eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
708 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
193 ویدیو
15 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
«طعم تند تخریب» ✍🏻 فاطمه شکیب رخ هنوز دفن و کفن آقا رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله تمام نشده بود، که سقفیه‌گردان صدر اسلام، جلسه‌ی انتخاب رئیس بعدی را برگزار کردند! تاریخ پر از جریان‌های همانند و تکراری است، اگر که جبهه مومن، مظلوم و جبهه منافق، ظالم باشد! در این چند روز که خبر شهادت خادمان ملت، دل امت اسلام را به غم و افسوس مبتلا کرده است، آن جماعتی که برای سال بعد خیز برداشته بودند تا مهم‌ترین کرسی ریاست کشور را تصاحب کنند، از هم اکنون، مراسم سقیفه‌هایشان را به پا کرده‌اند، آن‌هم با «طعم تند تخریب»! این بار حتی به خون تازه‌ی شهید جمهورمان هم رحم نمی‌کنند و با زبان چرب و لفظ قلمی که آموخته‌اند؛ پس از تسلیت و همدردی با ملت داغدار، بلافاصله تأکید می کنند که «البته شهادت ایشان، نباید مانع از آن شود که مدیریت ضعیف کشور در کوچک شدن سفره‌های مردم فراموش شود!» «علی لعنت الله قوم الظالمین» زبان یاوه‌گو بریده باد، که آنچه ما را از نعمت مسئول سالم و خدمتگزار محروم کرد، همین گفتارهای موذیانه و پر از نقد کثیف‌تان بود! آخر از خدا بی‌خبران! آن زمین سوخته‌ای که امثالهم تحویل دادید و رفتید که قرار بود؛ سفره کوچک‌مان را جمع کند؛ تا بلکه میراث خون شهدا، حاکمیت اسلامی ساقط شود! دوباره برای پرت کردن حواس‌ها، از شور و شعور انقلابی مردم، سفسطه بازی‌تان گرفته است؟! هرچند که خوب فهمیدید، خون شهداء قرار است با شماها چه کند! و گویا بازهم، دست خیانت‌تان از مملکت کوتاه خواهد شد! اما خوب نفهمیدید که راه شهید را خود شهداء محافظت می کنند و شما با تخریب و تهمت بر شهداء، خویشتن را با اهل آسمانی درگیر می کنید که زنده‌اند و نزد خدای خویش روزی دارند! https://eitaa.com/afkarehowzavi
. یکی بودن قلب و زبان ✍زهرا نجاتی شهید مطهری در کتاب جاذبه و دافعه علی علیه السلام، از موضوع مهمی سخن می‌گوید که کمتر به خصوص در عصر حاضر به آن توجه می‌شود. او ادعا می‌کند جذب امیرالمومنین علیه‌السلام در مورد شیعیان و محبین و با صفات الهی و رحیمانه ایشان بود و دفع او، توسط کسانی که نمی‌توانستند از ویژگی‌های الهی ایشان بهره ببرند و تاب صفات الهی مانند جدیت ایشان در عدالت و ولایتمداری نسبت به پیامبر را نداشتند. باوری که در دنیایی که همه به دنبال جذبند، کمی دشوار و ناباور می‌نماید. افراد به مناسبت موقعیت و منصب اجتماعی شان اغلب به دنبال نهایت جذب هستند. عده‌ای برای اینکه کسی با آنها دشمن نشود، دست به هرکار می‌زنند. هرچیز می‌گویند و در رفتارها و موضع‌گیریهای خود، دارای موضع مشخص و صریح نیستند تا بتوانند در وقت لزوم، از دو پهلو بودن مواضع خود، استفاده کنند و دل هرکس با هرخط قرمزی را به دست آورند و این، می‌تواند ایجاد نوعی نفاق و نان به نرخ روزخوری، در فرد کند. عزیز، در تمام سال‌های خدمتش، ثابت کرد، قلب و زبانش در موضع‌گیری‌ها یکی است. دربحبوحه انتخابات نود و شش، در سال‌های ریاست قوه قضاییه،در اوج تهمت، ترور و تخریب شخصیت در انتخابات ۱۴۰۰ و در سالهای ریاست جمهوری، همواره نشان داد تلاش می‌کند نه درمسیر اعتدال، که در نهایت ولایتمداری و تعهد، بدون آن که از مواضع مردم دوستی و ولایتمداری روزهای انتخابات، ذره‌ای عقب نشینی کند یا به امید جلب قلوب مخالفین، مواضع غیر شفاف، اتخاذ کند، امور کشور را به بهترین وجه پیش برد. نهایتا صراحت مواضع خالص و شفاف و پایمردی برولایتمداری و عقاید صحیح، همراه کار کارشناسی و تلاش شبانه روزی، از عوامل محبوبیت و موفقیت او شد. مردم ایران هنوز به خاطر دارند در اولین سال مناظره، رییسی بدون آنکه متوسل به سلاح خنده آوری مثل «ماکت کلید» شود یا مانند بیشتر کاندیداها، دچار بی‌تقوایی، تهمت و دروغ شود، از برنامه مدون اقتصادی خود نام برد. برنامه‌ای که برخلاف بازی‌های سیاسی جناحهای مخالف در این سه سال، کارامدی خودش را به خوبی نشان داد. دولت رییسی از روز پاستور نشینی، با وجود استقراض میلیاردی دولت پیشین، وعده‌های دولت قبل، مبنی بر افزایش سی درصدی کارکنان بخش بهداشت و خزانه خالی، توانست از همان ماه اول، تمام پرداختی‌ها را به علاوه افزایش هفت برابری مبلغ یارانه پرداخت کند. رییسی با وجود اهتمام ورزی به اصول و خودداری از اتخاذ مواضع باری به هرجهت و خوشامد مخالفین، محبوبیت فوق العاده ای کسب کرد.محبوبیتی که از پایمردی و تلاش حداکثری او در راه عقیده و برنامه‌اش، ناشی بود.تشییع جنازه میلیونی او مهرتاییدی بر این ادعاست. امید است نامزدهای انتخابات پیش رو، این موضوع را مدنظر داشته باشند و از شعارزدگی و کسب محبوبیت و آراء، به هر حربه‌ای، خودداری کنند. https://eitaa.com/afkarehowzavi
. 🕋 «من کان لله کان الله له»* ✍فاطمه علی زاده علی آبادی ▪️همواره در طول تاریخ، آزادمردانی قیام کرده که آهنگ عدالت‌ خواهی و خدمت به محرومان جامعه سردادند. و تا پای جان در دفاع از آرمان‌ها یشان ایستادند. ▪️این بار نیز، آزادمردی از تبار نبوی و علوی با به تن کردن لباس خدمت، به عرصه آمد و آهنگ خدمت و عدالتش بعنوان سید محرومان فراگیر شد. او خدوم بود و خستگی ناپذیر، چرا که می‌دانست « سَیِّدُ القَومِ خادِمُهُم»*. ▪️او آرمانش الهی بود و همواره برای رضای خدا خدمت می کرد. او مصداق «من کان لله کان الله له» بود. چرا که به فرموده مقام معظم رهبری «رئیسی عزیز خستگی نمی شناخت، در این حادثه تلخ، ملت ایران، خدمتگزار صمیمی و مخلص و باارزش را از دست داد»* چرا که ثابت شده است، معامله با خدا خستگی نمی شناسد. ▪️از آنجا که هر زمان افرادی ندای خدمت به خلق محروم سر دادند بدخواهان از ترس به خطر افتادن منافعشان در صدد خاموش نمودن آن ندا برآمدند، این بار نیز دشمنان و بدخواهان بیکار نمانده و دست به اقداماتی در جهت تخریب شخصیت این آزادمرد خدوم مخلص زدند. به گونه ای که وساوس این افراد در دل برخی از افراد ساده لوح چنان تأثیر گذاشت که بعد از شهادتش فهمیدند چه گوهر نابی را از دست داده اند. ▪️ همانند جد بزرگوارش مولا علی (علیه‌السلام) زمانی که در محراب عبادت به شهادت رسیدند، عده ای که تحت تاثیر تبلیغات دشمنان قرار گرفته بودند گفتند: مگر علی نماز می‌خواند؟!! ▪️ اینبار حکایت حال سید محرومان است که خواست خداوند تبارک و تعالی بر این قرار گرفت تا در خرقه خدمت به خلق به درجه رفیع شهادت نائل شود. تا بدخواهان رسوا شوند و نقشه شومشان نقش بر آب شود. یک عمر شریف و با صلابت بودی دلداده و عاشق ولایت بودی آخر به مراد دل رسیدی سید آنقدر که تشنه‌ی شهادت بودی ____________________ *بحارالأنوار، ج79، ص197 *مکارم، الاخلاق، ج1، ص536 *بیانات، اردیبهشت، 1403 https://eitaa.com/afkarehowzavi
33.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. ✍فاطمه شعبانی از تفرش - آسمان مشهد بارانی شده - این آسمان بد برایت دلتنگی می‌کند آقا سید ابراهیم - خداحافظ برای همیشه مرد خستگی‌ناپذیرِ مهربان و صبور و آماج طعنه و تهمت‌های دوست و دشمن - اکنون ما و وحشت دنیای بی‌ شما تهیه و تنظیم: کانون فرهنگي هنري بقيه الله مسجد زاغرم شهرستان تفرش با صدای: ملیکا موسایی عضو فعال مسجد https://eitaa.com/afkarehowzavi
. شهر مهر ✍فاطمه میری‌طایفه‌فرد هربار گوشه‌ای از ایران گل می‌کند، خودی نشان می‌دهد و برگ تاریخی خود را رو می‌کند و هویت خود را بروز می‌دهد. هربار "شرف المکان بالمکین" در این دیار اسلامی، بهتر تفسیر می‌شود. ◽◽◽◽◽ خدا قوت شهر دوست‌داشتنی، شهر پر از قدمت، شهر پر از ایران، حق بود که رصدخانه ایران در شهر شما باشد، خواجه نصیر شما را شناخته‌بود. شما ستاره‌هایی دارید که در آسمان عجیب می‌درخشند و راه را نشان می‌دهند. شهر انگورهای گوارا، این‌بار شیرینی شهادت فرزندت، تنه می‌زند به گوارایی انگورت. مراغه جان، شهر مزارات پنج‌گانه، شهید مالک رحمتی هم آمد و مزارش، جاودانه خواهد ماند، کنار گنبد سرخ و کبود. شهر مهر و مهرابه، شهر سنگ‌نگاره‌ها شهادت فرزندت مبارک. https://eitaa.com/afkarehowzavi
. انسان و نسيان ✍🏻فاطمه شکیب رخ شرح ماجرای این روزها را باید طلا نوشت تا دگر، نسیان به حال ما مسلط نشود! هرچند که به فحوای قرآن کریم، فراموش کردن خصلت انسان است و بخشایش خصلت پروردگار. خود بنده حقیر هم پر از نساینم و از فراموش کردن الطاف خداوند شرمسار و باز از همین الطاف پروردگار گشودن درب شهادت برای بندگان خالص خود هست، که سبب عزت انسان مومن و تلنگر برای به خواب رفتنگان ساکن در دنیا خواهد بود. براستی که دنیا گردانه ی تاریخ است؛ آنروز که شهید بهشتی با در آغوش کشیدن شهادت، بدگویان‌ خویش را به وادی توبه کشانید؛ کسی نمی اندیشید که در سال هایی نه چندان دور، دگربار شهادت، مردی غیور و آزاده را از تهمت و ناسپاسی خلق برهاند! ای کاش که این یوم الحسرت را از یاد نبریم! ای کاش که در بازی سقیفه گردان ها، دگربار شریک نشویم! https://eitaa.com/afkarehowzavi
. فرداهای پس از واقعه ✍🏻 زهرا کبیری پور در میان روضه‌های ماه محرم سنگین‌ترین روضه همیشه روضه‌ی وداع است. آن ساعتی که کاروان آل‌الله قرار است حرکت کنند. قرار است جاماندگان از افلاکیان خداحافظی کنند. شنیدن روضه‌ی رسیدن زنان و کودکان به قتلگاه و وداع جانسوز آن‌ها سخت و سنگین است. شام غریبان که می‌شود این روضه‌ها و تصاویری که در ذهن‌ها حک شده است به اوج خودش می‌رسد. و برای همین است که ما نیز برای استجابت دعا، گاهی خدا را به گریه‌های زینب کبری در شام شهادت برادرشان قسم می‌دهیم. اما از فردایِ این روضه‌ی سنگین، بُهت و ناباوری جای خود را به سوز دل می‌دهد. معمولا در فرداهای پس از واقعه‌، بازمانده‌ها مبهوت آن اتفاق می‌شوند. و مُدام این سؤال در ذهن‌شان تاب می‌خورد که واقعا تمام شد؟! و دیدارمان ماند به قیامت؟! حالا اگر بعد از واقعه مسئولیتی نداشته باشند، می‌نشینند در گوشه‌ای و از درون ذره ذره آب می‌شوند بدون اینکه در ظاهرشان تغییری ایجاد شود. اما اگر مسئولیت داشته باشند مانند زینب کبری آن فریادهای وامحمدا و واعلیایِ زمان واقعه، تبدیل می‌شود به ما رأیتُ إلا جمیلا در خطبه‌های شهر کوفه و شام. چرا؟! چون مسئول است و حالا در مسیر این مسئولیت، خون ریخته شده نیز وجود دارد. این پاسخ من بود به فردی که با حالت طعنه گفت کاش خانواده‌های شهداء انقدر بی‌قراری و بی‌تابی نکنند... این پاسخ برای این است که بدانند اتفاقا در هنگام واقعه این نفس‌ها باید از سینه خارج شوند هُرم این داغ‌های ناگهانی فقط با گریه کمی کم می‌شود اما نباید تردید کرد آن مادری که همسر از دست داده در فرداهای بعد از واقعه، باوجود همان بُهتی که از چشمانش خوانده می‌شود، سُکان خانواده و فرزندان را به دست گرفته و جای خالی شهید را زینب‌گونه پُر خواهد کرد. همان کاری که انتظار می‌رود مسئولان ما نیز انجام دهند و عمود این خیمه را بلند کرده و با شرافت و عزت به دست صاحبش برسانند. همان کاری که رهبری در این چند روز انجام دادند و اجازه ندادند غم و بغضشان مسئولیتشان را تحت الشعاع قرار دهد. https://eitaa.com/afkarehowzavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍زهرا گندمکار لَقَدْ خَلَقْنَا اَلْإِنْسٰانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ (تین/۴) که براستى انسان را در نیکوترین اعتدال آفریدیم. انسان به حسب خلقت طوری آفریده شده که سعادت دارد به رفیع اعلی عروج کند و به حیات جاودانی در جوار پروردگارش، و به سعادتی خالص از شقاوت نائل شود، و خداوند او را مجهز کرده به جهازی که می تواند با آن ،علم نافع را کسب کند، و نیز قدرت عمل انجام صالح را به او داده..... هر وقت بدانچه دانسته ایمان آورد، و ملازم اعمال صالح گردید، خدای تعالی او را بسوی خود عروج می دهد و بالا می برد. شهیدان بهترین مصداق این آیه شریفه هستن، هر چه تهذیب نفس بیشتر درجات اعلی علیین بیشتر و در نزد پروردگار جایگاه مقرب تری دارند. آیت الله رئیسی در زمره علمای شهید و با تقوا محسوب می شود که دلهای بسیاری را مجذوب خود گردانید . ایشان با ایمان و عمل صالح خالصانه خود فطرت ناخودآگاه انسانها را بیدار کرده و در مسیر حقانیت رهنمون کردند. روحشان شاد و یادشان گرامی https://eitaa.com/afkarehowzavi
. مرد دیپلماسی عزت و مقاومت یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های شهید حسین امیرعبداللهیان غیر از خلوص و شخصیت مردمی ایشان که موردِ تمجیدِ همکارانش در وزارت خارجه بود، تلاش برای ارتباط تنگاتنگ دستگاه سیاست خارجی با نهادهای مختلف از جمله نیروهای دفاعی و نظامی بود. به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، آمنه عسکری منفرد، نویسنده و پژوهشگر حوزوی در یادداشت ارسالی به نکاتی اشاره کرده است که در لینک زیر قابل مشاهده است👇 https://hawzahnews.com/xcS9S https://eitaa.com/afkarehowzavi
. «عِتابِ یارِ پریچهره عاشقانه بکَش» ✍طیبه فرید شیرین نبود.از همان وقت که مادرش او را زاییده بود .اصلا اسمش را گذاشت هند! نه ببخشید، شیرین. شاید که تلخی اش پیدا نباشد.بزرگ‌هم که شد پای هیچ فرهادی به زندگی اش باز نشد!آخر کدام مردِ پاک باخته ای حاضر می شد محض خاطرِ او تیزی چکشش را حرامِ دل سفت‌ و سخت کوه کند؟مردی که با او شوهر کرد!!!صدایش می زد« مادر فولاد زره» .بچه هایش وقتی بزرگ‌شدند بابایشان را مسخره می کردند که« تو زن نگرفتی،تو به شیرین شوهر کردی!» روزی که ابراهیم توی آتش سوخت مادر فولاد زره »گفت «سزاوار نبود اینقدر آسان‌ بمیرد! ابراهیم را می گفت ها! ابراهیمی که سوخته بود.سوخته !یکجوری که قدش کوتاه شده بود!یکجائی که هیچکس نبود خاموشش کند،یکجوری که اصلا کسی نمی شناختش. اما هند جگر خوار به این هم قانع نبود،کینه عین خون از کلماتش می چکید.اگر دستش می رسید غلامش وحشی را می فرستاد که تن او را مثل حمزه سید الشهدا مُثله کند. واقعا سوختن توی جنگل نموری که همه جاندارهایش از سرما می لرزند ،همه جایش را مه گرفته ،سنگ های خیسش کم مانده از سرما بترکد مرگ آسانست؟ آخوندها می گویند سختی و آسانی مرگ به شکل رفتن‌نیست.ممکن است یکی به رغم ظاهر سختِ مرگش آسان رفته باشد و برعکس.هر چه بود ظاهر مرگ سید ابراهیم سخت بود.حداقل برای آن هایی که شب تا صبح بیدار مانده بودند خبر زنده بودنش رابشنوند یا توی خواب کابوس دیده بودند که پیدا نشده. آن هایی که دوستش داشتند نگران بودند که خودش سوختنش را حس کرده باشد.او که وارث آرزوهای خاک خورده میرزا و صدنفر آدم‌ دیگر بود.اما گرگ آدم نما هر جا باشد گرگی می کند ،طبیعتش را از چشمهای دریده و دندان های تیز و زوزه کشیدن های ترسناکش نشان می دهد.مزاج گرگ آدم نما عین هند جگر خوار است،شاید هم برعکس.حُکماً شیرین اگر صد سال پیش قد و بالای یخ‌زده میرزا را توی کوه های تالش دیده بود وقتی که نعش هوشنگ آلمانی روی کولش خشک شده بود می گفت حقش نبود کوچک جنگلی اینقدر آسان‌بمیرد.شاید اصلا دیگر نوبت به محمد خان سالار نمی رسید که بخواهد سر میرزا را از تنش جدا کند. توی آن برف و بوران، بزرگِ جنگل را پیدا کردند . میرزا سالمِ سالم بود.فقط دیگر قلبش نمی تپید.صورتش همان شکلی بود.مثل قرص ماه. یخ‌زده.... سید ابراهیم را هم توی جنگل خیس ارسباران پیدا کردند.اولش نمی دانستند خودش است.از روی انگشتر سوخته عقیقش شناخته بودند.هیچ چیزش عین قبل نبود.می گفتند از صورتش چیزی برای شناختن نمانده . انگار خدا یکجوری برده بودش که همه قدر نشناسی هایی که در حقش شده بود جبران بشود.بقول حافظ: عِتابِ یارِ پری‌چهره عاشقانه بکَش که یک کرشمه تلافیِّ صد جفا بکُند گرگها داشتند زوزه می کشیدند اماشهادت خستگی از جان میرزا به در کرده بود.... https://eitaa.com/afkarehowzavi
. «جیبِ بزرگِ کاربَری در ایتا» ✍زهرا سادات شمس «مامان...» با بلندترین صدایی که میتواند فریاد میزند و شاکی به طرفم می‌آید. در آشپزخانه ام. سعی میکنم چیزی بنویسم و ناهاری بپزم!! پسرکم که انگار با سخت ترین اتفاق جهان مواجه شده باشد میگوید:«باز کتابام رو به هم ریخته! هیچی نمی‌فهمه اصلا» و شاکی به اتاقش میرود. بلند میگویم:« خواهرته ها...» صدایم پشت در بسته اتاقش گم میشود. دخترکم هم بدون هیچ گونه پشیمانی میگوید: «میخواستم کتاباش قشنگ بشه. همین! » به او هم همان یک کلمه را میگویم: «داداشته ها...» مثل برادرش گوش نمیکند و میرود. خدا خدا میکنم حرفم اثری بگذارد. گوشی به دست میشوم تا ازین حال و هوا بیرون بیایم شاید هم ایده ای برای نوشتن پیدا کنم. از ایتا شروع میکنم. این روزها تمام کانالهایی که عضوم از فروش لباس و آموزش قلاب بافی تا کانال های سیاسی و تحلیلی و خبری و البته گروه های کوچک و بزرگی که در آنها حضور دارم، همه عزادار رییس جمهور شهید و یارانش هستند. همه تقریبا مثل هم. مذهبی و انقلابی! ایتا محیط جالبی دارد با کاربرانی تقریبا یکدست. یک اَمای بزرگ هم این وسط وجود دارد. وسط این همه عکس های پروفایل تقریبا مشابه. اما بعضی از کاربران، مورد عجیبیَند، با یک دست از مظلومیت شهید و شقاوت توهین کنندگان مینویسند و دست دیگرشان در جیبشان است. جیب بسیار بزرگی هم دارند بی انصاف ها، پر از برچسب تهمت و توهین! در حالیکه برای مظلومیت شهید اشک می‌ریزند، برچسب هایشان را یکی یکی با ذکر نام و رسم شکل، به هم‌مذهب و هموطن انقلابیشان میزنند و بعد با دل خنک، خیالشان راحت میشود که روشنگری کرده اند. یکی به امری یا شیوه ای در نظام انتقاد دارد، اینها همگی نفهمند. یکی نظرش با نظراتشان متفاوت است، اینها اما راهزن و کاسبند. یکی در گذشته کاری کرده که نباید، اینها همان والضالین هستند. راستی بعضی هم هستند که خدای اطلاعات و عملیاتَند و بقیه را بی بصیرت و گیج میخوانند. خلاصه که هرکس صد در صد منطبق با کاربر نباشد یک چیزش می‌شود و کج است و دست کاربر در جیبش دنبال برچسبی درخور میگردد. این همه کشمکش و توهین، آن هم این روزها که صدر خبر، اخلاص و سعه صدر رییس جمهور شهید است، شما را نمی‌ترساند؟ این حق الناس ها، خیلی ترسناکند. چه کسی فردا توان جواب دادن به امیرالمومنین را خواهد داشت اگر بپرسد چرا با شیعه من اینگونه سخن گفتی؟ رییس مذهب ما گفت جوری رفتار کنید که زینت ما باشید! نمیدانم جناب کاربر چه جوابی دارد. خیلی دردناک است. دلم میخواهد فریاد بزنم: «داداشته ها.. یا خواهرته ها..» اما صدایم پشت در بسته ای گم میشود! احتمالا فایده ای هم نداشته باشد... پسرکم از اتاقش بیرون می‌آید و میگوید:«بستنی داریم؟» میخندم: «چندتا؟» «دو تا دیگه!» برایشان بستنی می آورم. کنار هم جلوی تلویزیون مینشینند و با هم بستنی میخورند. دلم برایشان غنج میرود. ایتا را می‌بندم تا حال و هوایم بهتر شود. باید برای خانواده ام ناهار درست کنم. https://eitaa.com/afkarehowzavi
. به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، کتاب "نغمه مادری" نوشته‌ی سرکار خانم زهرا نجاتی(مادر شش فرزند)، از بانوان نویسنده تحریریه مجتهده امین و طلبه جامعه الزهرا سلام‌الله‌علیها منتشر شد. لینک خبر👇 B2n.ir/m95020 https://eitaa.com/afkarehowzavi
. خاک سرد است اما خاک شهید سردی ندارد.. ✍س_غلامرضاپور این روزها دارم با خودم فکر می‌کنم من چقدر معمولی ام ؟ آدم‌ها دو گروهند خوبها و بدها .. گروه سومی هم هستند که دارند انتخاب می‌کنند که خوب باشند یا بد. اینها همان معمولی‌ها هستند فرقی هم نمی‌کند از پولدارها باشند یا بی‌پولها از درس خوانده‌ها باشند یا درس نخوانده‌ها این وسط آدم‌های خوب خیلی تلاش می‌کنند تا معمولی‌ها،خوبی را انتخاب کنند. حتی گاهی تا پای مردن پیش می‌روند. تاریخ پر است از آدم‌های خوبی که بخاطر آدم‌های معمولی قربانی شده اند.. تا کی باید آدم‌های خوب قربانی بشوند تا ما آدم‌های معمولی آگاه بشویم؟ اصلا شاید برای همین معمولی بودن ما آدم‌های معمولی‌ست که آخرین ذخیره الهی نمی‌آید. ما معمولی‌ها خیلی مسئولیم. دقیقا به همان اندازه که حق داریم، مسئولیم. تا بحال انقدر از معمولی بودن بدم نیامده بود. معمولی بودن گاهی اصلا خوب نیست. اگر قرار باشد هی خوب‌های عالم بروند تا معمولی‌ها حالی‌شان بشود دنیا دست کیست ، که دیگر آدم خوبی باقی نمی‌ماند. باید دیگر معمولی نباشم. به گمانم این اثر گرمای خاک شهید است. https://eitaa.com/afkarehowzavi
. لالایی این روزها ✍فاطمه مهدوی کودکم! در آغوشم بیا تا در سکوت و تاریکی شب، در گوشت قصه بگویم و روحت را از شنیدن ماجرای حق سیراب گردانم. سر روی پاهایم بگذار تا لب بگشایم برایت، از قصه غصه‌های طاقت فرسا. بیا کنارم که سینه سبک کنم بر بستر خوابت و تو را در دنیای خیالم پرواز دهم و نشانت دهم، آنچه در این دنیایی که تو روزهایش را مشغول بازی‌های کودکانه هستی، اتفاق می‌افتد و تو باید بدانی، تا کودکیت را به مسیری در نوجوانی گره بزنی که دور از این سیاهی‌ها اما در تلاش برای پایان دادن به آنها باشد. فرزندم! این روزها قصه‌گوهای دوران، ابدانی سوخته‌اند از دو گوشه‌ی دورافتاده از بُعد مسافت در دنیا،اما دل در گرو همدیگر، در راه رسیدن به اهدافی مقدس، پیکرهایی سوخته‌اند و به طوری شگفت، سوخته‌های اجساد پاکشان، لب به سخن گشوده‌اند. ابدانی در ایران و ابدانی در رفح غزه. فرزندم! در ایران، هشت پیکرِ شهید خدمت، در دل کوه سوختند و سوخته‌جانشان با مردم همکلام شده است، با مسئول به زبانی، با کارگر به زبانی، با محصل به زبانی و خلاصه با تمام اقشار جامعه، با زبان خاص خودشان تکلم می‌کنند و یادآور می‌شوند که برای چه هدفی خلق شده‌اند و مسیر درست را نشانشان می‌دهند و خاطرنشان می‌گردند که مسیر حق پیدا شدنیست، هرچند غبار غلیظ دنیا دید جسمانی را مسدود کرده باشد. می‌شود غرق در امور و کار دنیوی به سوی ابدیت و معنویت شتابان جست و از زمین کنده شد. می‌شود آنچنان در مسیر خدمت به خلق، خالصانه گام‌برداشت که خالق تو را برگزیند و نمونه‌ای قرارت دهد برای رخنمایی به پویندگان مسیر عشق و عقل. می‌شود در آتش عشق خدمت به مردم ذوب شد و سوخته‌های جان شیرینت تندیسی از عیسی و وفای به عهد گردند. اما ابدان سوخته در رفح، جگر می‌سوزانند و لب می‌گشایند به گلایه، گلایه از بی‌طرفان عالم، دنیاپرستان پست، از بی‌دردان بی‌توجه، که چند صباح دنیا را چنگ‌زده‌اند و گوششان را بر صدای دادخواهی مظلومان عالم بسته‌اند. به تصاویرشان که بنگری، از زیر آوار، سر‌برمی‌دارند و فریاد سر‌می‌دهند که کجایند خوش غیرتان روزگار که ببینند با خلق خدا، که حق دارد او هم مثل شما رفاه و امنیت را تجربه کند، چگونه خصمِ پستِ صهیون، ظلم روا‌می‌دارد و سکوت شما جری‌تر و گستاخ‌ترش می‌گرداند؟ جگرها بسوزد برای آن ناله‌های «حسبناالله و نعم‌الوکیل» بازمانده‌هایشان که پیکر سوخته‌ی عزیزشان را از زیر آوار بیرون‌می‌کشند و آه از نهادشان برمی‌خیزد و امیدشان به بیداری مردمان عالم است. آری فرزندم! این ابدان پرپر گشته رسالت خود را در راه حق انجام داده‌اند اما خدا به فریاد مردمی برسد که حق این شهدای مظلوم را ادا نکرده و بار امانتی که بر دوششان آمده را به درستی به سرمنزل مقصود نرسانند. کودکم! پناه می‌بریم به خدای این شهدا و دست توسل می‌زنیم بر دامان این خوبان که بتوانیم راهشان را غیورانه و مقتدرانه بپوییم و در منزل دیدار حتمی با آنان, سرافکنده نباشیم. فرزندم! خوب بخواب تا فردای پیش رو، آماده و مهیای وفای به عهد، سر از بستر برداری و با عزم راسخ، پا به عرصه‌ی زندگی بنهی. من و پدرت از تو بصیرت و استقامت در راه یاری ولایت حق می‌خواهیم و بدان که پدرت چون کوهی استوار در این عرصه‌ی انجام وظیفه، همراه و هواخواه توست و من دعاگوی تو دلبندم. یقین بدار آینده از آن تو و دوستان تو در غزه است. https://eitaa.com/afkarehowzavi
. پاداش محسنین در قرآن ✍ مرضیه سادات حمیدی واژه محسنین در قرآن 33 بار تکرار شده است. محسنین در نگاه قرآن مقام بسیار والایی است. خداوند از نام پیامبران بزرگی یاد فرموده است، سپس در توصیف آنها واژه محسنین را به کار برده است. «وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ كُلًّا هَدَيْنَا وَنُوحًا هَدَيْنَا مِنْ قَبْلُ وَمِنْ ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ »﴿انعام۸۴﴾ حضرت «إِلْ يَاسِينَ» نیز از پیامبران بزرگی هستندکه با واژه محسنین ستوده شده اند ﴿130صافات ﴾ در شرح محسنین می خوانیم : محسنین از نظر قرآن کسانی هستند که با تلاش و مبارزات زیاد موفق به تشکیل حکومت شده اند. اهمیت کار آنها از این بابت است که کار آنها در جهت زمینه سازی برای حکومت خاتم الانبیای والمرسلین حضرت پیامبرصلی الله علیه وآله واوصیای ایشان صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین است. (حمیدی،م. (1400):دو درخت ) خداوند در قرآن دو پاداش ویژه برای محسنین برشمرده است. یکی از این پاداش ها « ذریه » هست و دیگری « نام نیک » می باشد. همان طور که در آیه قبل آمد خداوند حضرت نوح علیه السلام را در زمره ی محسنین قرارداده است و سپس در پاداش ایشان می فرماید:«وَجَعَلْنَا ذُرِّيَّتَهُ هُمُ الْبَاقِينَ؛ وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ؛ سَلَامٌ عَلَى نُوحٍ فِي الْعَالَمِينَ ؛ إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ »﴿ صافات 77-80 ﴾. از «ذریه» و« نام نیک» برای پیامبرانی که نامشان در قرآن آمده است در آیات مختلف یاد می فرماید. مثلا یکی از دعاعای حضرت ابراهیم علیه السلام در قرآن این است که «رَبِّ هَبْ لِی مِنَ الصَّالِحِینَ پروردگارا! به من از (فرزندان) صالح عنایت فرما »﴿صافات۱۰۰﴾ استجابت دعای ایشان را در آیه« فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ »﴿صافات۱۰۱﴾ مشاهده می نماییم. و غیر از این در موارد مختلف از ذریه حضرت ابراهیم علیه السلام یاد شده است. در آوازه نام نیک ایشان آمده است ایشان دعا فرمودند: «وَاجْعَلْ لِي لِسَانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرِينَ و براى من در آيندگان آوازه نيكو قرار بده» ﴿شعرا۸۴﴾ خداوند در استجابت دعای ایشان می فرماید : «وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ و در آيندگان براى او آوازه نيك به جاى گذاشتيم »﴿صافات۱۰۸﴾ و اینکه همه اینها بعد از مقام امامتی است که به صراحت در قرآن از آن یاد شده است تاییدی است بر اهمیت حکومت و سیاست در قرآن. لذا این مقدمه برای این بود که به این نتیجه گیری برسیم که شهرت به نام نیک در بین مومنین و باقی ماندن ذریه صالح برای انسان های الهی بعد از مسئولیتها از مصادیق همین شهرت های پیامبران الهی است با توجه به اینکه خداوند داستان زندگی پیامبران را برای الگو گرفتن ما انسان ها مطرح فرموده است. اینکه آیت الله شهید رئیسی توانستند به مسئولیت ریاست و امامت در جامعه برسند و از برکت این مسئولیتها نام نیکی دربین مردم پیدا کنند و بعد از شهادت حتی به شهرت جهانی بیشتر از قبل رسیدند از مصادیق همین باقی ماندن نام نیک است که از برکت حسنه در راه زمینه سازی ظهور وکار حکومتی با اخلاص است. مقام معظم رهبری در تایید کار خالصانه ایشان فرمودند: ما یکی از بهترین عناصرمان در زیر این آسمان را از دست دادیم؛ (بیانات در جمع خانواده شهید رئیسی . 03/3/3) خصوصا که ایشان از سادات و ذریه حضرت ابراهیم علیه السلام نیز هستند که قرآن امامت و ریاست آنها را با شرط و شروطی تایید فرموده است. دختران با تقوا و با حیای ایشان و همچنین نوه ها نیز از مصادیق ذریه هستند که الحمد لله باقی مانده اند و صالحات باقیات ایشان خواهند بود. ان شا الله https://eitaa.com/afkarehowzavi
. Amir Abdollahian is another. Qassem Suleimani in the field of diplomacy. اوایل دهه ۷۰ که این جوان وارد وزارت خارجه شد. حوزه عربی و خلیج فارس را انتخاب کرد. اولین پست خارجه اش هم معاونت سفارت ایران در عراق بود. یعنی جایی که اولین تلاش ها برای تشکیل جبهه گسترده ی مقاومت پایه ریزی می شد. شناخت دقیق اش از عراق آغاز همکاری هایش با سردار سلیمانی بود برای پایه ریزی مقاومت عراق در ۲۰۰۱. بعد از آن ۳ سال سفیر ایران در بحرین بود و ۵ سال بعد معاونت عربی آفریقایی وزارت خارجه را به دست گرفت. آن جوان اکنون فردی کارکشته و تجربه دیده شده است . یک متخصص حرفه ای منطقه غرب آسیا. دبیر کل دائمی کنفرانس بین‌المللی حمایت از انتفاضه هم بود. وقتی به عنوان وزیر پیشنهادی رئیس جمهور رئیسی پشت تریبون مجلس قرار گرفت این جمله طلایی را ایراد کرد: نهادینه سازی دستاوردهای مقاومت. او عامل همبستگی های منطقه ای و فرا منطقه‌ای ایران بود. عرب های قهر کرده را با هم آشتی داد و جنگ های چندین ساله را به صلح رساند. با مستکبران در خیابان نیویورک قدم نزد اما پشت و پناه یک جبهه وسیع از آن سوی افغانستان تا آن سوی شامات شد. غرب آسیا در سیطره تلاش های دیپلماسی او وارد دوران عزت و اتحاد شد و فصل جدیدی را در گستره جغرافیایی رقم زد. آرن پالیسی وقتی امیر عبداللهیان سکان وزارت خارجه را به دست گرفت در صفحه اش نوشت: امیر عبداللهیان یک قاسم سلیمانی دیگر است در عرصه سیاست. روحت شاد. خدا به ما صبر بدهد در فقدان شما. ✍ https://eitaa.com/afkarehowzavi
. 🕹 ارتفاع پست‌ها آقای لاریجانی! "مردمی‌داری" روشی منسوخ نیست فکر شما منسوخ شده است به زودی پاسخ مردم را دریافت می‌کنید از این ارتفاع‌زدگی بیدارتان می‌کنند. 📌 اهانت به را برنمی‌تابیم. @HOWZAVIAN
. ❇️رنگ امید❇️ ✍زهرا نجاتی می‌گوید: قلبم درد می‌کند. توان مبارزه ندارم. اصلا جای خالی سید ابراهیم را مگر می‌شود پر کرد؟ بعید است کسی بتواند جای خالی‌اش را پر کند. واداده بود. خودش می‌دانست. پیچ و مهره جهاد تبیینش شل شده بود. داغ سختی دیده بود. داغ سختی دیده بودیم.اما مگر می‌شد چشم بست روی آرمان های سیدابراهیم؟ مگر می‌شود چشم بست روی دَوِش‌های سیدابراهیم که به شوق تعالی ایران، بی وقفه ادامه داشت؟ مگر غیر از این است که سید، حسرت استراحت و خستگی و ناامیدی را برای همیشه روی دل بدخواهانش گذاشت؟! اصلا خصوصیت عجیبش این بود که نه نا امید می‌شد نه هیچ عاملی باعث می‌شد انگیزه‌اش،حتی اندکی کاهش پیدا کند. 🔹کسی مثل او نیست؟ باشد قبول! شبیهش چه؟!! در مسیرش چه؟ در مکتبش چه؟ کسی که بیشترین شباهت به او داشته باشد، چه؟ 🔹میدانی که ناامیدی، بدترین است همان است که دشمنانمان تمام تلاششان را کرده‌اند بر سرمان بیاید! و دقیقا همان است که سیدابراهیم برای از بین بردنش، جانش را هم داد. 🔹پس برای پاسداشت سیدابراهیم باید یاعلی گفت. باید برخاست. هر قدر هم سخت باشد. باید برخاست و با ترازهایی که سیدابراهیم برای ریاست جمهور، تعیین کرد، شادی روح او را فراهم کرد. همان ترازهای تقوا، اخلاق انتخاباتی و مناظراتی، کارنامه درخشان، ساده زیستی، پرکاری، دامن نزدن به حرف و حدیثها، کار کارشناسی و اصولی، رعایت اولویتهای رهبر و نظام برای خدمت و.. 🔹سیدابراهیم مردی از مردان این سرزمین است، سرزمینی که بدون شک صاحب اصلی آن، حضرت صاحب الزمان است و بدون شک، به پاس خون هزاران سید ابراهیمش، سبز رقم خواهد خورد. سبز سبز به رنگ امید. @AFKAREHOWZAVI
. *حسرت* ✍زهرا نجاتی 🔹پلان اول: به دخترم حسودیم می‌شود. نشسته جایی میان من و صندلی ماشین که برای خانواده هشت نفره تنگ است. هرپنج دقیقه بوسم می‌کند. بوسش میکنم. بعد دست کوچولوی تپلش را میکشد روی صورتم. روی سانت به سانت صورتم. انگار می‌خواهد نقشه اجزای صورتم را به زبان بریل، حفظ و توصیف کند. عشق میکنم. عشق میکند. جایی میان قلبم، میان خاطراتم، تیر می‌کشد. کاش من هم این کار را کرده بودم. حتی با مادرشصت ساله‌ام. کاش تصویر ذره به ذره صورتش را روی جانم نشانده بودم... شاید آن وقت این قدر دلتنگ نبودم... شاید آن وقت، سه سال به قدر سی سال سخت نمی آمد. 🔹پلان دوم؛ رییس جمهور مدام این طرف و ان طرف میرفت. عادت کرده بودیم. از زشتی‌های دست جمعی‌مان این عادت و پس از آن ناشکری بعد از نعمتهاست.. عادت‌مان شده بود گزارشی از کارها و برو بیاها و افتتاح کردن‌هایش بشنویم، بعد اُرد ناشتا بدهیم و پا رو پا زیر کولر در خانه بیندازیم و بگوییم؛_اصلا معلوم است این‌ها چکار می‌کنند! گرانی است. مرغ اینقدر شده. دلار اینقدر... عاقبت یک روز در همین سفرها از دست‌مان رفت و چشم‌های ما ماند و حسرت قاب‌های پر نشده از او... 🔹پلان سوم: چندروز دیگر انتخابات چهاردهم ریاست جمهوری است. پس از شهیدی که حالا شده معیار شده تراز. البته به جز برای عده‌ای که از کفتار هم کمترند و هنوز چیزی نگذشته، دارند داغ توهین روی داغ دل‌مان می‌گذارند. وسط این همه برو بیا، وسط مناظره و برنامه و گفتگو، نکند بی تقوایی کنیم. نکند کاری کنیم که روزی حسرت بخوریم که کاش این‌طور نگفته، قضاوت، توهین و تخریب نکرده بودیم، ندانسته سخن نگفته بودیم. نکند یک روز ما بمانیم و قاب چشم‌ها، نگاه دل‌ها و حسرت... @AFKAREHOWZAVI
. «حواس پرت» ✍حُرّه.عین حدود یک ماه شده که ما فهمیده‌ایم زن‌عمو سرطان دارد. روزی که جواب آزمایش نهایی شد، خبردار شدیم و فردایش باید شیمی درمانی شروع می‌شد. باید هر چه زودتر سد راه سلول‌های منافق خاک تنش می‌شد؛ هرچند شیمی درمانی تر و خشک سلول‌ها را باهم می‌سوزاند. تر و خشک بیمار و خانواده‌اش را هم. فاطمه مثل مامانش موهایش را پسرانه زد. حتی اگر نمی‌زد هم در فشار تحویل تکالیف و امتحانات پایان‌ترمش هم‌زمان با پرستاری، خانه‌داری و مهمان‌داری، موهایش می‌ریخت. موهای سر فداکارترین قسمت بدن هستند، هر کجای بدن کم می‌آورد برای بقای آن قسمت از خودشان می‌گذرند! هیچ کس هم به این همه فداکاری‌شان راضی نیست! زن‌عمو روحیه‌اش را باخته بود و محمدحسین ۲-۳ ساله‌اش را از خودش دور می‌کرد که در نبودش بچه آسیب روحی جدی نبیند. زهرای ۱۰ ساله از غم بیماری مامانش در تب می‌سوخت و از اصطکاک و جرقه‌‌های نوجوانی دختر و مادری‌شان خبری نبود. تب و کوتاهی موها تنها واکنش فیزیکی خانواده‌شان نبود. داغ دل فاطمه هر روز پخته‌ترش می‌کند. از صدای دویدن زهرا و محمدحسین بالای سرمان خبری نیست چون زن‌عمو استراحت لازم دارد. علاوه بر این‌ها، فکر می‌کردم فشار بیماری برای عمو اقتصادی هم باشد. با یک حساب سرانگشتی تغذیه روزانه بیمار سرطانی به یک میلیون نرسد، تغذیه ۲-۳ روزش حتما می‌رسد. بماند که اعضای خانواده هم باید خودشان را تقویت کنند برای رسیدگی به بیماری که بهبودش هیچ تاریخ مشخصی ندارد. هزینه‌ی آمپول‌های چند ده میلیونی و شیمی درمانی هم بیاید رویَش. روز اول شیمی درمانی زن‌عمو، مامان همراهش بود و تعریف کرد که متوجه شده درمان سرطان رایگان شده. تعجب کردم و خدا را شکر. «درمان سرطان رایگان شد» را در گوگل زدم که تاریخ خبر را ببینم. برای دولت سیزدهم بود؛ دولت شهید رئیسی. عمو تنها کسی نیست که نمی‌داند این خدمات از طرف چه کسی است. بعید می‌دانم اگر فهمیده باشد، هنوز هم معتقد باشد که شاه باید بیاید مملکت را درست کند و آخوندها باعث همه‌ی مشکلات کشورند. هر چند بعید هم می‌دانم در درد بیمارداری حواسش به این چیزها باشد؛ خدا را شکر که حالا فقط درد بیمارداری دارد نه فشار اقتصادی درمان... @AFKAREHOWZAVI
. تاریخ امروز به کار می‌آید فاطمه میری‌طایفه‌فرد ما تاریخ خوانده‌ایم که قرآن به نیزه کردن عمرو عاص‌ها را بشناسیم. چه قرآن‌ها که به نیزه شد و چه مردمانی که ظاهربین شدند و چه حقانیتی که، مظلوم! قرار نیست از یک سوراخ چندبار گزیده شویم. قرار نیست آزموده را بیازماییم. اگر علی(علیه‌السلام) معیار حق است، علی(علیه‌السلام ) همان است که از روی حق شمشیر می‌‌کشد و نه از روی انتقام و خشم. اگر علی(علیه‌السلام) ملاک است، فرو بردن خشم درس کوچکی‌ست از دنیای بی‌کران درس او. کل نهج‌البلاغه درس اخلاق است. حکومت برای او از آب بینی بز کمتر است اگر حقی ضایع شود. قرار است به درس‌های علی(علیه‌السلام) عمل کنیم. قرار نیست با کلام ایشان کاسبی راه بیاندازیم. ◽◽◽◽◽ تاریخ به کار می‌آید، همین امروز! امروز وقت درس گرفتن از تاریخ است. درس گرفتن از فریب آدمیان با پوستین بره و از گرگ گرگ‌تر. این مملکت را خون‌های مظلوم نگه‌داشته، ناله‌های در زیر چادر مادران شهید، شانه‌های لرزان پدران شهید. این اقتدار و این امنیت، مطمئن کار غش کرده‌های به چپ و راست نیست. مطمئن کار متواضعان ایام انتخابات هم نیست. کار وابستگان بی‌هویت هم نیست. کار تشنگان قدرت هم، اما کار شیفتگان خدمت هست، از جنس تکه پاره‌های مطار بغداد از جنس خون خشک نشده جنگل‌های ارسباران. ◽◽◽◽◽ شما که به هر قیمت پی قدرت‌اید! جای شما این‌جا نیست، این‌جا کجاست؟ این‌جا قلب مردم ایران است، شما در قلوب با صفای ایرانیان جایی ندارید، اما در زباله‌دان تاریخ چرا. @HOWZAVIAN
. پدر دهه هشتادی ها ✍فاطمه داودی امتحانات تمام شد اما خستگی ذهن من تمام نشد، به قدری خسته شده ام که انگار کوهی را از کوهستان ذهنم جابجا کرده‌ام و به مکانی دیگر برده‌ام. این روزها ذهنم خسته است و خستگی‌اش را فقط می‌تواند با حرکت قلم کمی تسکین بدهد. این روزها دلم گرفته است دلم ۴۰ روز قبل را می‌خواهد مگر می‌شود غم پدر تسکین یابد، پدر سال هاهم از نبودنش بگذرد بازهم هیچ وقت غمش از بین نمیرود مخصوصاً برای دختر. پدر تمام مردم کشورمان بود، نبودنش روی قلبم سنگینی می‌کند حتی نوشتن کلمه شهید کنار اسمش اشک را بر روی چشمانم جمع می‌کند. پدر..... تنها تصویر زمینه ای که روی گوشیم قرار دادم و این عکس برایم تکراری نشد تصویر شما بود، مگر می‌شود تصویر پدر تکراری شود؟ تصویر پدر الگو و آرامش برای فرزندش می‌شود. دلم خیلی گرفته با اینکه خوشحالم امتحاناتم تمام شده است ولی غم از دست دادن ها بر دلم نشسته است. در حین نوشتن بودم که متوجه شدم مادرم در گوشهء چشمانش اشک جمع شده است هرچه پرسیدم چرا گریه می‌کنی بیان نکرد، از میان صحبت هایش متوجه شدم می‌خواهد همراه پدرم به امامزاده برای زیارت مزار پدربزرگ و مادربزرگم بروند. غم نبودشان برای مادرم بسیار سخت است، چندسال از آن ماه های سخت گذشته است ولی هرگاه یاد آن روزها میفتد قطرات مروارید اشکش بر روی گونه های لطیفش سرازیر می‌شود. من نباید خسته و ناراحت بنشینم، نباید دست روی دست بزارم، مسلک و شیوه زندگی پدرانم این طور نبوده است برای دفاع از انقلابمان تمام توانشان را گذاشته اند. من فردا عضوی از عوامل اجرایی انتخابات هستم، باید برای صیانت از آرای مردم با حال خوب بروم، من در مقابل این رای ها مسئولم، من فردا طرفدار هیچ کاندیدی نیستم، من فردا می‌خواهم مسئول کوچکی باشم مانند پدر‌، پدر که کوه استقامت در مقابل سختی ها بود و همه سختی ها را برای رسیدن به خدایش تحمل کرد... @AFKAREHOWZAVI
. 3⃣2⃣آقای پزشکیان شما را به خدا کمی انصاف! ✍آمنه عسکری منفرد با تماشای مناظره دوم اقای پزشکیان و آقای جلیلی، برای چندمین بار در در مناظرات و تبلیغات ریاست جمهوری چهاردهم. دلم برای شهید رییسی و زحمات سی‌ و سه ماهه‌اش خیلی سوخت، دلم برای او سوخت که در نبودش هم به او تهمت زدند، که همه مردم دیدند در سه ماه اول تشکیل کابینه‌اش، با تولید واکسن داخلی کرونا و آزادسازی و تامین واکسن خارجی مورد تایید داخلی و بدون وارد شدن در تعهد fatf ، تعداد فوتی‌های ۷۰۰ نفر در یک شبانه‌روز به زیر ۱۰ نفر در یک روز رسید، مردم دیدند که او برای بازگشایی کارخانه‌های تعطیل‌شده در ۸ سال دولت رکود و سیاه روحانی، شب از روز نشناخت، مردم دیدند که در دولت مشکل آب سیستان بعد از ۱۰سال وعده‌ و وعید دولت دوازدهم و سیزدهم، بالاخره حل شد. به فکر افزایش حقوق سربازها بود و آن را تا ۱۲ برابر افزایش داد، وام ازدواج را از ۵۰ میلیون تا ۳۵۰میلیون تومان افزایش داد، درمان سرپایی کودکان زیر ۷سال را رایگان کرد، از ویدیو کنفرانس با مردم شهرهای دورافتاده صحبت نکرد، هنگام سیل و زلزله با عبای گلی پابه پای نیروهای مردمی، سپاه و بسیج در کنار آسیب‌دیدگان بود و در یک کلام برای خدمت به میدان آمد و در راه خدمت به ملت شهید شد، اما دکتر پزشکیان در مناظره دوم، برآیند دولت او و خدماتش را تبعیض، تحقیر و تحریم ملت نامید و خود را ناجی ملت از شرایط موجود معرفی‌کرد. آقای پزشکیان به یاد آورید چهل و چند روز قبل، همین مردمی که می‌گویید از شرایط فعلی کشور ناامید هستند، یک شبانه‌روز برای پیداشدن پیکر رییس‌جمهور محبوبشان، دست به دعا برداشته توسل می‌کردند و برای شهادتش گریستند. شما که استدلالهایتان از آیات قرآن و نهج‌البلاغه است، مگر نشنیدید مردم در بدرقه‌ی با اشک و آه فریاد کردند(اللّهم لا نَعْلَمُ مِنهُ إلّا خَیرا). آقای پزشکیان! عدم حضور همین ۶۰ درصد از ملت که گفتید چون از تبعیض و فساد موجود ناامیدند در انتخابات شرکت نکردند، به خاطر کارنامه سی و چند ساله‌ی دولت اصلاحات و هشت سال رکود و رشد منفی در دولت روحانی است که شما امروز با انتخاب اعضای آن دولت در ستاد انتخاباتی خویش، آنها را اعضای کابینه آینده‌تان معرفی کردید و دولت رییسی برای اصلاحش ۳سال، شبانه‌روز کوشید. عدم حضور ۶۰ درصد مردم در انتخابات به خاطر مشکلات اقتصادی ناشی از تحویل خزانه خالی دولت روحانی به دولت شهید رییسی است، در حالی که با همین خزانه خالی و بدهی دولت روحانی به بانک مرکزی، حتی یک روز هم حقوق کارمندان دولتی را به تاخیر نینداخت. آقای پزشکیان شما را به خدا کمی انصاف داشته باشید! شما در محضر الهی مسئولید. @AFKAREHOWZAVI
چه خاطره ی عجیبی یکبار برای پیدا نشدنت، به اضطراب رسیدیم… و‌ اینبار برای انتخاب جایگزین تو… ای شهید بزرگوار خودت در نزد مولایمان اباعبدالله علیه السلام، وساطتت کن، شاید که سرنوشت این ملت، به خیر ختم گردد و انقلاب شهداء در دست محارم باقی بماند… ✍🏻فاطمه شکیب رخ @AFKAREHOWZAVI
«آینده را دریابید» آنچه کاشتند ما بر داشتیم؛ در آن هنگام که تربیت فرهنگی ملتی را رها کردند، اسباب رشد بینش و فهم ملت را نادیده گرفتند، اجازه دادند جهل بر عقول آنان حاکم شود و در نتیجه، این قصه ی تکراری، بازهم صحنه گردان امروز دنیای ما گشت! بار اول نیست که تفاوت دوغ و دوشاب فهمیده نمی شود و مردم فهیم ما به آتش انتخاب دیگر هم‌وطنان، آماده ی مصائب می شوند؛ این داستان بارها در تاریخ انقلاب تکرار شده است! زیرا؛ تمام تلاش های دغدغه مندان آگاهی در جامعه، نه در تمام سال، بلکه فقط در طی چند روز اتفاق می افتد! آن روزها که مبلغان فرهنگ و اعتقادات سرگرم گرفتاری های معیشت اند و اساتید چون جایشان گرم است، در فکر راهی کردن مبلغان خویش به اقاصی نقاط ایران بزرگ نیستند، تقدیر چنین حوادثی نوشته می شود! راستی این انتخاب، یک نکته جالب هم داشت؛ اصلاحات با تمام توان و انواع لجن پراکنی به میدان آمد؛ آنچنان برای ادامه حیات خویش، عرق ریخت که گویی اگر ریاست را بدست نیاورد، منقطع النسل خواهد شد! با اینحال پیش از شانزده میلیون رای، اقبال نیافت، همان رقمی که به هنگام انتخاب شهید جمهورمان، دست مایه تمسخر آنان قرار گرفته بود! و تا مدت ها از گوشه کنار شنیده می شد که «رییس جمهور شانزده میلیونی مان»! بنابراین، با افت رای اصلاحات از بیست و چهار میلیون دولت روحانی به شانزده میلیون رای دولت پزشکیان، به راحتی می توان؛ افول و زوال اصلاحات را پیش بینی کرد! و‌ نکته آخر آنکه، چنانچه جبهه انقلاب مایل نیست مانند امروز، تکرار شود؛ لطفا تکانی به خود دهد و در جستجوی کاندیدای موجه، مدبر و با سابقه اجرایی مقبول، برای حضور در انتخابات چهار سال آینده، همت گمارد! ✍🏻فاطمه شکیب رخ @AFKAREHOWZAVI