eitaa logo
『 افسران جنگ نرم 』🇵🇸
683 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
2هزار ویدیو
89 فایل
در جـنگ نرم پای باور و ایمانمان که وسط باشد ساکت نخواهیم نشست✌️🏻... {خادمان کانال🌱} @valeh_135 @yazahra_83 @Montaghem_soleymani_82 شرایط تبادل و کپی↯ @shorot_13 حرفهاتون⇦ @Afsaranadmin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤 •°از همه دنیا °•شش‌گوشه‌تو میخوام •°عاشق شدن یعنے °•آغوشتو میخوام 🌴🌤@afsaranjangnarm_313🌤🌴
📱| 👆🏻اینکه اکثر فیلم ها و کارتون های هالیوودے که به ذهن ما و کودکان ما خورانده میشوند حاوۍ جادو،رمالی،جن و...است بی دلیل نیست... ○━━⊰☆📱☆⊱━━○ @afsaranjangnarm_313 ○━━⊰☆⚔☆⊱━━○
✨ اگر...🖐🏻 تیردشمن...💣 جسم‌شهداراشکافت... تیربدحجابے...🏹 قلب‌آن‌هارامیدرد...💔 📱@afsaranjangnarm_313
💚 °•♡• توغَزل‌خواندے😌 • وَحافظ‌به‌جُنون‌آمد😬 • وگُفت(: •☆• ازصداےِ• سُخن‌ِعشق💚• نَدیدم‌خوشتَر😉• 🌴🌤@afsaranjangnarm_313🌤🌴
^^ - میتوانِست زیباییَش را بِه حَراج بُگذارد...؛ اَما باور داشت کـه اَرزان نیست🛍💎 🌸 @afsaranjangnarm_313 🌸
♦️امروز مصادف است با سالروز تولد شهید احمدی روشن. 🌷 یکی از پایه گذاران سایت هسته ای نطنز بود. و تاثیر بسیار زیادی بخش تامین کالاها و خرید تجهیزات هسته ای در حوزه غنی سازی در زمان تحریمها داشت. ♦️مصطفی در دی ماه 1358 بدنیا آمد . سر اذان ظهر ، پنجشنبه 20 صفر . 🌷پدرش شناسنامه اش را زودتر گرفت که متولد نیمه اول سال باشد تا زودتر به مدرسه برود.. آن موقع برای گرفتن شناسنامه زیاد سخت نمیگرفتند. شهادت و تولد مصطفی هر دو در ماه صفر بود. ♦️موقعی که به دنیا آمد پدرش هم وزنش خرما یا شکلات خرید و تقسیم کرد.و گفت: ( مولودی که روز پنج شنبه به دنیا بیاید خیلی مبارکه ؛ هم وزنش باید شرینی تقسیم کرد ) 🌷🍃مصطفی عمویی داشت بنام محسن که شهید شد. مصطفی به خود میبالید و عموی شهیدش شد اسطوره مصطفی. مصطفی به خود میبالید که عمویش جز شهداست. @afsaranjangnarm_313 🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💕 💕 ❤️ 📱 📌 🖇 ✨ 📚 خودم رو تو آغوش عارفه پرت کردم و بلند بلند زدم زیر گریه عارفه هم مدام میپرسید چیشده،باباش چی بهم گفته و.... آخر سر هم کلافه دستی به صورتم کشید و اشکام رو پاک کرد و گفت -وای آرمیتا خلم کردی چیشده؟ با گریه جواب دادم +مامان و بابام رو دستگیر...کردن -به خاطر دستگیر شدنشون داری گریه میکنی؟ایشالا آزاد میشن خب بعد چندسال سری به نشونه نه تکون دادم که عارفه کلافه تر پرسید -چی نه ؟ +عارفه می خوان اعدامشون کنن +آرمیتا جانم بزار من برم برات یه لیوان آب بیارم بعد باهم صحبت می کنیم . عارفه بیرون رفت و دو سه دقیقه بعد با یه لیوان آب آوند داخل اتاق.اب رو که به خوردم داد گفت -از بابا پرسیدم گفت که گفتی نمی خوای ببینیشون +آره -آرمیتا بهت حق میدم نخوای ببینیشون اما به نظرم برو ببین حرف حسابشون چیه؟! چرا تو رو ول کردن و سپردنت دست مامان بزرگت.من اگه جای تو بودم حداقل برای گرفتن جواب هامم که شده میرفتم دیدنشون. حرفای عارفه به نظرم حرفای منطقی میومد اما من هر کاری کردم نمیتونستم با خودم کنار بیام که برم دیدنشون +به نظرت دلیلی موجه هست اصلا برا این کارشون؟اصلا اگه دستگیر نمی شدن که سراغ منو نمی گرفتن -خب تو هم راست میگی ولی خوب فکر کن اصلا تا اجرای حکم که خیلی وقت هست بشین قشنگ فکر کن. بعد از یه درد و دل حسابی با عارفه عزم رفتن کردم.لباس پوشیدم و رفتم سراغ چادرم تازگیا این مرور خاطرات چند وقت پیش جزئی از زندگی من شده بود. ****** *{+سلام بچه ها -به سلاام ارمیتا جون -سلام بعد از سلام و احوال پرسی با بچه هایی که دیگه کلا دوست شده بودم ،نشستم کنارشون با بیرون رفتنمون باهم و روحیم خیلی خیلی بهتر از قبل شده بود.. رو به بچه ها پرسیدم +خب خب بحث امروز راجب چیه؟ ......... .... :✍ و کپی تا پایان فصل دو ممنوع میکرد الهی دارد🚫 📱 @afsaranjangnarm_313 ❤️
ببخشید میدونم کوتاهه فردا نمیرم مدرسه ایشالا چندتا پارت می نویسم❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 همین‌الان،یه‌هویی، سلام‌بده‌طرف‌کربلا..‌! عاشق‌ که‌برای‌سلام‌کردن به‌معشوقش‌بهونه‌نمےخواد..:)❤️ 🌴🌤@afsaranjangnarm_313🌤🌴