eitaa logo
احمدحسین شریفی
6.2هزار دنبال‌کننده
365 عکس
380 ویدیو
26 فایل
حاوی سخنرانیها و نوشته ها و معرفی آثار و فعالیتهای استاد شریفی. عضو هیئت علمی و استاد تمام فلسفه موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم ادمین کانال: @Mahdiadmin2
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴منطق توانايي عارفان بر «کرامات» از نگاه مولوي: «تحمل جفاي ديگران» 🖊احمدحسين شريفي 🔸مولوي در دفتر ششم مثنوي نقل مي‌کند که يکي از مريدان شيخ ابوالحسن خرقاني، به قصد زيارت ايشان و بهره‌ گرفتن از محضرشان، از طالقان به ديار خرقان (روستايي در اطراف شاهرود) حرکت کرد. وقتي به خرقان رسيد و پرس‌ پرسان منزل شيخ را پيدا کرد و با صد حرمت و احترام حلقة در خانه را کوبيد؛ ناگهان «زن برون کرد از در خانه سرش» که چه مي‌خواهي؟ گفت براي ديدار شيخ آمده‌ام. «خنده‌اي زد زن که خه‌خه ريش‌ بين/ اين سفرگيري و اين تشويش بين» و بعد شروع کرد به تمسخر اين مرد که «مگر ديوت دو شاخه بر نهاد» و همچنين فحش و ناسزاي فراوان عليه شيخ ابوالحسن گفت. مريد طالقاني که چنين وضعيتي را ديد، در حقيقتِ کارِ شيخ به ترديد افتاد و با خود مي‌گفت: کاين چنين زن را چرا اين شيخ دين دارد اندر خانه يار و همنشين ضد را با ضد ايناس از کجا با امام الناس نسناس از کجا که چه نسبت ديو را با جبرئيل که بود با او به صحبت هم مقيل چون تواند ساخت با آزر خليل چون تواند ساخت با رهزن دليل در عين حال سراغ شيخ را گرفت و خواست تا شيخ را ناديده از اين سفر بازنگردد. مطلع شد که شيخ براي جمع‌آوري هيزم به صحرا رفته است. ايشان هم، با همان حال ترديد و دو دلي نسبت به کار شيخ ابوالحسن، به قصد ملاقات با او راه صحرا را در پيش گرفت و به دامنه‌ کوه‌هاي خرقان رفت. ناگهان چشمش به شيخ افتاد که: شير غران هيزمش را مي‌کشيد بر سر هيزم نشسته آن سعيد تازيانه‌ش مار نر بود از شرف مار را بگرفته چون خرزن به کف شيخ ابوالحسن خرقاني از همان دور، ذهن مريد را خواند و به او تذکر داد که فريب وسوسه‌هاي شيطان را نخور و در کار اولياء الهي ترديد نکن. افزون بر اين، کرامت‌هاي ديگري هم براي او نمايان کرد. مثلاً: خواند بر وي يک به يک آن ذوفنون آن چه در ره رفت بر وي تاکنون اما هنوز ترديدهاي اين مريد نه تنها برطرف نشده بود که بيشتر هم شده بود. با خود مي‌گفت چنين شيخي با چنين قدرتي نسبت به تصرف در تکوين، چگونه با چنان همسري زندگي مي‌کند؟! شيخ ابوالحسن در پاسخ گفت: گر نه صبرم مي‌کشيدي بار زن کي کشيدي شير نر بيگار من بدين ترتيب مولوي با استناد به این داستان (صرف نظر از واقعی یا ساختگی بودن آن) این نتیجه عرفانی را میگیرد که دليل چنان برخورداري‌ها و توانايي‌هايي "تحمل جفاي خلق" و "صبر بر مصيبت‌هاي اجتماعي و بد اخلاقيهای دیگران" است. چون بسازي با خسي اين خسان گردي اندر نور سنتها رسان کانبيا رنج خسان بس ديده‌اند از چنين ماران بسي پيچيده‌اند 🆔کانال استاد احمدحسین شریفی 🆔https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964 🔹ارتباط با ادمین:👇 @mjbayat 🌹‌