eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
727 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
213 ویدیو
21 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
خاطرات خانه‌ی بابابزرگ ✍️فاطمه پورسعید، با ارسال خاطره به جمع نویسندگان مجله افکار بانوان حوزوی پیوست. ۹ سالم که بود می‌نشستم روی ایوان خانه‌ی بابابزرگ و دفترم را مقابلم می‌گذاشتم و غرق نوشتن می‌شدم. سوژه‌ها مدام در سرم می‌چرخیدند و مغزم انگار می‌خواست از کلمات منفجرشود. باید آن‌قدر می‌نوشتم و می‌نوشتم که سَر و کله‌ی شلوغم خالی خالی می‌شد! ایوان خانه بابا بزرگ ذهنم را سبک می‌کرد، انگار آنجا که می‌نشستم واژه‌ها با پای خودشان و بدون فشار از سرم روی کاغذم می‌ریختند. چندروزی بود که به‌حساب خودم درگیر رمان پرپیچ وتابی بودم‌.آرام نمی‌گرفتم تا تمامش نمی‌کردم.تمام که شد انگاردنیا را به من داده باشند همیشه داستان‌هایم را برای خواهرکوچکم می‌خواندم. اوهم همیشه مشتاق شنیدن‌شان بود و با قهرمان‌های داستان‌های من زندگی می کرد،گاهی اگر یکی را در متن می‌کشتم با من کلنجارمی‌رفت و قسمم می‌داد که «توروخدانکشش» یا «چرا اینطوری شد؟» «چرا آن‌طوری نشد؟» «اینجاش راعوض کن!» رمان جدیدم را در دفتر چهل برگی نوشته بودم،عادت داشتم برای هرصفحه نقاشی مربوط به آن صفحه را زیر همان بکشم. این کار داستان‌هایم راخیلی برای خواهرم جذاب‌ترمی‌کرد. جلد دفترم آبی‌نفتی بود، خوب به‌یاد دارم. رمانم را برای زهراخواندم و اوهم چقدر لذت برده بود.دوست داشتم اگر بشود چاپش کنیم. یادم می‌آید داستان درباره‌ی یه دختر خارجی بود باموهای طلایی و لباس های پف پفی که در هر صفحه عکس متفاوتی از او را درحالت‌های مختلف کشیده بودم. یک خواهر دیگر هم داشتم که کلا سازگاریش باهمه کم بود.آن عصر گرم تابستان وقتی رمانم رابرای زهرا خواندم وهردو غرق درلذت بودیم؛ خواهر ناسازگارم شیطنتش گل کرد و دفتر آبی نفتیم را گرفت و دوید و خواست که بروم بدوم واز او بگیرم. می‌دانست چقدر برایم عزیزاست. من هم برای اینکه مثلا بگویم برایم مهم نیست عکس العملی نشان ندادم. پشت سر هم می‌گفت «الان می‌ندازمش توی پنکه، الان می‌ندازمش توی پنکه...» پنکه‌ی پایه کوتاه با پره‌های سبز تیره که در هوای شرجی شمال واجب بود قِرقِرکند.خواهرم دفترم راسمت پنکه برد و فقط یه لحظه بود نه خودش فهمید چه شد.نه من و زهرا! تکه های دفترِعزیزم درهوا می‌چرخید و هرسه ناباورانه به کلمات رمانم که قَر و قاطی شده بود خیره شده بودیم. اگربگویم آن لحظه مُردم ،دروغ نگفتم ولی عجیب بود خشم فرو خوردم وهیچ حرفی به او نزدم، محبت خواهری مهم‌تر بود برایم! او می‌خواست توجه من راجلب کند. خودش کلی پشیمان بود. داشت سکته می‌کرد و من نباید بیشتر اذیتش می‌کردم! گذشت! سال‌های زیادی از آن‌روز گذشته ولی هنوز هم دلم پیش آن دفتر و آن عکس‌های رنگارنگش است که مبهم در ذهنم مانده و نمی‌دانم چرا اصلا یادم نمانده که داستانش چه بود!؟ دلم لابه‌لای تکه های دفترم خرد شده بود و در میان باد تند پنکه‌ی خانه ی بابابزرگ گم! اما عشق و علاقه خواهری در میان‌مان باقی ماند و همیشه خواهد ماند. امیرمؤمنان ـ علیه السلام ـ می‌فرمایند: «اَكرم عَشیرتَكَ، فَاِنَّهم جَناحُكَ الّذی بهِ تَطیرُ، وَ‌ اَصْلُكَ الّذی اِلیهِ تَصیرُ، وَ‌ یَدُكَ الَّتی بِها تَصوُلُ». خویشانت را گرامی بدار، زیرا آنان بال و پَرِ تو هستند كه با آنان پرواز می كنی و اصل و ریشه تو می باشند كه به ایشان باز می‌گردی و دست (یاور) تو هستند كه با آنها (به دشمن) حمله می‌كنی (و پیروز می شوی). * نهج‌البلاغه، نامه 31، ص 939. @AFKAREHOWZAVI
لحظه‌ها را دریابیم ✍راضیه فاضل‌فر، با ارسال دل‌نوشته به جمع نویسندگان مجله افکار بانوان حوزوی پیوست. میان تمام دلتنگی‌ها، غم نبودنت مرا آزار نمی‌دهد؛ می‌دانم و ایمان دارم که هرآغازی پایانی دارد. آنچه مرا می‌آزارد پایان تو نبود، که این قانون زندگی بود، من حتی دلتنگ نبودنت نیستم! دلتنگ نگفته‌هایی هستم که شاید با گفتن‌شان تو زیباتر و دلگرم‌تر کوچ‌ات را آغاز می‌کردی؛ نه اینکه چشم به راه من باشی و من از راه نرسم و با تمام وجودت گوش شوی برای شنیدن جملاتی که باید می‌گفتم و من نرسیدم بگویم. من دیر رسیدم و تو میانه‌ی سفرت بودی و این وسط دل شکسته‌ی تو و بغض نترکیده‌ی من عذابی است که از با هم بودن‌مان برای من به ارث ماند! چه زیبا گفت امیر مومنان علیه السلام «الفرصت تمر مر السحاب»* فرصت‌ها مانند ابر زود از افق زندگی می‌گذرند! حالا من ماندم و یک عمر افسوس و دلتنگی برای نگفته‌هایم! حرف‌هایی که روی دلم سنگینی می‌کند و در قالب اشک بر آرامگاه تو جاری می‌گردد و هیچ دردی را دوا نمی‌کند حتی بغض ناترکیده‌ام را، گاهی زودتر از زود دیر می‌شود، به دل‌مان فرصت دهیم تا گاهی خودش را خالی کند. درخلوتی با آنکه دوستش دارد به گفتگو بنشیند و هرآنچه را باید او بداند به او بگوید. *نهج‌البلاغه،ص1086 @AFKAREHOWZAVI
🇮🇷 دست‌هایم به روی تو باز است، تا زمانی که عمر امان بدهد چه نیازی به اینکه ‌نامحرم، به تو آغوش رایگان بدهد پارۀ جان و ساقۀ تُردَم، قد بکش، گل بده، بهاری باش نکند پاسخ سؤالت را، رنگ و وارنگی خزان بدهد سر سجاده، زیر چادر من، خانه‌ات را دوباره برپا کن خانۀ عشق و اعتقادت را، نتواند کسی تکان بدهد درد دل کن همیشه می‌شنوم، غم اگر داشتی خریدارم نگذاری تمسخر دستی، اشک‌های تو را نشان بدهد خانه و خانواده‌ات اینجاست، ما تو را عاشقانه می‌خواهیم نکند نور چشم این خانه، دل خود را به این و آن بدهد خانه با قلب‌های ما گرم است، سر سفره کنار هم‌ شادیم نفروشی کرامت خود را، بی‌طمع کی غریبه نان بدهد؟ خانه یعنی وطن عزیز دلم، وطن آغوش مادر است آری! عاقل آخر نمی‌تواند که خانه را دست دشمنان بدهد 💠 💠 @shaeranehowzavi
حکایتی از منطق زنانه و اخص آن، منطق مادرانه ✍️دکتر مریم منصوری، عضو تحریریه مجتهده امین روز میلاد حضرت فاطمه سلام الله علیها، بهانه‌ی خوبی برای اندیشیدن به "ما"! معتقدم "ما"های نیندیشیده‌ی زیادی داریم که البته ذیل نگاه توحیدی و ضرورتی وحدانی می‌توان تشریحش کرد. امروز به نحوه‌ی "شدن" و "رسیدن" ی که در زنان جامعه‌ی ما متبلور است و البته در بیانش تا حدودی قاصریم، بپردازم. منطقِ شدن در نگاه زن ایرانی، حتی برای آنان که تجربه‌ی مادری ندارند، ولو کمتر، منطق مادری است. منطق را به معنای "نوع خاصی از فهم، نگرش، رفتار و تجربه و گره خوردن اینها با یکدیگر" به کار می‌برم. گاه گاه که نوای پیشرفت به سمعم می‌رسد، هرچه سعی می‌کنم، خودم را که هیچ، پاره‌گان تنم را هم نمی‌توانم به الگویی از پیشرفت برسانم که پسرم، بهترین معمار یا مهندس مدینه‌اش شود و دخترم، ماهرترین پزشک اطرافیانش فقط! اصلا من باید بخواهم؟ مادر چه باید به فرزندانش ارزانی کند تا فرزندش، به سمت پیش برود؟ الگوی پیشرفتی که به دنبالش هستیم، به دنبال جلو زدن از همه است؟ در چه چیزی؟ برای چه چیزی؟ و با چه "همه" ای در حال در افتادن است؟ با "همگانی" که غرب فقط مصداقش است و لاغیر، میتوان به مسابقت و مساوقت نشست؟ بگذارید جدای از توصیف منطق مادری، معیار را هم منطق مادری در نظر بگیرم، چون آن‌چه مادر دارد، نزدیکترین نقطه به فطرت هر انسانی است و البته نمیبینیم کسی که مادری نخواهد! بزرگترین مصداقش هم اشکانی‌ است که اغلب انسان‌ها در لحظه‌‌ی شهود مادری از دیدگانشان جاری‌ست. مادری یعنی در مقام_ و نه حال_ فروبستن دیدگان از "خود" که نامش ایثار است! بسیاری از انسان‌ها در لحظه، تجربه‌ی ایثار را دارند، اما مادری حال دائم است، مقامی است که برون رفت ندارد. یا در مقام مادری بودن و یا در مقام مادری نبودن. مادری در حال نیست و تنها با لحظه پیوند نمی‌خورد. لحظه‌ای را تصور کنید که انسان‌ها تصور کنند این خلق "مادرانه" را در خود وسعت دهند. شدن به سمت مادری! شدن به سمت بهشت است. چرا که هرجا، قیام به مادری شود، بهشت است*. روایت مادرانه‌ی پیشرفت، روایت پیش رفتن و پیش راندن است. روایت صدور است. و البته اگر قاعده‌ی "معطی شئ باید واجد شئ باشد"، را در نظر بگیریم، ذیل نگاه موهبانه و ایثارگرانه‌ی مادری، پیش‌راندن، نیازمند پیش‌رفتن است لزوما!لذا الگوی پیشرفت، الگوی فرا رفتن از خود، و نگاه به دیگری‌ها نیز هست. * الجنه تحت اقدام الامهات یعنی زیرپای مادران بهشت است. یعنی هرجا مادری، مادری کند بهشت است. چقدر این ترجمه‌ی اشتباه، زیبایی این کلام را حیف کرده! @AFKAREHOWZAVI
🔰انتشار یادداشت‌ لیلا همایون‌فرد، سطح چهار تاریخ اهل‌بیت علیهم‌السلام، عضو تحریریه مجتهده امین در روزنامه سراسری سراج https://serajonline.com/News/OnlineNewsItem/16030 @AFKAREHOWZAVI
🔰انتشار یادداشت زهرا سعادت عضو تحریریه مجتهده امین/نقد یارانه حجاب و حجاب یارانه‌ای خانم خزعلی معاون رئیس جمهور در روزنامه سراسری سراج https://serajonline.com/News/OnlineNewsItem/16014 @AFKAREHOWZAVI
🔰انتشار یادداشت‌ الهام سادات حجازی، عضو تحریریه مجتهده امین:حراست از معماری ایرانی-اسلامی، روزنامه سراسری سراج https://serajonline.com/News/OnlineNewsItem/16031 @AFKAREHOWZAVI
🔰انتشار یادداشت‌ نساءخلیلی، عضو تحریریه مجتهده امین ،«به مناسبت فرار شاه و جاگذاشتن هویدا»، روزنامه‌ سراسری سراج https://serajonline.com/News/OnlineNewsItem/16020 @AFKAREHOWZAVI
سلام و نور عرض تبریک به بانوان نویسنده حوزوی خرسندیم که به لطف خدا و مدد اهل‌بیت علیهم‌السلام، سکوی کانال «مجله افکار بانوان‌حوزوی»، موجب انتشار این یادداشت‌ها در روزنامه‌های سراسری شد. منتظر ارسال یادداشت‌های فاخر بانوان حوزوی هستیم. @AFKAREHOWZAVI
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
🔰انتشار یادداشت زهرا سعادت عضو تحریریه مجتهده امین/نقد یارانه حجاب و حجاب یارانه‌ای خانم خزعلی معاون
پس از نقد سراج(زهرا سعادت) به حجاب یارانه‌ای انیسه خزعلی پاسخ داده شد. نقد یارانه حجاب و حجاب یارانه‌ای خانم خزعلی معاون رئیس جمهور را اینجا بخوانید👇 https://serajonline.com/News/OnlineNewsItem/16014 📌معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده اعلام کرد: طرح یارانه چادر و حجاب از گروه‌های مردمی دریافت شده و در دست بررسی است. انسیه خزعلی معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده در نشستی صمیمی با اقشار مختلف زنان در یزد به گفتگو نشست و ضمن شنیدن نظرات و پیشنهادات آنان تاکید کرد: طرح یارانه چادر و پوشش اسلامی مثل بسیاری از طرح‌های دیگر مردمی دریافت شده و در دست بررسی است و هیچ مصوبه‌ای ندارد. انسیه خزعلی معاون رئیس‌جمهوری در امور زنان و خانواده گفت: موضوع لباس و پوشش مناسب طبق گفته بانوی عضو کابینه آیت‌الله رئیسی، هم در شوراهای فرهنگی و هم در دولت مورد توجه بوده و طرحی در دست است که چادر به‌عنوان کالای فرهنگی شناخته شده و به آن یارانه تعلق گیرد تا پوشش مناسب با قیمت مناسب در اختیار افراد قرار داده شود. https://serajonline.com/News/OnlineNewsItem/16032 https://serajonline.com/ @serajna https://www.jaaar.com/kiosk/archives/s @AFKAREHOWZAVI