eitaa logo
به یاد ابوکوثر
207 دنبال‌کننده
109 عکس
136 ویدیو
1 فایل
مکانی برای دل نوشت... @abokosar110
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سالروز وصال آقا مجتبی برسنجی🌱 +ان‌شاءالله بتونیم خوب دفاع کنیم، خوب بجنگیم _میخوای شهید شی؟ +خیلی... _زود نیست؟ +اینکه بخوایم شهید بشیم، این نیست که برم تیر بخورم هدفمون شهادته... 🌱|@abokosar313
حاج حسین یکتا از یه رزمنده ای اینطور روایت می کنن: شب عملیات گفت: من می‌خوابم روی سیم‌خاردار به بچه‌ها بگو رد شن سه ردیف سیم‌خاردار حلقوی روی همدیگه! گفت من با صورت می‌خوابم که چشمم توی چشم بچه‌ها نیفته منو ببینن من خجالت می‌کشم!🙂 نفر آخر گردان که رد شد، شده بود گوشت چرخ کرده لای سیم خاردارها... ما اینجوری پای (ع) هستیم؟ که برای دیگری ایثار کنیم؟ که برای هدایت دیگری کار کنیم؟ که برای دستگیری از دیگری و رفاقتش با امام زمان(ع) کار کنیم؟ 🌱|@abokosar313
طوری پشت تویوتا رانندگی می کرد که انگار گواهی نامه ندارد! چند متر مانده به دست انداز برسد سرعتش را کم می کرد از ترس خط افتادن به بیت المال، کم مانده بود ماشین را کول بگیرد و از دست انداز رد شود! از تجهیزات لشکر مثل چشمش مراقبت می کرد... خانواده اش وضع مالی خوبی داشتند همیشه وسایل شخصی را از پشت جبهه با هزینه خودش می خرید از هر چیز هم چند دست می خرید و می‌داد تدارکات که بین نیرو ها پخش کند... [شهیدمحمدجوادفخاری🌺] شهادت:۱۳۶۳/۱۲/۲۲ عملیات بدر، شرق دجله 🌱|@abokosar313
پایانِ سال و وَقتِ حِساب و کِتاب شُد پیشانی اَم به مَحضَرِتان خیسِ آب شُد💔
AUDIOTRIM7(2).mp3
5.78M
‌«وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِي النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَهَا أَنِّي أُحِبُّكَ» اگر در دوزخم افكنی، به دوزخيان خواهم گفت كه تو را دوست دارم💔 🌱|@abokosar313
مصطفی کلهری«اکبر قمی»را به عقب فرستاد تا آر پی جی گیر بیاورد اکبر هم با موتور و پر گاز سمت انتهای پل و ساحل می رود که با تویوتا برود از پشت هور، آر پی جی بگیرد بنده خدا به خاطر موج گرفتگی انحراف دید داشت برای اینکه روبه رو را ببیند، باید سرش را به سمت چپ می چرخاند یکی از بچه ها اکبر را می بیند تعجب می کند که این بنده خدا با این سرعت می آید، اما جلویش را نگاه نمی کند و سرش را چرخانده از ترس اینکه اکبر با موتور بزند ناکارش کند، در آب شیرجه می زند! حالا بماند که شنا بلد نبود و کم مانده بود خفه شود! بچه ها برایش دست گرفته بودند که اگر می گذاشتی اکبر با موتور دست و پایت را بشکند، بهتر از این بود که خفه شوی😅 📚مربع‌ های قرمز 🌱|@abokosar313
به یاد ابوکوثر
در یادداشتی به دوستان بسیجی خود می نویسد: چه می‌شود روزی سوریه امن و امان شود و کاروان راهیان نور مثل شلمچه و فکه به سمت حلب و دمشق راه بیفتد... فکرش را بکن! راه می‌روی و راوی می‌گوید اینجا قتلگاه شهید رسول خلیلی است، یا اینجا را که می‌بینی همان جایی است که مهدی عزیزی را دوره کردند و شروع کردند از پایش زدند تا... شهید شد یا مثلا اینجا همان جایی است که شهید حیدری نماز جماعت می‌خواند... شهید بیضائی بالای همین صخره نیروها را رصد می کرد و کمین خورد... شهید شهریاری را که می‌شناسید؟ همین جا با لهجه آذری برای بچه ها مداحی می‌کرد... یا شهید مرادی؛ آخرین لحظات زندگی اش را اینجا در خون خودش غلتیده بود؛ یا شهید حامد جوانی اینجا عباس وار پر کشید خدا بیامرزد شهید اسکندری را... همین‌جا سرش بالای نیزه رفت و شهید جهاد مغنیه در این دشت با یارانش پر کشید... دلم هوای راهیان نورسوریه دارد... 🌱 🌱|@abokosar313
با سلام خدمت اعضای محترم کانال به مناسبت فرا رسیدن ماه مبارک رمضان در نظر داریم ختم قرآنی به نیابت از شهید آقا محمودرضا بیضائی هدیه به امام زمان(عج) داشته باشیم عزیزانی که مایل به مشارکت هستند، برای اطلاع از جزءهای باقی مانده به آیدی زیر پیام دهند🌹 @fz_ri_118 زمان ختم: عید فطر ان‌شاءالله
همیشه می‌گفت: دوست ندارم جنازه ام روی زمین جایی بگیرد روز دوم پاتک مجروح می شود می گذارندش روی برانکارد که به عقب منتقل شود خمپاره درست می خورد وسط برانکارد هیچ چیز از جواد نمی ماند که جایی بگیرد! «شهیدجوادفخاری🕊️» 🌱|@abokosar313
هرکس طمع در درون داشته باشد، خود را حقیر کرده و کسی که ناراحتی هایش را فاش کند، به ذلت خویش راضی شده و کسی که زبانش را بر خود امیر کند، شخصیت خود را پایمال کرده! [حکمت۲🌻] 🌱|@abokosar313
یکی از علمای قم می‌فرمودند: اگر لحظه تحویل سال دو رکعت نماز حضرت زهرا(س) خوانده شود (به طوری که در لحظه تحویل در نماز باشیم ) آن سال؛به عنایت حضرت سالی عجیب خواهد بود♥ ازنظر رزق های معنوی و مادی... 🌱|@abokosar313
به یاد ابوکوثر
یکی از علمای قم می‌فرمودند: اگر لحظه تحویل سال دو رکعت نماز حضرت زهرا(س) خوانده شود (به طوری که در
طریقه خواندن نماز: نماز دو رکعت است رکعت اول یک حمد و صد مرتبه سوره قدر و رکعت دوم یک حمد و صد مرتبه سوره توحید بعداز نماز دعای کوچکی دارد که در مفاتیح الجنان در قسمت اعمال روز جمعه این نماز و دعا آمده است... نشسته هم می‌شود خواند 📿
23.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یا مقلب القلوب حال من تو کربلاته خوب خوب🥺❤️ 🌱|@abokosar313
به یاد ابوکوثر
جانباز بالای پنجاه درصد بود هم حقوق جانبازی داشت، هم حق پرستاری کارت بانکی اش را داد گفت این پول رو خرج درمان جانباز هایی کنید که توانش رو ندارن این همه سال، به موجودی کارت دست نزده بود!(: تولدتون مبارڪ قهرمان جبهه مقاومت♥ 🌱|@abokosar313
جبرائیل در‌ یکی از جنگ‌ها بر پیامبر(ص) نازل شد و گفت: خداوند به تو سلام می‌رساند و می‌فرماید: هركس با نیت خالص، دعای جوشن کبیر را در آغاز ماه رمضان بخواند، خداوند شب قدر را روزىِ او می‌كند و برايش هفتاد هزار فرشته می‌آفريند كه خدا را تسبيح می‌گويند و پاداش آنان را براى او قرار می‌دهد! اى محمد! هركس اين دعا را بخواند، ميان او و خدا، حجابى نمی‌ماند و از خدا چيزى درخواست نمی‌كند، مگر آنكه خدا آن را به وى عطا مى‏‌كند... 📚مصباح کفعمی، ص۳۳۲ 🌱|@abokosar313
سرزده آمد جلسه قرآن روستا مثل بقیه نشست یک گوشه و شروع کرد به خواندن از حفظ! پرسیدند: شما با این همه مشغله چطور فرصت حفظ قرآن داشتید؟ گفت: در مأموریت ها فاصله بین شهر هارا عقب می نشینم و قرآن می خوانم... 🌱|@abokosar313
پایانِ شَعبان رِسیده مَرا پاک کُن حُسِین این دِل بَرای ماهِ خُدا رو به راه نیست...💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نوای‌شهید🕊️ یه آقایی هم بود، توی یکی از مداحی هاش گفت: یعنی  قسمت میشه منم شهید بشم تو سوریه؟ رفت سوریه، شهید شد و همین شد آخرین مداحیش(:💔 سالروز وصال شهید حسین معز غلامی... 🌱|@abokosar313
˹دیرگٰاهۍ‌ست‌کھ‌مـٰا‌تشنہ‌؎دیدار‌تـوایم اَلسَـلـٰام‌ُ؏َـلَیڪ‌یـٰا‌صـٰاحِبَ‌الزَمـٰان‌🖐🏻••˼‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌱@abokosar313
وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی تَحَبَّبَ‏ إِلَیَّ‏ وَ هُوَ غَنِی‏ عَنِّی‏ و سپاس خدایی را که با من دوستی ورزید در حالی که از من بی نیاز است! +ما به او محتاج بودیم،او به ما مشتاق بود... 🌱|@abokosar313
چند سطر از عملیات : مانده بودیم وسط میدان مین همه مجروح بودند و خسته رزمنده ای زخمی چند متر آن طرف تر افتاده بود دست و پایش را روی زمین می کشید دردش شدید شده بود با آرنج خودش را کشید جلو تر کم کم از من دور میشد... فکر کردم می خواهد از میدان مین خارج شود گفتم: با این همه درد چرا به خودت فشار میاری؟ گفت: چند تا مجروح اون طرف تر هستن من هم چند دقیقه بیشتر زنده نیستم می‌خوام قمقمه آبم رو برسونم به اونها!🥀 🌱|@abokosar313
به یاد ابوکوثر
دعای افتتاح -🌿- 🌱|@abokosar313
دعای افتتاح رو دریابیم... حاج آقا پناهیان فرمودن: ما باید فکر و ذکرمون به سبک این دعا باشه حتما تجربه کنید این دعا رو... هم علاقه ما با خدارو تنظیم می کنه هم علاقه مارو با اولیای خدا و هم به مسئله ظهور می‌پردازه، به مسئله مسلمین می پردازه همه اینا تو یه دعا!؟ خیلی عالیه!♥
حضرت آقا روایت می کنن: در زندان از راه رسید با فرا رسیدن این ماه، دلم غرق شادی شد؛ چون از کودکی این ماه را دوست می‌داشتم هنگام افطار فرا رسید، اما چیزی برای من نیاوردند.نماز را خواندم. لحظات شادی‌آور سر سفره افطار در کنار خانواده، در خاطرم گذشت خوردنی‌های سبک مخصوص افطار را به یاد آوردم؛ به ویژه ماقوت مختص خود را(غذای معروف مشهدی‌ها) به یاد آوردم؛ که از هر غذایی برای افطار، آن را بیشتر دوست می‌داشتم همسر من نیز در پختن آن، همانند پختن سایر غذاها، به خوبی وارد است نیم ساعت پس از مغرب، یک فنجان چای به دست آوردم مدتی بعد شام آوردند، که به خاطر نامرغوبی، دل بدان رغبت نمی کرد اما قدری از آن را خوردم و بقیه را برای سحری گذاشتم در سحر هم مابقی آن را با اکراه خوردم، زیرا این غذا از اصل نامطبوع بود و بعد از مانده شدن نیز نامطبوع‌تر شده بود نخستین روز بر این منوال گذشت روز دوم نگهبان اطلاع داد که چیزی برای شما فرستاده شده آن را گرفتم و باز کردم، دیدم انواع غذاهایی که در افطار به آنها میل دارم، در چند بشقاب برایم فرستاده شده است همسرم آن را آماده ساخته بود و توانسته بود به زندان برساند همچنین در همان روز، از منزل برایم وسایل تهیه و صرف چای آوردند لذا افطاری خوشمزه و مطبوعی بود که به قدر کفایت از آن برداشتم و باقی را برای زندانیان فرستادم این کار هر روز تکرار شد🌱 منبع|📚خون دلی که لعل شد 🌱|@abokosar313
4_5839215060630638626.mp3
21.78M
علف هرز هم اگر بودی، در زمینِ حسینِ زهرا باش💔 🌱|@abokosar313
خیلی عصبانی بود سرباز بود و مسئول آشپزخانه اش کرده بودند ماه رمضان آمده بود و او گفته بود هرکس بخواهد روزه بگیرد، سحری بهش می رساند خبر سحری دادن ها که به گوش سرلشکر ناجی رسیده بود خودش را رسانده بود و دستور داده بود همه سرباز ها به خط شوند و بعد یک لیوان آب به خوردشان داده بود که «سرباز ها را چه به روزه گرفتن!» پس از این جریان ابراهیم گفته بود: اگر آن روز با چند تیر مغزم را متلاشی می کردند برایم گواراتر از این بود که با چشمان خود ببینم که چگونه این از خدا بی خبران فرمان می دهند تا حرمت مقدس ترین فریضه دینی مان را بشکنیم و تکلیف الهی را زیرپا بگذاریم! ابراهیم بعد از بیست و چهار ساعت بازداشت، برگشته بود آشپزخانه بعد برگشت،‌ با چند نفر دیگر کف آشپزخانه را تمیز شستند و با روغن موزاییک ها را برق انداختند سرلشکر ناجی که رسید، در درگاه آشپزخانه ایستاد، نگاهی مشکوک کرد و وارد شد اولین قدم را که گذاشت تا ته آشپزخانه کشیده شد و کارش به بیمارستان کشیده شد همین شد که بچه ها تا آخر با خیال راحت روزه گرفتند(: 🌱|@abokosar313
AC_23_56_39.mp3
2.09M
مرگ آگاهی رو از زبان بشنویم🌱 • 🌱|@abokosar313