🟢قاعده حد وسط از نگاه مولوی
🖊احمدحسین شریفی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#مولوی در دفتر دوم مثنوی در ضمن بیان حکایتی، به زیبایی، ناکارآمدی و نادرستی معیار حدوسط را برای تعیین مصداق فضیلت تشریح میکند.
داستان از این قرار است که عدهای از صوفیان پیش شیخ خانقاه از صوفی دیگری شکایت بردند که سه خصلت بد و ناشایست دارد:
در سخن بسيارگو همچون جرس
در خورش افزون خورد از بيست كس
ور بخسبد هست چون اصحاب كهف
صوفيان كردند پيش شيخ، زَحف
[=سر و صدا و اعتراض]
شیخ که این عیوب و رذایل را شنید، درویش و صوفی مزبور را فراخواند و به او گفت شایسته صوفی آن است که از «پرگویی» و «پرخوری» و «پرخوابی» بپرهیزد و در این امور اندازه نگه داشته و «حد وسط» را مراعات کند؛ چرا که معیار فضیلت، رعایت حد وسط است و در روایت نیز بر این مسأله تأکید شده است که: «خَيْرُ الْأُمُورِ أَوْسَاطُهَا»
شيخ رو آورد سوى آن فقير
كه ز هر حالى كه هست اوساط گير
و سپس در آسیبها و آفات جسمی و بدنی «زیادهروی» نیز قدری سخن گفت که:
گر يكى خلطى فزون شد از عرض
در تن مردم پديد آيد مرض
آن صوفی در پاسخ شیخ گفت که حد وسط، معیاری نسبی است:
گفت راه اوسط ار چه حكمت است
ليك اوسط نيز هم با نسبت است
وسط هر چیزی را باید با خودش سنجید. آبِ جو نسبت به شتر ممکن است کم باشد؛ اما برای یک موش، همچون اقیانوس است. اگر کسی اشتهای ده قرص نان را دارد حال اگر شش قرص بخورد، حد وسط را مراعات کرده است؛ اما برای کسی که اشتهای پنجاه قرص نان دارد، خوردن شش قرص نان، تفریط است و نه حدوسط است.
آب جو نسبت به اشتر هست كم
ليك باشد موش را آن همچو يم
هر كه را باشد وظيفه چار نان
دو خورد يا سه خورد هست اوسط آن
ور خورد هر چار دور از اوسط است
او اسير حرص مانند بط است
هر که او را اشتها ده نان بود
شش خورد میدان که اوسط آن بود
چون مرا پنجاه نان هست اشتهی
مر تو را شش گِرده، هم دستیم؟ نی
اشکال دیگر معیار حد وسط آن است که درباره امور متناهی قابل طرح است یعنی اموری که ابتدا و انتهایی دارند؛ اما در موضوعات و مسائل نامتناهی حدوسط بیمعناست.
اول و آخر بباید تا در آن
در تصور گنجد اوسط یا میان
بینهایت چون ندارد دو طرف
کی بود او را میانه منصرف
#اعتدال
#اخلاق
🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi
🌹