eitaa logo
یادداشت‌های آقامعلم
139 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
82 ویدیو
92 فایل
یادداشت‌هایی در زمینه #دین، #فرهنگ، #اقتصاد، #سوادرسانه، #رایانه نویسنده: محمدحسین یزدانی بخش کارشناس ارشد فیزیک؛ فعال فضای مجازی؛ علاقه‌مند به رایانه و برنامه‌نویسی ارتباط با نویسنده: @yazdanibakhsh
مشاهده در ایتا
دانلود
آمار درصد فرزندان نامشروع(حرام‌زاده) در کشورهای مختلف جهان(2014)
آمار فرزندان نامشروع(حرام‌زاده) که زنده متولد شده‌اند(غیر از آمار فرزندانی که سقط شده‌اند) در کشورهای مختلف دنیا
دست کم، ده هزار نفر در انگلیس، خواسته‌اند که مثل سگ‌ها زندگی کنند و لباس بپوشند.
آخرین کار صنعت زیبایی: توسعه‌ی موهای بینی
این افراد، دوست دارند، سگ باشند...
جدیدترین شیوه‌های آرایش و پیرایش: بریدن گوش...
🗒 موضوع: دزدی که بی‌صدا ساز می‌زد... 🔵مشهور است شخصی دزدی را در شبی در حال باز کردن قفل فروشگاهی دید. از او پرسید چه می‌کنی؟ گفت: ساز می‌زنم. گفت: سازت صدا ندارد؟ پاسخ داد: صدای سازم را صبح فردا خواهی شنید. 🔵هنگامی که یک الکترون از حالت پایه به حالت برانگیخته می‌رود، در کمتر از یک هزار میلیاردم ثانیه، به حالت پایه برمی‌گردد؛ یعنی اثر این کار، تقریباً بی‌درنگ دیده می‌شود. با تزریق آمپول اما، تا اثر آن دیده شود، دست کم چند دقیقه زمان لازم است. با خوردن دارو، به زمان بیشتری نیاز است تا اثر دارو را ببینیم. 🔵همیشه اما اثر یک کار را در کوتاه مدت نمی‌توان دید. برای مثال اثر نحوه‌ی تربیت فرزندان یا کار معلم کلاس اول، به سال‌ها زمان نیاز دارد تا خروجی‌اش را به صورت یک هنرمند، کارگر ماهر، مهندس، پزشک، استاد یا ... به جامعه نشان دهد و گاه جامعه‌ی فراموشکار، هیچ گاه اثر تلاش آن معلم کلاس اول را در خروجی کار، نمی‌بیند. 🔵خلاصه این که نباید انتظار داشت وقتی اسلام از لزوم رعایت حجاب یا حرام بودن شراب و الکل صحبت می‌کند، بگوییم مگر بیرون بودن یک تار مو چه تأثیری دارد؟ یا بپرسیم الکل که به ما سرخوشی می‌دهد، چرا حرام است؟ یا علت مخالفت دانش پزشکی را با سیگار یا مواد مخدر سنتی و صنعتی جویا شویم! اثر بی‌حجابی و مشروبات الکلی و سیگار و اعتیاد، گاه سال‌ها و گاه دهه‌ها بعد مشخص می‌شود. می‌توانید با جستجوی ساده‌ای در اینترنت، ببینید در کشورهایی که بی‌حجابی و بی‌عفتی جریان دارد، آمار تجاوز به زنان(با تعریف آن کشورها از تجاوز) نسبت به کشورهای عادی، چگونه است؟ درصد حرام‌زادگی؟ خروجی عجیب و غریب کارهای غیر انسانی در این کشورها؟ آیا باید بگذاریم ما هم چند سال دیگر و چند دهه‌ی دیگر، وقتی که کار از کار گذشت، بفهمیم چه روی داده؟ آیا «فرداصبحی» که صدا ساز این کارها را شنیدیم، برای مقابله دیر نیست؟ 📝 ✅ارزیابی‌ها، دیدگاه‌ها، پیشنهادها: 🌐https://eitaa.com/yazdanibakhsh 🔰دیگر یادداشت‌ها: 🌐https://eitaa.com/aghamoalem
شاه خدا بیامرز
کاوشگر زیستی ایران به فضا پرتاب شد این محموله پس از سالها تعطیلی صنعت هوا و فضا از سال 1392، از ایران به فضا می‌رود... با پرتاب این کپسول زیستی جدید، ایران دوباره در مسیر رسیدن به اعزام انسان به فضا قرار گرفت و این امیدواری وجود دارد که با رویکرد جدید و با این پرتاب‌های موفق، به زودی شاهد نخستین فضانورد ایرانی با کپسول و پرتابگر بومی به فضا باشیم و چه‌بسا اگر زنجیره پرتاب‌های کاوشگرهای ایرانی از سال 1392 و در دولت‌های یازدهم و دوازدهم قطع نمی‌شد امروز شاهد حضور فضانورد ایرانی با کپسول و پرتابگر بومی در فضا بودیم
MohsenFakhrizadeh.pdf
10.38M
ویژه‌نامه‌ی روزنامه‌ی «جام جم» به مناسبت سومین سالروز شهادت دکتر محسن فخری‌زاده، پدر دانش هسته‌ای ایران
دستور اسماعیل قاآنی، فرمانده سپاه قدس به حماس شکیبا باشید، عنوان وزارت کشور(داخلیه)، نماد وزارت اطلاعات، سربرگ عربی، و امضای سردار قاآنی و از همه مهم‌تر، متن خنده‌دار عربی نامه(اطلاعنا: یعنی به اطلاع ما برسانید و ...). وصله‌های ناجور این جعل ناشیانه...
شهادت هنر مردان خداست(امام خمینی«ره») پندار ما این است که ما مانده‌ایم و شهدا رفته‌اند، اماحقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده‌اند(شهید سید مرتضی آوینی)
از مردم عزیز ایران می‌خواهم پول خود را برای عاشورا و عرب‌ها و سفر کربلا و مشهد و مکه خرج نکنند و به جای آن، به فکر فقرا و مردم بیچاره باشند؛ اما اگر برای کنسرت و قرتی‌بازی و مطرب و سفر فرنگ باشد، اشکالی ندارد هر چه می‌خواهید خرج کنید!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برخورد از سر اقتدار امام خمینی(ره) با نماینده‌ی ابرقدرت شرق(شوروی سابق)
بسم الله الرحمن الرحیم‌ جناب آقای گورباچف، صدر هیات رئیسه اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی‌ با امید خوشبختی و سعادت برای شما و ملت شوروی، از آنجا که پس از روی کار آمدن شما چنین احساس می‌شود که جنابعالی در تحلیل حوادث سیاسی جهان، خصوصاً در رابطه با مسائل شوروی، در دور جدیدی از بازنگری و تحول و برخورد قرار گرفته‌اید، و جسارت و گستاخی شما در برخورد با واقعیات جهان چه بسا منشا تحولات و موجب به هم خوردن معادلات فعلی حاکم بر جهان گردد، لازم دیدم نکاتی را یادآور شوم. هر چند ممکن است حیطه تفکر و تصمیمات جدید شما تنها روشی برای حل معضلات حزبی و در کنار آن حل پاره‌ای از مشکلات مردمتان باشد، ولی به همین اندازه هم شهامت تجدید نظر در مورد مکتبی که سالیان سال فرزندان انقلابی جهان را در حصارهای آهنین زندانی نموده بود قابل ستایش است. و اگر به فراتر از این مقدار فکر می‌کنید، اولین مسئله‌ای که مطمئناً باعث موفقیت شما خواهد شد این است که در سیاست اسلاف خود دایر بر «خدازدایی» و «دین‌زدایی» از جامعه، که تحقیقاً بزرگترین و بالاترین ضربه را بر پیکر مردم کشور شوروی وارد کرده است، تجدید نظر نمایید؛ و بدانید که برخورد واقعی با قضایای جهان جز از این طریق میسر نیست. البته ممکن است از شیوه‌های ناصحیح و عملکرد غلط قدرتمندان پیشین کمونیسم در زمینه اقتصاد، باغ سبز دنیای غرب رخ بنماید، ولی حقیقت جای دیگری است. شما اگر بخواهید در این‌ مقطع تنها گره‌های کور اقتصادی سوسیالسیم و کمونیسم را با پناه بردن به کانون سرمایه داری غرب حل کنید، نه تنها دردی از جامعه خویش را دوا نکرده‌اید، که دیگران باید بیایند و اشتباهات شما را جبران کنند؛ چرا که امروز اگر مارکسیسم در روشهای اقتصادی و اجتماعی به بن بست رسیده است، دنیای غرب هم در همین مسائل، البته به شکل دیگر، و نیز در مسائل دیگر گرفتار حادثه است. جناب آقای گورباچف، باید به حقیقت رو آورد. مشکل اصلی کشور شما مسئله مالکیت و اقتصاد و آزادی نیست. مشکل شما عدم اعتقاد واقعی به خداست. همان مشکلی که غرب را هم به ابتذال و بن بست کشیده و یا خواهد کشید. مشکل اصلی شما مبارزه طولانی و بیهوده با خدا و مبدا هستی و آفرینش است. جناب آقای گورباچف، برای همه روشن است که از این پس کمونیسم را باید در موزه‌های تاریخ سیاسی جهان جستجو کرد؛ چرا که مارکسیسم جوابگوی هیچ نیازی از نیازهای واقعی انسان نیست؛ چرا که مکتبی است مادی، و با مادیت نمی‌توان بشریت را از بحران عدم اعتقاد به معنویت، که اساسی‌ترین درد جامعه بشری در غرب و شرق است، به در آورد. حضرت آقای گورباچف، ممکن است شما اثباتاً در بعضی جهات به مارکسیسم پشت نکرده باشید و از این پس هم در مصاحبه‌ها اعتقاد کامل خودتان را به آن ابراز کنید؛ ولی خود می‌دانید که ثبوتاً این گونه نیست. رهبر چین اولین ضربه را به کمونیسم زد؛ و شما دومین و علی الظاهر آخرین ضربه را بر پیکر آن نواختید. امروز دیگر چیزی به نام کمونیسم در جهان نداریم. ولی از شما جداً می‌خواهم که در شکستن دیوارهای خیالات مارکسیسم، گرفتار زندان غرب و شیطان بزرگ نشوید. امیدوارم افتخار واقعی این مطلب را پیدا کنید که آخرین لایه‌های پوسیده هفتاد سال کژی جهان کمونیسم را از چهره تاریخ و کشور خود بزدایید. امروز دیگر دولتهای همسو با شما که دلشان برای‌ وطن و مردمشان می‌تپد هرگز حاضر نخواهند شد بیش از این منابع زیرزمینی و رو زمینی کشورشان را برای اثبات موفقیت کمونیسم، که صدای شکستن استخوانهایش هم به گوش فرزندانشان رسیده است، مصرف کنند. آقای گورباچف وقتی از گلدسته‌های مساجد بعضی از جمهوریهای شما پس از هفتاد سال بانگ «الله اکبر» و شهادت به رسالت حضرت ختمی مرتبت- صلی الله علیه و آله و سلم- به گوش رسید، تمامی طرفداران اسلام ناب محمدی (ص) را از شوق به گریه انداخت. لذا لازم دانستم این موضوع را به شما گوشزد کنم که بار دیگر به دو جهان‌بینی مادی و الهی بیندیشید. مادیون معیار شناخت در جهان‌بینی خویش را «حس» دانسته و چیزی را که محسوس نباشد از قلمرو علم بیرون می‌دانند؛ و هستی را همتای ماده دانسته و چیزی را که ماده ندارد موجود نمی‌دانند. قهراً جهان غیب، مانند وجود خداوند تعالی و وحی و نبوت و قیامت، را یکسره افسانه می‌دانند. در حالی که معیار شناخت در جهان‌بینی الهی اعم از «حس و عقل» می‌باشد، و چیزی که معقول باشد داخل در قلمرو علم می‌باشد گر چه محسوس نباشد. لذا هستی اعم از غیب و شهادت است، و چیزی که ماده ندارد، می‌تواند موجود باشد. و همان طور که موجود مادی به «مجرد» استناد دارد، شناخت حسی نیز به شناخت عقلی متکی است. قرآن مجید اساس تفکر مادی را نقد می‌کند، و به آنان که بر این پندارند که خدا نیست و گرنه دیده می‌شد. «لَن نُومِنَ لَکَ حَتّی‌ نَرَی اللهَ جَهرَهً می‌فرماید: لَا تُدرِکُهُ الابْصارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ الابْصارَ وَ هو اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ».
از قرآن عزیز و کریم و استدلالات آن در موارد وحی و نبوت و قیامت بگذریم، که از نظر شما اول بحث است، اصولًا میل نداشتم شما را در پیچ و تاب مسائل فلاسفه، بخصوص فلاسفه اسلامی، بیندازم. فقط به یکی- دو مثال ساده و فطری و وجدانی که سیاسیون هم می‌توانند از آن بهره‌ای ببرند بسنده می‌کنم. این از بدیهیات است که ماده و جسم هر چه باشد از خود بیخبر است. یک مجسمه سنگی یا مجسمه مادی انسان هر طرف آن از طرف دیگرش محجوب است. در صورتی که به عیان می‌بینیم که انسان و حیوان از همه اطراف خود آگاه است. می‌داند کجاست؛ در محیطش چه می‌گذرد؛ در جهان چه غوغایی است. پس، در حیوان و انسان چیز دیگری است که فوق ماده است و از عالم ماده جدا است و با مردن ماده نمی‌میرد و باقی است. انسان در فطرت خود هر کمالی را به طور مطلق می‌خواهد. و شما خوب می‌دانید که انسان می‌خواهد قدرت مطلق جهان باشد و به هیچ قدرتی که ناقص است دل نبسته است. اگر عالم را در اختیار داشته باشد و گفته شود جهان دیگری هم هست، فطرتاً مایل است آن جهان را هم در اختیار داشته باشد. انسان هر اندازه دانشمند باشد و گفته شود علوم دیگری هم هست، فطرتاً مایل است آن علوم را هم بیاموزد. پس قدرت مطلق و علم مطلق باید باشد تا آدمی دل به آن ببندد. آن خداوند متعال است که همه به آن متوجهیم، گرچه خود ندانیم. انسان می‌خواهد به «حق مطلق» برسد تا فانی در خدا شود. اصولًا اشتیاق به زندگی ابدی در نهاد هر انسانی نشانه وجود جهان جاوید و مصون از مرگ است. اگر جنابعالی میل داشته باشید در این زمینه‌ها تحقیق کنید، می‌توانید دستور دهید که صاحبان این گونه علوم علاوه بر کتب فلاسفه غرب در این زمینه، به نوشته‌های فارابی و بو علی سینا- رحمه الله‌ علیهما- در حکمت مشاء مراجعه کنند، تا روشن شود که قانون علیت و معلولیت که هر گونه شناختی بر آن استوار است، معقول است نه محسوس؛ و ادراک معانی کلی و نیز قوانین کلی که هر گونه استدلال بر آن تکیه دارد، معقول است نه محسوس، و نیز به کتابهای سهروردی-رحمه الله علیه- در حکمت اشراق مراجعه نموده، و برای جنابعالی شرح کنند که جسم و هر موجود مادی دیگر به نور صِرف که منزه از حس می‌باشد نیازمند است؛ و ادراک شهودیِ ذات انسان از حقیقت خویش مبرا از پدیده حسی است. و از اساتید بزرگ بخواهید تا به حکمت متعالیه صدر المتالّهین-رضوان الله تعالی علیه و حشره الله مع النبیین و الصالحین- مراجعه نمایند، تا معلوم گردد که: حقیقت علم همانا وجودی است مجرد از ماده، و هر گونه اندیشه از ماده منزه است و به احکام ماده محکوم نخواهد شد. دیگر شما را خسته نمی‌کنم و از کتب عرفا و بخصوص محیی الدین ابن عربی نام نمی‌برم؛ که اگر خواستید از مباحث این بزرگمرد مطلع گردید، تنی چند از خبرگان تیزهوش خود را که در این گونه مسائل قویاً دست دارند، راهی قم گردانید، تا پس از چند سالی با توکل به خدا از عمق لطیف باریکتر ز موی منازل معرفت آگاه گردند، که بدون این سفر آگاهی از آن امکان ندارد. جناب آقای گورباچف، اکنون بعد از ذکر این مسائل و مقدمات، از شما می‌خواهم درباره اسلام به صورت جدی تحقیق و تفحص کنید. و این نه به خاطر نیاز اسلام و مسلمین به شما، که به جهت ارزشهای والا و جهان شمول اسلام است که می‌تواند وسیله راحتی و نجات همه ملتها باشد و گره مشکلات اساسی بشریت را باز نماید. نگرش جدی به اسلام ممکن است شما را برای همیشه از مساله افغانستان و مسائلی از این قبیل در جهان نجات دهد. ما مسلمانان جهان را مانند مسلمانان کشور خود دانسته و همیشه خود را در سرنوشت آنان شریک می‌دانیم. با آزادی نسبی مراسم مذهبی در بعضی از جمهوریهای شوروی، نشان دادید که دیگر این گونه فکر نمی‌کنید که مذهب مخدر جامعه است. راستی مذهبی که ایران را در مقابل ابرقدرتها چون کوه استوار کرده است مخدر جامعه است؟ آیا مذهبی که طالب اجرای عدالت در جهان و خواهان آزادی انسان از قیود مادی و معنوی است مخدر جامعه است؟ آری، مذهبی که وسیله شود تا سرمایه‌های مادی و معنوی کشورهای اسلامی و غیر اسلامی، در اختیار ابرقدرتها و قدرتها قرار گیرد و بر سر مردم فریاد کشد که دین از سیاست جدا است مخدر جامعه است. ولی این دیگر مذهب‌ واقعی نیست؛ بلکه مذهبی است که مردم ما آن را «مذهب امریکایی» می‌نامند. در خاتمه صریحاً اعلام می‌کنم که جمهوری اسلامی ایران به عنوان بزرگترین و قدرتمندترین پایگاه جهان اسلام به راحتی می‌تواند خلا اعتقادی نظام شما را پر نماید. و در هر صورت، کشور ما همچون گذشته به حسن همجواری و روابط متقابل معتقد است و آن را محترم می‌شمارد. «و السلام علی من اتبع الهدی» 11/10/67 روح الله الموسوی الخمینی‌
لبخندت، به اندازه‌ی همه‌ی دنیا می‌ارزید. کاش یک بار دیگر، دنیا لبخندت را می‌دید...
یک نفری گفته بود که شهید سلیمانی برای دشمنانش خطرناک‌تر از سردار سلیمانی است؛ درست فهمیده بود(رهبر معظم انقلاب) و راست گفته‌اند که به خاطر ترس از شهید سلیمانی، زائرانش را ناجوانمردانه ترور می‌کنند. به قول امام خمینی(ره): ‎‏بریزید خونها را؛ زندگی ما دوام پیدا می‌کند. بکُشید ما را؛ ملت ما بیدارتر می‌شود. ما از‏‎ ‎‏مرگ نمی‌ترسیم؛ و شما هم از مرگ ما صرفه ندارید.