eitaa logo
احمدحسین شریفی
6.2هزار دنبال‌کننده
361 عکس
376 ویدیو
25 فایل
حاوی سخنرانیها و نوشته ها و معرفی آثار و فعالیتهای استاد شریفی. عضو هیئت علمی و استاد تمام فلسفه موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم ادمین کانال: @Mahdiadmin2
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻سبک زندگي پروانه‌وار از نظر ملاصدرا 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یکی از اقسام و انواع متدانی از نگاه ملاصدرای شیرازی سبک زندگی پروانه‌وار است. توضیح آنکه: برخی افراد از حیث افق ادراک در حد محسوسات‌اند. علیرغم برخورداری از «قوه» عاقله، در مقام فعلیت صرفاً توانایی درک محسوسات را دارند؛ یعنی صرفاً حواس ظاهری آنها فعال است. نفس چنین افرادی، «نفس شهوانی» است. زیرا شهوت مسخر ادراک حسی است. حتی رفتار چنین افرادی به گونه‌ای است که گویا فاقد قوه خیال و حافظه‌اند. به همین دلیل، هرگز از رفتارهای پیشین خود و دیگران «عبرت» نمی‌گیرند. ممکن است بارها و بارها از یک سوراخ گزیده شوند. اینان هر چند گمان می‌کنند زندگی لذت‌بخشی دارند! اما فی‌الواقع درکی از «لذت حقیقی» ندارند. به نازل‌ترین سطح لذت، یعنی «لذت‌های محسوس و بدنی» (مثل لذت خوراک و پوشاک و نوشاک و لذت‌های جنسی)، دلخوش‌اند. اینان با «مفهوم و صورت ذهنی لذت» خود را سرگرم می‌کنند؛ توانایی درک وجودها و واقعیت‌های ملائم با نفس و جان خویش را ندارند. افزون بر این، درک روشنی از هدف زندگی و غایت آفرینش خود ندارند. به همین دلیل، سبک زندگی آنان در راستای فلسفه آفرینش‌شان نیست. بهترین حالت نفوس شهوانی این است که آزاد از هر چون و چرایی مشغول خوردن و خوابیدن و لذت‌های حسی و جنسی باشند. سبک زندگی چنین افرادی همچون سبک زندگی «پروانه» است. به اعتقاد صدرا تنها ابزار ادراکی پروانه حواس ظاهری است. پروانه نه تنها فاقد عقل است بلکه از قوه خیال و حافظه هم بی‌بهره است. به همین دلیل، نه خاطره و حافظه‌ای دارد و نه امکان عبرت‌آموزی از گذشته را. تا زمانی که به آتش نزدیک نشود حرارت آن را درک نمی‌کند و پس از نزدیک شدن و احساس سوزش، هر چند موقتاً از آتش فاصله می‌گیرد، اما به محض آنکه حرارت آتش از افق ادراک حسی و قوه لامسه او دور می‌شود، سوزندگی آتش را فراموش کرده و مجدداً به آن نزدیک می‌شود و این کار را تا آنجا ادامه می‌دهد که در آتش می‌سوزد. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔻سبک زندگی متعالی از نگاه صدرای شیرازی 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سبک زندگی متعالی از نگاه ، ایمانی است. توضیح آنکه به اعتقاد صدرا، اولاً، ریشه همه اختلافات و تنوعات و تکثرات، «وجود» و «کیفیت وجودی» موجودات است: «الوجود بحسب مراتب تقدمه و تأخره و كماله و نقصه في ذاته، أصل كل اختلاف و منشأ كل حقيقة و نعت و وصف ذاتي أو عرضي.» ثانیاً، نفوس ایمانی و غیرایمانی نه تنها اختلاف در «شخص» و «فرد» و «مصداق» دارند؛ بلکه اختلاف در «نوع» دارند؛ یعنی هویت‌هایی متمایز و متباین را شکل می‌دهند: «أن نفسَ المؤمن الموحد بحسب الجوهر و الذات تخالف نفس الكافر مخالفة النوعية فضلا عن الشخصية». و ثالثاً، کنش‌ها و گرایش‌ها و خواسته‌ها نیز معلول و تابع نفس‌اند. به هر میزان که نفس شریف‌تر و برتر باشد به همان میزان نیز کنش‌ها و گرایش‌ها و خواسته‌های او لطیف‌تر و پاک‌تر و آراسته‌تر و زیباتر خواهد بود: «و اعلم أن النفوس كلما كانت أشرف و أعلى كانت محبوباتها و مرغوباتها ألطف و أصفى و أزين و أبهى» بر این اساس، به هر میزان که نفس انسانی، متعالی‌تر و خالص‌تر و پاک‌تر باشد به همان میزان شاهد رفتارهایی متعالی‌تر و زیباتر خواهیم بود. با تأمل در مطالب بالا می‌توان فهمید که از نگاه صدرا می‌توان الگوها و مدل‌های مختلفی از سبک زندگی متعالی نیز ترسیم کرد. زیرا ایمان نیز امری تشکیکی است و دارای مراتب و درجات مختلفی است و هر مرتبه و درجه‌ای از آن مطلوبات و خواسته‌هایی خاص و در نتیجه کنش‌ها و رفتارهایی ویژه را اقتضا می‌کند. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
7.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻شرایط فهم فلسفه صدرا از نگاه شهید مطهری @Ahmadhoseinsharigi 🌹
5.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وضعیت قطار باربری در بنگلادش این هم یک مدل از زندگی است😄 @Ahmadhoseinsharifi 🌹
▫️به مناسبت سالروز بزرگداشت صدرالمتالهین شیرازی، فرهنگستان علوم اسلامی قم برگذار میکند: 🔻 امتداد‌ حکمت(چیستی، چرایی و چگونگی) 🔹باحضور: استاد محمدتقی سبحانی(رئیس پژوهشکده کلام اهل‌البیت و بنیاد امامت) استاد احمد‌حسین شریفی(رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران) دبیر علمی: حجت الاسلام حامد آرین‌پور 📍مکان:خیابان الغدیر_کوچه‌۱۰_ساختمان مفید_طبقه اول 🕛زمان: پنج‌شنبه_ ۵خرداد ساعت ۱۰ونیم صبح الی ۱۳ @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔻ارتباط ظاهر و باطن از نگاه مولوی 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ فیلسوفان و عارفان مسلمان همگی بر این باورند که رابطه‌ای تنگاتنگ میان کنش‌های بیرونی و حالات درونی وجود دارد. تحلیل‌های فلسفی و عرفانی متعددی هم برای اثبات این باور بیان کرده‌اند. از جمله کسانی که به زیبایی این ارتباط را در قالب یک تمثیل بیان کرده است، جلال‌الدین بلخی در دفتر چهارم مثنوی معنوی است: این طبیبان بدن دانش‌ورند بر سقام تو ز تو واقف‌ترند تا ز قاروره همی بینند حال که نداری تو از آن رو اعتلال هم ز نبض و هم ز رنگ و هم ز دم بو برند از تو به هر گونه سقم پس طبیبان الهی در جهان چون ندانند از تو بی‌گفت دهان هم ز نبضت هم ز چشمت هم ز رنگ صد سقم بینند در تو بی‌درنگ این طبیبان نوآموزند خود که بدین آیاتشان حاجت بود کاملان از دور نامت بشنوند تا به قعر باد و بودت در دوند بلکه پیش از زادن تو سالها دیده‌ باشندت ترا با حالها @Ahmadhoseinsharifi 🌹
⚫️امام صادق(ع) در کلام عطار نیشابوری: يكى دوازده است و دوازده يكى 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کتاب تذکره الاولیاء خود را با توصیف امام صادق علیه السلام شروع می‌کند و در وصف آن حضرت می‌گوید: «آن سلطان ملّت مصطفوى، آن برهان حجّت نبوى، آن عالم صدّيق، آن عالم تحقيق، آن ميوه دل اوليا، آن گوشه جگر انبيا، آن ناقل على، آن وارث نبى، آن عارف عاشق، ابو محمّد جعفر صادق- رضى اللّه عنه- گفته بوديم كه اگر ذكر انبيا و صحابه و اهل بيت كنيم، يك كتاب جداگانه مى‏بايد. و اين كتاب شرح حال اين قوم خواهد بود، از مشايخ، كه بعد از ايشان بوده‏اند. امّا به سبب تبرّك به صادق- رضى اللّه عنه- ابتدا كنيم، كه او نيز بعد از ايشان بوده است. و چون از اهل بيت بيشتر سخن طريقت او گفته است، و روايت از او بيش آمده، كلمه‏اى چند از آن حضرت بيارم، كه ايشان همه يكى‏اند. چون ذكر او كرده آمد ذكر همه بود. نبينى كه قومى كه مذهب او دارند، مذهب دوازده امام دارند؟ يعنى يكى دوازده است و دوازده يكى. اگر تنها صفت او گويم، به زبان عبارت من راست نيايد، كه در جمله علوم، و اشارات و عبارات بى‏تكلف به كمال بود. و قدوه جمله مشايخ بود، و اعتماد همه بر او بود. و مقتداى مطلق بود و همه الهيان را شيخ بود، و همه محمّديان را امام بود. هم اهل ذوق را پيشرو بود و هم اهل عشق را پيشوا. هم عبّاد را مقدّم بود و هم زهّاد را مكرّم. هم در تصنيف اسرار حقايق، خطير بود، هم در لطايف اسرار تنزيل و تفسير، بى‏نظير. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
14010305 emtedad hekmat.MP3
42.08M
🔊 امتداد‌حکمت(چیستی، چرایی، چگونگی) استاد محمدتقی سبحانی(رئیس پژوهشکده کلام اهل‌البیت و بنیاد امامت) استاد احمد‌حسین شریفی(رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران) دبیر علمی: حجت الاسلام حامد آرین‌پور 🔹مکان: فرهنگستان علوم اسلامی قم 🔹زمان: پنج‌شنبه_ ۵خرداد @Ahmadhoseinsharifi 🌹
8.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیا می‌توان گفت حیوانات «عقل» و «شعور» ندارند و همه این رفتارهایی که در این کلیپ می‌بینیم صرفاً از روی غریزه و بدون هیچ محاسبه و سنجشی صورت می‌گیرد؟ @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴«تکلف» و «تخلق» 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ عالمان اخلاق برای تخلق به فضایل راه‌ها و روش‌های فراوانی بیان کرده‌اند. بنده هم در کتاب «راه‌های اصلاح اخلاق اجتماعی» به تفصیل در این باره سخن گفته‌ام. یکی از راه‌های «تخلق» به خوبی‌ها، «تکلف» است. یعنی وادارسازی نفس به رفتارها و خلقیات خوب. اگر کسی مدت زمان قابل توجهی علیرغم میلش، خود را به آداب و اخلاقیات خاصی وادار کند، بعد از مدتی همان آداب و اخلاق خاص ملکه او می‌شود. این روش در روایاتی از و امام صادق علیهما السلام هم مورد تأکید قرار گرفته است: امیرمؤمنان(ع) می‌فرمایند: «إِنْ لَمْ تَكُنْ حَلِيماً فَتَحَلَّمْ فَإِنَّهُ قَلَّ مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ إِلَّا أَوْشَكَ أَنْ يَكُونَ مِنْهُم‏.» آن حضرت در سخنی دیگر چنین فرموده‌اند: مَنْ تَحَلَّمَ حَلُمَ. (ع) نیز می‌فرماید: «إِذَا لَمْ تَكُنْ حَلِيماً فَتَحَلّْ». تَحَلُّم یعنی «خود را به حلم زدن یا خود را وادار به حلم کردن» به تعبیر دیگر اگر کسی فطرتاً فاقد اخلاق خاصی باشد می‌تواند با تمرین و ممارست و ریاضت متخلق به آن شود. و حتی در روایتی از امام علی(ع) گفته شده است که حلم اکتسابی و حلمی که با ریاضت و تمرین و ممارست حاصل شود ارزشمندتر از حلم فطری و غیراکتسابی است: «خير الحلم التّحلّم» @Ahmadhoseinsharifi 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اطْلُبُوا الْعِلْمَ مِنَ الْمَهْدِ إِلَى اللَّحْد چنین گفت پیغمبر راستگویی ز گهواره تا گور دانش بجوی @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴ناکافی بودن روش اجتهادی مرسوم از نگاه امام خمینی 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ روش اجتهادي رايج و مرسوم در مسائل فقهي، ارزش‌هاي بي‌بديلي داشته و دارد. و به نظر مي‌رسد در طول تاريخ چند صد سالة فقاهت نيز در کشف و استنباط احکام فردي کارآمدي خود را نشان داده است. مع‌الاسف اين روش، در بسياري از حوزه‌ها و قلمروهاي علمي مورد نياز جامعه از کارآيي و کارآمدي لازم برخوردار نيست. توضيح آنکه اين روش، به شکل موجود نمي‌تواند در حوزة فقه اجتماعي، فقه نظام و فقه حکومت کارآيي داشته باشد. بلکه بر اساس روش اجتهادي مرسوم اساساً چيزي به نام فقه نظام و فقه سياسي و فقه اجتماعي و فقه تربیتی و فقه مديريتي بي‌معناست. به همین دلیل، بعضاً‌ از فقیهان سنتی شنیده می‌شود که ما چیزی به نام «فقه نظام» نداریم. آنان درست می‌گویند زیرا بر اساس روش اجتهادی مرسوم و متعارفی که آموخته‌اند، «فقه نظام» و «فقه الاجتماع» و امثال آن معنایی ندارد. به عقیده ما روش اجتهادي مرسوم، براي اکتشاف نظرية اسلامي در حوزه‌هاي علوم انساني سترون است. اين حقيقتي است که (ره)، به عنوان يک مجتهد و نظريه‌پرداز بزرگ و تاريخ‌ساز در عالم اسلام، در پايان دهة اول انقلاب آن را به صراحت بيان کرد و دگرگوني و بازنگري در را از عالمان ديني مطالبه نمود. ايشان در تاريخ 10 آبان 1367 در نامه‌اي به يکي از اعضاي دفتر خود، که بعداً با عنوان «منشور برادري» مشهور شد، مي‌فرمايد: «اجتهاد مصطلح در حوزه‏ها كافى نمى‏باشد. بلكه يك فرد اگر اعلم در علوم معهود حوزه‏ها هم باشد ولى نتواند مصلحت جامعه را تشخيص دهد و يا نتواند افراد صالح و مفيد را از افراد ناصالح تشخيص دهد و به طور كلى در زمينه اجتماعى و سياسى فاقد بينش صحيح و قدرت تصميم‏گيرى باشد، اين فرد در مسائل اجتماعى و حكومتى مجتهد نيست و نمى‏تواند زمام جامعه را به دست گيرد.» در نامة مشهور به «منشور روحانيت» که خطاب به نوشتند، مي‌فرمايد: «روحانيت تا در همه مسائل و مشكلات حضور فعال نداشته باشد، نمى‏تواند درك كند كه اجتهاد مصطلح براى اداره جامعه كافى نيست.» در جايي ديگر از همين نامه نيز به نقش‌آفريني دو عنصر مهم زمان و مکان در اجتهاد توجه داده و نوشتند: «در مورد دروس تحصيل و تحقيق حوزه‏ها، اينجانب معتقد به فقه سنتى و اجتهاد جواهرى هستم و تخلف از آن را جايز نمى‏دانم. اجتهاد به همان سبك صحيح است ولى اين بدان معنا نيست كه فقه اسلام پويا نيست، زمان و مكان دو عنصر تعيين‏كننده در اجتهادند. مسئله‏اى كه در قديم داراى حكمى بوده است به ظاهر همان مسأله در روابط حاكم بر سياست و اجتماع و اقتصاد يك نظام ممكن است حكم جديدى پيدا كند، بدان معنا كه با شناخت دقيق روابط اقتصادى و اجتماعى و سياسى همان موضوع اول كه از نظر ظاهر با قديم فرقى نكرده است، واقعاً موضوع جديدى شده است كه قهراً حكم جديدى مى‏طلبد. مجتهد بايد به مسائل زمان خود احاطه داشته باشد.» در تاريخ 17 ارديبهشت سال 1368، کمتر از یک ماه پایانی عمر مبارکشان، در پيامي خطاب به شوراي مديريت حوزة علمية قم، ضمن تأکيد بر حفظ ارکان محکم فقه و اصول رايج در حوزه‌ها، نوشتند: «در عين اينكه از اجتهاد «جواهرى» به صورتى محكم و استوار ترويج مى‏شود، از محاسن روش‌هاى جديد و علوم مورد احتياج حوزه‏هاى اسلامى استفاده گردد.» @Ahmadhoseinsharifi 🌹