eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
732 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
270 ویدیو
21 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. شب قدر نجمه صالحی باران، طراوت، سرسبزی و لحظه‌های شیرین سجود و سکوت! باران که می‌بارد، زنده می‌شویم از میان ثانیه‌های دلتنگی؛ از لحظات مانای زندگی، چشمان بارانی هنگام دعا و یقین به اجابت است و در پسِ آن، دیدار رنگین‌کمان و استشمام هوای پاک! با نمایان شدن رنگین‌کمان سر را رو به آسمان می‌بریم تا نقاشی زیبای خدا را تماشا کنیم و در ذهن ثبت! در زندگی هم لحظاتی است که این رنگین‌کمان نمایان‌تر می‌شود و در خاطر جاوید؛ گویی هرچه به‌دست آورده‌ایم، مدیون آن دم هستیم و شب قدر یکی از آن اوقات تاثیرگذار است. در این زمان خاص، پس از جاری شدن "هزار و یک" نام جلاله معبود، بر زبان و باریدن اشک ندامت و درخواست مکرر برای رهایی از آتش دوزخ، خود را در حصن حصین خدا در امان خواهیم دید و رنگین کمان امید، در دل‌مان ظاهر می‌شود. زیبایی شب قدر در ابهامش است و سه بار فرصت است تا الماس وجود صیقل یابد، گاهی تا تراش نخوریم مفید نخواهیم بود! رنج و گنج! تقدیر در شب نوزدهم و ابرام در شب بیست و یکم و امضا در شب بیست و سوم رقم می‌خورد*. در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان، آن‌گاه که آسمان به زمین نزدیک است با اوج گرفتن در آسمان دعا و پرواز دل به سوی دعای اللَّـهُمَّ کن لولیک الحجة بن الحسن... سلامتی صاحب الزمان عجل الله فرجه و ظهور را از خداوند طلب می‌کنیم و این چنین حس امید در در درون‌مان جوانه می‌زند. حس خاصی که در ادامه‌ی حیات، ما را محکم و استوار می‌سازد. حس امید و تلاش برای ساختن فردا، حس آماده شدن، حس تغییر، حس ساختن و نو شدن؛ فقط کافی‌است به آسمان دل توجه کنیم. آسمان دل که بارانی شود، فکر و ذهن جز در حریم پروردگار در جای دیگری مشغول نیست. آن وقت است که رنگین‌کمان با پای خودش به سرزمین دل وارد می‌شود تا پاداش بارانی شدن قلب صادق و پاک را این‌گونه هدیه دهد. گاهی باید به آسمان نگریست، تا رنگین‌کمانی شدن دل، چند قدم فاصله است؛ لحظه‌ها را دریابیم! . *قال‌الصادق‏(ع): التَّقدیرُ فی لَیلَةِ تِسعَ عَشرَةَ و الإبرامُ فی لَیلَةِ إحدی و عِشرینَ و الإمضاءُ فی لَیلَةِ ثلاثَ و عِشرینَ/مقدّرات در شب نوزدهم تعیین، در شب بیست و یکم تأیید و در شب بیست و سوم ماه [رمضان] امضا می‏‌شود./الکافی، ج 4، ص 159. @AFKAREHOWZAVI
" ببين هزاران کهکشان در آسمان وجود دارد. يکي‌اش راه شيري است. سياره‌هاي زيادي در آن هست که يکي‌اش زمين است.کره زمين قاره‌هاي متفاوتي دارد . يکي‌اش همين زميني است که ما روي آن زندگي مي‌کنيم ... ما هم ذره‌اي در اين مجموعه هستيم . حالا ببين اين حرفي که شما مي‌گوييد، جايش در اين مجموعه ی با شکوه کجا است؟ " سید شهیدان اهل قلم مرتضی آوینی -۲۰فروردین روز هنر انقلاب اسلامی -سالروز شهادت سید مرتضی ۱۳۷۲ ه‌.ش @AFKAREHOWZAVI
. 🔹مارپیچ سکوت ✍مریم صفری با ارسال یادداشتی به جمع نویسندگان افکار بانوان حوزوی پیوست در جنگ شناختی تمام لوازمات یک تهاجم با هم پیش می‌رود؛ زمانی که با مساله‌ای به باور و فرهنگ ملتی حمله می‌شود همزمان زیرساخت‌هایی انجام می‌شود؛ سریال‌های خانگی، فیلم‌های داخلی و خارجی، شبکه‌های ایرانی زبان و معاند، مدل لباس‌ها، گیم‌ها، جک و لطیفه‌ها (که بیشتر آن ‌ها توسط کارشناسان معاند تولید و بعد منتشر می‌شود)، کتاب‌های روانشناسی زرد و رمان‌ها، اشعار برخی شاعران(که به‌نوعی موضوع را تقویت کند)، سخنان سران برخی کشورها، مطرح شدن دردهای قدیمی متناسب با آن و... سازمان‌دهی شده موجی را ایجاد می‌کنند که در مسأله اجتماعی قبلی هم داشتیم و برخی به‌دلیل همرنگی و همنوایی اجتماعی و برخی به‌دلیل عدم مهارت تفکر منطقی و انتقادی و اختلالات روانی و... در این «مارپیچ سکوت» اسیر پروپاگاندا شدند و مصدومیت شناختی و روانی پیدا کردند. در این مارپیچ سکوت مدافعان ارزش‌ها را در اقلیت نشان می‌دهند که احساس تنهایی را تلقین کنند و قشر معاند را با درست کردن هیبت پوشالی در اکثریت نشان می‌دهند و همزمان به ترور شخصیت معتمدان و بزرگان می‌پردازند تا امید و فرهنگ انتظار را نابود کنند و به باور و ارزش جامعه حمله می‌کنند. گاهی مستقیم و گاهی صدایی به‌گوش نمیرسد و سکوت ویرانگر موریانه است. در این صورت مبلغین و کنشگران اجتماعی،مشاوران و روانشناسان کمک و خدمت زیادی می‌توانند به جامعه ارائه دهند و هنگامی اقدام بسیار موثر واقع میشود که با احاطه بر جنگ شناختی و زوایای گوناگون آن را ریشه یابی کنند و افراد بحران زده را درمان نمایند. به عنوان نمونه در این موضوعات اخیر هم قبح زدایی می‌کنند و هم وضعیتی که حاد نیست را حاد نشان میدهند و برخی دچار مرض خیالی و پوچی می‌شوند. این مبحث در «روانشناسی شناختی» مطرح می‌شود و روانشناسان متخصص این رشته می‌توانند راه‌حل‌های تخصصی دهند. اگر تخصص روانشناسی و تخصص دیگر کنشگران با فرهنگ جامعه و نیازهای آن هماهنگ باشد در این جنگ شناختی می‌تواند ساحل آرامی را به ارمغان آورد و یک نیروی جهادی قوی باشد. سواد رسانه‌ای و تجهیز سایبری و تعمیق باورها از ضروریات این جنگ شناختی است. با ترویج سواد رسانه‌ای می‌توان مراقب نشر دادن محتوا (کلیپ،جک و لطیفه،متن‌های موثر و...) بود تا افراد، ناهشیارانه سرباز نشر محتوای معاندین نشوند! @AFKAREHOWZAVI
🌟عاشقانه ای در آغوش جوشن کبیر ✍️زهرا سعادت عمری است گمان کرده ایم دیوار بلند آرزوهایمان را به تنهایی چیده و برای خودمان کسی شده ایم و منتظر تشویقها و تمجیدهای آدمهای اطرافمان بوده ایم غافل از اینکه آنها هم دنبال"آجر لق" میان دیوار بلندمان هستند تا همه ی ما را فرو ریخته و اصل گوهر انسانیتمان را انکار کنند!! در فرصت تقدیرمان،به تنها رفیق شفیق زندگیمان که همواره همانی بوده که میخواسته ایم تکیه کرده و امید داریم بخشش بی منتش بدرقه راه پرفراز و نشیبمان باشد و میخواهیم که مدد بدهد تا ماندگار بمانیم... 💫یارفیق من لا رفیق له💫 درست در شب تقدیر مقدراتمان،یار انتخاب میکنند!! کافی است که حواسمان باشد تا زمانیکه سوار بر تاب زندگیمان هستیم، دست بی انصاف روزگار طوری ما را هل ندهد که از دایره بندگی به بیرون پرت شده و بی تاب بیفتیم! خودمان را به آسمان گره بزنیم تا بتوانیم مهندسی آرزوهایمان را به گونه ای تغییر دهیم که عشق به بودن در زمان ظهور،در وجودمان متجلی گردد! ✨️یا عماد من لا عماد له✨️ در شب مقدراتمان قدم اول را برداریم... امید به آینده بهتر در زمان ظهور را به خانواده مان تزریق نموده و برای رسیدن به خیمه حضرتش،تعجیل کنیم تا مبادا جا بمانیم! یادمان باشدکه بقیه ی مسیر را هدایت میکنند و راه نشان میدهند! 🤲یا مغیث من استغاثه🤲 @AFKAREHOWZAVI
15.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حجاب و زندگی پس از زندگی ✍زينب نجيب اگر تا دیروز تردید داشتم که مسئله حجاب در جامعه امروز ما بیش از آنکه سیاسی باشد، فرهنگی است؛ امروز قاطعانه عرض می‌کنم که مقوله‌ی حجاب در دنیای کنونی یکی از مهم‌ترین عناصر سیاسی جامعه‌ی ما و حتی جوامع دیگر است. حتی به جرأت می‌توان گفت مسئله‌ی حجاب رابطه‌ی تنگاتنگی با ایران قوی دارد. یعنی جنگی با پیشرفت در ایران به سبک مسئله‌ی زن و حجاب صورت گرفته است. وقتی شاهد این هستیم که فرد معتقد یا علاقه‌مند به حجاب را تهدید به مرگ و نابودی می‌کنند؛ نمی‌توان به این نتیجه نرسید که مقوله‌ی حجاب به یک مقوله‌ی سرنوشت‌ساز تبدیل شده، تمرکز و توجه به آن اهمیت دارد و کشف راهکارهای حفظ و ترویج آن در شرایط کنونی جهادی بس عظیم است. از سوی دیگر به نظر می‌رسد افراد تخریب و تهدید کننده، لزوماً همه‌ی افراد مخالف حجاب نیستند چرا که بسیاری از بدحجاب‌ها و بی‌حجاب‌ها که ظاهرا به مخالفت با حجاب برخاسته‌اند افراد بی‌دین و بی‌اعتقاد به انقلاب اسلامی نیستند. بسیاری از این بانوان اهل مذهب و دیانتند. پس این افراد چه کسانی هستند و از کجا تغذیه می‌شوند؟ به نظر می‌رسد که این افراد تهدیدکننده جریانی هدایت شده‌اند که مقابله با آن‌ها پیگرد قانونی و امنیتی می‌طلبد. @AFKAREHOWZAVI
چرایی سفر به عالم دنیا ✍فخری مرجانی ما چرا به این عالم آمدیم و حال كه آمدیم، برگشتن چه معنایی دارد؟ نانوایی را در نظر بگیرید كه برای درست‌كردن خمیر، شب، آب روی آرد می‌ریزد. بسیار زحمت می‌كشد تا آب را در داخل همۀ ذرات آرد فرو برد. صبح هم با زحمت، همین خمیر را در تنور می‌گذارد تا آن آبی كه خودش روی آرد ریخته بود را بیرون بكشد. تا در نهایت نان تهیه شود. آیا باید بگوییم نانوا كار بیهوده‌ای انجام می‌دهد؟! اتفاقاً برعکس، نان در این مسیر، مراتب تكامل را طی می‌كند و به نتیجه‌ای می‌رسد كه در این مسیر تربیت (فروبردن آب و بعد بیرون‌كشیدن همان آب به ‌وسیله آتش)، قوه به فعل می‌رسد؛ وگرنه نان به این خوشمزگی، در همان قوه می‌ماند. ما هم وقتی به این عالم می آییم و در تنور این عالم به فعلیت می‌رسیم، خود را احساس می‌كنیم و از آن لذت می‌بریم. هیچ‌ لذتی را نمی‌توان با لذت درک خود و سیر تربیتی خود مقایسه كرد. لذت‌های این عالم، لذت نیستند؛ رفع درد و اَلَم است. جا دارد در اینجا به این حدیث اشاره کنیم که: رسول خدا (صلى‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: خداى متعال به موسى(علیه‌السلام) وحى فرمود: من پنج چیز را در گرو پنج چیز قرار دادم، ولى مردم آن را در پنج چیز دیگر مى‏‌جویند، كى آن را مى‌‏یابند؟ نخست اینكه عزّت بندگانم را در اطاعت از خود قرار دادم، ولى آنان عزّت را در خانه سلطان مى‌‏جویند، چه زمانى آن را مى‌‏یابند؟ دوم اینكه من علم و دانش را در گرسنگى قرار دادم، و آنان آن را در سیرى شكم طلب مى‌‏كنند، كى آن را مى‌‏یابند؟ سوم اینكه من بى‏‌نیازى را در قناعت قرار دادم و آنان در اندوختن ثروت مى‌‏جویند، كى آن را مى‌‏یابند؟ چهارم اینكه من آسایش را در آخرت قرار دادم؛ درحالى‌كه آنان در دنیا به دنبالش مى‏‌روند، كى به آن مى‏‌رسند؟ پنجم اینكه من خوشنودی‌ام را در مخالفت آنان با هواى نفس قرار دادم، ولى آنان در پیروى از هواى نفس مى‌‏جویند، كى به آن می‌رسند؟ (مشكاة الأنوار، ترجمه هوشمند و محمدى، متن، ص703) ما از عذاب درد در خیال‌مان رها می‌شویم و خیال می‌كنیم كه لذت می‌بریم. مثل زمانی که چاقو به بدن‌مان می‌خورد و احساس عذاب می‌كنیم، بعد كه مَرهَم می‌گذاریم، احساس لذت می‌كنیم؛ درحالی‌که در خیال، لذت می‌بریم. یا وقتی آب می‌خوریم چه لذتی می‌بریم؟! از تشنگی عذاب می‌كشیدیم، این عذاب رفع شده و خیال می‌كنیم كه لذت می‌بریم. اصلاً این عالم، خودش درد و رنج است و ظرفیت ظهور لذت ندارد. از این درد و رنج رها می‌شویم، فكر می‌كنیم لذت برده‌ایم. این رفع اَلَم، این‌ همه انسان را اسیر و تشنه و نوكر و فدایی خود کرده، اگر به حقیقت لذت برسد، چه خبر می‌شود؟! @AFKAREHOWZAVI
«عطر نفس انگیز حیات» ✍طیبه فرید آن روزها که روی زمین زندگی می کردم و پنجره اتاقم رو به باغچه باز می شد، تصویری که از آینده کمالیِ خودم متصور بودم «او» بود. حرف های او، منش او، ونگاه معنادارش، برای نوجوانی های من فهمیدنی بود! انسانی که قبل از اینکه هر وصفی در کنار اسمش بنشیند عمیقا موحد بود و در تنازع سخت و نفسگیر میان تحجّر و تجدد، ابراهیمی بودن را انتخاب کرده بود! از آن ابراهیم ها که نه فقط ملائک آسمان که حتی آدم های روی سیاره خاک به مرام او سجده می کنند!آدمی که از سر آستین های لباسش، از پرِ یقه کتش، و حتی از بغل دسته های نازک عینکش شاخه های پیچ امین الدوله با کرشمه جوانه می زند و بالا می رود و نفسش به هر جا می رسد «حیات» جریان پیدا می کند!حیاتی که هیچ نسبتی با دنیا ندارد جز مزرعه آخرت بودن! بزرگ شدم! چشم باز کردم دیدم روی هوا زندگی می کنم! پنجره اتاقم رو به آپارتمان های مجاور باز می شود. بگذریم که همه اینها حوادث دوران گذارند و ما مسافر ابدیت، اما دیدم «او» نشدم که هیچ! فرسنگ ها با او فاصله دارم. بجای شاخه های پیچ امین الدوله گرفتار غل و زنجیر تعلقاتِ دنیا شدم، دنیایی که برای او مزرعه آخرت بود. او هرچند ساکن شهری در آسمانست اما هنوز عطر نفس انگیز حیاتش در مزرعه گندم دنیای ما جریان دارد. ومن هنوز در مسیر کمالی ام دنبال جای پای او می گردم! وخدا بزرگتر از آن است که امید بنده ای را ناامید کند. @AFKAREHOWZAVI
دوباره رحمت... ✍نرگس ایرانپور دوباره آسمان غبارآلود دنیا غرق ستارگان رحمت و مغفرت می‌شود. دستانت را به امید اجابت بر آستان جانان بلند کن، بهترین‌های عالم را واسطه کن و بهترین‌ها را بخواه. با سر انگشتان گذشت گره از تمام کینه‌ها و بغض‌ها باز کن، هم‌چون قاصدکی که نوید روزهای بهتر می‌دهد در هوای دعا پرواز کن و بر گنبد رحمت الهی فرود آی که زمان بخشیدن است ببخش تا بخشیده شوی. @AFKAREHOWZAVI
. «مادرانه‌های قَدرت» ✍زهرا نجاتی امشب اگه به خاطر حالت تهوع نتونستی یک دل سیر پای مفاتیح بشینی، یک وقت ناامیدنشی ها، مطمئن باش هر لحظه و هر روز این حالت، برات عبادت ثبت میشه! اگه وسط دعا، ناچار شدی به یکی از بچه‌ها مدادرنگی بدی و اون دیگری رو به سرویس ببری، اصلا به حال کنار دستی‌ات که با فراغ خاطر نشسته و به پهنای صورت اشک می‌ریزه، غبطه نخورـ آهی که از نهادت بلند میشه، همون اثر اشکارو داره🫣 اگر به خاطر تب فرزندت، ناچاری بشینی و پای مناجات‌های حاج محمود و قرآن به سرحاج حسین انصاریان، اشک بریزی، یک وقت گوشه‌ی دلت نگیره‌ها، مهم اینه که نور ملائک و عطرحضورشون، به قلبت بپاشه، جا و مکان اونقدرا مهم نیست اونم برای تویی که بهشت زیرپاهات هست. اگه بعد ازمدت‌ها با خواب بچه‌ها فرصت کردی بشینی پای کارای علمیت و تو مناجات‌ها کمی کم آوردی، اگه به خاطرشکم بارداری یا کمردرد یادگاری از زایمان‌هات، نمی‌تونی صدرکعت نمازبخونی، یا به خاطر درس و سحر بچه ها، وسط دعا گاهی چرت مادرانه می‌زنی، هرگز به قبول نشدن اعمالت، به ناامیدی خدا ازت، به اینکه بقیه عبادت می‌کنن، این هم از عبادت من، به اینکه اگه بچه‌ها نبودنـــ.... فکرنکنــ... مطمئن باش ملائک با گوشه‌ی پرشون، اشک چشم‌هاتو می‌گیرن و پیش عرش خدا، شهادت میدن و تو چه می‌دانی شاید خدا رو به همان قسم می‌دن که سرنوشت اونهارو هم خوب رقم بزنه... آره آبجی، آره مادر، آره عزیز دل، آره سند و شاهد مهربونی خدا، آره، یاریگرخدا توی ایجاد نسل آدم، جایگاهت خیلی ویژه‌است. حساب کتاب خدا، با حساب کتابای بشری، جور نیست. وسط مادرانه‌های شب قدرت، برای من روسیاه و عاقبت بخیری جوونا و بچه‌های همه، خیلی دعا کنـ... @AFKAREHOWZAVI
✍مریم زارعی شاید از صد تا فراز جوشن کبیر بیست تا رو کامل تکرار کردم و از یک ساعت سخنرانی یک جمله را کامل فهمیدم!امشب توپ بازی کردیم، میوه خوردیم، حرف زدیم. از شب قدر گفتیم و همزمان با همه اینها الغوث الغوث گفتیم. خب خیلی راحت میشد بچه‌ها را خواباند و به عبادت پرداخت اما برای من خیلی مهم است بچه‌ها شب قدر تا زمان قرآن به سر گذاشتن، بیدار باشند. برای به دست آوردن این باید بگذرم از اینکه جانماز پهن کنم و چادر نماز بر سرم باشد و تسبیح به دست بخواهم "الغوث الغوث" بگویم. من که راضی‌ام به قول استادمون "خدا کنه دل‌هامون بیدار باشه." . نقل است حضرت زهرا(س) به دلیل اهمیت این شب،در روز بچه‌ها را می‌خوابانید تا کاملاً استراحت کنند و غذای کمتری به آنان می‌دادند تا بدین گونه زمینه و موقعیت بهتر و مطلوب‌تری از نظر جسمی و روحی برای شب زنده‌داری داشته باشند.ایشان به حدی در این کار جدی و قاطع بود که امیرالمؤمنین(ع) در این باره می‌فرمود: «فاطمه(س) نمى‌گذاشت کسى از اهل خانه در شبهاى قدر به خواب رود به آنان غذاى کم مى‌داد و از روز قبل براى احیاى شب قدر آماده مى‌شد و مى‌فرمود: محروم کسى است که از برکات این شب محروم باشد؛ وَ کَانَتْ فَاطِمَةُ ع لَا تَدَعُ أَحَداً مِنْ أَهْلِهَا یَنَامُ‏ تِلْکَ‏ اللَّیْلَةَ وَ تُدَاوِیهِمْ بِقِلَّةِ الطَّعَامِ وَ تَتَأَهَّبُ لَهَا مِنَ النَّهَارِ وَ تَقُولُ مَحْرُومٌ مَنْ حُرِمَ خَیْرَهَا.» (مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏7، ص470) @AFKAREHOWZAVI
. ماه فرصت‌ها ✍بانو آلاله ماه رمضان، ماه فرصت پرواز برای انسان زمینی است تا با پرداختن به روح خویش به قُرب الهی برسد. اوج این رسیدن‌ها شب‌های قدر است شب‌هایی که بهتر از هزار ماه و شب نزول قرآن است. قرآن ناطق حضرت‌علی‌علیه‌السلام را در شب نوزدهم ماه رمضان؛ یعنی همان شب‌قدر به شهادت رساندند.آن‌هم در محراب عبادت و در بهترین حالت؛ که همان سجده باشد. هنگام تولد در خانه کعبه متولد شد، در هنگام ضربت خوردن، نیز در محل عبادت و مسجدبود، که با شمشیری زهرآلود به فَرقِ حضرت زدند و او به شهادت رساند. قاتلش شقی‌ترین آدم‌ها؛ ابن‌ملجم‌مرادی است. کسی که قرآن ناطق را رها کرد و مدعی پیروی از کتاب قرآن شد و جزو خوارج گردید. @AFKAREHOWZAVI
🔹رزق رشد یکی از خواستنی های شب قدر ✍مریم صفری 🌸ای خدایی که دانه را میشکافی نفس من را بشکاف تا جوانه تکامل از درونم جوانه بزند.🌸 🔹انسان چند بعدی است و یکی از ابعاد مهم که بقیه ابعاد را هم در سیطره خود دارد «بعد روحی و معنوی» است.روح نیاز به تغذیه دارد تا رشد کند اگر این تغذیه سالم باشد حیات ارتقاء می یابد.حیات مراتبی دارد که با رشد و تلاش میتوان آنرا ارتقا داد. مرتبه اول: حیات نباتی که حیات در گیاهان و برخی از موجودات میباشد. مرتبه دوم: حیات حیوانی است. مرتبه سوم: حیات انسانی است،از آثار آن اراده و اختیار است. منظور از حیات انسانی این است که انسان آنچه را می داند از خوب و بد، زیر پا نگذارد. ممکن است هنوز به حقیقت نرسیده باشد ولی به میزانی که رسیده است و خوبی ها و بدیهایی که درک می کند را مراعات می کند. این چنین افرادی، مورد هدایت الهی واقع می شوند. مرتبه چهارم: حیات طیبه است. که بعد از رسیدن به حقیقت و عمل بر طبق آن برای انسان ایجاد می‌شود. افرادی که دارای حیات انسانی باشند همان مقدمه هدایت الهی میشود و به حیات طیبه میرسند، حر بن یزید ریاحی و فضیل عیاض نمونه هایی برای این مساله هستند. با اینکه "حر" در لشکر دشمن بود، اما آنقدر حیات داشت که زمانی که خود را بین بهشت وجهنم احساس کرد، تأمل نکرد و طریق هدایت را انتخاب نمود. 🔹اگر به مقدار دانسته‎های خود عمل کردیم، هدایت‎های بعدی (اگرچه شاید در برزخ)، شامل  حال ما خواهد. 🔹اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا @AFKAREHOWZAVI