eitaa logo
احمدحسین شریفی
6هزار دنبال‌کننده
347 عکس
357 ویدیو
24 فایل
حاوی سخنرانیها و نوشته ها و معرفی آثار و فعالیتهای استاد شریفی. عضو هیئت علمی و استاد تمام فلسفه موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم ادمین کانال: @Mahdiadmin2
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴وظيفة علما دربرابر نابساماني‌ها اگر عالمان دين، به هر دليلي، در برابر ظلم‌ها و ناکارآمدي‌هاي حاکمان مسلمين، سکوت‌ پيشه کنند، هم فساد فراگيرتر مي‌شود و هم دينداري مردمان از ميان مي‌رود. کساني که پرچم‌ دين و دينداري را به دست گرفته‌اند، بايد در برابر هر گونه فسادي، به ويژه اگر از ناحية حاکماني باشد که مدعي اسلام هم هستند، فرياد رساي اسلام و انقلاب و ولايت و مردم باشند. عالمان دين به همان ميزان که دربرابر تضعيف صريح اعتقادات ديني و شيعي حساسيت دارند، بايد در برابر فسادها و اختلاس‌ها و دزدي‌ها و کم‌کاري‌ها و سياست‌بازي‌ها و دروغ‌ها و خيانت‌ها و ... نيز حساسيت‌ داشته باشند. و الا «ولي» حتي اگر «علي» هم باشد، وقتي عالمان دين پشت سر او قرار نگيرند، نمي‌تواند موفقيت لازم را در اقامه دين خدا کسب کند. به تعبير امام علي (ع): «لارأي لِمَن لايُطاع؛ براي کسي اطاعت نشود، تدبيري نيست». ملاصدرا، فيلسوف بي‌نظير اسلامي، معتقد است منشأ بسياري از فتنه‌هاي اجتماعي و ديني، و ريشة بسياري از نابساماني‌هاي سياسي و اقتصادي، همراهي عالمان ضعيف‌النفس و ناپرهيزگار با زمام‌داران و حاکمان اشرافي و قدرت‌طلب است: «ما فتنة في الدين و خلل‏ في‏ عقائد المسلمين‏ إلا و منشؤها مخالطة العلماء الناقصين، مع حكام الدنيا و السلاطين» (ملاصدرا، تفسير القرآن الکريم، ج6، ص13) ⁦✍️⁩احمدحسين شريفي 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🟣ارتباط با ادمین:👇 @mjbayat
🔴ملاصدرا و اصول و فروع دين 🖊احمدحسين شريفي 🔸در ميان اهل ايمان مشهور است که «اصول دين» عبارتند از توحيد، نبوت و معاد و «فروع دين» هم عبارتند از نماز، روزه، زکات، حج، جهاد، خمس، امر به معروف، نهي از منکر، تولي و تبري. بنده نمي‌دانم که براي نخستين بار چه کسي و کي و با چه دليل و معياري چنين اصول و فروع دين را در اين امور منحصر کرده است. اما جالب است بدانيم که ملاصدرا در کتاب ارزشمند «اسرار الآيات» اصول و ارکان و پايه‌هاي دين را سه چيز و فروع و لواحق و متممات دين را هم سه چيز مي‌داند: اصول و ارکان دين از نگاه ملاصدرا عبارتند از: 1) خداشناسي (شناخت خداي متعال، صفات و افعال او)؛ 2) راه‌شناسي (شناخت صراط مستقيم و مراحل سير و سلوک الي الله و چگونگي سلوک و عدم انحراف از راه مستقيم) و 3) معادشناسي و همچنين شناخت ويژگي‌ها و احوال واصلين به حضرت حق و حالات دورافتادگان از او و زندانيان در عذاب الهي. فروع، لواحق و متمماتت دين هم عبارتند از: 1) پيامبرشناسي (شناخت فرستادگان الهي؛ کساني که براي دعوت مردم به حق و نجات جانهاي آنان از زندان جهنم، مبعوث شده‌اند)؛ 2) نقل سخنان منکران خدا و معاد و آشکارسازي زشتي‌هاي آنان و بيان گمراهي‌ها و انحرافات‌شان؛ به منظور بازداشتن مردم از راه باطل و تثبيت آنان بر صراط مستقيم؛ 3) آموزش ساختن منزل‌ها و مراحل سير الي الله؛ و آموزش بندگي و چگونگي توشه‌گيري براي معاد و آماده‌سازي مرکب سفر قيامت؛ به تعبير ديگر، شناخت چگونگي مواجهه انسان با موجودات انفسي و آفاقي اين جهان؛ يعني چگونگي مواجهه و تربيت نفس و شهوت و غضب که وجودي انفسي دارند (= «تهذيب اخلاق») و همچنين چگونگي مواجهه با والدين و فرزندان و اهل خانه (= «تدبير منزل») و شناخت چگونگي مديريت شهر و مدينه (= «دانش سياست» و «احکام شريعت» احکامي مثل قصاص و ديات و قضاوت و امثال آنها) 🆔کانال استاد احمدحسین شریفی 🆔 https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🔹ارتباط با ادمین:👇 @mjbayat 🌹‌
🔴صفويه و احياي فکر و فرهنگ شيعي 🖊احمدحسين شريفي 🔸درباره حکومت و پيامدهاي مثبت و منفي آنان براي ايران و جهان تشيع، فراوان سخن رفته است. اما به نظر مي‌رسد که بعد از حکومت در قرن چهارم و پنجم هجري و تا قبل از پيروزي انقلاب اسلامي ايران، يکي از بهترين دوران‌هاي فکر و فرهنگ شيعي دوران صفويان بوده است. دوران ظهور عالمان بزرگي همچون ، ، ، ، ، ، و و و ده‌ها عالم بزرگ ديگر همين دوران بود. 🔸در دوران صفويه است که ايران نه تنها به عنوان پايتخت فکر و فرهنگ شيعه؛ بلکه به عنوان يک مرکز بزرگ علمي در سراسر جهان اسلام تبديل مي‌شود. بسياري از عالمان مسلمان از گوشه و کنار جهان اسلام، ايران را به عنوان بهترين مرکز براي فعاليت‌هاي علمي خود مي‌شناسند و به ايران بار سفر مي‌بندند. شيخ بهائي، به همراه پدرش از لبنان، محقق کرکي از شام و سيدماجد بحراني از بحرين به اصفهان عزيمت مي‌کنند. و کرسي‌هاي بزرگ درسي را تشکيل مي‌دهند. 🔸نهضت تکثير نسخه‌هاي حديثي و ترجمه احاديث به زبان فارسي و نهضت شرح‌نويسي بر احاديث (حتي شروح مفصل به زبان فارسي) در اين دوران بود که شروع شد. فيلسوف بزرگي همچون ملاصدرا با نگاه فلسفي به شرح کتاب اصول کافي مي‌پردازد. علامه مجلسي با نگاهي متفاوت کتاب «مرآة العقول» را در شرح کافي و کتاب «ملاذ الاخيار» را در شرح کتاب تهذيب الاحکام شيخ طوسي مي‌نگارد. 🔸تفسير مأثور يا تفسير قرآن به روايات در اين دوران اوج مي‌گيرد. تفسير الصافي از ملامحسن فيض کاشاني (م1091ق)، تفسير البرهان با بيش از 12 هزار حديث تفسيري، از سيدهاشم بحراني (م1107ق) و تفسير نور الثقلين، با بيش از 14هزار و 500 حديث تفسيري نوشته عبدالعلي بن جمعه العروسي(م1112ق) و همچنين تفسير کنز الدقائق نوشتة ميرزا محمد مشهدي (م1125ق) همگي محصول همين دوران‌اند. [مقاله تفاسير روايي قرن يازدهم از محمد فاکر ميبدي، مجله علوم حديث ش3، بحار 1376 ديده شود] 🔸بزرگ‌ترين جوامع روايي شيعي در اين دوران گردآوري شدند. کتابهاي بسيار ارزشمندي مثل: 1.وافي، ملامحسن فيض کاشاني (م1091ق) 2.وسائل الشيعه، شيخ حر عاملي (م1104ق) 3.بحار الانوار، علامه مجلسي (م1110) 🆔 کانال استاد احمدحسین شریفی 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🔷 ارتباط با ادمین:👇 @mjbayat
🔴نقش مجلسي اول در توسعه منابع حديثي 🖊احمدحسين شريفي 🔸مرحوم (م1070ق)، مشهور به مجلسي اول، پدر علامه محمدباقر مجلسي دربارة تلاشي که در جمع‌آوري و تدوين کتاب‌هاي حديثي و رونق حديث‌شناسي و حديث‌خواني داشته است، در کتاب لوامع صاحبقراني [اين کتاب هشت جلدي را براي شاه‌عباس صفوي که به «صاحبقران» ملقب بود، تألف کرد به همين دليل با عنوان لوامع صاحبقراني نامگذاري شد] مي‌فرمايد: 🔸«حاصل آنكه در اين شهر [اصفهان] دو كس يا سه كس كتب حديث داشتند و آن نيز در كتابخانه بود كه كسى نديده بود تا آنكه روزى شيخ المحدثين شيخ بهاء‌الدين محمد العاملى در اثناء درس مى‏گفتند كه اول كسى كه كتب حديث را به ايران آورد پدر من بود عرض نمودم كه «در كتابخانه جدّ بنده و كتابخانه ميرزا محمد ابوالفتوح و كتابخانه مير شجاع‌الدين محمود بود؟» در جواب فرمودند كه «همين كتابخانه بود كسى مى‏خواند و چنين بود.» و الحال قريب به چهل سال است كه سعى نمودم و به مرتبه‌اي رسيده است كه در بسيارى كتابخانه‌ها جميع كتب مكرر هست بلكه در قرى از اصفهان و ساير بلاد منتشر شد و آب رفته به جوى باز آمد و الحمد للّه ربّ العالمين كه اكثر فضلاى عصر اوقات شريف ايشان صرف حديث مى‏شود و روز بروز در ترقى و تزايد است و به سبب هجران كلى كه بر اخبار واقع شده بود و كسى نمى‏خواند تصحيفات و اغلاط بسيار واقع شده بود بتأييد اللَّه تبارك و تعالى در روضة المتقين اكثر به اصلاح آمد» 🔸فضاي حديث‌شناسي، صرفا به و اختصاص نداشت؛ بلکه زمينه‌اي براي تأملات عقلاني و فلسفي و کلامي در احاديث پديد آمد تا جايي که بزرگترين فيلسوف آن دوران و شاگرد برجستة او بنيانگذار حکمت متعاليه، به شرح و تبيين احاديث کتاب کافي پرداختند. در همان دوران حدود سي شرح بر کتاب کافي نوشته شد. 🔸البته کار اخباريان و محدثان نيز صرفا جمع‌آوري احاديث و دسته‌بندي آنها نبود بلکه به شرح و تفسير منابع اوليه حديثي هم مي‌پرداختند. في المثل مجلسي اول کتابي مفصل به زبان فارسي با عنوان «لوامع صاحبقراني» و کتابي مفصل‌تر به زبان عربي با عنوان «روضة المتقين» در شرح کتاب من لايحضره الفقيه نوشتند. کتاب مرآة العقول را در شرح کافي و کتاب ملاذ الاخبار را در شرح تهذيب الاحکام نوشت. 🆔 کانال استاد احمدحسین شریفی 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🔷 ارتباط با ادمین:👇 @mjbayat
🔴تنها راه نجات، از نگاه ملاصدرا 🖊احمدحسين شريفي 🔸«رساله سه اصل»، يکي از کتاب‌هاي خوب (م1050ق) است که آن را به زبان فارسي نگاشته است. موضوع اصلي اين کتاب مباحث عرفان و معنويت و اخلاق است؛ ضمن توصيه همه مخاطبان فرهيخته به مطالعه اين کتاب بسيار ارزشمند، نکته‌اي از آن را درباب اخلاص ذکر مي‌کنم: 🌹«اى متشرع عادل و اى دقيقه‌شناس غافل، اگر لحظه‏ اى تامل نمائى در اين آيه (بينه/ 5)، كه «وَ ما أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفاءَ وَ يُقِيمُوا الصَّلاةَ وَ يُؤْتُوا الزَّكاةَ وَ ذلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ»، [و به آنان دستورى داده نشده بود جز اينكه خدا را بپرستند در حالى كه دين خود را براى او خالص كنند و از شرك به توحيد بازگردند، نماز را برپا دارند و زكات را بپردازند؛ و اين است آيين مستقيم و پايدار!] معلومت شود كه به اين اعمال بدنى و علوم ظاهرى و اسلام زبانى و نماز اركانى و روزه دهانى و زكوة نانى و حج زبانى، بي‌تصفيه باطن از غش اعتقادات رديه [پست] و بِدَع [بدعت‌ها] و اهواء [هواهاي نفساني] و تنوير [پاک کردن] قلب از ريا و از اغراض فاسده دنيا و دواعى [انگيزه‌هاي] نفس و هوا، راه بمنزل سلامت و نجات آخرت نمى‏ توان برد.» @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴«انا جنب الله» 🖊احمدحسین شریفی 🔶در حدیث مشهوری در توصیف مرتبه وجودی علیه السلام از زبان خود آن حضرت چنین نقل شده است که فرمودند: «أَنَا عَيْنُ اللَّهِ وَ أَنَا يَدُ اللَّهِ وَ أَنَا جَنْبُ اللَّهِ- وَ أَنَا بَابُ اللَّهِ؛ من چشم خدا و دست خدا و جنب خدایم و من باب الله هستم.» (کافی، ج۱، ص۱۴۵) 🔶خیلی روشن است که معنای ظاهری این کلمات مراد نیست؛ زیرا خدا نه چشمی دارد و نه دستی و نه کناره‌ای و نه خانه‌ای و نه درب خانه‌ای. 🔶شارحان حدیث هرکدام بر حسب بینش و میزان فهم خود به شرح این حدیث پرداخته‌اند. 🔷 در شرح کافی (ج۴، ص۳۰۲) می‌گوید: منظور از عین‌الله و یدالله بودن آن حضرت، یعنی اینکه آن حضرت، مظهر قدرت و نعمت الهی است. باب الله بودن نیز بدان معناست که او باب حکمت الهی است. و «جنب الله» نیز یعنی امیر منصوب از ناحیه خداست؛ زیرا «جنب» در لغت به معنای «امیر» آمده است. بنابراین وقتی آن حضرت می‌گوید من جنب الله هستم منظورش آن است که از ناحیه خداوند به عنوان امیر بر خلق منصوب شده و مردم هم مأمور به پیروی از او در همه امور هستند. 🔷 در مرآة العقول (ج۲، ص۱۲۰) در تفسیر «جنب الله» سه احتمال را بیان می‌کند: یک. جنب به معنای «جانب» و «ناحیه» باشد. و جنب الله یعنی اینکه خدای متعال به مردم دستور داده است که به علی توجه کنند؛ دو. جنب به معنای «امیر» باشد و جنب الله یعنی او امیر خدا بر خلق است. و سه. بدان معنا باشد که قرب الهی جز با تقرب به امام علی علیه السلام حاصل نمی‌شود. 🔷 در شرح اصول کافی (ج۴، ص۱۷۰) در شرح این حدیث می‌گوید: جنب یک چیز یعنی ناحیه و کناره آن، اما «جنب الله» در حقیقت یعنی همان «عالم امر» و مرتبه وجودی هر کسی از انبیاء و اولیاء‌ مقربین که به چنان درک و درجه‌ای از هستی نایل شده باشد. اینان چون به «عالم ربوبیت» و «مقام جمعیت» واصل شده‌اند، فعل‌شان فعل‌الله و امرشان، امر‌الله و قدرت‌شان، قدرت‌الله و علم‌شان علم‌الله خواهد بود. چرا که اینان متخلق به اخلاق‌الله و منوّر به نور الله شده‌اند و به همین دلیل، واسطه بین خدا و بین خلق در افاضه و رحمت می‌شوند. از خدای بزرگ می‌خواهم به برکت وجود امیرالمؤمنین، توفیق فهم عمیق و دقیق معارف الهی را به همه ما عطا کند. @Ahmadhoseinsharifi 🌹🌹🌹
🔴طب سنتی و طبیعیات یونانی 🖊احمدحسین شریفی 🔶نکته‌ای که مدافعان طب سنتی لازم است به آن توجه کنند این است که دانش طب از یونان باستان و به تبع آنها در میان اندیشمندان مسلمان زیرمجموعه بخش طبیعیات فلسفه بود. یعنی حکمت نظری را به سه بخش طبیعیات ریاضیات و الهیات تقسیم می‌کردند و برای هر کدام زیرمجموعه‌هایی را ذکر می‌کردند. در این میان دانش طب را زیرمجموعه طبیعیات به شمار می‌آورند. 🔶فی المثل و به تبع او مرحوم خوانساری و ، دانش‌های اصلی زیرمجموعه طبیعیات را هشت دانش برمی‌شمردند: (۱) سمع الکیان، (۲) علم السماء و العالم، (۳) الکون و الفساد، (۴) الاثار العلویة، (۵) علم المعادن، (۶) علم النبات، (۷) طبایع الحیوان و (۸) معرفة النفس. و هفت دانش دیگر را نیز به عنوان دانش‌های فرعی طبیعیات به شمار می‌آورند: (۱) علم طب، (۲) احکام النجوم، (۳) علم الفراسة، (۴) علم التعبیر، (۵) علم الطلسمات، (۶) علم النیرنجات، (۷) علم الکیمیاء. 🔶همین طبقه‌بندی نشان می‌دهد که طب سنتی بر پایه طبیعیات سنتی و یونانی به ویژه ارسطویی استوار بوده است. طبیعیاتی که بعد از پیشرفت‌های علوم طبیعی در سده‌های اخیر، ضعف و نادرستی بسیاری از آموزه‌های آن بر همگان آشکار شده است. 🔷خلاصه آنکه دانش طب دانشی تجربی است، هر درمان و دارویی بعد از سربلندی از تجربه‌های استاندارد می‌تواند پذیرفته شود. نمی‌توان گفت چون گذشتگان چنین کردند ما هم چنین می‌کنیم. زیرا ممکن است گذشتگان بر اساس مبانی و پیش‌فرض‌های طبیعت‌شناختی نادرستی چنان سخنانی گفته باشند. در دانش طب، متدلوژی تجربی را باید به رسمیت شناخت و به طور دقیق آن را اجرا کرد و مطمئنا در آثار گذشتگان هم نکات مفید پیدا می‌شود. 🔶چاره کار نه پذیرش کورکورانه آموزه‌های پیشینیان و تقابل با طب جدید است و نه طرد متعصبانه و متصلبانه آنها و پذیرش بی‌چون و چرای طب جدید. راه درست، میدان‌ دادن به فعالیت‌های علمی و آکادمیک و بدون تعصب درباره روش‌های درمانی است. هر روشی که استانداردهای علمی و پژوهشی و متدلوژیک را مراعات کند و کارآیی و کارآمدی عملی خود را نیز بتواند نشان دهد، قطعاً سودمندی بیشتری برای بشریت خواهد داشت. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴«تضاد» و «جریان فیض» 🖊احمدحسین شریفی 🔶در یک رباعی منسوب به نیشابوری چنین می‌خوانیم که: اجزای پیاله‌ای كه در هم پیوست بشكستن آن روا نمی‌دارد مست چندین قد سرو نازنین و سر و دست از بهر چه ساخت وز برای چه شكست این رباعی از خیام باشد یا از هر کس دیگری نشان از ناآگاهی سراینده آن نسبت به فلسفه نقص‌ها و تضادها و آسیب‌هاست. سراینده این اشعار نظام عالم را همچون کوزه‌ای می‌بیند که کوزه‌گر آن را با زحمت‌های بسیار می‌سازد، و بعد آن را بدون هیچ دلیلی می‌شکند! معلوم است که کاری عبث و غیرحکیمانه است. از نگاه این شاعر، «ساختن» و «سوختن» و «حیات‌بخشیدن» و «میراندن» ناسازگارند. 🔶افضل‌الدین کاشانی، معروف به کاشی (م۶۶۷ق)، شاعر و عارف قرن هفتم، در تقابل با چنین ایده‌ای می‌گوید: (بابا افضل، رباعیات، شماره۱۰) تا گوهر جان در صدف تن پیوست وز آب حیات گوهری صورت بست گوهر چو تمام شد، صدف را بشكست بر طرف كله گوشه‌ی سلطان بنشست سخن افضل‌الدین این است که هر شکستنی مغایر با ساختن نیست. برخی شکستن‌ها برای تکامل است. شکستن صدف برای استخراج مروارید از درون آن است. یعنی وقتی یک قطره آب بی‌ارزش برای مدتی در درون صدف می‌ماند و به مروارید تبدیل می‌شود برای استخراج آن مروارید چاره‌ای جز شکستن صدف نیست. تضادها نه تنها موجب تعادل میان اضداد می‌شوند بلکه موجب رشد و تنوع هم می‌شوند. اساسا فرض «حرکت» بدون مانع ناممکن است. سرعت یا کندی حرکت وابسته به مانع و نیروی مقاومی است که در برابر آن هست. اگر تضاد نبود، هیچ صورت جدیدی پدید نمی‌آمد؛ هیچ حرکتی رخ نمی‌داد. هیچ تنوعی در جهان شکل نمی‌گرفت. هیچ پیشرفت و تکاملی محقق نمی‌شد. همه چیز یکنواخت و ثابت و ساکن بود. جهان بی‌تضاد و بی‌تصادم بدترین نوع جهان ممکن است. 🔶و صدرالمتألهین شیرازی در دو عبارت مختصر اما بسیار پرمغز و پرمعنا، چه زیبا نقش تضاد و ضرورت آن را در نظام عالم بیان می‌کند: «لولا التضاد ما صح حدوث الحادثات؛ اگر تضاد نبود هیچ پدیده‌ای محقق نمی‌شد.» «لولا التضاد ما صح دوام الفیض عن المبدأ الجواد؛ اگر تضاد نبود، فیض و افاضه‌ای از مبدأ جواد نمی‌بود.» @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔻سبک زندگی متدانی از نگاه ملاصدرای شیرازی 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ هر چند اصطلاح سبک زندگی اصطلاحی جدید است اما مباحث ناظر به سبک زندگی در میان گذشتگان نیز از مهم‌ترین دغدغه‌ها بوده است. از جمله کسانی که مطالبی مهم و اندیشه‌هایی بنیادین درباره دارد، ملاصدرای شیرازی است. از مجموع آثار وی مباحث بسیار مهمی در این باره قابل اصطیاد و استخراج است. انواعی از سبک زندگی در کلمات او تحلیل شده‌اند. در مجموع می‌توان گفت از دو نوع سبک زندگی سخن می‌گوید: 1.سبک زندگی متعالی 2.سبک زندگی متدانی. هر کدام را به دسته‌هایی تقسیم می‌کند. در مجموع از سخنان وی چند ویژگی برای سبک زندگی متدانی به دست می‌آید: یک. ضعف و کمبود در توانایی‌های ادراکی و شناختی: نخستین شرط لازم برای برخورداری از یک زندگی متعالی، فهم «نفع و ضرر» و «خیر و شر» است؛ به همین دلیل از کسانی که فاقد چنین سطحی از درک و شناخت باشند نمی‌توان انتظار انجام رفتارهای خیر را داشت. چنین افرادی به دلیل غلبه قوای وهمی و خیالی، خیر را شر و ظلمت را نور می‌پندارند. اینان نه تنها تمایلی به ادراک حقیقت (به عنوان لذیذترین اشیاء) ندارند؛ بلکه از آن وحشت و هراس هم دارند. افزون بر این، کسانی که از قوه ادراکی و عقلی ضعیفی برخوردار باشند حتی در صورت شناخت خیر، معلوم نیست که قوه عاقله آنان بتواند در مقابل وسوسه‌های قوای شهوی و غضبی مقاومت کند. دو. تکیه بر باورهای خرافی به جای عقاید راستین: از دیگر ویژگی‌های سبک زندگی متدانی این است که صاحبان چنین سبکی به دلیل بریدگی و ناآگاهی از علوم حقیقی، بر عقاید خرافی و باطل تکیه می‌زنند. عقایدی که از قبیل اضغاث احلام بوده و نتیجه‌ای در پی ندارند. به همین دلیل، به جای «تعهد به حقیقت» و «تقید به واقعیت»، «تقلید از عوام» و «تأسی به عادات رایج زمانه» است که زندگی آنها را مدیریت می‌کند. سه. در جستجوی لذت‌های حسی و خیالی و وهمی به جای لذت‌های عقلی: هدف غایی صاحبان این نوع از سبک زندگی، دستیابی به لذت‌های حسی و خیالی است. اینان به دلیل غوطه‌وری در شهوات حیوانی اساساً درکی از لذایذ معنوی و حقایق عقلی ندارند که در پی آنها باشند. شهوات حیوانی چشم و قلب آنها را تخذیر کرده و ذائقه آنان را به انحراف کشانده است. اینان مسحور وساوس درونی و بیرونی‌اند. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔻سبک زندگی متعالی از نگاه صدرای شیرازی 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سبک زندگی متعالی از نگاه ، ایمانی است. توضیح آنکه به اعتقاد صدرا، اولاً، ریشه همه اختلافات و تنوعات و تکثرات، «وجود» و «کیفیت وجودی» موجودات است: «الوجود بحسب مراتب تقدمه و تأخره و كماله و نقصه في ذاته، أصل كل اختلاف و منشأ كل حقيقة و نعت و وصف ذاتي أو عرضي.» ثانیاً، نفوس ایمانی و غیرایمانی نه تنها اختلاف در «شخص» و «فرد» و «مصداق» دارند؛ بلکه اختلاف در «نوع» دارند؛ یعنی هویت‌هایی متمایز و متباین را شکل می‌دهند: «أن نفسَ المؤمن الموحد بحسب الجوهر و الذات تخالف نفس الكافر مخالفة النوعية فضلا عن الشخصية». و ثالثاً، کنش‌ها و گرایش‌ها و خواسته‌ها نیز معلول و تابع نفس‌اند. به هر میزان که نفس شریف‌تر و برتر باشد به همان میزان نیز کنش‌ها و گرایش‌ها و خواسته‌های او لطیف‌تر و پاک‌تر و آراسته‌تر و زیباتر خواهد بود: «و اعلم أن النفوس كلما كانت أشرف و أعلى كانت محبوباتها و مرغوباتها ألطف و أصفى و أزين و أبهى» بر این اساس، به هر میزان که نفس انسانی، متعالی‌تر و خالص‌تر و پاک‌تر باشد به همان میزان شاهد رفتارهایی متعالی‌تر و زیباتر خواهیم بود. با تأمل در مطالب بالا می‌توان فهمید که از نگاه صدرا می‌توان الگوها و مدل‌های مختلفی از سبک زندگی متعالی نیز ترسیم کرد. زیرا ایمان نیز امری تشکیکی است و دارای مراتب و درجات مختلفی است و هر مرتبه و درجه‌ای از آن مطلوبات و خواسته‌هایی خاص و در نتیجه کنش‌ها و رفتارهایی ویژه را اقتضا می‌کند. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢فصل ممیز انسان 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻نکته‌ای برای اندیشیدن 🔸فیلسوفان و بسیاری از مربیان به این دلیل که ویژگی خاص انسان در مقایسه با سایر حیوانات را «خردورزی و عقلانیت» او می‌دانستند، معتقد بودند که در همه مسائل مربوط به ، بايد اولويت را به بعد عقلانی او بدهيم؛ به عنوان مثال، براي تعليم و تربيت انسان، بايد اولويت را به بعد علمی و عقلانی او داد. بايد تمرکز اصلی تربيت و نقطة ثقل آن بر تربيت ساحت بينشی و ادراکی و عقلانی انسان باشد و نه تربيت ساحت‌های گرايشی يا رفتاری او. در کتاب ارزشمند کسر الاصنام الجاهليه می‌نويسد از نگاه ظاهربینان علم و انديشه، مقدمه ايجاد حال و گرايش است و حال و گرايش هم مقدمه رفتار. به همين دليل، معيار برتری افراد را به عمل می‌دانند و اعمال و کنش‌ها همواره نزد آنان برتر از گرايش‌ها و بينش است؛ زيرا همواره ذی‌المقدمه ارزشمندتر از مقدمه يا مقدمات است. در حالی که از نگاه فيلسوفان، مسأله برعکس است؛ يعنی رفتار مقدمه گرايش و گرايش هم مقدمه دانش است. يعنی انجام رفتار برای اصلاح باطن و درون است و اصلاح باطن هم برای زدون موانع بينش و معرفت اصيل. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢برکات مسجد در کلامی از امام حسن مجتبی(ع) 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔸امام حسن مجتبی علیه السلام درباره آثار و برکات اعتقادی، معرفتی، اجتماعی و اخلاقی ارتباط مستمر با مسجد می‌فرماید: ✔️مَنْ أَدَامَ الِاخْتِلَافَ إِلَى الْمَسْجِدِ أَصَابَ إِحْدَى ثَمَانٍ؛کسی که ارتباطی پیوسته با مسجد داشته باشد [دست کم] یکی از این هشت چیز را نصیب خواهد برد: 1.آيَةً مُحْكَمَةً؛ نشانه‌ای محکم؛ 2. وَ أَخاً مُسْتَفَاداً؛ برادری قابل استفاده؛ 3. وَ عِلْماً مُسْتَطْرَفاً؛ دانشی تازه؛ 4. وَ رَحْمَةً مُنْتَظَرَةً؛ رحمتی مورد انتظار؛ 5. وَ كَلِمَةً تَدُلُّهُ عَلَى الْهُدَى؛ سخنی که او را به راه هدایت راهنمایی کند؛ 6. أَوْ تَرُدُّهُ عَنْ رَدًى؛ یا سخنی که او را از هلاکت باز دارد؛ 7. وَ تَرْكَ الذُّنُوبِ حَيَاءً؛ ترک گناهان از روی شرم؛ 8. أَوْ خَشْيَةً؛ یا ترک گناهان از روی ترس مقدس. 🔻نکته اول: درباره اینکه منظور از « آيَةً مُحْكَمَةً» چیست، تفاسیر مختلفی قابل طرح است، اما می‌توان آنگونه که و گفته‌اند، منظور از آن را معرفت نظری به باورهای بنیادین مثل خداشناسی‌ و جهان‌شناسی و پیامبرشناسی و امثال آن دانست. (میرداماد در تعلیقه بر اصول کافی، ج۲، ص۶۶-۶۷) و یا آنگونه که (ره) گفته‌اند، منظور از آن را «علوم عقلیه»، «عقاید حقه» و «معارف الهیه» دانست. (شرح چهل حدیث، ص۳۸۵-۳۹۶) 🔻 نکته دوم: امام مجتبی علیه السلام در این حدیث به صورت ضمنی کارکردها و کارویژه‌های مورد انتظار از مسجد را هم بیان کرده‌اند. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹