.
بی تفاوتی ماشینی
✍نجمهصالحی
▫️در عصر مدرن، شهرها به نمادهایی از پیشرفت و رفاه تبدیل شدهاند، اما در پشت این نمای درخشان، بحرانهایی مانند تنهایی، گسست از طبیعت و بیهویتی به چشم میخورد. جامعهای که در چرخهٔ مصرفگرایی و فردیت محض غرق شده، موجوداتِ حاشیهای را به فراموشی میسپارد. میدانِ شهر، با وجود حضور ماشینهای لوکس و ثروتمندانی که از پشت شیشههای مات به بیرون مینگرند، به فضایی از سکوتِ معنادار تبدیل میشود. این سکوت، نه نبودِ صدا، که نبودِ توجه و همدلی است. ماشینهای براق نمادِ جامعهای هستند که ارزش انسانها را با داراییهای مادی میسنجد، گویی افراد معمولی جایی در این نظام ندارند.
▫️کنشهای به ظاهر ساده، مانند پیرمردی که امروز کنار درخت ایستاده و سیگاری روشن کرده بود تا لرزش درخت را کاهش دهد و آن را گرم کند، شاید جلوهای از پاسخ به بیتفاوتی شهری بود. این عمل او نمادی از نیاز ذاتی انسان به ارتباط با طبیعت و بازتاب «اخلاق مراقبت» است؛ مفهومی که بر مسئولیتپذیری نسبت به «دیگری» تأکید دارد. در جامعهای که مهربانی به کالایی لوکس تبدیل شده، پیرمرد با تقسیم گرمای اندک وجودش، مقاومتی کوچک در برابر سرمای حاکم نشان میدهد.
▫️چه بسا پیری پیرمرد، نمادی است از نحوه برخورد نظام شهری با کسانی که در چارچوب بهرهوری اقتصادی نمیگنجند. او به موجودی «زائد» تبدیل میشود، درست مانند درخت نیمه خشکیدهای که شهر حاضر نیست منابعی برای حفظ آن هزینه کند. آیا شهرهای آینده میتوانند جایی برای درختان لرزان و پیرمردهای فراموششده باشند؟ پاسخ به این پرسش نه در بلندای برجها، بلکه در عمق نگاه ما به انسانیت و طبیعت نهفته است. تنها زمانی میتوانیم به شهری انسانی دست یابیم که مهربانی را نه استثنا، بلکه اصل بنیادین زیست جمعی بدانیم.
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
🔰 #خاطره | امام گفت من اگر کشته هم شوم برای این ملت نافع خواهد بود...
📝 رهبر و امام ما با آن #قدرت_الهی بزرگ و با عظمتش مردم را همیشه به حساب آورد. در روزهای اوّلی که امام از #پاریس به تهران وارد شده بودند - یعنی در حساسترین لحظات این تاریخ، در آن لحظاتی که تمام نگرندگان جهانی، همهی ناظران سیاسی ایران را به عنوان کانون بزرگترین حوادث قرن به حساب می آوردند و همه نگران بودند که در ایران چه خواهد شد و چه به وقوع خواهد پیوست - در آن لحظات حسّاس وقتی وارد شد از اولین لحظات رفت میان مردم. پیرمرد هشتاد ساله استراحت و خواب و آسایش خود را گذاشت به حساب مردم و در اختیار مردم. #سیاستمداران آمدند گفتند به آقا بگوئید اینقدر وقتش را صرف مردم نکند، اجازه بدهد سیاستمداران، متفکران، هوشمندان بیایند بنشیند با آقا صحبت کنند در زمینهی مسائل بزرگ سیاسی. امام در جواب همهی اینها گفت من با سیاستمداران و مغزها و کلهگنده ها کاری ندارم من با مردم کار دارم. می آیند، بیایند توی مردم و او درست فهمید، و او درست تشخیص داد و اگر قرار بود پای صحبت سیاستمداران بنشیند هنوز که هنوز است ما بایستی از مجلس شورای غیر ملّی نطق آقای بختیار را بشنویم. آمد با مردم روبرو شد، بین او و مردم حفاظ و حجابی نبود، صد بار هزاربار گفتند آقا جان شما در #خطر است، گفت بگذارید در خطر باشد من اگر کشته هم بشوم برای این ملت نافع خواهد بود. بدون حفاظ... در مقابل هزارها هزار مردم ایستاد با آنها صحبت کرد؛ زن ها، مردها، کودکان آمدند بچه ها را از بغل ها گرفت بوسید، نوازش کرد، به مادرهایشان به پدرهایشان برگرداند، میان مردم آمد، با #مردم کار خود و تلاش خود را ادامه داد، روی مردم حساب کرد و دیدید که پیروز شد.» ۱۳۵۸/۰۵/۲۴
➕ مروری بر خاطراتِ حضرت آیتالله خامنهای از دوران مبارزات و پیروزی انقلاب
#بهمن_پیروز
@rahbari_plus
«برای ناتور دشت»
با وارد کردن رمز بلیط های اینترنتی و دریافت فیش وارد سالن شدیم.«یسنا» اولین اسمی بود که در گوش میپیچید. دخترکی که با ناپدید شدنش یک ملت را درگیر خود میکند و همگی برای جستجوی او کمر همت میبندند. این قصه، واقعی و در خطه گلستان از اهالی ترکمن رخ میدهد. مردم، نیروهای امداد و هلال احمر و... همگی بسیج میشوند تا یسنای گمشده پیدا شود. وجب به وجب مزارع کُلزا و ذرت از زمین و آسمان برای یافتن دخترک بررسی میشوند.
هادی حجازیفر قهرمان فیلم با نام «احمد پیران» و از بازنشستگان حفاظت از محیط زیست درخط مقدم است. با انتشار ویدیویی در فضای مجازی از تمام روستاهای اطراف و اقشار مختلف مردم درخواست کمک میکند تا با ایجاد یک حلقه همبستگی و اتحاد هرچه سریعتر یسنا پیدا و به آغوش خانواده بازگردد.
احمد پیران؛ درفاصله زمانی جستجوی دخترک ترکمن، با ماجراهای غیرقابل پیشبینی و متفاوتی مواجه میشود هم خیانت میبیند و هم دشمنان او بیش از پیش وآشکاراتر دشمنی میکنند و زخم زبانهایی که تیزتر میشود تا زخمهای کهنه تازهتر شوند که، آقای پیران شما ریاکار هستید و برای شرمنده کردن مردم نسبت به خودتان اینگونه خدمت و از خودگذشتگی میکنید. وی اما، درطول فیلم انسانیت و متعهد بودن به انجام وظیفه و البته عِرق به هموطنان خود و اهالی روستا را اولویت قرار میدهد.
قهرمان این قصه یعنی یسنا تنها نبود، بلکه احمد پیران با مردانگی و ایستادگی تا آخرین لحظه نقش مکمل و راهنمای اصلی بود. او در آن روستای پُرقناتِ استان گلستان همه هواهای نفسانی و دنائتهای دنیوی را چال کرده بود تا اینگونه به مبارزه با نفس خویش راهی هموار برای خدمت به خلق ایجاد کند و در زندگی ثابت قدم باشد و تنها رضایت الهی را درنظر بگیرد. یسنا پیدا شد و احمد پیرانِ قهرمان هم خود را یافت.
✍🏻سیده ناهید موسوی
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
قیام للّه
✍🏻فاطمه تقیزاده
کنترل و مراقبها بسیار شدت گرفته بود. به هرکه، کوچکترین ظنی میبردند، دستگیرش میکردند. من مدام از دستشان میگریختم. تعقیب و گریزها نفسگیر و غیر قابل توصیف بود...
در نهایت، من هم، گیر افتادم...
وقتی از روی اضطراب از خواب پریدم، تا دقایقی از شدت ترس و وحشت، بدنم میلرزید و حتی توان تکان خوردن هم نداشتم...
مبارزان دوران ستمشاهی انسانهای شجاع و با عزمی فولادین و دارای اعتقادی راستین به راه اسلام و امام بودند. با تمام توان قیام للّه کردند. مشقتها و اختناق و شکنجههای کشنده هم، خللی در عزم و ارادهشان ایجاد نکرد. شکنجه توسط شکنجهگرانی که اسرائیل، آموزششان داده بود و مسلط به آناتومی بدن انسان، که چه نقاطی را و چگونه مورد آزار قراردهند تا طاقت از کف برود و همچنین مجهز به بالاترین علم جنگ روانی و شکارچی روح و روان...
ولی مبارزانی که به قیام روح اللّه لبیک گفته بودند و با دم مسیحاییاش حیاتی دوباره یافته بودند، هرگز در مقابل این موانع قد خم نکردند و تا آخر ایستادند تا پیروزی انقلاب...
اگر آنها لحظهای میترسیدند و باز میایستادند، امروز ما شاهد شکوه و عظمت یک حکومت مستقل اسلامی نبودیم. طعم لذت بخش، (نه) گفتن به ظالم را نمیچشیدیم، دفاع مقدسی نبود، الگوی ایستادگی در مقابل استکبار نبود و دنیا مبارزانی از جنس شهید سلیمانی و شهید نصرالله و شهید هنییه و شهید یحیی سنوار را به خود نمیدید. طوفان الاقصایی نبود...
امام خمینی ره برای احیای دین خدا و مبارزه با طاغوت قیام کرد ولی نه مسلحانه، هدف امام پاکسازی روح و قلب و افکار بود. احیای اسلام ناب محمدی صلیاللهعلیهوآله.
وقتی دلها به سوی خدا جلب شود، حکومت الهی مستقر خواهد شد.
مردان و زنانی که، به هوای نفس خویش غلبه کردند تا توانستند حکومت الهی را مستقر کنند. آنان که با خدای خود عهد بستند و از صدقه سر شجاعت و جرات آنان، طوفانی در منطقهای که روزی آمریکا به راحتی در آن میتاخت براه افتاده که، برای ماندن در آن باید هزینه ای گزاف بپردازد.
وظیفه ماست که امروز با زبان و قلم به مبارزه با استکبار و طاغوت زمان برویم. کارآمدیهای انقلاب را بیان کنیم و روحیه امید را به جامعه تزریق نماییم و از میراثی که آنان برایمان گذاشتند حراست کنیم.
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
بیعتِ همافران
✍چمنخواه
هر سال روز ۱۹ بهمن، یاد دیدارش با امام خمینی(رحمةالله علیه) میافتاد و اشک شوق در چشمانش حلقه میزد.
این دیدار به ۴۶ سال قبل برمیگردد. آنزمان که از ورودش به ارتش ۵ سال گذشتهبود. طی این ۵ سال از طرف دولت، او و عدهای از همدورهایها، برای تخصص هواپیمای جنگنده اِف چهارده، دوبار به آمریکا سفر کرده بود. حالا سال ۵۷ بود. او و عدهای از همدورهایها مثل مردم از رژیم سرسپردهی پهلوی متنفر شده بودند. برای شروع مخالفت، وقت غذا خوردن در سالن غذاخوری، با نعناع خشک روی ماست شعارهای ضد رژیم مینوشتند. کمکم شعارها پررنگتر و به اشکال مختلف نمودار شد. خیلی سخت بود در محیط نظامی، ضد نظام شعار دادهشود. در شهرها تظاهرات بالا گرفته بود. روز ۱۷ شهریور رسید. هر ماشین ۱۰ نفر سوار شده و خودشان به میدان شهدا_ژاله سابق_ رسانده بودند و قاطی مردم شعار میدادند. عجب روزهایی بود.
رژیم مستأصل شده بود. تند و تند نخستوزیر عوض میکرد و وعده سر خرمن میداد. امید شاه به مقامات عالیرتبهی ارتش و گارد شاهنشاهی بود. ولی هیچکدام از این ترفندها جواب نمیداد. مردم در گوشه گوشه کشور مثل رود بهم پیوستند و تبدیل به سیل شدند. دیگه کسی توان مقابله با این سیل خروشان را نداشت. تا اینکه بعد از یک هفته از ورود امام به وطن، در روز ۱۹ بهمن سال ۱۳۵۷ همافران غیور، در مدرسه علوی به دیدار امام رفتند و با امام بیعت کردند و ضربهی نهایی را پیکرهی پوسیدهی رژیم منحوس پهلوی وارد کردند. و برگ زرینی از حماسه و رشادت در دفتر پرافتخار تاریخ انقلاب اسلامی به نام همافران نیروی هوایی ارتش به ثبت رسید. «این حرکت ضربهی آخری بود بر پیکره پوسیدهی رژیم پهلوی و خیمهی منحوس آن رژیم را خواباند. آنها که دچار خطای محاسباتی شدهبودند، از جایی ضربه خوردند که آن را محاسبه نمیکردند.» (بیانات رهبر انقلاب در دیدار با پرسنل نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران، ۱۹ بهمن ۱۳۹۹)
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
خطشکنان تاریخساز
امام خامنهای در دیدار فرماندهان نیروی هوایی ارتش در ۱۹ بهمن ۱۳۹۰ میفرمایند:
«در هر برههای، در هر میدان و عرصهای، حضور بههنگام، کار بههنگام، اقدام بهموقع، میتواند اثر بزرگی را داشته باشد.»
سوال این است؛ چرا روز ۱۹ بهمن ۱۳۵۷ تاریخساز شد؟ برای جواب، باید دید همافران نیروی هوایی شاهنشاهی چه نقش ویژهای در ارتش داشتند؟ ژنرال هایزر_ فرستادهی ویژهی آمریکا در تهران برای بررسی امکان کودتا _ این سوال را با ابراز نگرانی خود از این خطشکنی بزرگ اینگونه اعلام میکند: «پیوستن افراد نیروی زمینی به امام جای شگفتی نداشت، زیرا با هدیه گل و اظهار مهر نسبت به آنان از سوی مردم، همخوانی داشت؛ ولی افراد نیروی هوایی که هم ارتباطی با عامه مردم نداشتند و به ویژه همگی تحصیلکردگان در آمریکا بوده و حتی غالباً در پادگانهای خود به زبان انگلیسی صحبت میکردند، نشان از فتح و پیروزی انقلابیون میداد و ناتوانی سران نظامی از رودررویی با مردم.» ( خاطرات سیاسی و اجتماعی، صادق طباطبایی، نشر عروج صفحه ۲۲۸)
آری واقعهی نوزده بهمن یک خطشکنی بزرگ و کاری عظیم بود. همافران، آن تحصیلکردگان آمریکا با صراحت و اعلام اطاعت از رهبری انقلاب و همراهی با مردم به نگاههای ازحدقه بیرونزدهی سرکردگان رژیم طاغوت اعتنایی نکردند. این شجاعت و عمل به هنگام و در کنار مردم قرار گرفتن رخنهای عمیق در صفوف نظامیان و تردید در سران ارتش پدید آورد. آن نهی بزرگ همافران با سلام نظامی و رژه زیبا با خلق عکس باشکوه و اثر ماندگار و عمل بههنگام عبدالحسین پرتویی عکاس روزنامه کیهان بهم آمیخت و سبب شد تا تودهنی بزرگی به رژیم طاغوت زده شود و آگاهی مردم با چاپ آن عکس در حال سلام نظامی و رژه در حضور حضرت امام (رحمهالله علیه) اثر عظیم خود را بجا گذاشت. بله مردم نشان دادند، در طول این چهل و پنج سال، هرجا در عرصهها و میدانها، اقدام، ابتکار و حضور بههنگام داشتند؛ توانستند اثر بزرگی خلق کنند و روز به روز بر اقتدار و عزت نظام اسلامی بیافزایند و حرکت به سمت تمدن نوین اسلامی و ظهور را تسریع کنند.
کبرا خالقی
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
⚘️⚘️﷽
گوشه چشمی!
همه آماده رفتن شدیم. دل توی دلمان نبود لحظه شماری میکردیم برای لحظه دیدار. وارد حسینیه که شدیم باید به طبقه بالا میرفتیم. طبقه پایین جای مهمانان اصلی بود برای ما به زحمت نوبت دیدار گرفته بودند.
دوستان ما علاقه داشتند سیمای نورانی امام خامنهای را از نزدیک ببینند. اما چارهای نبود همین که لطف کرده بودند و ما را در روز دیدار همافران راه داده بودند باید شکرگزار میبودیم.ارتشیها همیشه به نظم معروف بودهاند. نظم این جلسه هم چشمگیر و دیدنی بود. مراسم رسمی بود.
ما به برکت وجود غیور مردان ارتشی توفیق زیارت پیدا کرده بودیم.بیش از این هم انتظاری نداشتیم.
سخنرانی حضرت آقا که تمام شد،پایین آمدیم به طرف درخروجی حرکت کردیم.ناگهان صدای گریه بلند یکی از دوستان، ما را به طرف خودش کشاند.مثل بچهای گریه میکرد که چیزی خواسته باشد و به او نداده باشند.وقتی علت گریه شدیدش را پرسیدیم با همان هق هق گریه آرزویش را گفت و شاید زبان حالش این شعر بود:
"طاق ابروی تو از کون و مکان ما را بس
گوشه چشم تو از ملک جهان ما را بس"*
*صائب تبریزی
پ.ن
دیدار ما بیست سال واندی پیش درچنین روزی بود.
✍صدیقه طهماسبی نژاد
https://eitaa.com/loh_ghalam
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
🔖ضربهی آخر بر پیکر پوسیده پهلوی
یک هفته از ورود امام روحالله خمینی در بهمن سال ۱۳۵۷ به ایران گذشته بود و بعد از فرار شاه، دولت بختیار مدعی مقاومت در مقابل انقلاب بود که امام در بهشت زهرای تهران در جمع مردم غیور انقلابی فرمودند: «من تو دهن این دولت میزنم، من دولت تعیین میکنم، من به پشتوانهی این ملت دولت تعیین میکنم…» مردم حاضر در صحنه در حالی شعار «اللهاکبر» سرمیدادند که هنوز از شایعهی کودتای ارتش سردرگم بودند و ارتش را مقابل خود می دیدند و نگران آیندهی مبهم انقلاب بودند و درگیریِ نهایی ارتش و مردم باعث شدهبود که عدهای خود را آمادهی نبرد مسلحانه کنند. با اینحال امید داشتند که با تقویت روحیهی انقلابی بین نظامیان ارتش، مقاومت دولت بختیار درهمشکسته شده و ماموریت ژنرال هایزر در طراحی کودتای نظامی شکست بخورد.
این درحالی بود که عدهای از مقامات عالیرتبهی نظامی بههیچوجه زیرِ بارِ پذیرش انقلاب و اعلام همبستگی با مردم و انقلاب نرفته و همچنان از دولت بختیار حمایت میکردند. اما عدهای از نظامیان فداکار و متعهد نیروی هوایی در حرکتی شجاعانه به سیل خروشان ملت پیوستند و با ابتکار، ایستادگی و کار بههنگام، وظیفهی ملی مذهبی خود را بهرخ کشیدند. «یک خصوصیّت دیگری که در این حرکت وجود داشت و بسیار باارزش بود، «محاسبهشده بودن و عقلانی بودن» [بود].» (بیانات رهبر انقلاب، ۱۴۰۳/۱۱/۱۹)
ایشان در ۱۹ بهمن ۱۳۵۷ با حضور در اقامتگاه رهبر کبیر انقلاب در مدرسهی علوی، برگ زرینی از افتخار، حماسه، رشادت و ایمان همافران را در دفتر پرافتخار تاریخ انقلاب اسلامی به ثبترساندند:«اهمّیّت روز نوزدهم بهمن بیشتر از این جهت است که در این روز یک پرچمی برافراشته شد، یک پایهای گذاشته شد که این توانست خطّ سیر ارتش جدید را تعیین کند. ارتش جمهوری اسلامی در واقع همان خطّی را حرکت کرد که آن روز آن جوانها آمدند در مدرسهی علوی و آن حماسهی شجاعانه را آفریدند. در واقع نوزدهم بهمن باید روز تولّد ارتش جدید ایران شناخته بشود.» (بیانات رهبر انقلاب، ۱۴۰۳/۱۱/۱۹)
این ضربهی آخر بر رژیم نیمه جان پهلوی نمونهای بود از تبدیل یک تهدید به فرصت که به دلیل هوشیاری نیروهای غیور ارتش و با استفاده از غفلت دشمن صورت گرفت: «این حرکت ضربهی آخری بود بر پیکره پوسیدهی رژیم پهلوی و خیمهی منحوس آن رژیم را خواباند. آنها که دچار خطای محاسباتی شدهبودند، از جایی ضربه خوردند که آن را محاسبه نمیکردند.» (بیانات رهبر انقلاب، ۱۹بهمن ۱۳۹۹). «
آن روز همافرانِ نیروی هوایی ارتش، مدال افتخار سربازی امام عصر (علیه السلام) را از جان کلام امام روحالله دریافت کردند. این حرکت هوشمندانه، شجاعانه، مبتکرانه و برخاسته از روح ایمان به هدف، به هنگام بیعت و سلام نظامی در مقابل امام روحالله خمینی(رحمةالله علیه)، قدم بزرگی برای ناامیدکردن دژخیمان رژیم منحوس پهلوی و خروشان کردن امواج انقلابی مردم داشت و نقطهی عطفی برای پیروزی انقلاب در ۲۲بهمن ماه بود.
اما نکتهی مهم این است که «این حادثه بر اساس احساسات زودگذر و هیجانی نبود، بلکه عمق داشته و هدایت شدهبود، همچنانکه مؤمنین بعد از این اقدام بههنگام نیروی هوایی از نقطهای که انتظار آن را نداشتند –رِزق لا یَحْتَسِب الهی– تقویت شدهبودند.» در واقع «درس مهمّ نوزدهم بهمن سال ۵۷، اعتماد به وعدهی الهی، انتظار «رزق لایُحتَسَب»، تشویق به حضور و حرکت مستمرّی است که موجب نصرت الهی میشود.» (بیانات رهبر انقلاب، ۱۹بهمن۱۳۹۹).
و از عصر همان روز در سال ۵۷ تا به امروز، قاب تصویر این بیعت مهم تاریخی در یومالله ۱۹ بهمن سال۵۷، به عنوان سندی از اعلام همبستگی همافران با حرکت اسلامی مردم ایران و رهبری نهضت، همچنین عامل ماندگاری، اثرگذاری و تبیین این حادثهی بزرگ بودهاست.
🖋آمنه عسکری منفرد
#یومالله
#نوزده_بهمن
#همافران
@ghalamnegaremonfared
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
همکاری یا رقابت؟
✍نجمهصالحی
در اتاق جلسه، عدهای از متخصصان دور هم جمع شده بودند، موضوع، پیشبرد یک پروژه علمی مهم بود، اما چالش اصلی، همپوشانی کارها و اتلاف منابع در مسیرهای موازی بود. قرار بود همافزایی شکل بگیرد، وظایف مشخص شود و هر کس بخشی از مسیر را به دوش بکشد تا مقصد، زودتر و دقیقتر فتح شود.
بحثها بالا گرفت. هر کس از زاویهای به موضوع نگاه میکرد، اما هنوز آن انسجام لازم شکل نگرفته بود. یکی از حاضران، نکته قابل تأملی گفت:
"در ایام دفاع مقدس، وقتی یک عملیات بزرگ طراحی میشد، همه نیروها نمیتوانستند یک مسیر را بروند. هر گروه، بخشی از خط را به عهده میگرفت، اما دلها یکی بود. کسی به دنبال نام نبود، بلکه به دنبال نتیجه بود. اخلاص، رمز موفقیت بود. هر کس به وظیفهاش عمل میکرد، اما با نگاهی کلان به هدف نهایی. حالا هم، اگر اخلاص داشته باشیم و هرکس سهم خود را با نیت درست بردارد، نه تکرار مسیر خواهیم داشت و نه هدررفت انرژی."
به نظرم اگر این تفکر در اذهان همه رسوخ میکرد، دیگر کسی به فکر اینکه "کار چه کسی مهمتر است" نبود؛ بلکه همه در این اندیشه بودند که "چگونه کارمان را به بهترین نحو در خدمت هدف مشترک قرار دهیم" و اینگونه تیمی یکپارچه شکل میگرفت با نگاهی رو به جلو و دلی آکنده از تعهد و همدلی.
اگر در مجموعهای نگاهها از جزئیات فردی به افقهای بلندتر دوخته شود و روحیه کار تیمی، جای رقابتهای بیثمر را بگیرد و اگر هرکس جایگاه خود را بیابد، نه بر اساس نام و نشان، بلکه بر اساس نیاز پروژه و توانمندیهایش، دیگر نه انرژیها هدر میرفت و نه مسیرها بر هم منطبق میشدند؛ بلکه همه، با همافزایی و انسجام، قطعات این پازل علمی را کنار هم میچیدند تا در نهایت، تصویری کامل و ماندگار از تلاش مشترکشان باقی بماند؛ تلاشی که نهتنها به نتیجه میرسید، بلکه الگویی میشد برای هر حرکت جمعی که به سوی پیشرفت گام برمیدارد.
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
🔰انتشار گفتگوی سرکار خانم مرضیه عاصی با خبرنگار خبرگزاری حوزه
مرضیه عاصی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه، عنوان کرد: وقتی عوامل و ریشههای بروز انقلاب اسلامی ایران را بررسی میکنیم از سوی انقلابپژوهان داخلی و خارجی عواملی ذکر میشود که بیشتر علل سیاسی- اجتماعی و اقتصادی است. اما کمتر، انقلاب ما از نظر"هویتی – فرهنگی و تمدنیِ" ایرانیان، مورد توجه قرار گرفته است؛ چون انقلاب ایران، از نظر خصلت فرهنگی و هویتیاش از سایر انقلابهای جهانی متمایز میشود. به تعبیری "ایرانیت" و "اسلامیتِ" انقلاب ما از نظر "ساحت هویتی" قابل بررسی است.
متن کامل گفتگو در لینک
https://hawzahnews.com/xds9R
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
دهه فجر؛ طلیعه آزادی و روزهای شکوه و حماسه
✍نجمهصالحی
دهه فجر، تنها یادآور یک واقعه تاریخی نیست، بلکه تجلی ایمان، مقاومت و ایستادگی ملتی است که برای رسیدن به آزادی، با تمام وجود به میدان آمدند.
خیابانها آذینبندی میشوند، پرچمهای سهرنگ ایران در جایجای شهرها و روستاها به اهتزاز درمیآید و سرودهای انقلابی، از مدارس، مساجد و رسانهها طنینانداز میشود.
مدارس و دانشآموزان، با برگزاری برنامههای فرهنگی و هنری، حال و هوای این روزها را گرمتر میکنند. دیوارهای مدرسه، پر از دستنوشتهها و نقاشیهایی است که با افتخار، صحنههای انقلاب و چهرههای ماندگار آن را به تصویر میکشند. دانشآموزان، سرودهای انقلابی میخوانند و با اجرای نمایشها و مسابقات فرهنگی، پیوندی عمیقتر با تاریخ و هویت خود برقرار میکنند.
در مساجد و محافل مذهبی، جلسات خاطرهگویی، تبیین دستاوردهای انقلاب و مرور اندیشههای امام خمینی (ره) برگزار میشود. سخنرانان از روزهایی سخن میگویند که ملت ایران، با دستان خالی اما قلبی سرشار از ایمان، توانستند بساط استبداد را برچینند و نظامی مبتنی بر استقلال و معنویت را پایهگذاری کنند.
دهه فجر یادآور تلاش مستمر برای پیشرفت و آبادانی است. برنامههای فرهنگی، نمایشگاههای دستاوردهای انقلاب و جلسات روشنگری، فرصتی است تا نسل جدید با مفاهیم استقلال، آزادی و عدالت بیش از پیش آشنا شوند. جامعه ایران در این روزها، یکپارچه و همدل، شکوه حماسهای را که روزگاری با ایثار و رشادت به دست آمد، گرامی میدارد.
دهه فجر، نه فقط یادآور گذشته، بلکه چراغی برای آینده است؛ آیندهای که در سایه مجاهدت و پیشرفت، به سوی تحقق تمدن نوین اسلامی پیش میرود و این مسیر، با امید و ایمان، همچنان ادامه دارد…
#دهه_فجر
#ایران_قوی
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI