eitaa logo
تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
5.2هزار دنبال‌کننده
622 عکس
229 ویدیو
266 فایل
📌 کانالی برای آشنایی و شناخت: #تاریخ اسلام، تاریخ و #سیره اهل بیت(ع)، تاریخ #تشیع و تاریخ اجتماعی شیعه. حجت الاسلام دکتر محمد جواد یاوری سرتختی آدرس ارتباطی: @javadyavari
مشاهده در ایتا
دانلود
📌قابل توجه وزاری محترم ، و آموزش ، در منطق شیعه چاپ و انتشار محتوای درسی نیاز به کنترل دارد: گاهی در استفاده آثار علمی تردید داشتند، برای رفع درباره محتوا از امام پرسش می کردند. به عنوان نمونه، داودبن قاسم جعفری می گوید: کتاب یوم و لیله را بر امام حسن (ع) عرضه کردم. امام فرمود: «تصنیف چه کسی است؟ گفتم: یونس بن عبدالرحمان. امام فرمود: مطالب این ، دین من و پدرانم است و تمامی محتوای آن به حق است.» بُورَق بُوشَجانی نیز کتاب یوم و لیله را بر امام عسکری(ع) عرضه کرد و امام خطاب به وی نیز فرمود: «محتوای این کتاب صحیح و به آن عمل کنید.» 📚شیخ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ج2، ص780؛ ج2، ص818. تدوین کتابهای درسی را به هر کسی ندهید. 👇👇 🌻 @ahlebait110
📌 حضرت حمزه از (پیروان حضرت ابراهیم) بود و ضمن ایمان آوردن به رسالت رسول الله(ص)، در مقابل و دشمنی از آن حضرت دفاع کرد و در جنگ شهید شد. پیامبر اکرم(ص) فرمود: حمزه شرط خویشاوندی را رعایت کرد و اعمال نیکی داشت. تأثیر عمیق شخصیت حمزه و محبوبیت او پس از سبب گردید که برخی از  فرزندان خود را حمزه نام نهادند. امیرمومنان (ع) در احتجاج با و ، به خویشاوندی خود با حمزه و مباهات میکرد. 📚ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۱۴_ ۱۳، ج۵، ص۱۸۶. 📚نهج البلاغة، نامه ۲۸؛ 📚طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۲۴. 👇👇 🌻 @ahlebait110
ادامه ۲. در پایان این گزارش آمده است: «کان یکنَّی بها». یعنی کنیۀ «ابوبکر» برای امام رضا (ع) صرفاً یک کنیۀ خاص نبوده که میان ابوالصلت و مأمون به کار رود. بلکه کنیۀ شایعی برای ایشان بوده است. با وجود چنین ادعایی، توقع می‌رود که اثری از این کنیه در دیگر نقل‌ها باقی بماند؛ حال آنکه مسئول گزارش خود مفروض گرفته که این کنیه برای حضرت شناخته‌شده نیست: «قلت لأبي الصلت: من أبو بکرکم؟». در دیگر آثار کهن هم اثری از کاربرد این کنیه برای امام رضا (ع) یافت نشد. 3. در سند این گزارش، عیسی بن مهران واقع شده که خود خصم بوده؛ چنانکه خطیب بغدادی گفته است: كان عيسى بن مهران المستعطف من شياطين ومردتهم، ووقع إليَّ كتابٌ من تصنيفه في الطعن على الصحابة وتضليلهم وإكفارهم وتفسيقهم، فوالله لقد قف شعري عند نظري فيه... ودلني ذلك على عمى بصيرة واضعه ، وخبث سريرة جامعه، وخيبة سعي طالبه، واحتقاب وزر كاتبه فَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا يَكْسِبُونَ وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ 📚خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج12، ص495-496 بر این اساس انتساب این گزارش توسط حسن بن علی خفاف به عیسی بن مهران می‌تواند سویۀ جدلی داشته باشد؛ بدین صورت که ادعا شود که فلان رافضی که خود شدید اللحن بود نسبت به صحابه، نقل کرده که امام الرافضة کنیه‌اش مطابق با شهرت خلیفۀ نخست بوده است. 4. حسن بن علی خفّاف که راوی این گزارش است و آن را به عیسی بن مهران منسوب کرده، خود گزارشی دیگر از ابوالصلت هروی دربارۀ امام رضا (ع) نقل می‌کند که فضای تصنّعی آن آشکار است و در راستای تقریب میان امام رضا (ع) و مأمون عباسی برساخته شده است: أخبرنا أبو الفرج قال: حدثنا الحسن بن علي الخفاف، قال: حدثنا أبو الصلت الهروي، قال: دخل المأمون إلى الرضا يعوده فوجده يجود بنفسه فبكى وقال: أعزز عليّ يا أخي بأن أعيش ليومك، وقد كان في بقائك أمل، وأغلظ عليّ من ذلك وأشد أن الناس يقولون: إني سقيتك سما، وأنا إلى الله من ذلك بريء. فقال له الرضا: صدقت يا أمير المؤمنين، أنت والله بريء... 📚ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص460 در این نقل آمده که از اینکه امام رضا(ع) در حالت احتضار بودند، بی‌تابی می‌کرد و به امام گفت که بر او سخت است که مردم می‌گویند که او به ایشان سم داده و امام هم تأیید کردند که او به ایشان سم نداده است! این نقل فضایی ساختگی دارد؛ اگر مأمون واقعاً امام را کرده باشد، دیگر ابراز این سخن توسط او نزد امام و تأیید امام وجهی ندارد و طبیعتاً مأمون باید از چنین اتهامی سخن نگوید تا عامل انتشار آن نشود. اگر هم مأمون امام را مسموم نکرده باز تعبیر «صدقت یا أمیر المؤمنین» طبیعی نیست و امام و مأمون که خود می‌دانند که چنین اتفاقی از اساس نیافتاده و بحث بر سر این اتفاق و تصدیق‌شدن مأمون توسط امام بی‌وجه است. همچنین اصل اتهام مسموم‌شدن (درست یا غلط) طبیعتاً باید بعد از درگذشت امام شروع به انتشار پیدا کند؛ لذا واکشن مأمون و امام به این اتهام خیلی تصنّعی است. در نهایت با توجه به اینکه این گزارش تمام هویت و هدفش در خدمت اثبات کنیه‌ای برای امام رضا (ع) است که در منابع دیگر شناخته‌شده نیست و خود این گزارش از طرفی ناشناختگی آن را مفروض می‌گیرد و از طرف دیگر از شیوع آن می‌گوید و با توجه به اینکه انتساب این نقل به عیسی بن مهران می‌تواند سویۀ جدلی داشته باشد و در راستای تقریب بین اهل بیت (ع) و خلفاء باشد و با توجه به اینکه حسن بن علی خفاف که راوی این گزارش است خود نقل تصنّعی دیگری در راستای تقریب بین امام رضا (ع) و مأمون دارد، نمی‌توان به این گزارش اعتماد کرد و احتمال وجود کنیۀ «ابوبکر»‌ در کنار کنیۀ «ابوالحسن» را برای امام رضا (ع) مطرح کرد. @Al_Meerath
📌از «نيرنگ يهوديان» تا «نقد سند تاریخی» در سال 447 هجری عده‌ای از ، نامه‌ای به وقت نشان دادند، با این ادعا که به خط (ع) است و در آن ، پیامبر، جزیه را از اهل خیبر ساقط کرده است. برخی هم در ذیل نامه به آن شهادت داده بودند. وزیر خلیفه، نامه را به ابوبکر عرضه کرد که مورخ بود. او چون در نامه تأمل کرد، گفت: «نامه جعلی است». گفتند: «از کجا دانستی»؟ گفت: «شهادت در آن هست و معاویه چند سال پس از اسلام آورد. نیز شهادت در آن آمده است و او دو سال پیش از واقعهٔ مرده بود». 📚ابن جوزي، المنتظم، ج‏16، ص129؛ 📚ذهبي، تذکرة الحفاظ، ج3، ص1141. ✍️ حامد منتظری مقدم 🔰https://eitaa.com/Tashayo 👇👇 🌻 @ahlebait110