شهادت ، اسراری است که جز به صاحبان اسرار ندهند....
✍خ. محمدجانی
این روزها میشنویم که شهید می آورند، شهید دفن میکنند وشهید می شوند.
این چه رازی است که عده ای از آن باخبرند و در اوج گمنامی ناگهان رزقشان شهادت می شود و پرواز ی تا قرب الهی دارند.
این چه رازی است که تنها آنانی که محرم راز باشند از آن با خبرخواهند شد.
آیا شود روزی که ما نیز محرم راز شویم؟
آیا شود روزی که ما هم همسفر ملایک شویم و هم نوا با ملکوتیان خدای خویش را به نجوا نشینیم.
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
🔰انعکاس خبر نقد کتاب عقیله توسط انجمن ادبی تاریخی ساهور وابسته به گروه تاریخ دانشگاه باقرالعلومعلیهالسلام در خبرگزاری رسمی حوزه
https://hawzahnews.com/xcCJx
«نقش مردم»
✍مرضیه سادات حمیدی
🔹️اینکه حضرت آقا مردم را به مطالبهگری از مسئولین دعوت میکنند.
🔹️اینکه از نوحه «بی مردم» مهدی رسولی تمجید کردند.
🔹️و اینکه دائم توصیه می فرمایند آمادگی مردم باید به مرحله عمل برسد.
🔹️یعنی ایشان با پشتوانه مردم دستوراتشان عملی میشود.
🔹️یعنی به مردم خطر این قضیه را گوشزد میکنند که در مسائل مختلف پشت ایشان باشیم که خواص دست ایشان را نبندند،که خدای نکرده مثل حضرت امام و اعتماد مردم در زمان ایشان به مسئولین مجبور به نوشیدن جام زهر و تحمیل قائم مقام رهبری نشوند.
پ ن:قابل توجه کسانی که می گویند آقا خودشان حواسشان هست!
خیر ما با الگوگیری از حضرت زهرا سلاماللهعلیها باید حواسمان به اماممان باشد.
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
«به وقت شرطی شدن»
✍🏻 فاطمه شکیب رخ
آن زمان هایی که ما نبودیم! وقتی میخواستند به خروسی رقص یاد بدهند، خروس را بر یک ظرف شبیه سینی می گذاشتند، سینی را به وسیله آتش گرم می کردند، تا خروس از داغی زیر پایش، این پا و آن پا کند و به اصطلاح برقصد! در این هنگام با نواختن بر فلوت، به خروس می آموختند که با گرم شدن سینی شروع به بپر بپر کند؛ همزمان که فلوت تند تر نواخته می شد، شعله آتش را بیشتر می کردند تا در نتیجه خروس بیچاره یاد بگیرد که بیشتر بالا پایین کند!
بعد از مدتی با حذف سینی و آتش، خروس می آموخت که به محض شنیدن صدای فلوت، همان حرکات را باید انجام دهد و بدین ترتیب خروس رقصنده، تبدیل به وسیله ای برای کاسبی صاحبش می شد! و گرنه که خروس را برای رقاصی و سرگرمی مردم نیافریده بودند! بلکه او را برای تربیت و درس آموزی به آدمی و در نهایت برای تناول در سفره انسان بخشیده اند!
همین بخش از سعی مخلوق دو پا، برای تسلط بر طبیعت، به جای بالندگی اذهان، به وسعت نابکاری او انجامید! و این باور پیدا شد که اکنون که خروس را می توان مسخر کرد چرا آدمیزاد را به چاه شرطی شدن، پرتاب نکرد؟!
خلاصه این الگوی عجیب، طراحی بسیاری از بازی های روزمره اغوا کنندگان قرارگرفت و برخی از بازی گردانان قدرت بدست، سعی کردند عموم مردم را با شرطی کردن نسبت به وقایع و حوادث؛ زبان، دست و پای خود قرار دهند!
آن نگون بختانی که بمب بر خویشتن می چسبانند تا عده ای بی گناه را برای رضایت صاحبانشان از دنیا خارج کنند و آن سیه روزانی که با شنیدن خبر حادثه جنایت فاسدان، بدون هیچ تعمق و تلاشی برای فهم موضوع، به عوعو می افتند که کار خودشان است!
در واقع همان شرطی شدگانی هستند که سینی و آتش را از زیر پاهایشان کشیده اند تا به محض شنیدنِ صدای فلوت دژخیمان به رقص در آیند و پایکوپی کنند!
آخر یکی نیست بگوید که ای بشر درمانده، عقل را که برای یادگاری به تو نبخشیده اند! کمی بیاندیش که چگونه ممکن است این کشتار کار حاکمیت باشد و اسناد آن موجود و اربابان تو لشکرِ سفیانی را برای ساقط شدن چنین نظامی به حرکت در نیاوردند! آنان که به دنبال بهانه ای کوچک، برای نیستی ما هستند، چگونه ممکن است، از کنار چنین جرمی به راحتی بگذرند؟!
شاید به قول سیف فرقانی، این عوعو سگان شما نیز بگذرد!
آب اجل که هست گلوگیر خاص و عام
بر حلق و دهان شما نیز بگذرد!!!
#باذن_الله
#پاسخ_سخت
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
«غایت کشف حجاب استعماری»
✍پروین صادقی منش
اگر بخواهیم در جامعه فحشا و فساد رواج پیدا نکند، بهتر از علاج، پیشگیری است وبهترین پیشگیریها ایجاد امنیّت اجتماعی در مراعاتِ معاشرت اجتماعی زن ومرد وحفظ حجاب وعفاف ومحدودیتهایی است که اسلام معیّن کرده است.《هرگاه سلطهگران بخواهند یک ملت را از آن جدیّت وعزم راسخش بیندازند، هرگاه بخواهند روح سلحشوری وشجاعت ومردانگی را وفداکاری وایثار را از یک ملتی بگیرند، یکی از برّندهترین حربهها علیه این ملت، ایجاد وتشدید جاذبههای جنسی و کشاندن به سمت فحشا در این ملت است. تجربهایی که در دنیا بارها وبارها تکرار شده است.》(بیانات درخطبه های نماز جمعه ۱۴دی۱۳۶۳)
◇روز 17 دیماه 1314، در اذهان تاریخی مردم، به عنوان یکی از ننگینترین روزهای تاریخ رژیم پهلوی شناخته میشود؛ چرا که در این روز، قانون منع حجاب در ایران به اجرا درآمد.هدف طرحهای سه گانه کشف حجاب استعماری که مجری آن رضاخان بود، سیاستهای شومی را دنبال کرد که سیاست گام به گام اسلامزدایی، کشف حجاب با سرنیزه به بهانه تجّدد و ترویج بی بندوباری، که این اهداف سهگانه تبعات زیادی نیز در پی داشت. رضاخان پس از پاگرفتن قدرتش، از سوی استعمار انگلیس، مأموریت یافت که از طریق بیتوجهی و حذف نمادهای دینی و سنن مذهبی، فرهنگ اسلامی را از صحنه زندگی مردم خارج کرده، فرهنگ غرب را جانشین آن نماید. کشف حجاب یکی از برنامههایی بود که او در دستور کار خود قرار داده بود. این برنامه از جمله اقداماتی بود که او را به هدف شیطانی خود نزدیک میکرد.
◇《مع الاسف زن در دو مرحله مظلوم بوده است؛ یکی در جاهلیت… و اسلام منت گذاشت بر انسان، زن را از آن مظلومیتی که در جاهلیت داشت، بیرون کشید. در موقع دیگر، در ایران ما، زن مظلوم شد و آن دوره شاه سابق بود و شاه لاحق، به اسم اینکه زن را میخواهند آزاد کنند، ظلم کردند به زن. زن را از آن مقام شرافت و عزت که داشت، پایین کشیدند… در صورتی که زنْ انسان است؛ آن هم یک انسان بزرگ. زنْ مربی جامعه است… سعادت و شقاوت کشورها بسته به وجود زن است. زن با تربیت صحیح خودش انسان درست میکند. مبدأ همه سعادتها از دامن زن بلند میشود و مع الاسف زن را به صورت یک لُعبه در آوردند این پدر و پسر… آن قدر جنایات که به زن کردند، به مردان نکردند .》(صحیفه امام، ج ۷. ص ۳۳۹) دفاع زنان ما از لباس و حجابشان در قضیه کشف حجاب رضاخانی، یک حماسه غرورانگیز در تاریخ ملت ماست. ماجرای دردناک مسجد گوهرشاد مشهد و آن جمع کثیری که در مخالفت با بیحجابی رضاخانی، با دست خالی در برابر اسلحه ایستادند و کشته شدند، سند افتخار ملتی است که تا پای جان میکوشد از معنویت و فرهنگ الهی خود دفاع کند.
◇ 《بیشتر مردم در برابر کشف حجاب رضاخانی مقاومت کردند و دستگاه حکومت پهلوی علی رغم همه زورها و فشارهای اجتماعی و تبلیغاتی خود، روز به روز خود را در این مسئله شکستخوردهتر دید. دشمن اگر باهوش بود، از همین مقاومت مردم در برابر کشف حجاب میتوانست میزان اعتقاد و وفاداری این مردم را به اسلام بفهمد… بالاخره دیدیم که همان زنانی که اجازه نداده بودند رضاخان با تغییر لباس آنان، پرچم بیگانه را بر تن آنان بپوشاند، همان زنانی که سالها مقاومت منفی کردند و در خانه ماندند، چهل و چند سال بعد همراه دختران و نوههای خود، با همان چادرها یعنی با همان پرچمهای مسلمانی خود قیام کردند و دوش به دوش برادران خود، در یک انقلاب خونین، با بر انداختن دودمان پهلوی به سلطه فرهنگ رضاخانی نیز خاتمه دادند.》( فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، ص ۴۸)
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
«ایران عاشق بمان»
✍ سیده ناهید موسوی
من از خطهی خوزستان هستم. غروب های با صفای آبادان و خرمشهر را دیده و حس کردهام. از ورودی شهر بوی خون و دگرگونی احوالات شروع میشود کافیست با دقت به دیوارهای شهر نگاه کنید تا آثار هشت سال جنگ و خرابیها را ببینید به موزه شهر رفتم و تانکهایی که نماد قدرت و شجاعت مردمان بودهاند را به خوبی تماشا کردهام. همه اما یک جمله میگویند شهر دلگیر است زیرا خون جوانان زیادی در آن ریخته شده است و این خاصیت شهریست که تا آخرین نفس برای وطن جنگیده اما تسلیم نشده است.
کردستان، همدان، اصلا شرق و غرب، شمال تا جنوب کشور ایران با شهید و شهادت آشنا هستند. شهدای راه انقلاب، شهدای هشت سال دفاع مقدس، شهدای مدافع حرم، شهدای ترور در جای جای کشور شهیدان فراوانی تقدیم اسلام و انقلاب شدهاند. از تحصن مردم در مسجد گوهرشاد برای وضع عفاف و حجاب و شهادت چندین تن در زمان حکومت پهلوی، تا همین فتنه اخیر و شهادت بیش از صد جوان در دفاع از حریم وطن. شهدای حملات تروریستی در شاهچراغ شیراز و کشتار زائران، حمله با سلاح سرد به حرم شاه خراسان در مشهد و شهادت چند نفر از روحانیون، یا دیماه که ابتدایش با ترور شهید فخری زاده و سپس شهادت سردار قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس همراه است.
دیماه ۱۴۰۲ خونینتر از همیشه است همزمان با چهارمین سالگرد سردار دلها حمله تروریستی کُور شهادت جمعی از هموطنان را در برگهای از تاریخ ایران ثبت میکند. شاید مریم سلطانی نژاد باشید که وصیت قهرمان ملی حاج قاسم را با صدای دلنشین خود بخوانی و «والله والله والله...» گفتن تاریخی را دوباره ماندگارتر میکنید و میشوید شهیده زائر. یا فائزه رحیمی بیست ساله که معلم و در ابتدای راه اما لبریز از عشق برای شهادت و در نهایت تقدیرش شهادت میشود. صدای من پرستارم! من پرستارم! و همین واژه کافیست تا ثابت کند ایران هنوز هم جوانان جان برکف دارد همانند مکرمه حسینی که در آغوش خواهرش ملیکا حسینی در حالیکه مشغول خدمت به زائران و دلدادگان مکتب حاج قاسم بودند به آسمان پَر کشید تا اولین بانوی شهیده خدمت رسان شود. و یا کوچکترین شهیده بانو ریحانه سلطانی نژاد که عمق فاجعه تنها با شنیدن خبر شهادتاش دوچندان شد، و دردهای سه ماهِ غزه را دوباره تازه و تازهتر کرد.
متولد ایران، ساکن ایران و پیرو مکتب اسلام و ولایت باشید تا به خیل عظیم شهدا بپیوندید. تفاوت چندانی ندارد کجای ایران زمین باشید خرمشهر یا شاهچراغ و یا کرمان امان ازکرمان و داغی که سرد نمیشود. وطنام زخمیست اما سربلند و سرافراز، وطنام خار چشم دشمنان است و قهرماناناش کوچک یا بزرگ حماسه میآفرینند. شهیدپروری افتخار گوشه گوشه ایران زمین و مردمان آن هست پس ایران من عاشق بمان.
نصرٌ من الله و فتح قریب
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
حجاب منهای تفسیر به رأی و برداشت سلیقهای
🖊فاطمه میریطایفهفرد
تفسیر به رأی و برداشت سلیقهای با توجه به جنبههای قومی و قبیلهای، در همه شئون زندگی اجتماعی مردمان وجود دارد. حجاب نیز از این قاعده مستثنی نیست.
شئون خاندانی برگرفته از تعالیم اسلام و در ادامه به انحراف رفتن اصل آن شأن و آن واجب الهی به سمت سلیقهی برگرفته از افراد آن خاندان و قبیله، امری جدید نیست. چه بسیار باید و نباید دینی که با سلیقه افراد قید میخورند و از مدار صحیح خود خارج میشوند.
مقوله حجاب از آن طیف احکام دینی و اجتماعی است که گاهی دچار دگردیسی در ملل و قبایل و خاندانها شدهاست.
در این میان چیزی که تحتالشعاع قرار میگیرد، اصل حجاب است.
این نوع دگردیسی از چهارچوب باید و نباید دین به چهارچوب خاندانی و قبیلهای تنزل مییابد و از کارکرد اصلی خود دور میشود.
اینگونه نیست که در این تغییر، تساهلی بودهباشد، گاه امری بیشتر از حکم الهی به مخاطب تحمیل میشود که در چهارچوب احکام خواسته شده، نبودهاست.
در بسیاری از قبایل، تعریف محارم شکسته میشود و عرف خانوادگی حلال و حرام را جابجا میکند.
مثلا بر اساس اصل احترام به پدر، عروس همیشه ملزم به یک نوع حجاب دستوری و مالایطاق شدهاست و با وجود همجواری همه ساعته با پدرشوهر مجبور به بایدی خلاف باید خداوند شدهاست. این یعنی افراط در امری که خدا از بندهاش نخواستهاست.
گاهی حجاب در خاندانها و قبایل، تعریفی جدید مییابد و تمام نقصان این تعریف به پای دین نوشته میشود. طبق همین رویه شاهد عدم تعادل در امر حجاب در برخی مناطق میشویم و این نقصان به جامعه نیز تسری مییابد.
در جامعهای که شوهرِخواهر محرم و پدرشوهر نامحرم است، باید شاهد بسیاری ناهنجاری اجتماعی دیگری نیز بود.
باید بپذیریم که حکم خدا استثناپذیر نیست و ما نباید به حکم ساختهی ذهن خود رفتار کنیم.
مفهوم شناسی حیا و حجب در خانوادهها میتواند در روند مثبت حیا و عفاف در جامعه موثر باشد.
▫️برداشت سلیقهای با هر فریضهای در دین ناپسند است، اما طبعات این امر در برخی از امور بیش از دیگریست. مقوله حجاب نیز از اموری است که سهلانگاری فردی، چه در ذهن و چه در مقام عمل، فرد را به سمتی نامطلوب دینی سوق میدهد و این باور که حجاب امری فردیست، اشتباهی جدی است که بُعد اجتماعی این گناه را میپوشاند در حالیکه جنبه اجتماعی ترک این واجب میتواند تا سالیان طولانی اثرگذاری منفی داشته باشد.
▫️در حیطه خانواده نیز عدم حفظ حریم شخصی و عدم پوشش مناسب، میتواند در روند کلی حجاب اطرافیان موثر باشد.
آنچه در اینجا احساس نیاز میشود، آموزش کامل و همگانی به خانوادهها در این مسئله است. از سویی باید افراط و زیادهروی در امر حجاب را در خانواده متذکر شد و از یک طرف بیم تفریط این قضیه را گوشزد کرد.
▫️یکی از مهمترین راههای تبیین این امر، صدا و سیما است که رسالت سنگینی برعهده دارد که باید سالها عقبماندگی خود در این حیطه را جبران کند. این آموزش باید به صورت کارگاهی و نه دستوری در سریالها و برنامههای سیما گنجاندهشود.
▫️آموزش و پرورش به عنوان نهاد مهم آموزشی کشور هرچه بیشتر باید در تبیین چارچوب درست و دینی امر حجاب اقدام کند. چهارچوبی دور از سلایق فردی و تفسیر به رأی اشتباه.
این امر یکی از مصادیق مهم تمدن اسلامی است که با پیشرفت و توسعه نهتنها کهنه نمیشود بلکه بر زیبایی آن افزوده میشود، شاهد این امر اقبال فوج فوج جوانان اروپایی به مقوله اسلام و حجاب است. با وجود تمام سیاهنماییها و کینهورزیها، سرشت پاک راه خودش را مییابد و به مقصود میرسد. شناساندن درست احکام و بهویژه حجاب راهی طولانی دارد. راهی که ما در تحقق آن بسیار وظیفه داریم.
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
«بانوی نمونهای به اسم فائزه رحیمی»
✍️🏻ف.مرادی
⭕️افسوس که نامت مهسا نبود تا با مرگت به خانوادهات زنگ بزنند یا در مجلس برایت اقدامی صورت بگیرد.
سلبریتیها گوش فلک را کر کنند که در ایران به زنان ظلم میشود و به دنبال حقوق ازدست رفتهمان سینه چاک کنند. بگویند بیایید و ما را نجات دهید؛ #حجاب اجباری را نمیخواهیم و...
☝️اما بدان کار تو مایه مباهات آسمان شد و آسمانیان را غرق در سرور و شادباش کرد.
کنار مادر سادات با افتخار نشستی، نامت جز زائران سلیمانی برده میشود و چه سعادتی بالاتر از این!
ما را با زمینیان چه کار، ما عزم عرش داریم و به قول مولانا:
🍃مرغ باغ ملکوتم، نیم از عالم خاک
دو سه روزی قفسی ساختهام ازبدنم
⭕️دی ماه که میشود، ماه استرس، امتحان و اتفاقات بزرگ فرا میرسد. روزی سردار ما را شهید کردند و رهبر عزیزمان فرمودند: #حاج_قاسم شهید از حاج قاسم زنده برای دشمن خطرناکتر است.
⭕️حرفی پر مغز که هر چه از این حادثه بیشتر میگذرد به ابعاد سخن بهتر پی میبریم. حوادث غزه رخ داده است و مردم صدا میزنند ما ادامه دهنده #شهید_القدس هستیم. حاجی را از خودشان میدانند، نام فرزندانشان، هیئتها، خیابان و بسیاری از مدارس خود را مزین به نامش میکنند. گویی همه ملت ایران نه، بلکه همه آزادیخواهان جهان افتخارشان این است که نام قاسم سرلوحه کارشان باشد.
اخلاص این خاصیت را دارد، کار که برای خدا باشد جهانی میشود.
⭕️امسال در سالگرد #علمدار انقلاب، استقبال بسیار عجیبی صورت گرفت. فائزه رحیمی، کسی که عاشق حاج قاسم و مکتبش بود راهی کرمان شد تا در این رویداد بزرگ شرکت کند. او که شهیدوار زندگی کرده و مدافع #حجاب است، آنقدر که لقب حجاببان میگيرد، تمام دغدغهاش کار فرهنگی است و دنبالهرو راه عشق. دوستان همرزمش میگویند او شهید زندگی کرد و به گفته حاج قاسم عزیز هرکس میخواهد شهید بشود باید شهید زندگی کند.
⭕️آری! دهه هشتادی که ره صدساله را یک شب طی کرد و بر سخن رهبر معظم ما صحه گذاشت که فرمودند:
جوان امروز به مراتب از جوان دهه اول انقلاب، انقلابیتر است.
⭕️شهید رحیمی، دانشجوی فرهنگیان بود و میخواست معلمی در تراز انقلاب باشد. به مردم خدمت کند و چه خوب هم کار خود را انجام داد و رسالتش را به پایان رساند.
#کرمان_تسلیت
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
«سلسله جبال الدحدوح»
✍طیبه فرید
برای کسانی که غزه بخشی از زندگیشان است وائل چهره ای دوست داشتنی و نام آشناست.با شروع جنگ او با جلیقه خبرنگاری اش در تمام صحنه ها حاضر بود،پا به پای مردم در کنار خرابه ها ،در کنار پیکر شهدا و مجروحین و کودکان یتیمی که پدرانه آن ها را در آغوش می کشید. اما از یک جای داستانش او دیگر یک خبرنگار نبود .او چهره مقاومت مردمی فلسطین بود در رسانه های غرب .بدون تردید اگر حضور مردانه وائل و دوستانش زیر بمباران های غزه نبود اخباری از مقاومت مردم فلسطین به دست انسان های آزادیخواه غرب و اروپا نمی رسید و رسانه های عبری با نیرنگ و فریب همه این جنایت ها را وارونه نشان می دادند.چندی پیش حین گزارش، خبر شهادت جمعی از افراد خانواده الدحدوح در اردوگاه النصیرات به وائل رسید اما او مردانه ایستاد و همچنان صدا و تصویر مقاومت بود.چند هفته قبل زخمی شد و هنوز آثار جراحت در بدنش بود که دوباره به میدان برگشت.حمزه پسر وائل که او هم مثل پدر صدای مقاومت بود دیروز به شهادت رسید.زخم های آقای الدحدوح هنوز خشک نشده!او با جلیقه خبرنگاری که این روزها لباس رزم اوست بر بالای پیکر فرزندش حاضر شد.دوربین ها وائل را نشان دادند در حالی که می گفت خدا از ما قبول کند و دل هایمان را به هم نزدیک.او بر بالای پیکر حمزه آینه ی زخم و غرور غزه بود.آینه زخم و غرور.....
واگر از تو درباره وائل پرسیدند بگو:
وائل نام بلندترین قله سلسله جبال دحدوح است در غزه.
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
«رهایی از آب و خواب»
✍زهرا نجاتی
کارشهدا همیشه همین طوری است. دقیقا زمانی که همه را خواب و آب باهم برده، آب بیخیالی، خواب روزمرگی وخیلی خوابها و آبهای دیگر، شهدا از راه میرسند و با خونشان همه را بیدار میکنند؛ هم غرقشدهها را. هم به خوابرفتهها را . مثل حالا.
همین روزها که دیگر خبر خرابی چندین خانه و بیفرزند شدن چندین مادر و شهادت چندین نفر از یک خانواده و آماری مساوی آمار شهدای تهران در عرض هشت سال جنگ تحمیلی داشتن در میان غزه و صد روز،برای همهمان تکراری شده. همین حالا که وائل، مرد کالجبل الراسخ این روزهای فلسطین به داغ جوانش هم علاوه برنوه و زن و فرزندان دیگرش دچار شده.
اما خب مگر آدم چقدر میتواند فیلم و عکس گریه و خون شهادت بچه و زن را ببیند؟! مگر چقدر میتوان «حیاتی،حیاتی» گفتن، های مرد فلسطینی برای همسرش را دید. پیش خودمان بماند. یک« بس است دیگر» های خفیفی، یک «برای روحیهمان بد است» های یواشکیای، توی جان همه مان پیچیده بود.
انگار داشت میشد مثل تمام طول عمرمان که:« خب هفتاد و پنج سال است که همین است دیگر»
تا اینکه آن روز رسید آن شومترین سه بعدازظهر. شهدا هستند دیگر، سیبهای رسیدهای که در هرسن و سالی باشند، وقت چیدنشان که برسد، معطل نمیکنند.دو سال و هشت سال و پانزده و بیست و پنجاه. فرق نمیکند.
مثل همان جناب مداح، که شاید صبح سرمزارحاجی و با همان دعای:«جوری ببرمان که نوکر بودنمان معلوم شود»، به خواستهاش رسید. صبح روضه علمدار خواند و عصر بی دست و پا، به زیارت علمدار رفت.
دقیقا وقتی بازهم روزمرگی داشت ما را باخود میبرد؛ سیل و سیلی حدود صد شهید ما را از چرت درآورد که:_آهای! حواست هست چند ساله شدی؟ دو ساله ها، شش سالهها، بیست سالهها رسیدند ها؟! تو کجای کاری؟
که دیدی همینطور که پُرِگیرِ این و آن و پول و غم؟ های یک زاری و دوزاری هستی؛ پرستوها کوچ کردند؟ انتخاب شدنیها رفتند؟
که از نگاه به قابهای خسته و پرخون غزه، چشمهایت را فرو میبندی؛ حالا بیا کرمان را ببین. همین پیش چشم خودت؛ ناامنی را، درد را. خون را، بچش!
که فکرکردی مصلحتطلبی و عافیت طلبیات و دررفتن از غصه برای فلسطین،کاری برایت ردیف میکند؟!! زهی خیال باطل. جمع کن بساطتت را. تنها راه همین است: مقاومت، مبارزه، شجاعت، خون دادن، بزرگ شدن میان جنگ و خون. قد کشیدن روح با درد عزیزان.
کار شهیدان همین است یک دفعه از راه میرسند و سیل راه می اندازند، قلبها را تکان میدهند، اشکها را جاری میسارند و آهها را از سینه بیرون میکنند، زیبایی و درخشش رنگ خون را به رخ جهان میکشند، پیروزی خون را فریاد میکنند و
بعد..
بعد غوغایی که به پا کردند، در یک تابوت مزین به پرچم، و زیر خرواری خاک، آرام میشوند تا جسمشان بعد عمری تلاش بالاخره آرام بگیرد و روحشان آزادتر دستگیر من و تویی باشد که باز ممکن است در رنگ و لعاب دنیا، دچار درد روزمرگی و غفلت شویم.
#کرمان
#حجاب
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
«دیدار روی ماه»
✍🏻مریم زارعی
از وقتی که در کودکی ایشان را از قاب تلویزیون دیده ام. تمنای حضور در محضرشان را داشته ام. بارها در عالم رؤیا به دیدارشان رفته ام. اما در عالم واقع دلیلی نبود برای اینکه لیاقت ملاقتشان را داشته باشم. سال ها در خودم جست و جو میکنم که چه دارم؟ و هر بار دستانم تهی تر از قبل است.
دو سه باری که در ابتدای سال مشهد بودهایم به دیدار ایشان رفتهام. و از دور سعی کردهام خوب ببینم. اما زیادی جمعیت مانع میشد.دل خوش بودم که ساعتی در اتمسفری نفش کشیدهام که ایشان نفس کشیده بود و سخن گفته بود.
دست روزگار ما را به قم کشاند.
و من خوش حال بودم که مردم قم ۱۹دی ها به دیدار یار خراسانی خویش می روند. اما هر سال با اینکه اسم می نوشتم. هیچ وقت نامم در قرعه کشی در نمی آمد.
و هر بار با ناراحتی بیشتر به توفیق نداشته ام فکر میکردم.
اما امسال...
امسال حاج قاسم، رفیق خوب حضرت آقا را واسطه قرار دادم.
گفتم من که توفیق ندارم. اما درهم انتخاب کنید.
دو سه روز است که اسمم در آمده، و هر لحظه به این دیدار فکر میکنم و به لحظه رسیدن... امیدوارم این بار بتوانم به خوبی روی ماه حضرت آقا را ببینم.
راستی، در لا به لای حسهای گوناگونم گوشه ی دلم به این مشغول است که
ای سرور و مولای ما، ما برای دیدن نائب تان اینگونه شوق حضور داریم.
شما بیایی چگونه مشتاق دیدار روی ماهت هستیم؟
بگو کجایی و در کدام منزلی تا ما به حضورت رسیم؟
ما سرمایه ای نداریم تا لیاقت حضور در محضرتان را داشته باشیم، می شود شما هم درهم بخرید و به ما اذن ملاقات دهید؟
يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ
اى عزيز، به ما و خانواده ما آسيب رسيده است و سرمايه اى ناچيز آورده ايم بنابراين پيمانه ما را تمام بده و بر ما تصدق كن كه خدا صدقه دهندگان را پاداش مى دهد (سوره یوسف آیه ۸۸)
#دیدار_یار_غائب_دانی_چه_ذوق_دارد؟
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
«نقش زنان در حوادث تحولی بزرگ»
✍خالقی
۱. حضرت امام خمینی (رحمهالله علیه) واقعه کشف حجاب را توطئهای برای فاسد کردن جامعه اسلامی میدانستند: «زنان که جامعه را باید بسازند، تبدیل کند به یک قشری که فاسد کنند جامعه را و این نقشه نه اختصاص به شما بانوان داشت، بلکه جوانان مرد را هم همین طور، بکشانند به مراکز فساد و آن طور که میخواهند آنها را تربیت کنند که اگر چنانچه کشورشان به دست هر کس بیفتد، بی تفاوت باشند یا مؤید ». (صحیفه امام جلد ۱۴ صفحه ۱۹۶_ در دیدار با بانوان مؤسسه ۱۲ فروردین قم ۲۵ اسفند ۱۳۵۹) اگر با دقت به حوادث تحولی در تاریخ هر کشوری نگاه کنیم، درمییابیم که زنده نگه داشتن آن حادثه به خصوص اگر آن واقعهی عظیم نقش بزرگی در تحولات آن کشور ایفا کرده باشد، وظیفهی همهی مردم آن سرزمین است. بنابراین با توجه به این مسئله، تمام وقایعی که منجر شده تا انقلاب اسلامی به صورت معجزهآسا در اثر رهبری داهیانهی حضرت امام خمینی (رحمهالله علیه) و همراهی مردم با بنیانی دینی رُخ داد و به پیروزی رسید، بر مردم وظیفه و واجب است که برای بزرگداشت هرساله و مستمر آن حوادث کوشا باشند. از وقایع تاریخی که در پیروزی انقلاب اسلامی ایران موثر بوده است واقعهی عظیم هفده و نوزده دی ماه سال ۱۳۵۶ میباشد.
۲. عظمت این دو قیام، آنجا مشخص میشود که توانست سرآغازی باشد بر یک تحول و جهادی که ملت ایران را از فرهنگ پوچ و پوسیده غرب به در آوَرَد، چرا که از تاریخ ۱۷ دی ۱۳۱۴ که رضاخان قلدر و ملعون و بعد او پسرش، دستور غربی شدن ملت و مملکت ایران را داد تا با مخالفت با اسلام و مظاهر آن مانند؛ کشف حجاب، متحدالشکل کردن لباسها، مبارزه با روحانیون و خلع لباس کردن آنها... هویت تاریخی ایران اسلامی را نابود کند و قریب به مدت ۵۰ سال این پدر و پسر وابسته به غرب در حکومت پهلوی، ملت ایران را به زیر سلطهی سیاسی، نظامی و فرهنگی غرب کشاندند و تا حدود بسیار زیادی نیز در این کار موفق شدند. به طوری که اگر کسی در تهران یا حتی در شهرهای زیارتی مانند مشهد نگاه میکرد، قدم زدن در یک کشور اسلامی با مردمی مسلمان را احساس نمیکرد. امام خامنهای میفرماید: «... امام بزرگوار بود که با همه وجود برای زن ایرانیِ مسلمان ارزش و احترام قائل بود. همین بینش بود که موجب شد زنان کشور در انقلاب اسلامی سهم بزرگی را ایفا کردند؛ به طوری که اگر حضور زنان در نهضت انقلابی ملت ایران نمیبود، به احتمال زیاد این انقلاب به این شکل پیروز نمیشد؛ یا اصلاً پیروز نمیشد، یا مشکلات بزرگی در سر راه آن پدید میآمد. بنابراین، حضور زنان مشکلگشا بود. در جنگ هم همین طور بود.» ( بیانات در دیدار جمعی از زنان ۱۳۷۶/۰۷/۳۰)
۳. شاید ملت ایران، اهمیت روز ۱۷ دی ۵۶ که زنان مومن و عفیف در اوج مظلومیت قیام کردند را مانند ۱۹ دی همان سال ندانند. قضیه از این قرار بود که به علت واقعه کشف حجاب هر ساله در روز هفده دی در میدان مجسمه مشهد جشن کشف حجاب برگزار میشد و مردمِ موافق با این سیاست استعماری، در این روز برای تجلیل از این باصطلاح دستاورد جمع شده و به پای مجسمه دستهگل اهدا میکردند. در زمستان سرد و سیاه و در سکوت روز ۱۷ دی سال ۵۶ که رژیم دیکتاتور پهلوی با خیالی آرام در جزیرهی ثبات خود به دور از هر مزاحم در حال حکمرانی بود، غافل از آنکه تعداد معدودی از زنان محجبهی مشهدی در تدارک برپایی تظاهراتی آتشین بودند تا بتوانند زنان و مردان کشورمان را از شب سیاه و ظلمانی در کشور آگاه و مردم را نجات دهند. با شروع تظاهرات زنان دیگران نیز به جمع محدود آنان پیوستند و جمعیت زیادی بر علیه بیحجابی و ظلم و ستم در آن روزهای پر از خفقان، قیام کردند. نیروهای انتظامی نیز بانوان تظاهرکننده را با ضرب و شتم، دستگیر و روانه زندان کردند. در همین روز نیز یک مقالهی توهینآمیز به ساحت حضرت امام خمینی (رحمهالله علیه) در روزنامه اطلاعات به نام استعمار سرخ و سیاه منتشر شد. این دو حادثه همزمان سبب شد تا اعتراضات خونینی در قم توسط مردم در ۱۹ دی برپا شود که در تاریخ به قیام خونین ۱۹ دی معروف شد.
🍃ادامه دارد...
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI