eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
742 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
271 ویدیو
21 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. «جیبِ بزرگِ کاربَری در ایتا» ✍زهرا سادات شمس «مامان...» با بلندترین صدایی که میتواند فریاد میزند و شاکی به طرفم می‌آید. در آشپزخانه ام. سعی میکنم چیزی بنویسم و ناهاری بپزم!! پسرکم که انگار با سخت ترین اتفاق جهان مواجه شده باشد میگوید:«باز کتابام رو به هم ریخته! هیچی نمی‌فهمه اصلا» و شاکی به اتاقش میرود. بلند میگویم:« خواهرته ها...» صدایم پشت در بسته اتاقش گم میشود. دخترکم هم بدون هیچ گونه پشیمانی میگوید: «میخواستم کتاباش قشنگ بشه. همین! » به او هم همان یک کلمه را میگویم: «داداشته ها...» مثل برادرش گوش نمیکند و میرود. خدا خدا میکنم حرفم اثری بگذارد. گوشی به دست میشوم تا ازین حال و هوا بیرون بیایم شاید هم ایده ای برای نوشتن پیدا کنم. از ایتا شروع میکنم. این روزها تمام کانالهایی که عضوم از فروش لباس و آموزش قلاب بافی تا کانال های سیاسی و تحلیلی و خبری و البته گروه های کوچک و بزرگی که در آنها حضور دارم، همه عزادار رییس جمهور شهید و یارانش هستند. همه تقریبا مثل هم. مذهبی و انقلابی! ایتا محیط جالبی دارد با کاربرانی تقریبا یکدست. یک اَمای بزرگ هم این وسط وجود دارد. وسط این همه عکس های پروفایل تقریبا مشابه. اما بعضی از کاربران، مورد عجیبیَند، با یک دست از مظلومیت شهید و شقاوت توهین کنندگان مینویسند و دست دیگرشان در جیبشان است. جیب بسیار بزرگی هم دارند بی انصاف ها، پر از برچسب تهمت و توهین! در حالیکه برای مظلومیت شهید اشک می‌ریزند، برچسب هایشان را یکی یکی با ذکر نام و رسم شکل، به هم‌مذهب و هموطن انقلابیشان میزنند و بعد با دل خنک، خیالشان راحت میشود که روشنگری کرده اند. یکی به امری یا شیوه ای در نظام انتقاد دارد، اینها همگی نفهمند. یکی نظرش با نظراتشان متفاوت است، اینها اما راهزن و کاسبند. یکی در گذشته کاری کرده که نباید، اینها همان والضالین هستند. راستی بعضی هم هستند که خدای اطلاعات و عملیاتَند و بقیه را بی بصیرت و گیج میخوانند. خلاصه که هرکس صد در صد منطبق با کاربر نباشد یک چیزش می‌شود و کج است و دست کاربر در جیبش دنبال برچسبی درخور میگردد. این همه کشمکش و توهین، آن هم این روزها که صدر خبر، اخلاص و سعه صدر رییس جمهور شهید است، شما را نمی‌ترساند؟ این حق الناس ها، خیلی ترسناکند. چه کسی فردا توان جواب دادن به امیرالمومنین را خواهد داشت اگر بپرسد چرا با شیعه من اینگونه سخن گفتی؟ رییس مذهب ما گفت جوری رفتار کنید که زینت ما باشید! نمیدانم جناب کاربر چه جوابی دارد. خیلی دردناک است. دلم میخواهد فریاد بزنم: «داداشته ها.. یا خواهرته ها..» اما صدایم پشت در بسته ای گم میشود! احتمالا فایده ای هم نداشته باشد... پسرکم از اتاقش بیرون می‌آید و میگوید:«بستنی داریم؟» میخندم: «چندتا؟» «دو تا دیگه!» برایشان بستنی می آورم. کنار هم جلوی تلویزیون مینشینند و با هم بستنی میخورند. دلم برایشان غنج میرود. ایتا را می‌بندم تا حال و هوایم بهتر شود. باید برای خانواده ام ناهار درست کنم. https://eitaa.com/afkarehowzavi
🔰معاونت پژوهش با همکاری گروه علمی تربیتی مطالعات اسلامی زنان جامعه الزهرا سلام الله علیها برگزار می کند. 🔆پنل تخصصی «مسئله تحمیلی حجاب از باورها تا هنجارها!» 🎙رئیس: سرکار خانم دکتر ریحانه کارپرور (مدرس حوزه و دانشگاه، پژوهشگر و عضو گروه علمی تربیتی مطالعات اسلامی زنان جامعه الزهرا سلام الله علیها) 🎤دبیر علمی: سرکار خانم نجمه صالحی (مدرس حوزه و دانشگاه، پژوهشگر و دبیر انجمن علمی پژوهشی تاریخ معاونت پژوهش جامعه الزهرا سلام الله علیها) 🔸اساتید ارائه کننده: 🎙سرکار خانم فاطمه میری طایفه فرد (عضو شورای انجمن علمی پژوهشی تاریخ معاونت پژوهش جامعة‌الزهرا سلام الله علیها) موضوع: حجاب زنان ایران از منظر سفرنامه نویس فرانسوی (شاردن) 🎙سرکار خانم دکتر زهرا دلاوری پاریزی (مدرس حوزه و دانشگاه، عضو شورای انجمن علمی پژوهشی کلام معاونت پژوهش جامعة‌الزهرا سلام الله علیها) موضوع: مقایسه تاثیر مبانی توحیدی و اومانیستی بر کیفیت و کمیت حجاب 🎙سرکار خانم عفت عرب زاده (پژوهشگر موسسه شناخت و عضو انجمن علمی پژوهشی مطالعات زن و خانواده معاونت پژوهش جامعة‌الزهرا سلام الله علیها) موضوع: بررسی لایحه حجاب و عفاف بر پایه فکری رهبری 📌لینک مجازی: https://online.jz.ac.ir/rbhyyb897yoy 🗓زمان: سه شنبه 1403/03/08، ساعت 9 الی 11 🏢مکان: جامعه الزهرا سلام الله علیها، معاونت پژوهش، طبقه سوم 🌐کانال معاونت پژوهش 🆔https://eitaa.com/jz2602
. به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، کتاب "نغمه مادری" نوشته‌ی سرکار خانم زهرا نجاتی(مادر شش فرزند)، از بانوان نویسنده تحریریه مجتهده امین و طلبه جامعه الزهرا سلام‌الله‌علیها منتشر شد. لینک خبر👇 B2n.ir/m95020 https://eitaa.com/afkarehowzavi
💠 در آستانه چهل سالگی جامعه الزهرا سلام‌الله‌علیها؛ 📸 پویش عکاسی از خانه مادری راه اندازی شد 🔹 با موضوعات: 🔸 مادری و جامعه 🔸 حس خوب طلبگی 🔸 بهار زیبای جامعه 🔸 شیرینی‌های طلبگی 🔸 استادی 🔸 خدمات شیرین 🔸 آموزش‌های من در جامعه 🗓 مهلت ارسال آثار: تا 31 خرداد 1403 📲 ارسال آثار به شناسه کاربری به نشانی: @relations_jz https://jz.ac.ir/post/14372- ┄┅═══••✾••═══┅┄ @jz_news | کانال رسمی جامعه الزهرا
. خاک سرد است اما خاک شهید سردی ندارد.. ✍س_غلامرضاپور این روزها دارم با خودم فکر می‌کنم من چقدر معمولی ام ؟ آدم‌ها دو گروهند خوبها و بدها .. گروه سومی هم هستند که دارند انتخاب می‌کنند که خوب باشند یا بد. اینها همان معمولی‌ها هستند فرقی هم نمی‌کند از پولدارها باشند یا بی‌پولها از درس خوانده‌ها باشند یا درس نخوانده‌ها این وسط آدم‌های خوب خیلی تلاش می‌کنند تا معمولی‌ها،خوبی را انتخاب کنند. حتی گاهی تا پای مردن پیش می‌روند. تاریخ پر است از آدم‌های خوبی که بخاطر آدم‌های معمولی قربانی شده اند.. تا کی باید آدم‌های خوب قربانی بشوند تا ما آدم‌های معمولی آگاه بشویم؟ اصلا شاید برای همین معمولی بودن ما آدم‌های معمولی‌ست که آخرین ذخیره الهی نمی‌آید. ما معمولی‌ها خیلی مسئولیم. دقیقا به همان اندازه که حق داریم، مسئولیم. تا بحال انقدر از معمولی بودن بدم نیامده بود. معمولی بودن گاهی اصلا خوب نیست. اگر قرار باشد هی خوب‌های عالم بروند تا معمولی‌ها حالی‌شان بشود دنیا دست کیست ، که دیگر آدم خوبی باقی نمی‌ماند. باید دیگر معمولی نباشم. به گمانم این اثر گرمای خاک شهید است. https://eitaa.com/afkarehowzavi
. «شرحی بر بدون شرح» ✍🏻 فاطمه شکیب رخ برای این عکس نوشته بود؛ بدون شرح! در واقع، گاهی آنقدر تصاویر حرف برای گفتن دارند که حوصله شرح ماجرا باقی نمی گذارند! رئیسی و بهشتی ویژگی هایی نزدیک بهم داشتند که سبب شده بود، تا دشمنان کینه جو، تمام همت خود را برای ترور شخصیت و وجوه کارآمد این دو شهید، صرف کنند! کارنامه و سوابق فقهی، علمی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بهشتی و رئیسی و نقش بی‌بدیل ایشان در مسیر رشد و‌ اعتلای انقلاب، سبب نگرانی و ترس از نقش تاکتیکی آنان، در آینده جمهوری اسلامی شده بود؛ درباره شهید بهشتی از حدود دو سال قبل از فاجعه هفتم تیر با انواع دروغ‌ها، نیرنگ‌ها و افتراها، به ترور شخصیت او متمرکز بودند؛ «دیکتاتور»، «تنگ نظر»، «انحصارطلب» «ظالم و بیدادگر»، «مهره امپریالیسم» و «سرمایه‌دار بزرگ»، تنها بخشی از اتهام‌ها و دروغ‌هایی بود که وظیفه داشت بستر حذف بهشتی را از جامعه ی نو پای ایران مهیا کند! رئیسی عزیز نیز به علت تلاش های بی وقفه در راه اعتلای وطن‌ و بهبود کیفیت زندگی اقتصادی مردم، مبدل به مهره ای خطر آفرین و نگران کننده برای مخالفان حاکمیت ایران شده بود که بیم کسب رضایت اکثریت مردم را از نظام اسلامی، افزایش داده بود، این مسئله، زنگ خطری مهم برای نظام های امپریالیسم در جوامع اسلامی بود! از این رو، ترور شخصیت و تخریب کارآیی این سید بزرگوار از نوک پیکان اقتصاد و‌معیشت مردم به جد دنبال می شد! نکته قابل تامل آنکه، در این دو حادثه ی ناگوار، رهبر حکیم ایران، دو یار هم فکر و‌ هم مسیر را از دست داد؛ و‌ به رغم تمام این خلاها، همچون سرو برای رسیدن به مقصد ایستاده است!
. لالایی این روزها ✍فاطمه مهدوی کودکم! در آغوشم بیا تا در سکوت و تاریکی شب، در گوشت قصه بگویم و روحت را از شنیدن ماجرای حق سیراب گردانم. سر روی پاهایم بگذار تا لب بگشایم برایت، از قصه غصه‌های طاقت فرسا. بیا کنارم که سینه سبک کنم بر بستر خوابت و تو را در دنیای خیالم پرواز دهم و نشانت دهم، آنچه در این دنیایی که تو روزهایش را مشغول بازی‌های کودکانه هستی، اتفاق می‌افتد و تو باید بدانی، تا کودکیت را به مسیری در نوجوانی گره بزنی که دور از این سیاهی‌ها اما در تلاش برای پایان دادن به آنها باشد. فرزندم! این روزها قصه‌گوهای دوران، ابدانی سوخته‌اند از دو گوشه‌ی دورافتاده از بُعد مسافت در دنیا،اما دل در گرو همدیگر، در راه رسیدن به اهدافی مقدس، پیکرهایی سوخته‌اند و به طوری شگفت، سوخته‌های اجساد پاکشان، لب به سخن گشوده‌اند. ابدانی در ایران و ابدانی در رفح غزه. فرزندم! در ایران، هشت پیکرِ شهید خدمت، در دل کوه سوختند و سوخته‌جانشان با مردم همکلام شده است، با مسئول به زبانی، با کارگر به زبانی، با محصل به زبانی و خلاصه با تمام اقشار جامعه، با زبان خاص خودشان تکلم می‌کنند و یادآور می‌شوند که برای چه هدفی خلق شده‌اند و مسیر درست را نشانشان می‌دهند و خاطرنشان می‌گردند که مسیر حق پیدا شدنیست، هرچند غبار غلیظ دنیا دید جسمانی را مسدود کرده باشد. می‌شود غرق در امور و کار دنیوی به سوی ابدیت و معنویت شتابان جست و از زمین کنده شد. می‌شود آنچنان در مسیر خدمت به خلق، خالصانه گام‌برداشت که خالق تو را برگزیند و نمونه‌ای قرارت دهد برای رخنمایی به پویندگان مسیر عشق و عقل. می‌شود در آتش عشق خدمت به مردم ذوب شد و سوخته‌های جان شیرینت تندیسی از عیسی و وفای به عهد گردند. اما ابدان سوخته در رفح، جگر می‌سوزانند و لب می‌گشایند به گلایه، گلایه از بی‌طرفان عالم، دنیاپرستان پست، از بی‌دردان بی‌توجه، که چند صباح دنیا را چنگ‌زده‌اند و گوششان را بر صدای دادخواهی مظلومان عالم بسته‌اند. به تصاویرشان که بنگری، از زیر آوار، سر‌برمی‌دارند و فریاد سر‌می‌دهند که کجایند خوش غیرتان روزگار که ببینند با خلق خدا، که حق دارد او هم مثل شما رفاه و امنیت را تجربه کند، چگونه خصمِ پستِ صهیون، ظلم روا‌می‌دارد و سکوت شما جری‌تر و گستاخ‌ترش می‌گرداند؟ جگرها بسوزد برای آن ناله‌های «حسبناالله و نعم‌الوکیل» بازمانده‌هایشان که پیکر سوخته‌ی عزیزشان را از زیر آوار بیرون‌می‌کشند و آه از نهادشان برمی‌خیزد و امیدشان به بیداری مردمان عالم است. آری فرزندم! این ابدان پرپر گشته رسالت خود را در راه حق انجام داده‌اند اما خدا به فریاد مردمی برسد که حق این شهدای مظلوم را ادا نکرده و بار امانتی که بر دوششان آمده را به درستی به سرمنزل مقصود نرسانند. کودکم! پناه می‌بریم به خدای این شهدا و دست توسل می‌زنیم بر دامان این خوبان که بتوانیم راهشان را غیورانه و مقتدرانه بپوییم و در منزل دیدار حتمی با آنان, سرافکنده نباشیم. فرزندم! خوب بخواب تا فردای پیش رو، آماده و مهیای وفای به عهد، سر از بستر برداری و با عزم راسخ، پا به عرصه‌ی زندگی بنهی. من و پدرت از تو بصیرت و استقامت در راه یاری ولایت حق می‌خواهیم و بدان که پدرت چون کوهی استوار در این عرصه‌ی انجام وظیفه، همراه و هواخواه توست و من دعاگوی تو دلبندم. یقین بدار آینده از آن تو و دوستان تو در غزه است. https://eitaa.com/afkarehowzavi
. بوی اِتانول، عطر نرگس ✍فاطمه میری‌طایفه‌فرد با دوچرخه سلانه سلانه عرض شهر را رکاب می‌زند، عرق به طول چین‌های پیشانی‌اش می‌غلتد و مانند قطرات شمع آب شده از دو طرف صورتش پایین می‌ریزد. هرم هوای شرجی جاسم را هم به ستوه آورده. جاده بالا و پایین می‌رود و جعبه شیرینی هم با یک قاعده سینوسی هم‌راه جاده قوس برمی‌دارد. اما انگار بد جور به پشت‌بند دوچرخه چسبیده‌است. می‌خواهد آبروداری کند از جاسم که حالا بابای سه‌تا بچه‌ی قدونیم‌قد شده‌است. جاسم باید زودتر خودش را به پتروشیمی برساند. این تاخیر اصلا برای سرکارگر پذیرفته نیست. حالا بر فرض بعد از دوتا دختر سیاه و سفید خدا به او یک پسر داده، این قضیه کجای کار پتروشیمی را ‌می‌گیرد؟ اصلا چه فرقی دارد که او در درونش حسی شبیه پادشاهان دارد یا نه شبیه به یک کارگر ساده نفتی، که تازه در پتروشیمی ماهشهر شروع به کار کرده و از قضا عیال‌وار هم هست. این عیال‌واری شاید بد ماجرا باشد ولی او از درون پادشاهی می‌کند، برای نعمتی که خدا به او داده‌است. جاسم علی را دوست دارد، به قد یک عمر خودش نه عمر دو روزه علی، انگار تمام آینده را در تیله‌های سیاه چشمان علی می‌بیند. در گوشه‌ی باغ پدری، در سوز سرمای آذرماه هم‌راه علی و خواهرانش نرگس‌ها را از خاک با برکت بهبهان بیرون می‌کشد. غیر از میگرن و نقرس این باغ هم به او رسیده‌است. مادر آن گوشه نرگس‌ها را زینت داده، آماده می‌کند که ماشین حمل گل بیاید و گل‌ها را ببرد به تهران برای پخش در گل‌فروشی‌ها. بوی آبگوشت از آلونک کنار باغ بیرون می‌پرد و خبر از رسیدن زمان ناهار می‌دهد، اما رایحه نرگس‌ها به او می‌چربد. دخترها روروک علی را هل می‌دهند، جاسم نرگس‌ها را می‌گیرد جلوی چشم بانو... _ تقدیم با عشق _ خودتو لوس نکن بیا سر سفره آخرین دست انداز جاسم را پرت می‌کند کنار سردر پتروشیمی. بوی اتانول دماغش را پر می‌کند و رایحه نرگس فراموشش می‌شود. گوشه‌ی جعبه شیرینی را از زیر بند دوچرخه بیرون می‌کشد. جعبه له شده اما شیرینی‌ها را می‌شود تعارف کرد. جاسم دوچرخه را ول می‌دهد کنار در نگهبانی و می‌رود اتاق سرکارگر. زیر لب "وجعلنایی..." می‌خواند و در می‌زند. https://eitaa.com/afkarehowzavi
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
. ✍️ قلم‌های خدمت ؛ از مجموعه‌هایی که در روزهای تشییع سیدالشهدای خدمت، پای کار نوشتن بودند. جهادی و بی‌ روی و ریا قلم زدند.... 🌐 https://eitaa.com/afkarehowzavi مأجور باشید.💐 @HOWZAVIAN
. ✍فهیمه فرشتیان این آتشی است بر جان ما. غمی است که هرگز کهنه نمی‌شود. منطقه امن را، اردوگاه را می‌زنند، و بعد مثل یک کودک که ندانم کاری کرده می‌گویند اشتباه شده. تازه وعده هم می‌دهند که بررسی خواهند کرد.‌ چه چیز را بررسی می‌کنند؟ عمق فاجعه را گستردگی آتش و یا تعداد قربانی ها را حجم خون ریخته شده یا اندازه انسانیت نداشته خودشان را؟ https://eitaa.com/afkarehowzavi