🟦ادبخانه
🟨دنیای ادبیات
🟥بفرمایید 👇
https://eitaa.com/adabkhane
موسسه فرهنگی هنری ایلیا ترنج
🟢آیدی مدیر
(صادق خیری):
@Sadeghkheyri
🔴برای دسترسی به مطالب کانال ،تنها کافی است بر روی هشتگ مورد نظر کلیک کنید:
🟣#شعر #قالب_شعر
🟡#پژوهش #شرح_بیت
🔵#معانی #بیان #بدیع
🔴#سبک_شناسی
🟢#عروض_و_قافیه
🟡#با_طلا_باید_نوشت
🟠#شاه_بیت #تکخانه
🔴#ضرب_المثل
🔘#واکاوی_واژه
🟤#دستور_زبان
⚫️#کنکور_ادبیات
🟣#موسیقی
🔘#مداحی #آواز
🟢#حکایت #دیوان_حافظ
🟠#طنز #خوشنویسی
🟡#نکته #دعا
🔵#هوش_مصنوعی
#قالب_شعر ۲
📘#قالب_قصیده
میتوان گفت #قصیده اولین قالب شعری است که از نیمهی قرن سوم در ادبیات فارسی پدید آمد. این قالب به نوعی از شعر گفته میشود که مصراع اول و مصراعهای زوج بقیهی بیتها با هم، همقافیه هستند و تعداد ابیات آن از 15 تا 70 بیت و یا بیشتر میتواند باشد.
موضوع قصیده مدح و ستایش خداوند، امامان بزرگوار، اشخاص بزرگ، تعریف مسایل اجتماعی و اخلاقی و وصف طبیعت و… است.
#اجزای_قصیده :
مطلع، تغزل و نسیب و تشبیب، تخلص یا گریز، مدح و دعا و شریطه.
۱- #مطلع :
بیت اوّل قصیده را مطلع مینامند که باید در لفظ و معنی جذّاب و دلنشین باشد و دو مصرع آن هم قافیه باشد.
۲- #تغزل :
بیتهای ابتدایی قصیده که به مدح و ستایش شخص یا معشوق و توصیف زیباییهای آن پرداخته باشد، تغزل نامیده میشود. در صورتی که در بیت های اول، شاعر به توصیف طبیعت و تداعی روزگار جوانی پرداخته باشد نیز، به آن تشبیب یا نسیب گویند.
۳- #تخلص :
تخلص، بیت یا بیتهایی است که شاعر بطور ماهرانهای با استفاده از آن، برای خارج شدن از مقدمه و تغزل و وارد شدن به تنه اصلی قصیده، از آن استفاده میکند.
۴- #تنهی_اصلی_قصیده :
اصلیترین بخش قصیده، تنه اصلی قصیده است که تمام مقصود و منظور شاعر را شامل میشود. این تنه معمولاً شامل مضامین و محتواست.
۵- #شریطه_و_دعا :
شاعران معمولاً در ابیات پایانی قصیده با ذکر شرطهایی برای ممدوح خود آرزوی دوام و بقا میکنند.
۶- #مقطع :
بیت آخر قصیده مقطع نام دارد که معمولاً شاعران درآن به هنرنمایی پرداخته، در انتخاب الفاظ و مفاهیم تلاش مینمایند.
✍نمونهای از قصیده، ملکالشعرا بهار :
(دماوندیه 2)
ای دیو سپید پای در بند
ای گنبد گیتی ای دماوند
از سیم به سر، یکی کلهخود
ز آهن به میان یکی کمربند
تا چشم بشر نبیندت روی
بنهفته به ابر ، چهر دلبند
تا وارهی از دم ستوران
وین مردم نحس دیو مانند
با شیر سپهر بسته پیمان
با اختر سعد کرده پیوند
چون گشت زمین ز جور گردون
سرد و سیه و خموش و آوند
بنواخت ز خشم بر فلک مُشت
آن مُشت تویی تو ، ای دماوند!
تو مُشت درشت روزگاری
از گردش قرنها پسافکند
ای مُشت زمین! بر آسمان شو
بر ری بنواز ، ضربتی چند
نینی تو نه مُشت روزگاری
ای کوه! نیام ز گفته خرسند
تو قلب فسردهی زمینی
از درد ، ورم نموده یک چند
تا درد و ورم فرو نشیند
کافور بر آن ضماد کردند
شو منفجر ای دل زمانه!
وآن آتش خود نهفته مپسند
خامش منشین سخن همی گوی
افسرده مباش خوش همی خند
پنهان مکن آتش درون را
زین سوختهجان شنو یکی پند
گر آتش دل نهفته داری
سوزد جانت به جانْت سوگند
بر ژرف دهانْت سخت بندی
بر بسته سپهر زال پر فند
من بند دهانْت برگشایم
ور بگشایند بندم از بند
از آتش دل برون فرستم
برقی که بسوزد آن دهانبند
من این کنم و بوَد که آید
نزدیک تو این عمل خوشایند
آزاد شوی و بر خروشی
مانندهی دیو جسته از بند
هرّای تو افکند زلازل
از نیشابور ، تا نهاوند
وز برق تنورهات بتابد
ز البرز، اشعه تا به الوند
ای مادر سر سپید بشنو
این پند سیاهبخت فرزند:
برکش ز سر این سپید معجر
بنشین به یکی کبود اورند
بگرای چو اژدهای گرزه
بخروش چو شرزهشیر ارغند
ترکیبی ساز بی مماثل
معجونی ساز بیهمانند
از نار و سعیر و گاز و گوگرد
از دود و حمیم و صخره و گند
از آتشِ آه خلقِ مظلوم
و از شعلهی کیفر خداوند
ابری بفرست بر سرِ ری
بارانْش ز هول و بیم و آفند
بشکن در ِ دوزخ و برون ریز
بادافرهِ کفر کافری چند
زآنگونه که بر مدینهی عاد
صَرصَر شرر عدم پراکند
چونان که بشارسان «پمپی»
ولکان ، اجل معلق افکند
بفکن ز پی این اساس تزویر
بگسل ز هم این نژاد و پیوند
برکن ز بن این بنا که باید
از ریشه ، بنای ظلم برکند
زین بیخردان سفله بستان
دادِ دلِ مردمِ خردمند.
«ملکالشعرا بهار»
✍تهیه و تنظیم:
سید محمدرضا شمس (ساقی)
@adabkhane
#قالب_شعر ۱
📕#قالب_مثنوی
#مثنوی واژهای عربی و در لغت به معنی «دو دو» - «دوتایی» و مربوط به کلمهی مَثنی، با تلفظ (مَثنا) است. این نامگذاری به این دلیل است که هر بیت از مثنوی، دو قافیهی مستقل دارد و متفاوت از بیت بعد است.
مثنوی، با توجه به اینکه محدودیت سایر قالبها را از نظر قافیه ندارد، میتواند تعداد بیتهای بلندتری داشته باشد. مثنوی حداقل دو بیت دارد و حداکثری برای آن وجود ندارد.
موضوع مثنوی :
#حماسی_و_تاریخی :
شاهنامه فردوسی
اسکندرنامه نظامی
#اخلاقی_و_تعلیمی :
بوستان سعدی
#عاشقانه :
خسرو شیرین نظامی
ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی
#عارفانه :
مثنوی معنوی مولانا
منطق الطیر عطار نیشابوری
نمونهای از مثنوی، مولانا :
(نینامه)
بشنو این نی چون شکایت میکند
از جداییها حکایت میکند
از نیستان تا مرا ببریدهاند
در نفیرم مرد و زن نالیدهاند
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق
تا بگویم شرح درد اشتیاق
هر کسی کو دور ماند از اصل خویش
باز جوید روزگار وصل خویش
من به هر جمعیتی نالان شدم
جفت بدحالان و خوشحالان شدم
هرکسی از ظنّ خود شد یار من
از درون من نجست اسرار من
سر من از نالهی من دور نیست
لیک چشم و گوش را آن نور نیست
تن ز جان و جان ز تن مستور نیست
لیک کس را دیدِ جان دستور نیست
آتش است این بانگ نای و ، نیست باد
هر که این آتش ندارد نیست باد
آتش عشق است کاندر نی فتاد
جوشش عشق است کاندر می فتاد
نی حریف هرکه از یاری برید
پردههایش پردههای ما درید
همچو نی زهری و تریاقی کی دید؟
همچو نی دمساز و مشتاقی کی دید؟
نی حدیث راه پر خون میکند
قصههای عشق مجنون میکند
مَحرم این هوش جز بیهوش نیست
مر زبان را مشتری جز گوش نیست
در غم ما روزها بیگاه شد
روزها با سوزها همراه شد
روزها گر رفت گو رو باک نیست
تو بمان ای آنکه چون تو پاک نیست
هر که جز ماهی ز آبش سیر شد
هرکه بی روزیست روزش دیر شد
در نیابد حال پخته هیچ خام
پس سخن کوتاه باید والسلام
«مولانا»
✍تهیه و تنظیم:
سید محمدرضا شمس (ساقی)
@adabkhane📙
#قالب_شعر ۳
#قالب_غزل
#غزل، شعری است که قافیه آن در مصراع اول و مصراع های دوم، چهارم، ششم، هشتم، و... تا آخرین بیت، رعایت شده و مجموعهای از ابیات هموزن است که همانند قصیده، قافیه در دو مصراع اول و تمام مصراع های زوج (سمت چپ) یکی است.
#موضوع_غزل
این نوع شعر، غالباً مضامین عاشقانه و عارفانه دارد و معمولا بیان عواطف و احساسات است.
غزل معاصر از نظر بهکارگیری کلمات و مضامین امروزی که حاصل تلفیق شعر سنتی فارسی و شعر نیمایی است شکل تازهای به خود گرفته است.
تعداد ابیات غزل از 7 بیت تا 14 و 16 بیت است و کمتر از 4 بیت را نمیتوان غزل نامید.
💌نمونهای از غزل، حافظ
ساقیا برخیز و در دِه جام را
خاک بر سر کن غم ایام را
ساغر می بر کفم نه تا ز بر
برکشم این دلق ازرق فام را
گرچه بدنامیست نزد عاقلان
ما نمیخواهیم ننگ و نام را
باده در ده چند ازین باد غرور
خاک بر سر ، نفس نافرجام را
دود آه سینهی نالان من
سوخت این افسردگان خام را
مَحرم راز دل شیدای خود
کس نمیبینم ز خاص و عام را
با دلارامی مرا خاطر خوش است
کز دلم یکباره بُرد آرام را
ننگرد دیگر به سرو اندر چمن
هر که دید آن سرو سیم اندام را
صبر کن حافظ به سختی روز و شب
عاقبت روزی بیابی کام را
✍تهیه و تنظیم:
سید محمدرضا شمس (ساقی)
@adabkhane📕
#قالب_شعر ۴
#قالب_قطعه :
#قطعه در لغت به معنی پارهی چیزی و در اصطلاح ، شعری است که از چند بیت هموزن تشکیل شده و مصراعهای زوج (دوم) آن همقافیهاند در واقع شکل قرار گرفتن قافیهها در «قطعه» همانند غزل و قصیده است اما با این تفاوت که در مصراع اول قافیه ندارد و فقط مصراع های دوم، چهارم، ششم تا آخر (مصراعهای زوج) دارای قافیه هستند. و علت نامگذاری قطعه را به این اعتبار که گویا قطعه ای از اواسط قصیده است به این نام نامیدهاند که جمع آن در فارسی قطعات است و گاهی مقطعات هم میگویند.
#موضوع_قطعه :
موضوعات اخلاقی، پند و اندرز و ستایش و... که از آغاز تا انجام همگی به یکدیگر مربوط است و یک داستان را به رشتهی تحریر میکشد..
✅ توجه 👇 :
تعداد ابیات قطعه را از 2 بیت و حداکثر 16 بیت گفتهاند؛ اما قطعات مطول نیز بسیار است.
#قطعه_سرایان_مشهور:
عبارتند از انوری، ابن یمین، پروین اعتصامی و شاعران بزرگ دیگر که به این قالب شعر سرودهاند از قبیل: رودکی، خاقانی، سعدی، ایرج میرزا، فرخی یزدی و...
قدیمیترین قطعهها مربوط به ابن یمین است و از بین شاعران معاصر، پروین اعتصامی نیز بیشتر اشعارش را در قالب قطعه سروده است. پروین اعتصامی مناظرههای زیادی در قالب قطعه دارد از قبیل مناظرهی «نخ و سوزن» ، «سیر و پیاز» و قطعهی زیر که نمونهای زیبا از قطعات اوست.
#مست_و_هشیار
محتسب، مستی به ره دید و گریبانش گرفت
مست گفت: ای دوست! این پیراهن است، افسار نیست
گفت: مستی، زآن سبب افتان و خیزان میروی
گفت: جرم راه رفتن نیست، ره هموار نیست
گفت: میباید تو را تا خانهی قاضی برم
گفت: رو صبح آی، قاضی نیمهشب بیدار نیست
گفت: نزدیک است والی را سرای، آنجا شویم
گفت: والی از کجا در خانهی خَمّار نیست
گفت: تا داروغه را گوییم، در مسجد به خواب
گفت: مسجد خوابگاه مَردم بدکار نیست
گفت: دیناری بده پنهان و خود را وارهان
گفت: کار شرع، کارِ دِرهم و دینار نیست
گفت: از بهر غرامت ، جامهات بیرون کنم
گفت: پوسیدهست، جز نقشی ز پود و تار نیست
گفت: آگه نیستی؟ کز سر در افتادت کلاه
گفت: در سر عقل باید، بیکلاهی عار نیست
گفت: مِی بسیار خوردی، زآن چنین بیخود شدی
گفت: ای بیهودهگو، حرف کم و بسیار نیست
گفت: باید حد زند هشیار ِ مَردم ، مست را
گفت: هشیاری بیار، اینجا کسی هشیار نیست.
"بانو پروین اعتصامی"
✍تهیه و تنظیم:
سید محمدرضا شمس (ساقی)
@adabkhane📗
#قالب_شعر ۵
#ترجیع_بند_چیست ؟
#تَرجیع_بَند در لغت به معنای تکرار کردن یا برگرداندن است؛ اما در اصطلاح ادبی، ترجیع بند به قالب شعری گفته میشود که از غزلهای چندبیتی که هموزن هستند تشکیل شده و برای اتصال این غزلوارهها به یکدیگر از یک بیت تکراری استفاده مینماید که به این بیت، اصطلاحاً بند ترجیع یا بندگران یا واسطه گفته میشود.
این بندها بیتهایی هستند که دارای وزن یکسان و قافیه متفاوت هستند و به هریک از غزلها، خانه یا رشته گفته میشود. هر خانه از 5 تا 25 بیت (گاه کمتر یا بیشتر) تشکیل میشود. قدیمیترین ترجیع بند از فرخی سیستانی است اما معروفترین ترجیعبندها از هاتف اصفهانی و سعدی است.
#موضوع_ترجیع_بند :
ترجیع بند در مورد موضوعاتی همچون : عشق و عرفان و مدح و ستایش و یا وصف طبیعت سروده میشود که در هر سبکی متفاوت است. مانند:
۱- ترجیعات سبک خراسانی: مدح و ستایش و وصف طبیعت.
۲- ترجیعات سبک عراقی: دیدگاههای عاشقانه و عارفانه است.
۳- ترجیعات سبک هندی نیز عارفانه و طولانی هستند. ترجیع بندهای موجود در اشعار بیدل دهلوی از نمونههای شاخص این نوع ترجیع بندهاست که نمونهای از آن با مطلع :
ما حریفانِ بزمِ اسراریم
مستِ جامِ شهود دیداریم
در 714 بیت سروده شده است..
✍تهیه و تنظیم:
سید محمدرضا شمس (ساقی)
@adabkhane📙
#قالب_شعر ۶
#ترکیب_بند_چیست ؟
#ترکیببند، مانند ترجیعبند، مجموعهی چند غزل یا قصیده بر یک وزن است که هر کدام قافیهی مخصوص به خود را دارد و بیتهای متفاوتی در بین هر غزل، عامل اتصال غزلها با یکدیگر است. تفاوت اساسی ترکیببند و ترجیعبند در این است که در ترجیعبند، بیت ترجیع همهی قسمتها، یکسان است، ولی در ترکیببند، بیت هر ترکیب، با قافیه ای متفاوت سروده می شود.
چون در این نوع شعر، بندهای مختلف با هم ترکیب شده است، آن را ترکیب بند نامیدهاند. ترکیب بند از قالب هایی است که به ندرت و بنا به ضرورت، توجه شاعران معاصر را در خدمت مضامین وصفی، عاشقانه و روایی به خود جلب کرد.
معروفترین ترکیببندهای فارسی از محتشم کاشانی (واقعهی کربلا) و جمالالدین عبدالرزاق اصفهانی (در نعت پیامبر اسلام) و وحشی بافقی (شرح پریشانی) است.
#موضوع_ترکیببند :
ترکیببند، مواردی از قبیل مدح، وصف، رثا، عشق، و عرفان را در بر میگیرد. بلندترین ترکیببند زبان فارسی از فدایی مازندرانی است که در شرح واقعهی کربلا در 4000 بیت سروده شده است.
✍تهیه و تنظیم:
سید محمدرضا شمس (ساقی)
@adabkhane📘
#قالب_شعر ۷
#مستزادبند_چیست؟
نوعی قالب ابداعیاست که نخستینبار، شاعر معاصر شادروان «سید علیرضا شمس قمی» با عنوان (مستزادبند) در سال 1382 خورشیدی بنیان گذاردند.
#مستزادبند، شعری است که مانند #مستزاد در آخر هر مصراع، مصراعی موزون اضافه میشود؛ که کوتاهتر از طول مصراع آن شعر است و وزن آن نیز با مصراع اول یکی نیست؛ اما کامل کننده معنی مصراع است.
این قالب شعر، حرکتی بین شعر کلاسیک و نیمایی میباشد و به شاعر اجازه میدهد که اندیشهی خود را به راحتی بیان کند.
نکتهی دیگر اینکه در این قالب، پیوند عمودی و روایی شعر باید حفظ شود و شاعر از مضمون اصلی دور نشود و هر بند در ادامه و تکمیل کنندهی اندیشهی شاعر است؛ اما به جهت تنوع میتوان در هر بند مستقل عمل کرد منتها بندهای دیگر به نوعی مؤید و مرتبط با بند اول نیز باشد.
در مجموع قالب مستزادبند به دلیل پتانسیلی که در این قالب ابداعی وجود دارد؛ این اجازه را به شاعر میدهد که در بعضی از اوزان دیگر نیز بتواند به گونههای نوین هنرآفرینی کند.
هر بند در این مستزادبند از سه مصراع تشکیل شده است که مصراع های بلند در هر بند همقافیه است و مصراع های کوتاه مستزاد نیز در هر بند همقافیهاند و بیتی که «بند» این قالب است ، جداگانه با قافیهای مجزا و وزنی کوتاه سروده میشود که میتوان گفت: (مستزادبند مثلث) است.
بنابراین در هر بند «مستزادبند مثلث» سه نوع قافیه وجود دارد.
✍شاهد مثال :
دردا که روزگارِ تبهکارِ کج مدار
کجرو چو کژدم است
بیگاه و گاه میکُشد از نیش زهربار
چون خصم مَردم است
خوشخال و خط چو مار و فسونگر چو زلف یار
در آستین، گم است
زاهدنمای پیر
روباه شیرگیر
مفعولُ فاعلاتُ مفاعیلُ فاعلان
مفعولُ فاعلان
مفعولُ فاعلاتُ مفاعیلُ فاعلان
مفعولٌ فاعلان
مفعولُ فاعلاتُ مفاعیلُ فاعلان
مفعولُ فاعلان
مفعولُ فاعلان
مفعولُ فاعلان
✍تهیه و تنظیم:
سید محمدرضا شمس (ساقی)
@adabkhane📙
#قالب_شعر ۸
#قالب_مسمط
#مُسَمَّط به نوع اشعاری گفته میشود که شاعر بنای آن را بر چند مصراع همقافیه بنهد و مصراع آخر را بر قافیهای دیگر قرار دهد.
در وجه تسمیهی #مسمط گفتهاند که از #سِمط گرفته شده که در عربی بهمعنای رشته (اسم) یا در رشته کشیدن مروارید (فعل) است. از آنجا که در قالب شعری، همهی بخشهای یک شعر با بیتهای مصراعی خاص دنبال میشوند که یا از نظر قافیه مشابه و یگانهاند یا مصراع به عینه تکرار میشود، به این وسیله گویی رشتهای در میان آنها کشیده شده باشد.
بنابراین هر بخش از مسمط را یک #رشته میگویند. قافیهی رشتهها متفاوت است و در هر رشته، همهی مصراعها بجز مصراع آخر همقافیه است. در مسمط، مصراع آخرِ هر رشته را #بند میگویند. بندها همقافیه و حلقهی اتصال همهی رشتهها به یکدیگر است.
خیزید و خز آرید که هنگام خزان است
باد خنک از جانبِ خوارزم وزان است
آن برگِ رزان بین که بر شاخِ رزان است
گویی به مَثَلْ، پیرهن رنگرزان است
دهقان ز تعجب سرِ انگشت گزان است
کاندر چمن و باغ نه گُل ماند و نه گلنار
"منوچهری دامغانی"
بنابراین، تکه شعر بالا یک #رشته است و
"کاندر چمن و باغ نه گُل ماند و نه گلنار"
#بندِ آن به شمار میآید.
#انواع_مسمط :
به مسمطهایی که بند و رشتهی مسمط آنها مجموعهی مصراعهای :
سه مصراعی (مثلث)
چهار مصراعیِ (مربع)
پنج مصراعی (مخمس)
شش مصراعی (مسدس)
میگویند؛ که در میان همهی این موارد، #مسدس از همه رایجتر است.
#مسمط_مثلث:
ای گنبد زنگارگون! ای پرجنون پرفنون!
هم تو شریف و هم تو دون هم گمره و هم رهنمون
دریای سبز سرنگون پر گوهر بی منتها
انوار و ظلمت را مکان بر جای و دائم تازنان
ای مادر نامهربان هم سالخورده هم جوان
گویا ولیکن بی زبان جویا ولیکن بیوفا
گه خاک چون دیبا کنی گه شاخ پر جوزا کنی
گه خوی بد زیبا کنی از بادیه دریا کنی
گه سنگ چون مینا کنی وز نار بستانی ضیا
"ناصرخسرو"
#مسمط_مربع:
ز شوق آن روی با طراوت
نهاده بر کف، سرِ ارادت
اگر برانی، زهی شقاوت
وگر بخوانی زهی سعادت
به درد عشق تو دردمندم
ز رنج هجر تو مستمندم
چه باشی ای سروِ سربلندم
مریض خود را کنی عیادت
"غروی اصفهانی"
#مسمط_مخمس:
دوش بر طرف چمن زمزمهی فاخته بود
قمری از پرده ی عشاق، نوا ساخته بود
راستی سرو خرامان، علم افراخته بود
بلبل دلشده آواز، در انداخته بود
که سراپردهی گل باز به صحرا زدهاند
تو شکرخندهی گل بین که به شیرینکاری
میکند لالهی دلسوخته را دلداری
گر دل لاله و میل گل خندان داری
خیز کز برگ شقایق به چمن پنداری
تخت یاقوت برین طارم خضرا زدهاند
"خواجو کرمانی"
#مسمط_مسدس:
گویی بطّ سپید جامه به صابون زدهست
کبکِ دری ساقِ پای در قدح خون زدهست
بر گُلِ تر عندلیب، گنجِ فریدون زدهست
لشکرِ چین در بهار، خیمه به هامون زدهست
لاله سوی جویبار خرگه بیرون زدهست
خیمهی آن سبزگون خرگه این آتشین
باز مرا طبع شعر سخت به جوش آمدهست
کم سخن عندلیب، دوش به گوش آمدهست
از شَغَبِ مردمان لاله به جوش آمدهست
زیر به بانگ آمدهست بم به خروش آمدهست
نسترن مشکبوی، مشکفروش آمدهست
سیمش در گردن است، مشکش در آستین
"منوچهری دامغانی"
✍تهیه و تنظیم:
سید محمدرضا شمس (ساقی)
@adabkhane🦋