eitaa logo
『 افسران جنگ نرم 』🇵🇸
664 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
2هزار ویدیو
89 فایل
در جـنگ نرم پای باور و ایمانمان که وسط باشد ساکت نخواهیم نشست✌️🏻... {خادمان کانال🌱} @valeh_135 @yazahra_83 @Montaghem_soleymani_82 شرایط تبادل و کپی↯ @shorot_13 حرفهاتون⇦ @Afsaranadmin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
{🖤🕊} اگر به حسین باشد، هیچ نگاه تضرعی را بی پاسخ نمی‌گذارد... اگر به حسین باشد روی از هیچ چشم خواهشی برنمی‌گرداند... اگر به حسین باشد... • ناشکری کردیم! ناشکری کردیم که امسال هیئت رفتن هایمان بارعایت پروتکل های بهداشتی شد! موازین مان را رعایت نکردیم، حُرمت هارا رعایت نکردیم! 🌴🌤@afsaranjangnarm_313🌤🌴
{•🌻🌙•} 📌☘ و بٺرسیم‌از روزۍڪھ صفحھ‌ۍمجازیمون رنگِ خداوشهدارو بگیره؛ ولۍزندگیامون‌نھ.! ❗️ 🥀@afsaranjangnarm_313🥀
📱 🔹سردار سلامی: برای غلبه در جنگ نرم باید بر ارائه جذاب و انعکاس هنرمندانه محتوای ناب انقلابی متمرکز و اهتمام ورزید. تربیت نیروی انسانی و میدان دادن به نیروهای جوان و مشتاق نقش آفرین در عرصه های نیاز انقلاب در حوزه های فرهنگی و هنری  از موضوعاتی است که بایستی در اولویت قرار گیرد. ○━━⊰☆📱☆⊱━━○ @afsaranjangnarm_313 ○━━⊰☆⚔☆⊱━━○
عدالت به سبک ستاد کرونا درکنکور: ۱-فاصله یک متر و هشتاد سانتی متر ۲-زیر سقف ۳-زمان سه ساعت و نیم درهیئت: ۱-فاصله دو متر ۲-فضای بسته مطلقا ممنوع(فضای باز) ۳-زمان حداکثر دو ساعت گویا تر از این؟خودتون قضاوت کنید. 🌸 @afsaranjangnarm_313 🌸
در استانه ی پرچم حرم حضرت زینب(س) تعویض شد 🌱 @afsaranjangnarm_313 🌱
سلام با توجه به مشکلی که برای ایتا به وجود اومده برخی عکس ها و فایلهای ارسالی باز نمیشود؛ جواب ایتا⬇️ با سلام و پوزش از شما به دلیل بروز یک ایراد فنی و غیرمترقبه در بخشی از سرورهای ذخیره سازی، تعدادی از فایلها و رسانه‌ها قابل فوروارد یا دانلود نیستند. با تلاش واحد فنی بخش زیادی از این فایل‌ها ریکاوری شده اند. ولی فایل‌هایی که همچنان قابل دانلود نیستند باید مجددا به ایتا ارسال شوند. 🔰پاسخ به پرسش‌های متداول کاربران ایتا در: @Eitaa_FAQ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📜 🌹 دوست شهید نورے بهش گفتم: بابک من به خاطر خانوادم نمیتونم بیام دفاع از حرم... 🌹گفت: توی کربلا هم دقیقا همین بحث بود یکی گفت خانوادم یکی گفت کارم یکی گفت زندگیم اینطوری شد که امام حسین(ع) تنها موند و من واقعا جوابی نداشتم برای حرفش🥀 ↬‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌↬‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ •|خاطره‌اے از شهید💔 مدافع حرم بابک نورے🕊|• 🌴@afsaranjangnarm_313🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♡ ❤️ 📱 ✨ 📚 «ارمیتا» از در مسجد بیرون اومدیم و قدم زنان رفتیم طرف خونه *یعنی میشه دوباره بشم همون آرمیتای قبل؟نه نه وقتی هیچی راجب دینم نمی دو -آرمیتااااااا پشت سرت از تو حال خودم در اومد‌م‌و برگشتم سمت صدای فاطمه که نفهمیدم چی شد پرت شدم اون طرف کوچه همه ی این اتفاقا در عرض چند ثانیه افتاد به سختی از روی زمین بلند شدم تا بفهمم چی شده که فاطمه رو دیدم افتاده وسط کوچه +یا خدااااا...فاطمهههه به سمت فاطمه دویدم. طرف چند نفری که دورمون جمع شده بودن داد زدم +زنگ بزنین امبولانس سریع به سمت ماشینی‌که وایساده بود حرکت کردم.به ماشین که رسیدم به شیشه ماشین با دستای لروزنم محکم ضربه زدم راننده کمی با گنگی نگاهم کردو بعد از چند ثانیه معطلی شیشه رو کشید پایین و منو نگاه کرد،با دیدن چشم های پسره که سرخ سرخ بود و انگار تو حال خودش نبود ترسیده یه قدم عقب تر رفتم.تمام ماشینش داشت بوی گند الکل و هزارتا کوفت و زهر مار دیگه می داد. بیخیالش شدم و رفتم سمت فاطمه کنارش زانو زدم هنوز چشماش باز بود +فاطمه فاطمه جونم با صدایی که از ته چاه در میومد گفت: -کیفم نگاهی به دورو برم انداختم و کیفشو پیدا کردم اوردم کنار دستش _بلیت.......مش..مشهدت...بردار......باید...بر...بری +فاطمه قراره باهم‌بریم مگه نه؟ فاطمه چشماتو نبند نگاه کن منو -حتما برو.... حتی اگه ..من +فاطمه ببخشید اذیتت کردم... تورخدا نخواب نگاه کن باهم میریم مشهد اصلا ....اصلا میشم همون آرمیتایی که تو می خوای -همون .....که ...خدا ..می +باشه فاطمه قول میدم فقط تو خوب باشی -قول؟ +قول با دستم اشکامو پس زدم تا فاطمه رو ببینم با همون صدایی گرفته داد زدم +آمبولانس کو؟ -خانم داره میاد -زنگ زدیم -اومد اوناهاش -برید کنار ***** آمبولانس رسید و فاطمه رو بردن منم رفتم سوار شدم توی آبولانس گریه می کردم و خدا رو صدا میزدم،از این ترسیده بودم که فاطمه چشماش بسته شده بود و بیهوش بود....... دنبال تخت فاطمه توی راهرو بیمارستان تند راه می رفتم تا اینکه دیگه اجازه ندادن برم جلو تر ناچار روی صندلی نشستم بعد از چند دقیقه دکتر به همراه یه پرستار اومد بیرون و گفت: -شما همراه این خانوم هستین ؟ +بله -نسبتتون؟ +دوستمه -خانوادش کجان؟ +خانوادش کرج ....اما..اما برادرش تهرانه -هرچه زودتر به برادرش خبر بدین بیان +باشه اما....بگید چی شده دوستم؟ -ببینید متأسفانه شدت ضربه وارد شده خیلی بوده به طوری که خون رسانی به مغز و ساقه مغز مختل شده +خب....خب این...این ینی...چی؟ - متاسفانه دوست شما مرگ مغزی شده +چیییی؟مرگ مغزی؟ _بله و لازم به ذکره بعد از بروز مرگ مغزی هر چی که بیشتر زمان بگذرد، یک به یک اعضا هم دچار از بین رفتگی میشن به خاطر همین سریع یه خانوادش خبر بدین . دکتر رفت و من بهت نشستم روی صندلی مگه میشه این همه اتفاق فقط تو چند دقیقه؟...... ..... :✍ و کپی تا پایان فصل دو ممنوع پیگرد الهی دارد🚫 ❤️@afsaranjangnarm_313📱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا