.com/?p=4910 _________________ @morabigeram
🍃🌹🌹🌹 ✅ خلاصه‌ی هفتادم: دعا بدون مدح و ثنای خدا، دعاست؟ 🍃🌹🌹🌹 ☑️ در بارۀ راه‌های شکر حرف می‌زدیم. رسیدیم به یه راه دیگه شکر که گفتن ثنای خداست. ▫️گفتیم متأسّفانه نوع نگاه ما به دعاها اشتباهه؛ چون تو دعاها بیشتر دنبال حاجت گرفتنیم، در حالی که دعا کلاس توحید و خداشناسیه و لذّت خوندن دعا با این نگاه، قابل مقایسه با اون نگاه سطح پایین و طلبکارانه نیست. 🍃امام صادق علیه السلام فرمودن: 🍂کسی از شما نباید از خدا چیزی از حاجت‌های دنیایی یا آخرتی بخواهد، مگر آن که پیش از آن ثنای خدای عزّوجل و مدحش را بگوید و بر پیامبر صلوات بفرستد. سپس حاجت‌هایش را از خدا بخواهد. 📚(الکافی، ج 2، ص 484) 🔺دقّت کنید به این حدیث. حضرت دارن از دعای بدون ثنا، نهی می‌کنن. می‌گن اگه ثنای خدا رو قبل از دعا به جا نمی‌آرید، دعا نکنید. 🔻بذارید یه نکته رو همین جا یادآوری کنم: الآن بیشتر مردم می‌دونن که قبل از دعا باید صلوات فرستاد. اگه حدیث داریم که قبل از دعا صلوات بفرستید، مگه حدیث نداریم که قبل از دعا، ثنای خدا رو بگید؟ مگه تو بعضی از همون حدیثایی که می‌گه صلوات بفرستید، نیومده که ثنای خدا رو بگید؟ ⁉️ پس چرا ما صلواتش رو به مردم گفتیم، اما ثنای الهیش رو نگفتیم؟ چرا دین خدا رو قیچی می‌کنیم؟ با ناقص معرفی کردن دعا ، لذت دعا رو ازمون گرفتن. ✔️ وقتی آدم می‌خواد حاجتی رو از خدا بخواد، اگه قبلش مدح و ثنای خدا رو بگه، یادش می‌افته که داشتن خدا، بزرگ‌ترین حاجت مستجاب شده‌شه. ماها خیلی نیاز داریم به این که همیشه حواسمون باشه خدا داریم، خدای بزرگی هم داریم، خدای خیلی خوبی داریم. مدح و ثنا کارش اینه؛ ولی دعا که می‌خوایم بکنیم، خیلی زود می‌ریم سر حاجتمون. چون ادب دعا کردن رو یادمون ندادن. ✔️ درسته با خدا باید رفیق بود و باهاش باید راحت بود؛ امّا راحت بودن به معنای این نیست که بنده بودن و ذلیل بودنمون رو فراموش کنیم. وقتی داری مدح و ثنای خدا رو می‌گی، یعنی داری می‌گی که من بنده‌تم، من ذلیلتم، من بیچاره‌تم، تو همه کارۀ منی، من اومدم در خونۀ همه کاره‌م. ⬅️ آدمی که ذلیل خداست، ازش طلبکار نیست. ▫️وقتی یه آدم عوام بی‌سواد می‌ره پیش یه مرجع تقلید، دیدید چه قدر ذلّت از سر و روش می‌باره؟ وقتی هم که می‌خواد درخواستش رو مطرح کنه، از لحنش، قیافه‌ش و کلمه‌هایی که استفاده می‌کنه، ذلّت و بیچارگی می‌باره. تو پیشگاه خدا اگه این حال ذلّت رو ندارید، بدونید که توحیدتون حسابی می‌لنگه. ▫️مدح و ثنای خدا رو که می‌کنید حواستون باشه مدح و ثنا نیاز ماست، نه نیاز خدا. ما دائم نیاز داریم به این که یادمون باشه، چه خدایی داریم. خدا به هر بهونه‌ای شده می‌خواد ما رو یاد این بندازه که ما سرمایه‌ای به اسم خدا داریم. ⬅️ ثنای خدا و صلوات قبل از دعا، یعنی عرضۀ توحید و ولایت به خدا. ▫️حاجت یکی از بزرگ‌ترین نعمتاییه که خدا به بنده‌هاش داده. حاجت اگه نبود، کلاه همۀ ما پس معرکه بود. این حاجته که ماها رو می‌بره در خونۀ خدا. خدا هم از این حاجت نهایت استفاده رو می‌کنه تا هر حاجتی برا ما، فرصت یه کلاس توحید و ولایت بشه. ▫️اگه ما حاجت رو به عنوان یک مدرسه برای درست شدن توحید و ولایتمون نمی بینیم، برا این که نگاهمون به حاجت اشتباهه. شما به دعاهایی که مخصوص حاجت گرفتن هستند دقت کنید ببینید چه قدر این کلاسِ توحید توشون برجسته‌ست. ❓حالا این سوال پیش میاد که قبل از دعا چه جوری مدح و ثنای خدا رو بگیم؟ پاسخ این سوال رو از زبان امام صادق علیه السلام، تو متن درس ببینید. هفتادم ‌ https://eitaa.com/abbasivaladi ➖➖➖🍃🌹🌹🌹🍃➖➖➖ 🌹 اینم پی‌دی‌اف درس هفتادم، برا کسایی که دوست دارن متن کامل درس رو بخونن: 👇👇👇👇👇