🔖انقلابیگری یا انقلابینمایی
✍️آمنه عسکری منفرد
[۱].«کنش انقلابی» یک عمل مداوم است. انسان انقلابی، انسانی است که همواره و هم اینک در«فرایند انقلاب امروز» مشارکت داشته باشد؛ به فرموده رهبر کبیر انقلاب امام خمینی(ره): «ملاک حال فعلی افراد است.» این مهم نیست که کسی سابقهی انقلابی داشته باشد، مهم این است که اکنون چه نسبتی با انقلاب دارد. درتحلیل رهبر انقلاب؛« انقلابی گریی یعنی، عادلانه، خردمندانه، دقیق، دلسوزانه، منصفانه، قاطعانه و بدون رودربایستی عمل کردن.»(بیانات ۹تیر۹۵). حال سوال اینجاست که اکنون که چنین تصویرِ جامع و روشنی که از این مفهوم دردسترس قرار گرفته، چگونه «انقلابیگری» دستآویزی برای فرصتطلبان و برای ضربهزدن به انقلاب وانقلابی میشود؟
[۲].«انقلابیگری» یک صفت است که در کنار هرحرفهای میتواند قرار گیرد تا هویت بخشی کند. معلم انقلابی، عالم انقلابی، کارگر انقلابی. اما «انقلابینمایی» خود یک حرفه است، یک شغل تمام وقت که تمام همتش «هزینه کردن انقلاب» برای انقلابینمایی خودش است. «انقلابی» اما، تمام توان اعتبار و آبروی خود را برای دفاع از کیان انقلاب و نظام خرج میکند و خود و همهی داراییاش را وقف اقدام، عمل و خدمت بر اساس آرمانها و ارزشها میکند.
[۳]. «انقلابیگری» یک هویت است که اثر آن «نمود بیرونی» دارد، نتیجه وثمربخش است، «انقلابی نمایی» اما سراسر نمایشگری است، گاه در جبهه باطل به رسم باطل در لباس حق وگاه درجبهه حق و باز به رسم باطل.
[۴].«انقلابی» هر کجا باشد در هر کسوتی، هرجایگاهی، یک عنصر مفید، فعال، تحولگرا و مؤثر است. اما «انقلابینما» به دنبال روزنه برای هوچیگری، تفرقه و نفرت پراکنی و امیدزدایی. «انقلابی» چون «عمار»، چون «میثم تمار» جان میدهد، اما پای انقلاب مردانه میایستد. پای روشنگری، مورد افترا قرار میگیرد، از جان شیرین دست میشوید، اما دست از جانان برنمیدارد، حتی اگر برای انقلاب هزینه شود، اما «انقلابی نما» به هر دری می زند تا «همهی هزینه ها برای او بشود، گاه از نظام، گاه مراجع و گاه ولی» و صیدِ کین میکند از آب گل آلود.
[۵]. «انقلابی» اخلاق و تقوا را شرط صحت و ارزش عمل می کند، بنابراین اگر بیراهه پیداشد مسیر را گم نمیکند که اگر لغزید، چون معیارش حق است به سر چشمهی نور برمیگردد، «انقلابینما» اما اخلاق و تقوا را برای اهداف شخصی و گروهی به مسلخ میکشاند، ذبح میکند. خود را معیار حق دانسته و آنجا که کسانی را بر مدار خویش و اهدافش نبیند، «پیراهن عثمان به دست» حتی بر علی میتازد.
آری! «انقلابی» چشم به دهان ولیّ دوخته، «آتش به اختیار» جهاد میکند، «انقلابینما» گاه هیزم آتش و گاه باد که نه، طوفانی برای به آتش کشیدن انقلاب به راه میاندازد که اگر صحنه خالی شد، « انقلابی نماها»، «انقلابیها» را تا مرز شهادت مورد اتهام و هجوم می کشانند.
در حقیقت مرز بین «انقلابیگری» و «انقلابینمایی» به باریکی و بُرّندگی صراط است. مردِمیدان میخواهد که سپر باشد برای به مسلخنرفتن «انقلابی غیور» که اگر چنین شد، فَرقِ علی در محراب به خون خضاب میشود ، مردِ میدان میخواهد که تاریخ تکرار نشود. انتخاب اما با من و توست «انقلابی» باشیم یا «انقلابینما»…
#انقلابینما
#انقلابیگرا
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI