#اندکی_تأمل
✍️فاطمه شکیب رخ
وقتی سفیر عداوت با بشریت و مسلمانان از مرکزی فعال در عرصه اسلام میانهرو دیدار میکند، باید به دنبال شناسایی و معرفی میدانهای نوین هدفمند آنان در جهان اسلام بود، هرچند که این مبحث مدتهاست در ایران با محوریت اصلاحات کلید خورده و اندیشهوران این طیف گفتمانی مبتنی بر آرای لبیرالها را اظهار میکنند.
#پویش_نوشتن
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
#اندکی_تأمل
✍مهتا صانعی
او میخواست نقطهی ثقل بدبختی زنان را به نمایش بگذارد. دُرمیشیان را میگویم.
و آنقدر این بدبختی را سنگین نشان دهد که چه بسا زن بودنت را نه مایهی هدفی کارگشا بل، مایهی بسی بدبختی بدانی...
کارگردان فیلم «مجبوریم» در اثرات گذشتهی خودش هم، روی پردهی سینما، زن را نقطهی معلّق داستانش روایت میکند، حتی وقتی اهل تحصیلات هست و برای خودش در جامعه حرفی برای گفتن دارد.
اینجا هم روایت سه زن و هر کدام به نحوی سایههای فرو پاشی را با خود به یدک میکشند. دخترکی ۱۶ ساله که فدای درماندگی و انحصار طلبیِ یک مرد میشود و در این بین حظِّ مادریِ خود را از دست میدهد. وکیلی که به واسطهی آنچه از آورگیِ زنان در جامعه دیده به یک روحِ پر نخوت و سرد تبدیل شده است و خانمِ دکتری که به واسطهی آنچه از باروری ناخواستهی زنان و دردهایشان دیده بسیار رنجور و ناتوان جلوه میکند که گوئیا تنها بستر درمان هرزگی را بستن لولههای باروری دختران و زنانِ در این مسیر میداند.
دُرمیشیان به خوبی تمام فلاکت و خاکستری بودن جامعهی هدفش را نشان میدهد. حتی وقتی خانم وکیل را در سناریوی خودش حذف میکند، در واقع به خوبی رنگ سیاهی جامعه را به رخِ مخاطب جستجوگر خودش نشان میدهد و فریاد میزند، آری همین هستیم. ما مجبوریم که فلکزده ادامه دهیم. ما مجبوریم ببینیم آنچه وجود دارد همین هست و چیز دیگری نیست. زنهای ما مجبور هستند......
شما مجبورید آنچه من گفتم را بپذیرید.
اینجاست که باید به فکر چاره بود. چارهای برای فیلمسازیهای ارزشمند. ما مجبوریم زن را ارزشمند نشان دهیم چون ارزشمند هستیم.
@AFKAREHOWZAVI
.
#اندکی_تأمل
✍️نجمه صالحی
حضرت عباس علیه السلام یار با وفای امام زمانش بود و به مقام امامت و حق امام زمان خویش بصیرت داشت و بصیرت یعنی انتخاب درست در بزنگاههای سخت زندگی!
امامصادق علیه السلام درباره ایشان فرمود:*《عمويمان #عبّاس بن على(ع)، بینشی ژرف و ايمانى استوار داشت. همراه ابا عبدالله(ع) جهاد کرد و آزمونى نيكو داد و به شهادت رسيد.》
شیخ صدوق در کتابهای "الأمالي" و "خصال" از امام سجاد علیه السلام روایت میکند که ایشان میفرمایند:《خدا حضرت عباس(ع) را رحمت كند! حقا كه امام حسين(ع) را بر خويشتن مقدم داشت و جان خود را فداى آن حضرت نمود تا اينكه دستهاى مباركش قطع شد. خداى مهربان در عوض دستهاى عباس(ع)دو بال به وى عطا كرد تا بهوسيله آنها در بهشت با ملائكه پرواز نمايد. كما اينكه اين نعمت را نيز به جعفر بن ابى طالب(ع) عطا نمود.》
در بخشی از زیارتنامه قمر منیر بنیهاشم میخوانیم:《 وَلَعَنَ اللّٰهُ مَنْ جَهِلَ حَقَّكَ... لعنت خدا بر کسی که برحق تو جاهل است》 این فراز نشان میدهد که حضرت عباس بن علی بن ابیطالب (علیهماالسلام)، دارای مقام عظیمی بودهاند که هر کس به این مقام اذعان نداشته باشد و یا جاهل باشد، شایسته لعن است! حال، ادا کردن حق این بزرگوار، چگونه باشد نمیدانم ولی این نکته، جای تأمل دارد!
پ.ن: تابلو " معرکه آب "، اثر حسن روح الامین، معاصر
*عمدهالمطالب،ص۳۵۶
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
#اندکی_تأمل
✍نجمه صالحی
درطول تاریخ کتابهای زیادی با عنوان مقتل الحسین علیهالسلام به نگارش در آمده است. اما نکته مهم در این زمینه، شیوۀ گزارشگری مورخان از این واقعه است. بر اساس مباحثی که در فلسفۀ تاریخ مطرح میشود، تاریخنگاری امری خود خواسته از طرف مورخ است. مورخان از میان گزارشهای مختلف، به سلیقۀ خود از منابع مختلف مواردی را انتخاب نموده و در نوشتههای خود نقل میکنند. به عبارت دیگر، مورخان آنچه را که خود صلاح میدانستند، در کتب تاریخی مینوشتند. معیار این صلاحیت تحت تأثیر عقاید مورخ، علایق شخصی، خواستههای وی، فضای سیاسی و اجتماعی دوران، ارزشهای حاکم بر جامعه و نظایر آن بوده است.
در تاریخنگاری مسلمانان، نمونههای فراوانی را در منابع تاریخی میتوان یافت که مورخان، حوادث را نقل نکرده و خود نیز به این عدم نقل حادثه، تصریح کردهاند. نمونۀ مشهور در این زمینه، محمد بن جریر طبری، مورخ معروف، است. وی بارها در کتاب خود مینویسد که از ذکر برخی از حوادث خودداری ورزیده و یا نقل آن را خوش نداشته است. بهعنوان نمونه، در حوادث مربوط به اختلاف میان جناب ابوذر با عثمان، وی مینویسد که از ذکر آنها کراهت دارد. وی در جای دیگری از کتاب خود، گزارش نامهنگاریهای میان محمد بن ابیبکر و معاویه را خوش نداشته است. وی در چندین جای دیگر کتاب خود نیز به حذف و عدم ذکر وقایع اشاره کرده است. به نظر میرسد، طبری به دلیل اینکه این دو حادثه با اعتقاد وی به عدالت صحابه منافات داشته، آنها را در کتاب خویش نقل نکرده است. این عدم ذکر برخی رویدادها، نوعی محافظهکاری مورخانه است.
البته این سخن به این معنا نیست که به گزارشهای تاریخی، نمیتوان اعتماد کرد، بلکه به این معنا است که در بررسی رویدادهای تاریخی باید به تأثیر دیدگاههای مورخان در گزارش آن، توجه داشت؛ به ویژه در حوادثی که بحث با مسائل اعتقادی ارتباطی تنگاتنگ دارد، باید توجه داشت که مورخان چگونه به گزارشگری رخدادهای تاریخی پرداختهاند؛ به ویژه در موضوعات مرتبط با شهادت امام حسین علیهالسلام، که یکی از مهمترین حوادث در مرزبندی اعتقادی جامعۀ اسلامی بود!
.
انتشار کامل یادداشت در روزنامه سراج
https://serajonline.com/News/OnlineNewsItem/18490
#محرم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI