eitaa logo
『 افسران جنگ نرم 』🇵🇸
628 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
2هزار ویدیو
89 فایل
در جـنگ نرم پای باور و ایمانمان که وسط باشد ساکت نخواهیم نشست✌️🏻...
مشاهده در ایتا
دانلود
💕 💕 ❤️ 📱 📌 🖇 ✨ 📚 برگشتم داخل خونه که سمیرا اومد گفت -چیشد!؟چیشد؟ +چی چی شد -خب ینی میگم چی بهش گفتی +اصن نبود که چیزی بگم بهش -خب پس وسایل و جمع کن برگردیم +کجا؟ -رشت +نه بابا من نمیام -خب بیا خونه ما اونام بیان اونجا +کیا؟ - حرفاتو و با نجمه خانوم شنیدم +من پاشم بیام رشت بعد به اونا که از مشهد اومدن تهران بگم بیاین رشت...وای خدا -اوم راست میگی یه جوریه ...خب من زنگ بزنم مامان و بابام بیان اینجا +نمی دونم -حالا جوابت به این پسره چی هست؟ +نمی دونم -کی میان خواستگاری؟ +نمی‌دونم -سپاس از جواب های جامع و کامل...از خانواده اون عرفان خبری نیست دیگه؟ +نه بابا چه خبری صدای زنگ گوشیم اومد بلند شدم و رفتم از تو اتاق برداشتم +وای سمیرا چه حلال زاده..عارفس -جدی؟ +آره جواب دادم +سلام -سلام آرمیتا جون خوبی؟ +خوبم ممنون شماها چطورین؟ -خوبیم مامان و بابام سلام می رسونن داشتم صحبت می کردم که سمیرا اومد کنارمو گفت: -من میرم بالا با نجمه خانوم حرف بزنم +وایسا ببینم برا چی؟ -ببینم کی می خوان بیان من زنگ بزنم مامان و بابام +نمی دونم هر کاری می خوای بکن.نه نه سمیرا نرو -چرا چیشد؟ +نجمه خانوم تو حیاط منو دید گفت خودش زنگ میزنه،زشته تو بری -باشه خب +الو عارفه ببخشید -خواهش میکنم دوستت سمیرا بود؟ +آره..خب میگفتی چه خبر؟ -آها قرار شد به خاطر اینکه هنوز یه سالم نشده فاطمه خواهرش فوت شده یه مراسم کوچیک بگیریم و بریم سر خونه زندگی +آها خب باشه ممنون که زنگ زدی و دعوتم کردی -خواهش میکنم گلم.میگم آرمیتا!!! +جانم -میای؟! +اره چرا نیام؟ -به خاطر عرفان گفتم شاید نیای +نه عزیزم من حتما میام -ممنون آرمیتا +خواهش میکنم فعلا خداحافظ -خدافظ .... :✍ و کپی تا پایان فصل دو ممنوع پیگرد الهی دارد🚫 ❤️ @afsaranjangnarm_313 📱