.
نهضت زنانه ادامه دارد...
✍🏻سیده ناهید موسوی
تقریباً از همان روزی که پوستر همایش و شرایط ارسال آثار را که خواندم هجده ماه میگذرد. از اینکه دبیرخانه همایش صرفاً از اثر مکتوب بانوان برای شرکت در همایش استقبال میکند، بسیار خرسند بودم. فوری مقاله علمی که در باب زن و خانواده داشتم به نشانی همایش ارسال کردم.
پوستر زرد رنگ با طرح مخصوص را، دیگر همه به خوبی میشناختند. با خطی درشت و خوانا از «چهارمین همایش کتاب سال بانوان» خبر میداد. خبری از جنس نهضت زنانه توسط بانوان تاثیرگذار، برای پیشرفت علمی و عملی در زندگی.
همایش ملی کتاب سال بانوان؛ یک جریان است. جریانی که توسط بانوان برای بانوانِ پژوهشگر و اهل قلم در این چهار دوره است که رقم میخورد. اتفاقی که اهداف والا با تاثیرات طولانی مدت را دنبال میکند؛ از تألیف کتاب و رساله تا مقالات علمی_پژوهشی که درکنار تولید علم در عمل نیز نمادی از الگوی سوم زن مسلمان را به بهترین شکل ترسیم میکند.
در ایامی که منتسب به بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهرا (س) هستیم؛ باید از جنس زن بگویم، یک زن که توانایی همسری، مادری و نویسندگی، تولید علم و تأثیرگذاری در سطوح مختلف جامعه را عهده دار میشود تا الگویی برتر از زنانگی با حفظ عفاف و حجاب کامل اسلامی را به نمایش بگذارد. و با تأسی از سیره و سبک معصومین علیهم السلام به ویژه حضرت فاطمه زهرا (س) مسیر اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کامل و روشنی برای جنس «زن» را طراحی کنیم.
حوالی آذرماه ۱۴۰۳ شمارش معکوس برای آیین اختتامیه کتاب سال بانوان آغاز میشود. تیزر، پوستر، پیامک دعوت برای شرکت کنندگان هم ارسال میشود اما، مسیر طولانی و حسرت برای حضور در همایش با اخبار لحظهای و حاشیه نگاری دوستان کانالدار ایتا راه را کوتاهتر و خواندن اخبار موفقیت دوستان اهل قلم برایم لذتبخش میشود. ششم آذر مراسمی کاملا زنانه در سالن بیداری جامعه الزهرا سلاماللهعلیها منعقد میشود.
بانوانی با حجاب کامل یعنی چادر، حاضر میشوند. تا جلوه جذاب دیگری در این رویداد ثبت شود، که با حجاب نیز میتوان طعم تأثیرگذاری و دیده شدن را تجربه کرد.
رشد ۳۰۰درصدی در سطح ثبت آثار خبری بینظیر بود. گرچه از ارسال بیش از ۸۰۰ اثر به همایش، برگزیدگان ۲۸ اثر معرفی و تقدیر شدند؛ اما درحقیقت تمام شرکت کنندگان و عوامل اجرایی و... در جایگاه خود، موفقیت زنانهی بزرگی را رقم زدند.
نقش آفرینی زنان مسلمان در همایش ملی بینظیر در ایران عزیزمان با تمام جزییات آن باعث افتخار هر زن مسلمانی است. گوشه گوشه سالن بیداری در قم المقدسه با هنری خاص میدرخشید؛ بانویی در قامت یک دبیر اجرایی برگزار کننده همایش میشود و دیگری نیز با بوم و قلممو اثری هنری خلق میکند و در نمایی دیگر بانویی در کسوت اجرا ظاهر میشود و بانویی میکروفون به دست اخبار و حوادث سالن بیداری را پوشش میدهد تا اینگونه پازلِ زنانه تکمیل شود.
#جهاد_تبیین
#چهارمین_همایش_کتاب_سال_بانوان
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
﷽
بینهایت کوچک،بی نهایت بزرگ
✍صدیقه طهماسبی نژاد
در این دنیای شلوغ ، دلم برایش تنگ میشود.گمشدهای دارمکه عمریست به دنبالش میگردم. مسافری هستم دراین عالم ناسوت که بریده شده از اصل خویشم،جدا شده از عالم لاهوتم.روزی به ارادهی مهربانش از آغوشش جدا شدم.
حالا گذرم به ناکجا آباد دنیا افتاده،
چند روزی در این گیتی پرسه میزنم شاید توشهای جمع سازم تا آماده سفر و پیمودن راهی شوم که برای رسیدن به اوست
اما پیمودن این راه و رسیدن به او بی مشیتش ممکن نیست.
دراین برهوت دنیا منِ سرگشته بییاریش توان قدم برداشتن به سوی آن بی انتها را ندارم.
اگر ناز و نوازشهای او در این مسیر نباشد
امید وصال و باز گشت به آن آغوش امن نیست.
دوست داشتن ومهربانیش را باید چشید ومزمزه کرد.رفیقی است یگانه، همتایی ندارد.
پای رفاقتش ایستاده، اما آیا من هم پای رفاقتم ایستادهام یا نه در میانهی راه دل به دیگری بستهام؟
دلم وقتی هوایش میکند،آن زمان که دلتنگش میشوم،میفهمم من آن بی نهایت کوچکم که درتمنایرسیدن به آن بی نهایت بزرگم.
#دلنوشته
https://eitaa.com/loh_ghalam
«فراتر از مرزها»
✍#سیده_الهام_موسوی
این روزها زمزمهی هجوم دوبارهی تروریستها به خاک سوریه، حالوهوای ما را به دهه نود میبرد؛ سالهایی که هرچند روز، خبر شهادت جوانان رشید و غیور این مملکت شنیده میشد. مدافعین حرم، همان کسانی هستند که فراتر از مرزهای کشور، برای دفاع از ایمان، امنیت و انسانیت ایستادند و از جان خود گذشتند تا دیوارهای آرامش ما ترک برندارد.
حرم برای آنها تنها یک مکان نبود، بلکه باوری عمیق و آرمانی بزرگ بود. حالا ما ماندهایم و میراثی گرانبها؛ میراثی که با خون آنها آبیاری شده است. آیا توانستهایم پاسدار این فداکاریها باشیم؟ شاید وقت آن رسیده که به یاد بیاوریم امنیت، هدیهای رایگان نیست و هر قدم کوچک ما در مسیر حق و ایمان، ادامهی راه آن قهرمانان است.
آنها رفتند تا خاک وطن به دست دشمن نیفتد، تا باورهایمان خدشهدار نشود و تا چراغ حرم خاموش نگردد. امروز، هر بار که صدای اذان در گوشهای از جهان طنینانداز میشود یا کودکی در آغوش مادرش به خواب میرود، باید به یاد بیاوریم که این لحظهها، مدیون مردانی است که جان دادند تا زندگی ادامه یابد.
اما اکنون، پرسش اینجاست: ما برای آنها چه کردهایم؟ آیا در مسیر آرمانهایی که برایش ایستادند، گامی برداشتهایم؟ هر کدام از ما میتوانیم مدافعی باشیم؛ نه فقط در میدان نبرد، که در میدان زندگی، با ایمان، صداقت و دفاع از حقیقت. اگر امروز نگذاریم یاد آنها کمرنگ شود، فردا فرزندانمان نیز در سایه همین امنیت خواهند زیست. این وظیفه ماست که راهشان را زنده نگه داریم؛ با قلم، با قدم و با هر آنچه در توان داریم.
اینک، در سکوت این روزها، صدای آن قهرمانان هنوز در گوش زمان زمزمه میکند. آنها با رفتنشان به ما آموختند که مرزهای دفاع از حق، تنها روی نقشهها نیست، بلکه در دلهای ماست. هر کجا که ظلم باشد، هر جا که ایمان در خطر افتد، آنجا میدان نبردی است که باید برایش ایستاد.
اما نباید فراموش کنیم که این نبرد هنوز تمام نشده است. امروز، مدافعان حرم، حزبالله و نیروهای سپاه قدس همچنان در خط مقدم ایستادهاند؛ همان قهرمانانی که امنیت ما را در سایه مقاومت و شجاعتشان حفظ میکنند. این راهی است که ادامه دارد، و بر ماست که همواره حامی آنها باشیم؛ با دعا، با حمایت و با یادآوری ارزش آرمانهایی که برایشان جان میدهند. این نبرد، نبرد همه ماست، در هر جا و به هر شکلی که میتوانیم.
وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ
(آل عمران، آیه 169)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#جهاد
#امنیت
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
🔰 #بازخوانی | شهید مدرس: قهرمان ایستادگی در برابر قرارداد وثوق الدوله
📝 «قراردادی بود معروف به «قرارداد وثوقالدّوله» که در سال ۱۹۱۹ میلادی و ۱۲۹۹ هجری شمسی، انگلیسها به نخستوزیر وقت #ایران رشوهی مفصّلی دادند و این قرارداد را بستند. «قرارداد وثوقالدّوله» اقتصاد و سیاست و ارتش و نظام و همه چیزِ ایران را در اختیار #انگلیس ها قرار میداد. این قرارداد هم بسته شد، منتها شهید مدرّس در مجلسِ شورای ملّیِ آن زمان یکتنه در مقابل این قرارداد ایستاد، افشاگری کرد و نگذاشت به نتیجه برسد، این قرارداد هم باطل شد. قراردادهای دیگری هم بود ــ [مانند] قرارداد رویتر و غیره ــ که اغلب این قراردادها به وسیلهی علمای دین #باطل شد، از بین رفت، جلویش گرفته شد.» ۱۴۰۲/۰۸/۱۰
➕ به مناسبت ۱۰ آذرماه سالروز شهادت سید حسن #مدرس
@rahbari_plus
آرام آرام صدای خمپاره و موشک از بین رفته. با خبر آتشبس مردم، راهی خانه و کاشانشان شدند. تازه به خودشان آمدهاند. دور و برشان خلوت شده. میخواهند سر و سامان بگیرند. اما جای خالی یک نفر در ذوق میزند. هر کجا را مینگرند، یاد و خاطرهای از اوست. به گمانم تازه زخمشان سر باز کرده. داغدلشان تازه شده. اما چشم دنیا به آنهاست. باید آماده مراسم شوند. مراسمی که در تاریخ لبنان تاثیرگذار است. رسم حزبالله بوده. بعداز هر پیروزی، فرمانده برایشان رجز بخواند و تمام دنیا را آچمز کند. تشییع فرمانده قطعاً کم از مراسم سخنرانی ایشان ندارد. مراسم تشییعی که به مثابه یک رفراندوم در تاریخ مقاومت است.
قطعاً سننتصر
سادات طهماسی
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
هدایت شده از جهان بانو
44.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ویدئو
#اختصاصی
💠امید به چشماندازی قوی در چهارمین همایش کتاب سال بانوان
🔹ایجاد مجمع بانوان مؤلف، برگزاری پیشنشستها، کارگاه تبدیل پایاننامهها به کتاب و دریافت کتاب صوتی از نوآوریهای چهارمین دوره همایش کتابسال بانوان بود.
💢مصاحبهی اختصاصی جهانبانو با مسئولین همایش و برگزیدگان کتاب سال بانوان
🔗لینک کامل مصاحبه در سایت جهانبانو
جهــــــ🌐ــــــــان بانــو
🆔 @jahanbanou_ir
.
انتشار یادداشت سرکار خانم سیده ناهید موسوی در سایت خبرگزاری حوزه
به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، سیده ناهید موسوی، نویسنده و پژوهشگر حوزوی در یادداشتی آورده است:
سالها قبل تعبیر زیبایی از استاد اخلاقم درمورد امام و امت شنیده بودم. میگفتند: «وجود یک امام و رهبر ضروری است و امام امت را به کعبه تشبیه کردند که مردم دور تا دور امام خویش طواف و از ولیامر خود اطاعت میکنند همانطور که بلاتشبیه، مسلمانان پیوسته طواف کعبه مقدس را میکنند باوجود امام نیز مردم طواف رهبر و امام زمانه خویش میکنند.»...
🔗ادامه متن در لینک خبرگزاری حوزه
https://hawzahnews.com/xdgGH
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
انتشار یادداشت سرکار خانم لیلا همایون فرد در خبرگزاری حوزه
به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، لیلا همایونفرد، نویسنده حوزوی در یادداشتی درباره دیدار مسئولین و نمایندگان جامعه الزهرا (س) با رهبر معظم انقلاب آورده است:
سالها منتظر چنین روزی بودم، از همان روزهای ابتدای طلبگی یعنی حدود بیست سال پیش، هر زمان مسئولی برای بازدید به کلاس ما میآمد درخواستم پیگیری فراهم شدن دیداری با حضرت آقا بود و...
🔗لینک ادامه متن در سایت خبرگزاری حوزه
https://hawzahnews.com/xdgGY
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
67.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گفت و گوی امروز صبح سرکار خانم طیبه فرید عضو تحریریه مجتهده امین و روایتگر سفر سوریه در شبکه افق
برنامه «به افق فلسطین»
https://eitaa.com/tayebefarid
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
آرامِ جانِ علی
#مشهودی
سلام حضرت مادر...
این روزها وشبها همه از تو می گویند!
همه از تومی خوانند!
همه از تو می نویسند!
راستش را بخواهی،
دست وزبانم قاصر است؛
از نوشتن از تو ...
هر چه فکر می کنم،
هر چه آن لحظه های دردناک را
در ذهنم می گذرانم !
نمی توانم از آن بنویسم ...
حتی فکر کردن به آن لحظه ها ،
برایم همچون کوهی از غم
بر سینهام سنگینی می کند!
چگونه می توانم !
آن همه درد و رنج را
با چند کلمه به تصویر بکشم...
چگونه می توانم!
از چشم های خیره و
پر از اشک کودکانت ،
به دستان بسته ی
فاتح خیبر بنویسم!
چگونه از غضب ذوالفقار بنویسم!
ای کاش از بند رها می شد ،
وسینه ی سنگیِ آن ملعونان را
می شکافت...
صد حیف،که اجازه نداشت!
چگونه بنویسم...
از آن میخ در و آن پهلوی شکسته !
چگونه از آن فاطمه ای بنویسم که،
دُردانه ی پدر بود...
او که، از گل نازکتر نشنیده بود!
اما...
کجاست آن پدر،
که پرپر شدن یاسش را
درمیان در ودیوار ببیند!
هر چند که شاهد بود،
همان لحظه که از شدت درد...
صدایش کرد!
یا اَبتاه...
یا رسول خدا...
چگونه بنویسم!
از آن فاطمه ای که ،
هر شب ، در نماز شبش...
برای همین مردمان!
دست به دعا بر می داشت!
آن شبهایی که حسن وحسین
خود شاهد بودند...
اما ، چه شد!
که آن روز اگر همسرت علی نبود ،
با نفرینت...
دودمانشان بر باد رفته بود!
آن لحظه که جلوی چشمانت
شیر خدارا،
در کوچه ها کشاندند وبردند...
وآن حرارت نگاهت،
چشم در چشم او...
که تا مغز استخوان را می سوزاند!
چگونه ...
چگونه...بنویسم !
از آن همه دردی که به جان خریدی و دَم نزدی!
چگونه بنویسم ،از آن روز آخر ...
آن روز که همه خوشحال بودند که
مادر از بستر بلند شده و
تمام کارهای خانه را
به تنهایی انجام داده!
گویی که شب میهمان دارد ...
آن شبی که پدر مهمان اوبود!
آمدتا امانتش را با خود ببرد!
آن امانتی را که به خاک وخون کشیدند...
این درد ها نوشتنی نیست !
این دردها خواندنی نیست!
با این درد ها باید جان داد...
درد آن لحظه ای که...
خبر آوردند علی را
که لحظه ی وداع با فاطمه است...
دوان دوان به سوی خانه آمد !
ودر آن فاصله ی کوتاه
چندین باربر زمین افتاد...
دیگر،رمقی در بدن نداشت !
وقتی که غمخوارش را در حال احتضار دید ،
و فرزندانش را نالان بر بالین مادر ...
آن لحظه ای که با صدای لرزانش
صدا زد...
فاطمه جان !
ای آرام جان علی !
با من سخن بگو...
غمخوارِ فاتحِ خیبر، سخن بگو!
با آه و ناله ، در حال اِحتضار،
آرام گفتی:
علی جان ،حلال کن مرا...
ای جان زهرا،
شبانه به خاک کن، مرا !
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI