من این زن را از نزدیک دیدهام!
زهرا قُبیسی لبنانی را میگویم. سال گذشته در جریان طوفان الاقصی و جنگ لبنان با صهیونیستها به ایران آمده بود و در جمع نویسندگان در جشنواره «راویا» صحبت میکرد. زهرا با نهایت صمیمیت با ما حرف میزد؛ گویی سالها همدیگر را میشناسیم! انگار نه انگار زبان و ملیّتمان با هم فرق داشت!
امام خمینی(ره) از روی زبانش نمیافتاد. درباره دلبستگیاش به انقلاب ایران میگفت: «بچه که بودم دوست داشتم مثل زنان ایرانی باشم. ملحفه را به عنوان چادر روی سرم میکشیدم و با مشتهای گره کرده الله اکبر میگفتم.»
در آن دیدار فهمیدم زهرا خیلی امام زمانی است؛ اسم حضرت را که میآورد آرام دستش را روی سرش میگذاشت. من دست و پا شکسته میفهمیدم چه میگوید ولی مترجم از بازگو کردن حرفهای او نفسش بند آمده بود! زهرا میگفت: «دوستان من! ظهور نزدیک است؛ ما داریم صدای پای حضرت را در جنوب لبنان میشنویم.»
جنوبی را میگفت که مثل جنوب ایرانِ خودمان با خون شهدا تطهیر شده. شهدایی که حسین حسین گفتند و در راه حسین(ع) فدا شدند.
بعد از آن جلسه پیگیر اخبار زهرا قبیسی و صفحه شخصیاش در فضای مجازی بودم. این چند روز که رشادتهای جنوبیهای لبنان خبرساز شد و این عکس یا بهتر بگویم این حماسه در همه جا پخش شد، یقین کردم که دارم صدای قدمهای وارث و خونخواه حسین(ع) را حس میکنم! چون دوباره در شام، تمام ایمان را دیدم که «زینب گونه» در مقابل تمام کفر ایستاده است!
✍ فاطمه ابنعلی
#الگوی_سوم_زن
#زن_اثرگذار
#حزب_الله
🆔 http://eitaa.com/awaken_ir
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI