eitaa logo
احمدحسین شریفی
6.1هزار دنبال‌کننده
347 عکس
360 ویدیو
24 فایل
حاوی سخنرانیها و نوشته ها و معرفی آثار و فعالیتهای استاد شریفی. عضو هیئت علمی و استاد تمام فلسفه موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم ادمین کانال: @Mahdiadmin2
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻«رنج گنج آمد که رحمت‌ها در اوست» 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تجربه نشان داده است که مصيبت‌ها و سختي‌ها بيش از هر چيز ديگري مي‌تواند استعدادهاي نهفته در وجود انسان را نمايان کند. در بلاها و مصيبت‌هاي سخت و طاقت‌فرسا است که به تعبير (ع) فضيلت و بزرگواري آشکار مي‌شود: «عِنْدَ تَعَاقُبِ الشَّدَائِدِ تَظْهَرُ فَضَائِلُ الْإِنْسَانِ؛ به هنگام سختي‌هاي متراکم است که فضيلت‌هاي انسان آشکار مي‌شود.» و يا در حديثي ديگر فرمودند: «عِنْدَ الْحِيْرَةِ تَنْكَشِفُ عُقُولُ الرِّجَالِ؛ به هنگام حيرت و سرگرداني است که عقول آدميان آشکار مي‌شود» و پرده از چهرة توانايي‌هاي عقل کنار مي‌رود. و يا در حديثي ديگر مي‌فرمايند: «فِي تَصَارِيفِ الْأَحْوَالِ تُعْرَفُ جَوَاهِرُ الرِّجَالِ؛ در دگرگوني‌هاي حالات است که گوهرهاي آدميان شناخته مي‌شود.» چوب عود زماني مي‌تواند آن بوي مطبوع خود را ظاهر سازد که آتش بگيرد. تا اين سوزش نباشد، چنان عطري هم در فضا پراکنده نمي‌شود و تا سوز درون نباشد، سخن مطبوع و دلنشين هم شنيده نخواهد شد. به قول : قول مطبوع از درون سوزناک آيد که عود چون همي سوزد جهان از وي معطر مي‌شود چقدر زيبا آن روي ديگر سکة رنج‌ و سختي‌ و بلا را بيان مي‌کند: رنج گنج آمد که رحمت‌ها در او است مغز تازه شد چو بخراشيد پوست اي برادر موضع تاريک و سرد صبر کردن بر غم و سستي و درد چشمة حيوان و جام مستي است کان بلندي‌ها همه در پستي است آن بهاران مضمر است اندر خزان در بهار است آن خزان مگريز از آن همره غم باش و با وحشت بساز مي‌طلب در مرگ خود عمر دراز @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔷آیا «قانون حجاب و عفاف» عامل «بی‌حجابی و بی‌عفتی» است؟! 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⭕️در این اوضاع آشفته رقابت مدعیان روشنفکری و برخی از گروه‌های سیاسی بدنام، در غیرت‌ستیزی و عفت‌سوزی و هویت‌زدایی از جامعه ایرانی اسلامی به بهانه مسأله پوشش زنان و مردان، یکی از مدعیان رکیکه‌گوی روشنفکری را دیدم که گفته بود هم مخالف «حجاب اجباری» بود و اگر الان می‌بود به «کمپین نه به حجاب اجباری» می‌پیوست! مستند او برای این ادعا جمله‌ای از کتاب فیه ما فیه مولوی است که می‌گوید: «هر چند زن را امر کنی که پنهان شود، او را دغذغة خود را نمودن بیشتر شود و خلق را از نهان شدن او رغبت به او بیش گردد. پس تو نشسته‌ای و رغبت را از دو طرف زیادت کنی، و پنداری که اصلاح می‌کنی. آن، خود عین فساد است. اگر او را گوهری باشد که نخواهد که فعل بد کند، اگر منع کنی یا نکنی او بر طبع نیک و سرشت پاک خود خواهد رفت و اگر به‌عکس این باشد، باز همچنان بر طریق خود خواهد رفتن. منع، جز رغبت افزون نمی‌کند.» 🔻در این رابطه چند نکته را بیان می‌کنم: اولاً، بدون شک ملاجلال‌الدین بلخی یکی از بزرگ‌ترین عارفان و عالمان اسلامی بوده و هست. اما بزرگی او به معنای عصمتش نیست. خطاهای فاحش و نابخشودنی در اندیشه‌ها و رفتارهای منقول از او وجود دارد. ثانیاً، در اینجا مولوی به این دلیل که انسان‌‌های بدذات و بدگوهر را نصیحت‌پذیر نمی‌داند می‌گوید که «بدحجابان به این دلیل که بدذات و بدگوهرند»، نصیحت و موعظه آنها فایده‌ای ندارد. این کجا و دفاع از بدحجابی و پیوستن به کمپین نه به حجاب اجباری کجا! ثالثاً، حتی اگر مولوی هم مخالف این حکم اجتماعی اسلام باشد، قطعاً به خطا رفته و سخنی ناصواب گفته است. رابعاً، این سخن مولوی (که به نحو مطلق می‌گوید: «منع، جز رغبت افزون نمی‌کند». (فیه ما فیه) و چون چنین است پس توصیه زنان به عفت‌ورزی فایده‌ای ندارد. آنان اگر گوهرشان گوهری عفیفانه باشد، ما چه بگوییم و چه نگوییم عفت‌ورزی خواهند کرد و اگر گوهرشان بد باشد، باز هم چه بگوییم و چه نگوییم نه تنها عفت‌ورزی نخواهند کرد! بلکه منع ما و نهی از منکر ما موجب رغبت بیشتر آنها به بدی‌ها خواهد شد! این سخن با این کلیت، به طور قطع و یقین نادرست است.) نه تنها با وظیفه واجب «امر به معروف و نهی از منکر» که از قطعیات و ضروریات دین است، در تضاد و تعارض است؛ بلکه عملاً نتیجه‌ای جز آنارشیسم اجتماعی و اخلاقی و فرهنگی نخواهد داشت. 🔻آیا منع ادیان از گناه، رغبت به گناه را افزون می‌کند؟ آیا وقتی خدای متعال می‌فرماید «وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنى‏ إِنَّهُ كانَ فاحِشَةً وَ ساءَ سَبيلا» (اسراء، ۳۲) موجب زیادت زنا در جامعه می‌شود؟ 🔻آیا وقتی خدای متعال می‌فرماید: «قُلْ إِنَّما حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ وَ الْإِثْمَ وَ الْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ أَنْ تُشْرِكُوا بِاللَّهِ ما لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً وَ أَنْ تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُون»‏ (اعراف، ۳۳) این نواهی موجب فزونی رغبت به فواحش و گناه و ستمگری و سخنان نادرست می‌شود؟ 🔻آیا وضع قوانین و مقررات اجتماعی مثل منع عبور از چراغ قرمز، عامل قانون‌شکنی و تخلفات راهنمایی رانندگی است؟ 🔻آیا راه جلوگیری از قانون‌شکنی، برداشتن قانون یا تغییر قانون بر اساس میل و خواست تک‌تک افراد جامعه است؟ eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴خوبی‌افزاییِ «مجلس خوبان» 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻یکی از راه‌های شناخت حکیمان و فرزانگان و وارستگان این است که ببینیم با حضور او چه فضایی ایجاد می‌شود. فضایی معنوی یا فضایی شیطانی؟ آیا انگیزه خیر و خوبی و صلاح در حاضران ایجاد می‌کند یا نفسانیات و خواسته‌های غیر الهی را در آنها تحریک می‌کند؟ به تعبیر امام زین‌العابدین علیه السلام: «مَجَالِسُ الصَّالِحِينَ دَاعِيَةٌ إِلَى الصَّلَاح‏؛ محفل صالحان، انگیزه صلاح و خوبی را برمی‌انگیزد» به تعبیر ملاجلال‌الدین بلخی: معجزاتی و کراماتی خفی بر زند بر دل ز پیران صفی در درون‌شان صد قیامت نقد هست کمترین آنکه شود همسایه مست پس جلیس الله گشت آن نیک‌بخت کو به پهلوی سعیدی برد رخت eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴چرایی دروغ‌گویی و تمایل به دروغ‌گویان از نگاه مولوی 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در ریشه‌یابی و دروغ‌گویی و تمایل به دروغ‌گویان اشعاری زیبا و نغز دارد؛ وی علة العلل تمایل به دروغ و دروغ‌گویان و تمایل به حیله و حیله‌گران را آرزواندیشی و هواپرستی و تمایلات نفسانی می‌داند و می‌گوید: خلق مست آرزويند و هوا زان پذيرايند کذب و حيله را و بر اساس همین علت‌کاوی است که راه رهایی از این رذیله و میل داشتن به راستی و راستان را کنترل هواهای نفسانی می‌داند و می‌گوید: هر که خود را از هوا خود باز کرد جان خود را آشناي راز کرد گر کسي دست از هوا بگذاشتي ميل سوي راستي برداشتي مرد دانا از هوا رسوا شود کز هوا کور و کجي پيدا شود هر که او بي‌طمع گشت و بي‌هوا راست باشد در جميع کارها 🆔eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴عبرت از اشتباه 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تفاوت آدمیان و تمایز شخصیت‌ آنان به این نیست که برخی هرگز مرتکب «اشتباه» یا حتی «ترک اولی» نمی‌شوند. زیرا اغلب قریب به اتفاق آدمیان (جز معصومان علیهم السلام) در زندگی خود مرتکب اشتباه، کوچک یا بزرگ، می‌شوند. تفاوت آدمیان در چگونگی مواجهه با اشتباهات‌شان است. برخی اشتباه خود را «سکویی برای پرواز»، «درسی برای عبرت» و «ابزاری برای اصلاح » می‌دانند و برخی نیز «اسیر اشتباه»، «غوطه‌ور در پشیمانی» و «غرق در پریشانی» می‌شوند. دسته اول از «تهدید»، «فرصت‌» می‌سازند و دسته دوم «فرصت» را تبدیل به «تهدید» می‌کنند. این پشیمانی قضای دیگرست این پشیمانی بهل حق را پرست ور کنی عادت پشیمان‌خور شوی زین پشیمانی پشیمان‌تر شوی نیم عمرت در پریشانی رود نیم دیگر در پشیمانی رود ترک این فکر و پریشانی بگو حال و یار و کار نیکوتر بجو 🆔eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴سلیمان نبی و دانش گیاهان دارویی 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻از نگاه جلال‌الدین ، نخستین کسی که دانش گیاهان دارویی را بنیان نهاد و آن را به دیگران آموزش داد، حضرت سلیمان نبی بود. مولوی در دفتر چهارم مثنوی معنوی می‌گوید: هر صباحی چون سلیمان آمدی خاضع اندر مسجد اقصی شدی نوگیاهی رسته دیدی اندرو پس بگفتی نام و نفع خود بگو تو چه دارویی؟ چیی؟ نامت چی است؟ تو زیان کی و نفعت بر کیست؟ پس بگفتی هر گیاهی فعل و نام که من آن را جانم و این را حِمام من مرین را زهرم و او را شکر نام من اینست بر لوح، از قدر پس طبیبان از سلیمان، زان گیا عالم و دانا شدندی مقتدی تا کتب‌های طبیبی ساختند جسم را از رنج می‌پرداختند 🔻البته از نگاه مولوی نه تنها دانش گیاهان دارویی که همه علوم و فنون و حرفه‌های دیگر نیز ریشه‌ای وحیانی و دینی داشته و محصول تعالیم پیامبران‌اند: این نجوم و طب، وحی انبیاست عقل و حس را سوی بی‌سو، ره کجاست؟ عقل جزوی، عقل استخراج نیست جز پذیرای فن و محتاج نیست قابل تعلیم و فهمست این خرد لیک صاحب وحی تعلیمش دهد جمله حرفت‌ها یقین از وحی بود اول او، لیک عقل آن را فزود هیچ حرفت را ببین کین عقل ما تاند او آموختن بی‌اوستا گرچه اندر مکر موی‌اشکاف بد هیچ پیشه رام، بی‌استا نشد دانش پیشه ازین عقل ار بدی پیشة بی‌اوستا حاصل شدی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ *حِمام: مرگ *پرداختن جسم از رنج: زدودن رنج از بدن *عقل جزوی در اینجا به معنای عقلی است که صرفاً تقلیدی و تعلیم‌پذیر است. و نهایت قدرت آن این است که علوم و فنون را بیاموزد و فهم کند؛ اما خودش هرگز قدرت خلاقیت و کشف را ندارد. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴معنويت و عقلانيت در عرفان علوی 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــ از مشخصه‌های عرفان و معنویت ناب علوی همراهی و سازگاری معنویت و عقلانیت است. علیه السلام يکی از مهم‌ترين اهداف برانگيختن پيامبران را فعال‌سازی گنجينه‌های عقلی آنان می‌داند: «لِيُثِيرُوا لَهُم دَفَائنَ العُقُول». آن حضرت در سخنی جامع، جايگاه عقلانيت در دين و معنويت را به اين شکل بيان می‌کند: «أَسَاسُ الدِّينِ بُنِيَ‏ عَلَى‏ الْعَقْلِ‏ وَ فُرِضَتِ الْفَرَائِضُ عَلَى الْعَقْلِ وَ رَبُّنَا يُعْرَفُ بِالْعَقْلِ وَ يُتَوَسَّلُ إِلَيْهِ بِالْعَقْلِ وَ الْعَاقِلُ أَقْرَبُ إِلَى رَبِّهِ مِنْ جَمِيعِ الْمُجْتَهِدِينَ بِغَيْرِ عَقْلٍ وَ لَمِثْقَالُ ذَرَّةٍ مِنْ بِرِّ الْعَاقِلِ أَفْضَلُ مِنْ جِهَادِ الْجَاهِلِ أَلْفَ عَام؛ پايۀ دين بر عقل نهاده شده است،و فرايض در صورت داشتن عقل واجب شده است. پروردگارمان با عقل شناخته مى‌شود و به وسيلۀ عقل به او توسل مى‌جويند، و عاقل به پروردگار خود از همۀ كوششگران بى‌عقل نزديكتر است و همانا ذره‌يى از كار پسنديدۀ عاقل برتر از كوشش هزار سالۀ جاهل است.» اين وصيت و سفارش (ص) به امیرمؤمنان بود که از ميان همه راه‌های سلوک، اگر می‌خواهی زودتر از ديگران به خداوند برسی و به حقيقت دست يابی، راه سلوک عقلی را بپيما: «يَا عَلِيُّ إِذَا تَقَرَّبَ‏ الْعِبَادُ إِلَى خَالِقِهِمْ بِالْبِرِّ فَتَقَرَّبْ إِلَيْهِ بِالْعَقْلِ‏ تَسْبِقْهُم؛ اى على! هر گاه بندگان به وسيلۀ عمل نيك به پروردگارشان تقرّب مى‌جويند، تو با عقلت تقرّب جو، تا از آنان پيشى بگيرى» چه زیبا این توصیه پیامبر اکرم(ص) به امیرمؤمنان را به نظم درآورده است: یا علی از جملهٔ طاعات راه بر گزین تو سایهٔ خاص اله هر کسی در طاعتی بگریختند خویشتن را مخلصی انگیختند تو برو در سایهٔ عاقل گریز تا رهی زان دشمن پنهان‌ستیز از همه طاعات اینت بهترست سبق یابی بر هر آن سابق که هست @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴«اخلاق پیری» در داستان «پیرمرد و طبیب»! در دفتر دوم مثنوی حکایتی زیبا از آثار و پیامدهای پیری بیان می‌کند. هر چند همچون سایر حکایات مثنوی، بهره‌های معنوی و عرفانی خود را از آن نیز می‌گیرد: گفت پیری مر طبیبی را که من در زحیرم از دماغ خویشتن گفت بر چشمم ز ظلمت هست داغ گفت از پیریست آن ضعف دماغ گفت پشتم درد می‌آید عظیم گفت از پیریست ای شیخ قدیم گفت هر چه می‌خورم نبود گوار گفت از پیریست ای شیخ نزار گفت وقت دم مرا دمگیریست گفت ضعف معده هم از پیریست گفت آری انقطاع دم بود چون رسد پیری دو صد علت شود گفت ای احمق برین بر دوختی از طبیبی تو همین آموختی ای مدمغ عقلت این دانش نداد که خدا هر رنج را درمان نهاد تو خر احمق ز اندک‌مایگی بر زمین ماندی ز کوته‌پایگی پس طبیبش گفت ای عمر تو شصت این غضب وین خشم هم از پیریست چون همه اوصاف و اجزا شد نحیف خویشتن‌داری و صبرت شد ضعیف بر نتابد دو سخن زو هی کند تاب یک جرعه ندارد قی کند جز مگر پیری که از حقست مست در درون او حیات طیبه‌ست از برون پیرست و در باطن صبی خود چه چیزست آن ولی و آن نبی 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢تشکیکی بودن انسانیت 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ «درجه انسانیت» هر فردی با توجه به کمیت و کیفیت مسائلی که او را از حالت عقلانی و منطقی بیرون می‌آورند، دانسته می‌شود. زیرا؛ یک. عامل اصلی جداکننده انسان از سایر حیوانات «عقل» و «عقلانیت» است. یعنی همان عاملی که عقال و لگام و کنترل‌کننده «خشم» و «شهوت» است؛ به تعبیر زیبای علیه السلام: «الْإِنْسَانُ بِعَقْلِهِ؛ انسانیت انسان به عقل اوست» نیز همین حقیقت را به زبان شعری اینگونه بیان کرده است: ای برادر تو همان اندیشه‌ای مابقی تو استخوان و ریشه‌ای گر گل است اندیشه تو گلشنی ور بود خاری تو هیمه گلخنی دو. عقل و عقلانیت نیز امری تشکیکی و ذومراتب است؛ بر اساس مبانی فلسفه صدرایی عقل (اعم از عقل نظری و عقل عملی) ذومراتب و دارای شدت و ضعف است. چهار مرتبه اصلی عقل نظری عبارتند از: عقل هیولانی؛ عقل بالملکه؛ عقل بالفعل و عقل مستفاد. هر چند هدف اصلی از آفرینش انسان وصول به مرتبه عقل مستفاد (مرتبه فهم معقولات و اتصال به ملأ اعلی و اتحاد با مجردات) است اما مع الاسف بسیاری از آدمیان به چنین مرتبه‌ای دست نمی‌یابند. نتیجه: بنابراین انسانیت انسان نیز امری تشکیکی و ذومراتب است. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
✍جلال‌الدین مولوی: كافرم من گر زيان كرده ست كس در ره ايمان و طاعت يك نفس‏ https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢آثار معرفتی و اخلاقی «لقمه» در اندیشه مولوی 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نکاتی ناب و دقیق درباره آثار معرفتی و معنوی، حلال یا حرام دارد. در جایی به طور کلی رابطه میان لقمه و اندیشه را چنین بیان می‌کند: لقمه، تخم است و بَرش، اندیشه‌ها لقمه، بحر و گوهرش اندیشه‌ها و در جایی هم تأثیر لقمه حرام در شکل‌گیری رذایل اخلاقی و معرفتی را چنین ترسیم می‌کند: چون ز لقمه تو حسد بینی و دام جهل و غفلت زاید، آن را دان حرام از آثار وضعی لقمه حرام آن است که اساساً‌ میل به شنیدن سخن حق را در انسان می‌میراند. لقمه‌ حرام دریچه‌های درک و فهم را می‌بندد و به همین دلیل مولد جهل و غفلت در آدمی است. «مُلِئَتْ بُطُونُكُمْ مِنَ الْحَرَامِ وَ طُبِعَ عَلَى قُلُوبِكُم‏؛ شکم‌های شما از حرام پر شده است و (در نتیجه) بر دل‌هایتان قفل زده شده است» و راه فهم و درک بر روی شما بسته شده است. مولوی در جایی دیگر از مثنوی، به بیان تأثیرات معنوی و معرفتی لقمه حلال پرداخته و می‌گوید: لقمه‌ای کآن نور افزود و کمال آن بود آورده از کسب حلال ××× علم و حکمت زاید از لقمه حلال عشق و رقت آید از لقمه حلال و بالاخره اینکه لقمه حلال، آثار اجتماعی و عرفانی هم دارد: عشق به آدمیان و میل به خدمت به آفریدگان و تعالی‌جویی و عزم رفتن به سوی جانان از دیگر آثار و برکات لقمه حلال است: زاید از لقمه حلال اندر دهان میل خدمت، عزم رفتن آن جهان 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢قاعده حد وسط از نگاه مولوی 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در دفتر دوم مثنوی در ضمن بیان حکایتی، به زیبایی، ناکارآمدی و نادرستی معیار حدوسط را برای تعیین مصداق فضیلت تشریح می‌کند. داستان از این قرار است که عده‌ای از صوفیان پیش شیخ خانقاه از صوفی دیگری شکایت بردند که سه خصلت بد و ناشایست دارد: در سخن بسيارگو همچون جرس در خورش افزون خورد از بيست كس ور بخسبد هست چون اصحاب كهف صوفيان كردند پيش شيخ، زَحف [=سر و صدا و اعتراض] شیخ که این عیوب و رذایل را شنید، درویش و صوفی مزبور را فراخواند و به او گفت شایسته صوفی ‌آن است که از «پرگویی» و «پرخوری» و «پرخوابی» بپرهیزد و در این امور اندازه نگه داشته و «حد وسط» را مراعات کند؛ چرا که معیار فضیلت، رعایت حد وسط است و در روایت نیز بر این مسأله تأکید شده است که: «خَيْرُ الْأُمُورِ أَوْسَاطُهَا» شيخ رو آورد سوى آن فقير كه ز هر حالى كه هست اوساط گير و سپس در آسیب‌ها و آفات جسمی و بدنی «زیاده‌روی» نیز قدری سخن گفت که: گر يكى خلطى فزون شد از عرض در تن مردم پديد آيد مرض آن صوفی در پاسخ شیخ گفت که حد وسط، معیاری نسبی است: گفت راه اوسط ار چه حكمت است ليك اوسط نيز هم با نسبت است وسط هر چیزی را باید با خودش سنجید. آبِ جو نسبت به شتر ممکن است کم باشد؛ اما برای یک موش، همچون اقیانوس است. اگر کسی اشتهای ده قرص نان را دارد حال اگر شش‌ قرص بخورد، حد وسط را مراعات کرده است؛ اما برای کسی که اشتهای پنجاه قرص نان دارد، خوردن شش قرص نان، تفریط است و نه حدوسط است. آب جو نسبت به اشتر هست كم ليك باشد موش را آن همچو يم هر كه را باشد وظيفه چار نان دو خورد يا سه خورد هست اوسط آن ور خورد هر چار دور از اوسط است او اسير حرص مانند بط است هر که او را اشتها ده نان بود شش خورد می‌دان که اوسط آن بود چون مرا پنجاه نان هست اشتهی مر تو را شش گِرده، هم دستیم؟ نی اشکال دیگر معیار حد وسط آن است که درباره امور متناهی قابل طرح است یعنی اموری که ابتدا و انتهایی دارند؛ اما در موضوعات و مسائل نامتناهی حدوسط بی‌معناست. اول و آخر بباید تا در آن در تصور گنجد اوسط یا میان بی‌نهایت چون ندارد دو طرف کی بود او را میانه منصرف 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢زیست خیالی! 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جلال‌الدین در توصیف معیارهای «دوستی و دشمنی» و «فخر و ننگِ» برخی از افراد می‌گوید: بر خیالی صلحشان و جنگشان وز خیالی فخرشان و ننگشان گاهی مشاهده می‌شود که برخی از افراد (حتی افراد به ظاهر تحصیل‌کرده و باسواد) یک «زیست توهمی» دارند. خوشایندها و بدآیندهای‌ آنان همگی بر اساس معیارهای وهمی و خیالی است. نه دلیل و معیار دوستی و حمایت کردن‌شان معلوم است و نه دلیل و معیار دشمنی و مخالفت کردن‌شان! با توهم و تخیلی، حامی می‌شوند و با همان توهم و تخیل نیز خلاف‌خوانی می‌کنند! بیچاره‌تر و بدبخت‌تر از اینان کسی است که به حمایت‌ها یا مخالفت‌های چنین افرادی دلخوش یا دل‌‌آزرده شود! 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢بازگشت نیکی 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔶 علیه السلام می‌فرماید: «كَما تُعينُ تُعانُ؛ همانطور که ياری می‌كنی، ياری می‌شوی» 🔶به تعبیر : این جهان کوهست و فعل ما ندا سوی ما آید نداها را صدا 🔶و به تعبیر : هر دست که دادند از آن دست گرفتند هر نکته که گفتند همان نکته شنیدند 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
مدیریت امیال و شهوات در جهت تعالی .mp3
8.28M
🟣مدیریت امیال و شهوات در مسیر قرب و تعالی؛ در داستانی کوتاه از مثنوی معنوی 🎤احمدحسین شریفی آن یکی اسبی طلب کرد از امیر گفت رو آن اسب اشهب را بگیر گفت آن را من نخواهم گفت چون گفت او واپس رو است و بس حَرون سخت پس‌پس می‌رود او سوی بن گفت دمش را به سوی خانه کن دمِّ این استور نفست شهوت است زین سبب پس‌پس رود آن خودپرست شهوت او را که دم آمد ز بُن ای مبدِّل شهوت عُقبیش کن چون ببندی شهوتش را از رَغیف سر کند آن شهوت از عقل شریف همچو شاخی که ببرّی از درخت سر کند قوّت ز شاخ نیکبخت چونکه کردی دمّ او را آن طرف گر رود پس‌پس رود تا مُکتَنَف حبّذا اسبان رام پیش‌رو نه سپس رو نه حرونی را گرو گرم رو چون جسم موسیّ کلیم تا به بحرینش چو پهنای گلیم هست هفصد ساله را آن حُقُب که بکرد او عزم در سَیرانِ حُب همت سَیر تنش چون این بود سیر جانش تا به علیین بود شهسواران در سباقت تاختند خربطان در پایگه انداختند 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢چرایی و درمان حسادت در اندیشه مولوی 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔸یکی از بزرگ‌ترین و کشنده‌ترین بیماری‌های روحی، «حسادت» است. حسادت آتشی خرمن‌سوز است که نه تنها خرمن هستی و شخصیت فرد حسود را می‌سوزاند که بر جان ذخایر پیشرفت و تعالی جامعه هم می‌افتد. فرد حسود به جای تلاش و کوشش در جهت پیشرفت و ارتقاء فردی و جمعی، آرزو و خواستی جز زوال نعمت‌ها و توقف پیشرفت‌های دیگران ندارد! آنچه که او را آزار می‌دهد پیشرفت و تعالی دیگران است! به همین دلیل، سعی می‌کند به هر طریق ممکن مانع آن شود! 🔻یکی از بهترین‌ تحلیل‌های اخلاقی و روان‌شناختی درباره چرایی حسادت و همچنین یکی از کارآمدترین راه‌های ریشه‌کنی این رذیله‌ی خرمن‌سوز را در ضمن اشعاری در مثنوی معنوی بیان کرده است: زآنک هر بدبخت خرمن سوخته می نخواهد شمع کس افروخته هين کمالی دست آور تا تو هم از کمال ديگران نَفْتی به غم از خدا می‌خواه دفع اين حسد تا خدايت وا رهاند از جسد مر ترا مشغوليی بخشد درون که نپردازی از آن سوی برون @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔸حکمتی نغز از جلال‌الدین مولوی در کتاب ارزشمند فیه ما فیه: «بعضی باشد که سلام دهند و از سلام ایشان بوی دود آید و بعضی باشند که سلام دهند و از سلام ایشان بوی مشک آید. این کسی دریابد که او را مشامی باشد. یار را می‌باید امتحان کردن تا آخر پشیمانی نباشد. سنّت حقّ این است اِبْدَأْ بِنَفْسِکَ. نفس نیز اگر دعوی بندگی کند بی امتحان ازو قبول مکن. در وضو آب را در بینی می‌برند بعد از آن می‌چشند به مجرد دیدن قناعت نمی‌کنند یعنی شاید صورت آب برجا باشد و طعم و بویش متغیّر باشد این امتحانست جهت صحّت آبی آنگه بعد از امتحان به رو می‌برند. هرچ تو در دل پنهان داری از نیک و بد، حق تعالی آن را بر ظاهر تو پیدا گرداند هرچه بیخ درخت پنهان می‌خورد اثر آن در شاخ و برگ ظاهر می‌شود سِیْمَاهُمْ فِیْ وُجُوْهِهِمْ وقوله تعالی سَنَسِمُهُ عَلَی الْخُرْطُوْمِ اگر هر کسی بر ضمیر تو مطلّع نشود، رنگ روی خود را چه خواهی کردن؟» @Ahmadhoseinsharifi 🌹
توصیه مولوی برای مواجهه با خیال‌اندیشان جاهل.mp3
3.39M
✍ احمدحسین شریفی 🔹 یکی از حکیمانه‌ترین توصیه‌های جلال‌الدین مولوی برای مواجهه با جاهلان و مغرضان و کینه‌توزان، «سکوت» و «سکون» و «پرهیز از تلاش برای توجیه و اقناع» آنان است: هر درونی کـه خـیال ْاندیش شد چون دلیل آری، خیالش بیش شد چون سخن در وَی رود، علّت شود تـیغِ غـازی دزد را آلت شود پس جوابِ او­­ سکوت است و سکون هست با ابله سخنْ گفتن، جنون (مثنوی معنوی، دفتر دوم، ابیات 2715 _2717) @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🟠نقش دوراندیشی در عبور از موانع: «هر قدم را از سرِ بینش نهم» 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔸مولوی در دفتر سوم مثنوی معنوی، ابیات ۱۷۴۶ به بعد حکایتی جالب تحت عنوان «شکایت استر پیش شتر که من بسیار می‌افتم» درباره اهمیت و نقش آینده‌بینی و دوراندیشی در استواری رفتار و فهم سرد و گرم روزگار بیان می‌کند. ♦️داستان از این قرار است که قاطری نزد شتری گلایه می‌کند که چرا من در سربالایی‌ها و سرازیری‌ها و راه‌های باریک این همه سکندری می‌خورم و همچون افراد راه‌گم کرده و راه‌نابلد بر زمین می‌افتم؛ اما تاکنون ندیده‌ایم که تو بر زمین فروافتی؟! گفت اَستر با شُتر کِای خوش رفیق در فراز و شیب و در راهِ دقیق تو نه آیی در سَر و، خوش می‌روی من همی آیم به سَر در، چون غَوی من همی افتم به رُو، در هر دَمی خواه در خشکی و خواه اندر نمی این سبب را بازگو با من که چیست؟ تا بدانم من که چون باید بزیست؟ 🔹شتر دو عامل را بیان می‌کند: نخست آنکه بصیرت و بینایی او از قاطر بیشتر و دقیق‌تر است. او تیزبین‌تر و ریزبین‌تر است. و دوم آنکه قد او بلندتر است و دوردست‌ها را از افقی بالا می‌نگرد و می‌بیند. به تعبیر دیگر، می‌گوید من پیشاپیش، همه پستی‌ها و بلندی‌ها و فرازها و نشیب‌ها را می‌بینم؛ لذا با امری غیرمترقبه مواجهه نمی‌شوم. به درستی می‌دانم که پایم را کجا و چگونه بگذارم و به همین دلیل هرگز بر زمین نمی‌افتم. گفت: چشمِ من ز تو روشن‌تر است بعد از آن هم از بلندی ناظرست چون برآیم بر سرِ کوهی بلند آخرِ عَقبه ببینم هوشمند پس همۀ پستیّ و بالاییِ راه دیده‌ام را وانماید هم اِله هر قدم را از سرِ بینش نهم از عِثار و، اوفتادن وارَهم 🔻اما تو به این دلیل که فقط جلوی پای خودت را می‌نگری. مشکل تو این است که جزئی‌بین و نزدیک‌بین هستی و از چالش‌های آینده خبر نداری، پایت به درون چاله می‌رود و زمین می‌خوری: تو نبینی پیشِ خود یک دو سه گام دانه بینیّ و، نبینی رنجِ دام 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢کیفرِ «علاقه به احترام» 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔸در منابع اسلامی، اعم از شیعی و سنی، احادیث فراوانی و البته بسیار تکان‌دهنده‌ای در این موضوع داریم که اگر کسی علاقه و میل به احترام از سوی دیگران داشته باشد، او باید خود را برای آتش جهنم آماده کند! 🔹به عنوان مثال، در حدیثی از وجود مقدس (ص) چنین می‌خوانیم: مَن أحَبَّ أن يَتمثَّلَ لَهُ الرِّجالُ قیاماً فَلْيَتبَوَّأْ مَقعَدَهُ في النّار؛ هر كس دوست داشته باشد كه دیگران در برابر او و به احترام او بایستند، خود را برای آتش جهنم آماده کند. ♦️دقت در این حدیث حقیقتاً لرزه بر اندام انسان می‌آورد، چون می‌فرماید سرنوشت کسانی که «میل» و «علاقه» به این دارند که از سوی دیگر محترم شمرده شوند، آتش جهنم است. یعنی حتی اگر در دل کسی چنین میلی باشد، جایگاه او جهنم است. هر که را مردم سجودی می‌کنند زهر اندر جان او می‌آکنند 🔸خدایا به حرمت پاکان، احساسات، عواطف، امیال، خواسته‌ها، علایق و هیجانات ما را هم در همان مسیری قرار بده که خودت می‌پسندی. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
راه درک حقایق عالم معنی .mp3
8.04M
🎤احمدحسین شریفی 🔸راهی برای درک حقایق عالم معنا ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ گوش را بندد طمع از استماع چشم را بندد غرض از اطلاع همچنان كه آن جنين را طمع خون كان غذاى اوست در اوطان دون از حديث اين جهان محجوب كرد غير خون، او مى‏‌نداند چاشت خورد @Ahmadhoseinsharifi 🌹
مولوی و اخلاق نقد .mp3
13.67M
♦️ادبیات مولوی در مواجهه با ناقدان رکیکه‌گو و حق‌ناشناس 🎤احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای بریده آن لب و حلق و دهان که کند تف سوی مه یا آسمان تف به رویش باز گردد بی‌شکی تف سوی گردون نیابد مسلکی تا قیامت تف برو بارد ز رب هم‌چو تبت بر روان بولهب @Ahmadhoseinsharifi 🌹
اهمیت تعیین نقطه کانون در زندگی .mp3
8.97M
🎤احمدحسین شریفی ♦️اهمیت تعیین نقطه کانونی در زندگی فردی و اجتماعی و سیاسی 🆔https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964 🌹
◻️معنابخشی و رشددهندگی‌ رنج 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ما در درون رنج‌هاست که روح خود را رشد می‌دهیم. رنج و گرفتاری و مصیبت است که به زندگی انسانی انسان معنا می‌دهد. ظرفیت روح آدمی را آشکار می‌کند. و زمینه تعالی و ارتقای معنوی او را فراهم می‌کند. به تعبیر جیمز هالیس در کتاب مرداب روح: «رنج لازمه رشد و بلوغ روحی است. بدون رنج، انسان، ناآگاه، نابالغ، وابسته، ضعیف و محدود می‌ماند.» در داستان طوطی و بازرگان هم لذت معنوی درد و رنج را به زیبایی ترسیم می‌کند: ای جفای تو ز دولت خوبتر و انتقام تو ز جان محبوب‌تر نار تو اینست نورت چون بود ماتم این، تا خود که سورت چون بود از حلاوت‌ها که دارد جور تو وز لطافت کس نیابد غور تو نالم و ترسم که او باور کند وز کرم آن جور را کمتر کند عاشقم بر قهر و بر لطفش بجد بوالعجب من عاشق این هر دو ضد والله ار زین خار در بستان شوم همچو بلبل زین سبب نالان شوم 🆔https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964 🌹
◻️پیامد دنیوی «عیب‌گویی» از مؤمنان 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یکی از پیامدهای دنیوی از مؤمنان و افشا و انتشار عمومی عیوب و ضعف‌ها و نقص‌های اهل ایمان آن است که اگر چنان عیبی در وجود فرد عیب‌گو هم نباشد، سنت الهی بر آن است که دیر یا زود خود آن فرد عیب‌گو به چنان عیبی مبتلا خواهد شد و خدای متعال او را با همان عیب رسوا خواهد کرد: علیه السلام نیز می‌فرماید: مَنْ عَیَّرَ مُؤْمِناً بِذَنْبٍ لَمْ‌ یمُتْ حَتَّی یرْکبَهُ؛ کسی که مؤمنی را به گناهی سرزنش کند، نمیرد تا آن گناه را انجام دهد» نیز در مثنوی معنوی همین مضمون را در قالب یک بیت شعر به زیبایی بیان کرده است: گر همان عیبت نبود، ایمن مباش بوکْ آن عیب از تو گردد نیز فاش به همین دلیل بزرگان دین توصیه می‌کنند که اولاً عیب‌جو نباشید؛ و ثانیاً اگر عیب و نقصی در دیگران دیدید، ابتدا خدا را شکر کنید که خود شما مبتلا به چنان عیبی نیستند و بعد از انتشار و افشای عمومی آن عیب پرهیز کنید. هر کسی کو عیبِ خود دیدی ز پیش کی بُدی فارغ خود از اصلاحِ خویش؟ غافلند این خلق از خود ای پدر لاجَرَم گویند عیبِ همدگر @Ahmadhoseinsharifi 🌹