eitaa logo
احادیث وروایات
100 دنبال‌کننده
391 عکس
116 ویدیو
4 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج
مشاهده در ایتا
دانلود
✔️زحر ( )بن قیس جعفی مشخصات فردی نام کامل ؛ زَحر(زجر) بن قَیس جُعفِی کوفی محل زندگی : کوفه نسب/قبیله بنی مذحج نقش در واقعه اقدامات گزارش واقعه کربلا به  بن لعنت الله علیهما نقش‌های برجسته ❌رئیس پاسبانان کوفه در واقعه کربلا ❌ حامل سرهای شهدا و اسیران کربلا از کوفه به شام ❌ شهادت علیه حجر بن عدی  ❌کارگزار عثمان  ❌همراهی مصعب در قتل مختار نسب زحر بن قیس بن مالک بن معاویة بن سعنة جعفی[۱]  از خاندان جعفی بن سعد[۲]  و قبیله بنی مذحج بود.[۳] نام وی در منابع زجر[۵]  و زفر[۶]  نیز ثبت شده است. جبله، جهم و فرات و جمال(حمال) فرزندان زحر بودند که فرات در شورش اشراف کوفه علیه   و جبله در دیر جماجم کشته شدند.[۷] در واقعه کربلا،  عبیدالله  او را رئیس  کوفه قرار داد.[۲۵]  تا کسی از اهالی کوفه به یاران امام نپیوندد.[۲۶]  پس از شهادت امام حسین(علیه‌السلام) و یارانش نیز از سوی ابن زیاد مسئول انتقال سرهای شهدا و اسراء به شام نزد یزید بن معاویه لعنت الله علیهما گردید.[۲۷]  چون زحر بن قیس بر یزید وارد شد، و گزارش واقعه کربلا را به یزید داد.[۲۸] ☑️پس از واقعه زحر بن قیس، پس از مرگ یزید بن معاویه، با  همراه شد و به همراه ابن مطیع کوشید تا از قیام  جلوگیری کند. ابن مطیع او را به همراه عده‌ای به سوی محله کنده فرستاد تا مانع پیشروی مختار و یارانش شود.[۲۹]  او در شورش اشراف کوفه علیه مختار، مسئول جنگ در محله کنده بود.[۳۰]  اما با شکست این شورش به به بن پیوست. او سپاه مصعب بن زبیر را در جنگ با مختار همراهی نمود و از سوی او مأمور تصرف محله مراد کوفه شد.[۳۱]  زحر در جنگ مصعب بن زبیر باعبدالملک بن  در کنار مصعب حضور داشت[۳۲]  اما عبدالملک با وعده امارت اصفهان او و بسیاری از سران سپاه مصعب را از سپاه مصعب جدا کرد.[۳۳]  زحر، از جمله کسانی بودند که عبدالملک در سال ۷۱ق، امارت اصفهان را به آنان داد.[۳۴] زحر بن قیس بعدها به خدمت  بن یوسف ثقفی درآمد و در شورش‌های  در عراق  و برخی دیگر از مناطق از جمله ایران، به دستور حجاج به فرماندهی سپاهی هزار و هشتصد نفره، به جنگ شبیب بن یزید شیبانی رفت اما شکست خورد. او در این جنگ شد، هنگامی که او را به کوفه انتقال دادند، حجاج بن یوسف او را مورد اکرام خود قرار داد.[۳۵]  برخی از منابع هم از حضور او در کنار مهلب بن ابی صفره در جنگ با خوارج حکایت دارند.[۳۶] 📚پانویس 1_↑ ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۵۲۰؛ ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۴۰۹. 2_↑ ابن اعثم، الفتوح، ج۲، ص۵۰۲؛ وقعة الصفین، ص۱۹؛ جمهرة انساب العرب، ص۴۰۹. 3_↑ سمعانی، انساب ج۳، ص۲۹۱. 4_↑ طبری، تاریخ، ج۶، ص۱۹۷. 5_↑ ابن قتیبه، الامامه و السیاسیه، ج۱، ص۱۲۷؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۱۵، ص۱۲۹؛ ابن اعثم، الفتوح، ج۵، ص۱۲۶، ج۶، ص۲۹۵؛ مقرم، مقتل الحسین، ص۲۰۵. 6_↑ ابن قتیبه، الامامه و السیاسیه، ج۱، ص۱۱۰؛ طبری، تاریخ، ج۴، ص۵۴۲؛ ابن جوزی، المنتظم، ج۵، ص۳۴۱. 7_↑ ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۴۰۹؛ ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۵۲۰. 26_المقرم، مقتل الحسین، ص۲۰۵. 27_↑ بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۱۲؛ ابن اثیر، الکامل، ج۴، ص۸۳؛ دینوری، اخبارالطوال، ص۲۶۰؛ طبری، تاریخ، ج۵، ص۴۵۹؛ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۱۸. 28_↑ ابن اثیر، الکامل، ج۴، ص۸۳-۸۴؛ طبری، تاریخ، ج۵، ص۴۵۹؛ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۱۸؛ ابن جوزی، المنتظم، ج۵، ص۳۴۱. 29_↑ بلاذری، انساب الاشراف، ج۶، ۳۸۹؛ ابن اثیر، الکامل، ج۴، ص۲۱۷-۲۱۸؛ طبری، تاریخ، ج۶، ص۱۸. 30_↑ بلاذری، انساب الاشراف، ج۶، ص۴۳۹، ۳۹۸؛ طبری، تاریخ، ج۶، ص۴۵. 31_↑ بلاذری، انساب الاشراف، ج۶، ۴۳۹؛ طبری، تاریخ، ج۶، ص۱۰۵. 32_↑ ابن اثیر، الکامل، ج۴، ص۳۰۷. 33_↑ طبری، تاریخ، ج۶، ص۱۵۶. 34_↑ طبری، تاریخ، ج۶، ص۱۵۶. 35_↑ بلاذری، انساب الاشراف، ج۸، ص۲۳، ۲۹؛ طبری، تاریخ، ج۶، ص۲۴۳؛ ابن اثیر، الکامل، ج۴، ص۴۰۸. 36_↑ ابن اثیر، الکامل، ج۴، ص۳۶۶. ✨اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ✨ @ahadisemasoomin
  خولی: از دژخیمان شهر کوفه که حضرت بن علی علیه السلام (امام سوم شیعیان) را از به کوفه برد و در خانه اش پنهان کرد. همچنین از قاتلان فرزند علیه السلام نیز بود. پدرش: یزید اصبحی نام داشت. سال 60 هـ ق، زمانی که ، برای جنگ با حسین بن علی علیه السلام، سپاهی از کوفه به کربلا فرستاد، خولی با این سپاه همراه شد و در کربلا در روز دهم محرم ( ) در سال 61 هـ ق، در جنگ با سپاه حسینی، شقاوتهایی از خود نشان داد. حساس ترین زمان او، آنگاه که امام علیه السلام از به زمین افتاد و به شهادت رسید و دشمنانش، سر مطهر او را از بدنش جدا کردند. خولی از طرف «عمربن سعد» مأموریت یافت تا آن سر را به همراهی ازدی، برای ابن زیاد، والی کوفه به آنجا ببرد. اگرچه نقل دیگری است که: او خود، سر آن حضرت را از جدا نمود، به اینصورت که، در آخرین لحظات حیات حسین بن علی علیه السلام، که دشمنانش او را می کردند، « » بر او حمله کرد و نیزه ای برآورد که خولی با عجله آمد و از اسبش پیاده شد تا سر آن حضرت را جدا کند، اما بر خود لرزید که « » به او نهیب زد و گفت: خداوند بازویت را سست کند! چرا اینگونه می لرزی؟ و این مرد خبیث سر آن امام عزیز را از تن جدا نمود. و نتیجه اینکه: سر منور حسین بن علی علیه السلام را، خولی به کوفه برد. اما شب شد و دیر به (دارالاماره) قصر عبیدالله بن زیاد، رسید و درب آنجا بسته بود. لذا به خانه اش رفت و سر را در زیر طشتی، و به نقلی در « » پنهان کرد. خولی دو زن داشت، یکی از قبیله حضرمیان، و یکی از قبیله بنی اسد. نام آنها، و در تاریخ آمده و پدر یکی از آنها، مالک بن عقرب است. وقتی خولی نزد همسرش به اتاق رفت، همسرش پرسید، با خود چه آورده ای؟ خولی گفت: چیزی آورده ام که برای همیشه ثروتمند و بی نیاز خواهیم بود. سر حسین بن علی علیه السلام را به خانه آورده ام! همسر او گفت: وای بر تو! مردم سیم و زر به خانه می برند و تو، سر فرزند خدا آورده ای! به خدا سوگند که هرگز در کنار تو نخواهم ماند. این را گفت و بلند شد و بیرون آمد و ناگهان نظرش بر نوری عظیم افتاد و دید که: نوری به آسمان می رود و این نور از آن سر منور ساطع است و ملائکه به صورت مرغان سپید، در اطراف آن هستند. در بعضی اقوال تاریخی است که او شبانه، همسرش را ترک کرد و از آن خانه بیرون رفت. خولی سر را برای ابن زیاد برد تا جایزه بگیرد. او بعد از واقعه عاشورا همچنان زنده بود تا سال 65 هـ ق، زمانی که به خونخواهی حضرت حسین علیه السلام، قیام کرد و دنبال قاتلان آن حضرت بود، « » و «اباعمره » امیر پاسبانان خاص خودش را به دنبال خولی فرستاد. خولی در خانه اش، در بیت الخلاء (مستراح) پنهان شده بود. یکی از همسرانش که کینه او را از آن زمان که سر بریده حسین علیه السلام را آورده بود به دل داشت و دشمنش شده بود، محل اختفای شوهرش را به مأموران مختار با اشاره دستش، به آنها نشان داد که خولی در کجاست! مأموران او را دستگیر کرده و خبرش را به مختار دادند. به دستور مختار، او را و را و را بر باد دادند. امام علیه السلام در زیارت شهدا از او را لعنت کرده است آنجا که میفرماید: سلام بر فرزند امیرالمؤمنین همنام «عثمان بن مظعون»، خداوند تیرزنندگانش «خولی بن یزید» و «ابانی دارمی» را لعنت کند. 📚منابع: 1- نفس المهموم     2- معارف و معاریف     3- فرهنگ عاشورا     4- دائرةالمعارف تشیع به نقل از اعیان الشیعه، تاریخ طبری، تاریخ کامل ابن اثیر و ✨اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ السِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ✨ @ahadisemasoomin
فرزند حضرت سلام الله علیها لعنت الله علیه ✔️شهادت عون پس از آن رشادت‌های چشمگیر عون، شخصی به نام «عبدالله قُطبة الطائی» با شمشیر به او حمله کرد. با ضربه او، عون به شهادت رسید. در زیارت آمده: «السّلامُ عَلی عَون بن عَبدالله بنِ جَعفرٍ الطّیار» ، از او با عناوین همپیمان ایمان، نصیحت کننده به سوی پروردگار و همتای مثانی و قرآن یاد شده و قاتل او مورد لعن خداوند قرار گرفته است. بدن مطهر او با دیگر شهدا، در پایین پای امام حسین علیه السلام دفن شده است. سلام بر در زیارت ناحیه مقدسه السَّلامُ عَلى عَونِ بنِ عَبدِ اللّهِ بنِ جَعفَرٍ الطَّيّارِ فِي الجِنانِ ، حَليفِ الإِيمانِ ، ومُنازِل الأَقرانِ ، النّاصِحِ لِلرَّحمنِ ، التّالي لِلمَثاني وَالقُرآنِ ، لَعَنَ اللّهُ قاتِلَهُ عَبدَ اللّهِ بنَ قُطبَةَ النَّبهانِيَّ سلام بر عَون ، پسر عبد اللّه ، پسر جعفرِ پرواز كننده در ؛ آن هم پيمان ايمان ، و همنشين بزرگان ، و مُخلص براى [ خداى ] مهربان ، و پيرو آيه ها و قرآن ! خدا ، قاتل او ، عبد اللّه بن قُطبه نَبهانى را كند 📚پانویس ↑ تاريخ الطبرى و الكامل فى التاريخ و انساب الأشراف و الثقات لابن حبّان و المجدىّ ↑ عوالم (امام حسین علیه السلام)، ص277. ↑ انصارالحسین، ص114 ✨اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ السِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ✨ @ahadisemasoomin
    قاتل حضرت ( علیه السلام ) روز در کربلا از لشگریان در جنگ با امام علیه السلام. و از طایفه «عبدالقیس» و مردی دلیر و بی باک بود. نام کامل او را « » گفته اند. در عاشورا سال 61 هـ.ق، آن زمان که حضرت علی اکبر فرزند حسین بن علی علیه السلام، به میدان جنگ رفت و در مقابل سپاه اموی قرار گرفت و تعداد زیادی از دشمنان را کشت و کسی نمی توانست در مقابل او به مبارزه آید مرة بن منقذ، که از دلاوری های آن حضرت، به خشم آمده بود، به میدان آمد و گفت: بزرگترین گناهان عرب بر گردن من که اگر علی اکبر بر من بگذرد و من داغ او را بر دل پدرش نگذارم. پس همین که آنحضرت بار دیگر با شمشیر به دشمن حمله کرد. مرة، راه را بر او بست و با ضربه ای که به او زد، آنحضرت به زمین بیفتاد. آنگاه مردم اطراف او را گرفتند و با شمشیر اش کردند و فرزند حسین علیه السلام را به شهادت رساندند. در مورد چگونگی شهادت علی اکبر علیه السلام ، نقل های دیگری نیز وجود دارد، از جمله: اینکه مره همین که در میدان جنگ مقابل علی اکبر، رسید، ابتدا با نیزه به پشت او زد و بعد با ضربه شمشیر، فرق او را شکافت، آنحضرت دست به گردن اسب خود انداخت، ولی اسب که ظاهرا خون روی چشمانش ریخته بود، او را در میان سپاه دشمن برد و دشمن از هر طرف بر او تاخت و بدن مبارکش را پاره پاره کرد. برخی گفته اند که دشمن تیری بر گلوی او زد که آن تیر، گلو را شکافت و آنحضرت در خون خود غلتید و به شهادت رسید. چند سال بعد از واقعه کربلا، سال 64 هـ.ق، به خونخواهی شهیدان کربلا قیام کرد و در این رابطه، بیشتر قاتلان آنها از جمله مرة بن منقذ گرفتار شدند. مختار، عبدالله بن کامل یکی از سرداران خود را با عده ای مامور دستگیری مره کرد. این گروه مسلح خانه اش را محاصره کردند و چون او، راه فرار را بر خود بسته دید، سوار بر اسبش شد و نیزه بدست از خانه بیرون آمد و به گروه حمله کرد و نیزه ای بر عبدالله یا «عبیدالله بن ناجیه شبامی» زد و او را به زمین انداخت ولی آسیبی نرسید. ابن کامل، او را با شمشیر زد و چون او دست چپش را سپر کرده بود، از این رو دستش آسیب دید و از کار افتاد و اسبش با شتاب او را از صحنه بیرون برد و به این ترتیب مره فرار کرد و خود را به بصره رساند و به ، ملحق شد. به روایت دیگر که در کتاب 📚ناسخ التواریخ نقل شده، سعر بن ابی سعر، آن خبیث را گرفت و نزد مختار آورد. مختار از او پرسید: آیا تو علی بن حسین علیه السلام را کشتی؟ گفت من تنها نبودم بلکه هزار نفر با من بودند مختار دستور داد اول دو او را بریدند، بعد را از دهانش بیرون کشیدند سپس هر دو و بعد را بریدند و آخر کار از بدنش جدا کرده و بعد تنش را در سوزاندند.  📚منابع:  1- موسوعه‌الامام الحسین به نقل از: بحار الانوار، الدمعه الساکبه، اسرار الشهاده     2- نفس‌المهموم     3- منتهی‌الامال     4- فرهنگ عاشورا  @ahadisemasoomin ✨اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ السِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ✨
[ازدی]  از جنایتکاران لشگر و در ! از قبیله «بنی اود» بود و نامش را «اسود اوسی» نیز گویند. روز سال 61 هـ.ق بعد از این که کوفیان، بن علی علیه السلام را به رساندند. جهت های ایشان ، به جسد مقدسش رو آوردند، در آن موقع، «اسود بن خالد» ملعون آن حضرت را ربود.         📚منابع: 1- نفس‌المهموم     2- ابصار العین     3- موسوعة‌الامام الحسین به نقل از: ترجمه لهوف فهری، بحارالانوار مجلسی، عوالم بحرانی، اسرارالشهادة دربندی، و منابع دیگر.     4- ناسخ التواریخ  @ahadisemasoomin ✨اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ السِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ✨
✔️ [ ] بن حارث  از و پیروان در کربلا. نام او را " " نیز گویند. جنایتکاری که مانع یاری رساندن قبیله « اسد» برای بن علی علیه السلام شد. چند روز قبل از سال 61 هـ.ق در حماسه حسینی، آن زمانی که گروه گروه لشگری از دشمن به جنگ با حسین بن علی (علیه‌السلام) میفرستاد، یکی از یاران آن حضرت که از قبیله بنی اسد بود، اجازه گرفت تا مردم آن قبیله را که در آن نزدیکی بودند به یاری طلبد. امام (علیه‌السلام) موافقت نمود! حبیب بن مظاهر در دل شب نزد آنها رفت و گفت: آمده ام تا شما را به یاری پسر دختر خدا دعوت کنم. او را تنها نگذارید و یاریش کنید، عمربن سعد با لشگر بسیاری او را محاصره کرده است. چون مردان بنی اسد او را شناختند، هر یک بر دیگری سبقت گرفتند و اعلام آمادگی کردند بطوریکه 90 مرد جنگی بپاخاستند و با حبیب به قصد یاری حسین علیه السلام خارج شدند در این میان یک نفر منافق و جاسوس، خبر را به سعد رسانده و او بلافاصله ازرق، فرمانده خودش را با 400 نفر سوار به مقابله با بنی اسد فرستاد. ازرق با سوارانش، در کنار رود به آنها رسیده و راه را بر آنها گرفتند. در حالی که با امام علیه اسلام فاصله بسیار کمی داشتند، لذا جنگ سختی درگرفت و با هم به شدت برخورد کردند. حبیب بر سر او فریاد زد: ای ازرق، وای بر تو. با ما چه کار داری. برای تو و برای ما اینکار شایسته نیست؛ بگذار دیگری غیر از تو، این شقاوت را بر گردن گیرد. ولی ازرق هیچ توجه نکرد و همچنان لشگرش را به ضرب و جنگ، تحریص و تحریک کرد. و از این رو مانع شد، تا آنها به یاری حسین بن علی (علیه‌السلام) و یارانش نیایند. و چون عده بنی اسد کم بود، نتوانستند مقاومت کنند و منهزم شده و به قبیله خود بازگشتند؛ و همان شب از جای خود کوچ کردند تا مبادا ابن سعد بر آنان شبانه حمله کند. حبیب بن مظاهر با زحمت و سختی تمام نزد امام بازگشت و جریان را گفت: امام علیه السلام فرمود: ... 📚منابع: 1- بحارالانوار ج 44 ص 386    2- نفس‌المهموم     3- موسوعة‌الامام الحسین به نقل از: اسرالشهادة دربندی، مقتل الحسین خوارزمی وبحرالعلوم ✨اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ السِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ✨ @ahadisemasoomin
(احمس) لعنت الله علیه اسب سواران لشکر ملعون یکی از فرماندهان لشگر دومین (خلیفه بنی امیه) و از بن علی علیه السلام (امام سوم شیعیان)، نام او به نقل برخی تواریخ "غرة بن قیس احمسی" است. "عروة بن قیس احمسی" فرمانده اسب سواران لشگر عمربن سعد در بود که در ساعات اولیه صبح با انبوه سواران خود بطرف و سپاه امام حمله و شدیدا جنگ کرد و چون یاران امام را دید که به سختی می جنگند و کوفیان را پراکنده می کنند و شکست می دهند، به او ناگوار آمد و به عمربن سعد پیغام داد که آیا نمی بینی که به سواران من از دست این افراد اندک، چه می گذرد؟ و را به یاری ما برای مقابله با آنها بفرست (که کار آنها را یکسره کنند) و عمربن سعد، " " را با 4000 به سوی او روانه کرد. آنها آمدند و یکباره امام و اصحاب او را هدف قرار دادند. همه اسب های سپاه امام علیه السلام زخم خوردند و مردانشان مجروح و جنگ بسیار شدیدی بین آنها در گرفت. عروة بن قیس با نیروهای تازه نفس خود، در مقابل سپاه امام جنگید و بدینسان نام خود را در شمار شقی ترین و پلیدترین انسان ها در تاریخ ثبت نمود.  📚منابع: 1- تاریخ امام حسین به نقل از تاریخ طبری، ارشاد، مقتل بحرالعلوم و ....     2- عنصر شجاعت     3- نفس المهوم     4- فرهنگ عاشورا  ✨اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ✨ @ahadisemasoomin
لعنت الله علیه از جمله کسانی که بر مطهر امام علیه السلام تاختند... سید بن طاووس در لهوف می گوید: پس از علیه السلام و ها (لعنت الله علیه) در میان یارانش فریاد زد: چه کسی حاضر است بر حسین علیه السلام اسب بتازد و پشت او را گله اسبان کند؟ ده نفر از آنان به نام های بن حوبه، همان که پیراهن امام حسین(علیه‌السلام) را غارت کرد و بن مرثد و بن طفیل سبیعی و صبیح صیداوی و بن منقذ عبدی و بن خیثمه جعفی و بن وهب جعفی و بن غانم و بن ثبیت حضرمی و مالک(لعنهم الله اجمعین) آماده چنین جنایتی شدند و آن قدر پیکر مقدس امام حسین علیه السلام را زیر سم اسبان لگدمال کردند که استخوان های پشت و سینه آن حضرت خرد شد. سیدبن طاووس ادامه می دهد: آن ده نفر نزد (لعنت الله علیه)رفتند و یکی از آنها به نام أسیدبن مالک گفت: ماییم که سینه وپشت حسین علیه السلام را یکی پس از دیگری با اسبانمان خرد کردیم . (لعنت الله علیه) دستور داد جایزه ناچیزی به آنها دادند. ☑️ملا حظات : ابوعمروزاهد می گوید: من در احوال آن ده نفر دقت کردم دیدم که همگی اند ☑️سرنوشت او : دست و پای او را با های آهنی به زمین کوبید و دستور داد با بر او بتازند تا شود . 📚منابع : نفس‌المهموم ترجمه کامل ابن اثیر، خلیلی تاریخ طبری منتهی‌الامال ابصار العین موسوعه الامام الحسین به نقل از: عمادالدین طبری،نفس المهموم , کامل بهائی، لهوف، ارشاد و بسیاری منابع دیگر ✨اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ✨ @ahadisemasoomin