بی رَنگِ رُخَت زَمانه زِندانِ مَن اَست
دِل تَنگَم و ديدارِ تو دَرمانِ مَن اَست
#شَهید_رَسول_خَلیلی
🌷شبهای جمعه و یادِ شُهَدا با صَلَوات🌷
شبتون شهدایی @abbass_kardani✅
🌷چرا حسین وصـــالی؟
♤به #شــــــهدا خیلی علاقه داشت...
🌹خیلی از شهیدا رو میشناختـــــ
و ازشون اطلاعات زیادی داشتـــــ
از شخصیت و #زندگیشون گرفته تا نحوه شهادتـــــ !
همیشه به دوستاش هم توصیه میکرد #پیگیر آشنایی با شهدا باشن و خودشم واسه آشنا کردن دوستاش کم نمیذاشتـــــ .
🌹 #شهید_اصغر_وصالی فرمانده ی شهر پاوه،
مورد توجه خاصش بود...
برای همین هم اسم مستعار خودش رو #حُسِینوِصٰالے انتخاب کرد...
حتی این اسمو روی اسلحه اش حک کرده بود
و از دوران آموزشیش تو ایران تا عملیات هاش تو سوریه #تفنگش با این اسم مشخص بود...
حتی صفحه #اینستاگرامش رو هم به اسم حسین وصالی ساخته بود و تو فضای مجازی هم خودشو به این اسم معرفی می کرد...
🌹بعد از این که مستند ابوخلیل که برای #شهید_رسول_خلیلی ساخته شد رو دید...
میگفت منم شهید شدم واسم مستند بسازید و اسمشو بذارید #ابووصال!
🌹ولی تنها چیزی که هیچوقت هیچکس دربارش فکر نمیکرد این بود که یـه روزی واقعا #شهید بشه!
[کاش صبحی میدمید و یاری از ره میرسید
سر رشته ی شادیست خیال خوش تو]
#رفیق_شهید_شهیدت_میکنه
#شهید_محمدرضا_دهقان🌷
#مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
#عشـــــــــقــ❣ لبخنــــــد نجیبــی ست
ڪہ روے #لب_تـوست😍
#خنــــــــده_ات
علت آغـاز غـــــــــــزل خوانـی هاست
#شهید_رسول_خلیلی
#سلام_صبحتون_شهدایی🌺
🍃🌹🍃🌹
💠تاثیر از سفر راهیان نور
🔰کمی سردم شد، خودم را محکم بغل کردم و چشم هایم را روی هم گذاشتم.
برای یک لحظه #خواب دیدم.
🔰وقتی بیدار شدم متوجه شدم کمتر از پنج دقیقه خوابم برده بود؛ اما تصویر آن خواب آن قدر #واضح بود که انگار جلوی چشمم در حال تکرار بود، آن تصویر این بود:
🔰بالای یک تپه که چند تا درخت کوتاه بود، یک دفعه صدای #انفجار آمد و یک #سیب سرخ از آن بالا غلت خورد به سمت پایین
کمی خودم را روی صندلی بالا کشیدم و به جاده نگاه کردم. تصور کردم زمان #جنگ، چند #شهید درست از همین مسیر به جبهه اعزام شدند.
🔰یک تکه کاغذ پیدا کردم و از مادرم که صندلی کناری بود #خودکار گرفتم و بالای کاغذ نوشتم:
یکی از برنامه های بعد از برگشت از سفر، مطالعه زندگی #شهید_محسن_دین_شعاری🌷 باید باشد.
🔰به خودم گفتم: حتما لحظه ای که #خوابش را دیدم، لحظه #شهادت این شهید هست.
📚به نقل از کتاب ( رفیق مثل رسول )
#رفیقِ_شهید_شهیدت_میکنه
#شهید_رسول_خلیلی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃
✍ #خاطره_شهدا
🌷یک رفیقی داشتیم به اسم آقا هادی
از طلاب و بزرگان حوزه علمیه امیرالمومنین ع شهرری بود...
🌷با #شهید_خلیلی خیلی رفیق بود...
بعد شهادت رسول خلیلی یه روز گفت رسول یه شب قبل اینکه بره #سوریه اومد و یه سوال ازم پرسید و بعدش گفت تا زنده ام جایی نقل نکن...
🌷با تعجب گفتم چی پرسید؟! گفت رسول ازم پرسید معنی کلمه (ذاب) به فارسی چی میشه؟! گفتم یعنی #دفاع یا دفاع کننده...چطور؟!
🌷شهید خلیلی گفت: میشنوم تو گوشم یه نوایی میگه #هل_من_ذاب_يذب_عن_حرم_رسول_الله
🌷آقا هادی میگفت رسول #بغض کرد و گفت هادی فردا دارم میرم سوریه...
ان شاءالله که بتونم از حرم دختر رسول خدا دفاع کنم...
#شهید_رسول_خلیلی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
🌺ماجرای خواب زیبای حکاک سنگ مزار شهید رسول خلیلی🌺
🔻 اینو برای کسایی میگم که تا حالا نشنیدن این ماجرا رو...
🔻این قضیه برای اسفند سال 92 ...
🔹این سنگی که میبینید سنگ مزار شهید رسول خلیلی هستش که توسط خراطی حکاکی شده ...
🔸 خراط این سنگ برامون ماجرای عجیبی رو تعریف کرد که هنوز وقتی یادم می افته مو به تنم سیخ میشه و بغض گلوم رو میگیره
🔹صبح روح الله (برادر شهید) اومد دنبالم
رفتیم بهشت زهرا منتظر شدیم حکاک اومد...
🔸یه نگاه به ما انداخت گفت ببخشید این سنگ مزار کیه؟
گفتیم چه طور؟
گفت:
اصلا نمی دونستم قراره امروز بیام اینجا بنویسم
🔹دیشب خواب دیدم از طرف حرم امام حسین علیه السلام منو خواستن گفتن شما مامور شدی رو ضریح آقا قرآن بنویسی😍
🔸ما که خشکمون زد...
وقتی بهش گفتیم سنگ رو از حرم امام حسین آوردن و قراره برای یه شهیدی نصب بشه حالش منقلب شد...
🔹سنگ مزاری که میتوان گفت هدیه ای از جانب اربابش حسین بود❤️
📻راوی : از دوستان شهید
#شهید_رسول_خلیلی
#شهید_مدافع_حرم
#شهدا_را_یاد_کنیم_باذکر_یک_صلوات
🌹🍃🌹🍃
🌺 ماجرای خواب زیبای حکاک سنگ مزار #شهید_رسول_خلیلی😍
#بخوانید_در_پست_بالا☝️☝️☝️
🍃🌹🍃🌹