eitaa logo
ادبخانه
1.5هزار دنبال‌کننده
444 عکس
118 ویدیو
42 فایل
🌍ادبخانه موسسه فرهنگی هنری ایلیا ترنج 🔶ادبخانه، دانشخانه مجازی ادبیات و آیین است. در این سرای دانش، بُن مایه های شعر وادبیات ، پژوهش های ادبی، آیینی و....را می توان یافت. 🔷آیدی مدیر (صادق خیری): @Sadeghkheyri
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺شبکه قرآن 🌓شب نوزدهم رمضان شعر علوی: دکتر حسین محمدی مبارز https://www.aparat.com/v/okXNw @adabkhane🏴
۲۰ ✋دعای روز بیستم @adabkhane🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۹۸ با وضو،آمد به قصد لیلة الفرقت،علی ابن ملجم در شب احیا چه قرآنی گشود ( معاصر) @adabkhane
۲۱ ✋دعای روز بیستم ویکم @adabkhane🏴
۹۹ گر سیزدهت را به علی صرف کنی غم های دلت جمله به در خواهد شد (معاصر) @adabkhane
۲۲ ✋دعای روز بیستم و دوم @adabkhane🏴
🏴 ۵۳ محراب در عزای تو می‌گرید ای علی مسجد به گریه‌های تو می‌گرید ای علی آن روز و‌ روزگار که با تو وفا نکرد دیری‌ست در عزای تو می‌گرید ای علی منبر در انتظار تو در خون نشسته است سقف و ستون برای تو می‌گرید ای علی هفت آسمان به درگه تو ایستاده است در حسرت درآی تو می‌گرید ای علی رشک ستارگان فلک از قدوم تُست خاک ره ار به پای تو می‌گرید ای علی با یاد ناله‌های در و‌ بام‌ سوز تو بام و در سرای تو می‌گرید ای علی چاهی که های‌های در آن گریه کرده‌ای با یاد های‌های تو می‌گرید ای علی ای شیر حق به حق تو باطل نگفته‌ام گویم اگر خدای تو می‌گرید ای علی ای پادشاه لطف و کرم کن عنایتی از بهر تو گدای تو می‌گرید ای علی دیری‌ست در ولایت عشق تو دیده‌ام در دامن ولای تو می‌گرید ای علی ✍دکتر مظاهر مصفا @adabkhane🏴
۲۳ ✋دعای روز بیستم و سوم @adabkhane🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۳۲ 📺نمایش عروسکی 🦋«دیدار شمس و مولوی» صدای شمس: همایون شجریان صدای مولوی: مشایخی🦋 @adabkhane🔮
۲۴ ✋دعای روز بیستم و چهارم @adabkhane🏴
۱۰۰ دل که بی عشق شد از خَلق جهان دور افتاد مُرده را موج ز دریا به کنار اندازد (ه.ق۱۱) @adabkhane
۲۵ دعای روز بیستم و پنجم @adabkhane🏴
شعر فارسی منظور از قالب یک شعر، شکل آرایش مصراع ها و نظام قافیه آرایی آن است. شعر به مفهوم عام خود نه در تعریف می‌گنجد و نه در قالب، ولی شاعران و مخاطبان آنها، به مرور زمان به تفاهم هایی رسیده‌اند و شکل‌هایی خاص را در مصراع‌بندی و قافیه‌آرایی شعر به رسمیت شناخته‌اند. به این ترتیب در طول تاریخ، چند قالب پدید آمده و ؛ شاعران کهن ما کمتر از محدوده این قالب‌ها خارج شده‌اند. فقط در قرن اخیر، یک تحوّل جهش وار داشته‌ایم که اصول حاکم بر قالب‌های شعر را تا حدّ زیادی دستخوش تغییر کرده است. 1- قالب‌های کهن : در قالب‌های کهن، شعر از تعدادی مصراع هموزن تشکیل می‌شود. موسیقی کناری نیز همواره وجود دارد و تابع نظم خاصی است. هر قالب، فقط به‌وسیله‌ی نظام قافیه‌آرایی خویش مشخّص می‌شود و وزن در این میان نقش چندانی ندارد. از میان بی‌نهایت شکلی که می‌توان برای قافیه‌آرایی داشت، فقط حدود چهارده شکل باب طبع شاعران فارسی قرار گرفته و به این ترتیب، قالب‌های شعری رایج را پدید آورده است : 📔قصیده 📕مثنوی 📒غزل 📗قطعه 📘ترجیع بند 📙ترکیب بند 📓مسمط 📖مستزاد 🗞رباعی 📋دو بیتی 🎵تصنیف 📚چهارپاره 📜مفرد 📃تضمین ✍تهیه و تنظیم: سید محمدرضا شمس (ساقی) @adabkhane📕
۲ 📘 می‌توان گفت  اولین قالب شعری است که از نیمه‌ی قرن سوم در ادبیات فارسی پدید آمد. این قالب به نوعی از شعر گفته می‌شود که مصراع اول و مصراع‌های زوج بقیه‌ی بیت‌ها با هم، هم‌قافیه هستند و تعداد ابیات آن از 15 تا 70 بیت و یا بیشتر می‌تواند باشد.  موضوع قصیده مدح و ستایش خداوند، امامان بزرگوار، اشخاص بزرگ، تعریف مسایل اجتماعی و اخلاقی و وصف طبیعت و… است. : مطلع، تغزل و نسیب و تشبیب، تخلص یا گریز، مدح و دعا و شریطه. ۱- : بیت اوّل قصیده را مطلع می‌نامند که باید در لفظ و معنی جذّاب و دلنشین باشد و دو مصرع آن هم قافیه باشد. ۲- : بیت‌های ابتدایی قصیده که به مدح و ستایش شخص یا معشوق و توصیف زیبایی‌های آن پرداخته باشد، تغزل نامیده می‌شود. در صورتی که در بیت های اول، شاعر به توصیف طبیعت و تداعی روزگار جوانی پرداخته باشد نیز، به آن تشبیب یا نسیب گویند. ۳- : تخلص، بیت یا بیت‌هایی است که شاعر بطور ماهرانه‌ای با استفاده از آن، برای خارج شدن از مقدمه و تغزل و وارد شدن به تنه اصلی قصیده، از آن استفاده می‌کند. ۴- : اصلی‌ترین بخش قصیده، تنه اصلی قصیده است که تمام مقصود و منظور شاعر را شامل می‌شود. این تنه معمولاً شامل مضامین و محتواست. ۵- : شاعران معمولاً در ابیات پایانی قصیده با ذکر شرط‌هایی برای ممدوح خود آرزوی دوام و بقا می‌کنند. ۶- : بیت آخر قصیده مقطع نام دارد که معمولاً شاعران درآن به هنرنمایی پرداخته، در انتخاب الفاظ و مفاهیم تلاش می‌نمایند. ✍نمونه‌ای از قصیده، ملک‌الشعرا بهار : (دماوندیه 2) ای دیو سپید پای در بند ای گنبد گیتی ای دماوند از سیم به سر، یکی کله‌خود ز آهن به میان یکی کمربند تا چشم بشر نبیندت روی بنهفته به ابر ، چهر دلبند تا وارهی از دم ستوران وین مردم نحس دیو مانند با شیر سپهر بسته پیمان با اختر سعد کرده پیوند چون گشت زمین ز جور گردون سرد و سیه و خموش و آوند بنواخت ز خشم بر فلک مُشت آن مُشت تویی تو ، ای دماوند! تو مُشت درشت روزگاری از گردش قرن‌ها پس‌افکند ای مُشت زمین! بر آسمان شو بر ری بنواز ، ضربتی چند نی‌نی تو نه مُشت روزگاری ای کوه! نی‌ام ز گفته خرسند تو قلب فسرده‌ی زمینی از درد ، ورم نموده یک‌ چند تا درد و ورم فرو نشیند کافور بر آن ضماد کردند شو منفجر ای دل زمانه! وآن آتش خود نهفته مپسند خامش منشین سخن همی گوی افسرده مباش خوش همی خند پنهان مکن آتش درون را زین سوخته‌جان شنو یکی پند گر آتش دل نهفته داری سوزد جانت به جانْت سوگند بر ژرف دهانْت سخت بندی بر بسته سپهر زال پر فند من بند دهانْت برگشایم ور بگشایند بندم از بند از آتش دل برون فرستم برقی که بسوزد آن دهان‌بند من این کنم و بوَد که آید نزدیک تو این عمل خوشایند آزاد شوی و بر خروشی ماننده‌ی دیو جسته از بند هرّای تو افکند زلازل از نیشابور ، تا نهاوند وز برق تنوره‌ات بتابد ز البرز، اشعه تا به الوند ای مادر سر سپید بشنو این پند سیاه‌بخت فرزند: برکش ز سر این سپید معجر بنشین به یکی کبود اورند بگرای چو اژدهای گرزه ‌بخروش چو شرزه‌شیر ارغند ترکیبی ساز بی مماثل معجونی ساز بی‌همانند از نار و سعیر و گاز و گوگرد از دود و حمیم و صخره و گند از آتشِ آه خلقِ مظلوم و از شعله‌ی کیفر خداوند ابری بفرست بر سرِ ری بارانْش ز هول و بیم و آفند بشکن در ِ دوزخ و برون ریز بادافرهِ کفر کافری چند زآنگونه که بر مدینه‌ی عاد صَرصَر شرر عدم پراکند چونان که بشارسان «‌پمپی‌»‌ ولکان‌ ، اجل معلق افکند بفکن ز پی این اساس تزویر بگسل ز هم این نژاد و پیوند برکن ز بن این بنا که باید از ریشه ، بنای ظلم برکند زین بی‌خردان سفله بستان دادِ دلِ مردمِ خردمند. «ملک‌الشعرا بهار» ✍تهیه و تنظیم: سید محمدرضا شمس (ساقی) @adabkhane
۲۶ دعای روز بیستم و ششم @adabkhane🦋
۱۰۱ بر چهره چو نردبانِ چین‌ها، دیدم معلومم شد که عمر بالا رفته است (ه.ق۱۱) @adabkhane
۲۷ دعای روز بیستم و هفتم @adabkhane🦋
۲۸ دعای روز بیستم و هشتم @adabkhane🦋
۱۰۲ من رشته محبت تو پاره می‌کنم شاید گره خورَد به تو نزدیک‌تر شوم (ه.ق۱۱) @adabkhane