#قتله_کربلا
#خولی_بن_یزید_اصبحی
خولی: از دژخیمان شهر کوفه که #سر حضرت #حسین بن علی علیه السلام (امام سوم شیعیان) را از #کربلا به کوفه برد و در خانه اش پنهان کرد.
همچنین از قاتلان فرزند #امیرالمؤمنین علیه السلام نیز بود.
پدرش: یزید اصبحی نام داشت.
سال 60 هـ ق، زمانی که #عبیدالله_بن_زیاد، برای جنگ با حسین بن علی علیه السلام، سپاهی از کوفه به کربلا فرستاد،
خولی با این سپاه همراه شد و در کربلا در روز دهم محرم ( #عاشورا) در سال 61 هـ ق، در جنگ با سپاه حسینی، شقاوتهایی از خود نشان داد.
حساس ترین زمان #شقاوت او، آنگاه که امام علیه السلام از #اسب به زمین افتاد و به شهادت رسید و دشمنانش، سر مطهر او را از بدنش جدا کردند.
خولی از طرف «عمربن سعد» مأموریت یافت تا آن سر را به همراهی #حمیدبن_مسلم ازدی، برای ابن زیاد، والی کوفه به آنجا ببرد.
اگرچه نقل دیگری است که:
او خود، سر آن حضرت را از #بدنش جدا نمود،
به اینصورت که، در آخرین لحظات حیات حسین بن علی علیه السلام، که دشمنانش او را #تیرباران می کردند، « #سنان_بن_انس_نخعی» بر او حمله کرد و نیزه ای برآورد که خولی با عجله آمد و از اسبش پیاده شد تا سر آن حضرت را جدا کند،
اما بر خود لرزید که « #شمربن_ذی_الجوشن» به او نهیب زد و گفت:
خداوند بازویت را سست کند! چرا اینگونه می لرزی؟
و این مرد خبیث سر آن امام عزیز را از تن جدا نمود.
و نتیجه اینکه:
سر منور حسین بن علی علیه السلام را، خولی به کوفه برد.
اما شب شد و دیر به (دارالاماره) قصر عبیدالله بن زیاد، رسید و درب آنجا بسته بود.
لذا به خانه اش رفت و سر را در زیر طشتی، و به نقلی در « #تنور» پنهان کرد.
خولی دو زن داشت، یکی از قبیله حضرمیان، و یکی از قبیله بنی اسد.
نام آنها، #نوار و #عیوف در تاریخ آمده و پدر یکی از آنها، مالک بن عقرب است. وقتی خولی نزد همسرش به اتاق رفت، همسرش پرسید،
با خود چه آورده ای؟
خولی گفت: چیزی آورده ام که برای همیشه ثروتمند و بی نیاز خواهیم بود.
سر حسین بن علی علیه السلام را به خانه آورده ام!
همسر او گفت: وای بر تو! مردم سیم و زر به خانه می برند و تو، سر فرزند #رسول خدا آورده ای!
به خدا سوگند که هرگز در کنار تو نخواهم ماند.
این را گفت و بلند شد و بیرون آمد و ناگهان نظرش بر نوری عظیم افتاد و دید که:
نوری به آسمان می رود و این نور از آن سر منور ساطع است و ملائکه به صورت مرغان سپید، در اطراف آن هستند.
در بعضی اقوال تاریخی است که او شبانه، همسرش را ترک کرد و از آن خانه بیرون رفت.
خولی سر را برای ابن زیاد برد تا جایزه بگیرد.
او بعد از واقعه عاشورا همچنان زنده بود تا سال 65 هـ ق، زمانی که #مختار_ثقفی به خونخواهی حضرت حسین علیه السلام، قیام کرد و دنبال قاتلان آن حضرت بود، « #معاذبن_هانی» و «اباعمره #کیسان» امیر پاسبانان خاص خودش را به دنبال خولی فرستاد.
خولی در خانه اش، در بیت الخلاء (مستراح) پنهان شده بود.
یکی از همسرانش که کینه او را از آن زمان که سر بریده حسین علیه السلام را آورده بود به دل داشت و دشمنش شده بود، محل اختفای شوهرش را به مأموران مختار با اشاره دستش، به آنها نشان داد که خولی در کجاست!
مأموران او را دستگیر کرده و خبرش را به مختار دادند.
به دستور مختار، او را #کشتند و #جسدش را #سوزانده و #خاکسترش را بر باد دادند.
امام #زمان علیه السلام در زیارت شهدا از #ناحیه_مقدسه او را لعنت کرده است آنجا که میفرماید:
سلام بر فرزند امیرالمؤمنین همنام «عثمان بن مظعون»، خداوند تیرزنندگانش «خولی بن یزید» و «ابانی دارمی» را لعنت کند.
📚منابع:
1- نفس المهموم
2- معارف و معاریف
3- فرهنگ عاشورا
4- دائرةالمعارف تشیع به نقل از اعیان الشیعه، تاریخ طبری، تاریخ کامل ابن اثیر و
✨اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ السِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ✨
@ahadisemasoomin
#قتله_کربلا
✔️ #ارزق [ #ازرق] بن حارث
از #فرماندهان و پیروان #عمربن_سعد در کربلا.
نام او را " #ازرق_بن_حرب_الصیداوی" نیز گویند.
جنایتکاری که مانع یاری رساندن قبیله « #بنی اسد» برای #حسین بن علی علیه السلام شد.
چند روز قبل از #عاشورای سال 61 هـ.ق در حماسه حسینی،
آن زمانی که #عبیدالله_بن_زیاد گروه گروه لشگری از دشمن به جنگ با حسین بن علی (علیهالسلام) میفرستاد،
#حبیب_بن_مظاهر_اسدی یکی از یاران آن حضرت که از قبیله بنی اسد بود،
اجازه گرفت تا مردم آن قبیله را که در آن نزدیکی بودند به یاری طلبد.
امام (علیهالسلام) موافقت نمود!
حبیب بن مظاهر در دل شب نزد آنها رفت و گفت:
آمده ام تا شما را به یاری پسر دختر #پیغمبر خدا دعوت کنم.
او را تنها نگذارید و یاریش کنید، عمربن سعد با لشگر بسیاری او را محاصره کرده است.
چون مردان بنی اسد او را شناختند، هر یک بر دیگری سبقت گرفتند
و اعلام آمادگی کردند بطوریکه 90 مرد جنگی بپاخاستند
و با حبیب به قصد یاری حسین علیه السلام خارج شدند در این میان یک نفر منافق و جاسوس، خبر را به #عمربن سعد رسانده و او بلافاصله ازرق،
فرمانده خودش را با 400 نفر سوار به مقابله با بنی اسد فرستاد.
ازرق با سوارانش، در کنار رود #فرات به آنها رسیده و راه را بر آنها گرفتند.
در حالی که با امام علیه اسلام فاصله بسیار کمی داشتند، لذا جنگ سختی درگرفت و با هم به شدت برخورد کردند.
حبیب بر سر او فریاد زد: ای ازرق، وای بر تو. با ما چه کار داری.
برای تو و برای ما اینکار شایسته نیست؛ بگذار دیگری غیر از تو، این شقاوت را بر گردن گیرد.
ولی ازرق هیچ توجه نکرد و همچنان لشگرش را به ضرب و جنگ، تحریص و تحریک کرد.
و از این رو مانع شد، تا آنها به یاری حسین بن علی (علیهالسلام) و یارانش نیایند.
و چون عده بنی اسد کم بود، نتوانستند مقاومت کنند و منهزم شده و به قبیله خود بازگشتند؛
و همان شب از جای خود کوچ کردند تا مبادا ابن سعد بر آنان شبانه حمله کند.
حبیب بن مظاهر با زحمت و سختی تمام نزد امام بازگشت و جریان را گفت:
امام علیه السلام فرمود:
#لاحول_و_لا_قوة_الا_بالله ...
📚منابع:
1- بحارالانوار ج 44 ص 386
2- نفسالمهموم
3- موسوعةالامام الحسین به نقل از: اسرالشهادة دربندی، مقتل الحسین خوارزمی وبحرالعلوم
✨اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ السِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ✨
@ahadisemasoomin
#قتله_کربلا
#اسید_بن_مالک لعنت الله علیه
از جمله کسانی که بر #پیکر مطهر امام #حسین علیه السلام #اسب تاختند...
سید بن طاووس در لهوف می گوید:
پس از #شهادت #اباعبدالله علیه السلام و #غارت #خیمه ها #عمر_بن_سعد(لعنت الله علیه) در میان یارانش فریاد زد:
چه کسی حاضر است بر حسین علیه السلام اسب بتازد و پشت او را #لگدمال گله اسبان کند؟
ده نفر از آنان به نام های
#اسحاق بن حوبه، همان که پیراهن امام حسین(علیهالسلام) را غارت کرد و
#أخنس بن مرثد و
#حکیم بن طفیل سبیعی و
#عمربن صبیح صیداوی و
#رجاء بن منقذ عبدی و
#سالم بن خیثمه جعفی و
#صالح بن وهب جعفی و
#واحظ بن غانم و
#هانی بن ثبیت حضرمی و
#أسیدبن مالک(لعنهم الله اجمعین)
آماده چنین جنایتی شدند و آن قدر پیکر مقدس امام حسین علیه السلام را زیر سم اسبان لگدمال کردند
که استخوان های پشت و سینه آن حضرت خرد شد.
سیدبن طاووس ادامه می دهد:
آن ده نفر نزد #عبیدالله_بن_زیاد(لعنت الله علیه)رفتند و یکی از آنها به نام أسیدبن مالک گفت:
ماییم که #استخوانهای سینه وپشت حسین علیه السلام را یکی پس از دیگری با #سم اسبانمان خرد کردیم .
#ابن_زیاد(لعنت الله علیه) دستور داد جایزه ناچیزی به آنها دادند.
☑️ملا حظات :
ابوعمروزاهد می گوید:
من در احوال آن ده نفر دقت کردم دیدم که همگی #زنازاده اند
☑️سرنوشت او :
#مختار دست و پای او را با #میخ های آهنی به زمین کوبید و دستور داد با #اسب بر او بتازند تا #هلاک شود .
📚منابع :
نفسالمهموم
ترجمه کامل ابن اثیر، خلیلی
تاریخ طبری
منتهیالامال
ابصار العین
موسوعه الامام الحسین به نقل از: عمادالدین طبری،نفس المهموم , کامل بهائی، لهوف، ارشاد و بسیاری منابع دیگر
#اللهم_العن_قتله_الحسین_علیه_السلام
✨اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ✨
@ahadisemasoomin