eitaa logo
احمدحسین شریفی
6.6هزار دنبال‌کننده
413 عکس
429 ویدیو
29 فایل
حاوی سخنرانیها و نوشته ها و معرفی آثار و فعالیتهای استاد شریفی. عضو هیئت علمی و استاد تمام فلسفه موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم ادمین کانال: @Mahdiadmin2
مشاهده در ایتا
دانلود
◻️روش تبليغی و تعليمی امام سجاد(ع) در انتقال معارف، از نگاه امام خمينی 🖊احمدحسين شريفي 🔸 در کتاب تقريرات فلسفه به مناسبتی درباره روش تبليغی و تعليمی (ع) و مقايسه آن با روش تعليمی و تبليغی (ع) می‌فرمايد: 🔸«حضرت زين‌العابدين عليه السلام با آن عملش بشر را تعليم داده و مى‌‏دهد و چقدر اين ادعيه كه شايد از مختصات شيعه باشد، براى بشر مفيد است؛ ... اگر چه آنها همان دعا را كه مى‌‏خواندند و با خدا مناجات مى‌‏كردند، در حقيقت با خداى خودشان مناجات داشتند، ولى اگر ما خوب بنگريم، براى ما پند است. مى‏‌توان گفت: حضرت زين‌العابدين عليه السلام كمتر از حضرت صادق عليه السلام ترويج دين ننموده است و عصر آن حضرت عليه السلام گرچه طورى بوده كه ممكن نبود حضرتش كسى را دعوت به دين نمايد و حتى از حضرتش يك نفر مسأله سؤال نمى‏‌كرد، اما در همان حال كه در خانه خود نشسته، نيمه‏ شبها با خدا مناجات مى‏‌كرده و اين مناجات كه به دست مردم مى‏‌رسيد، مورد انتفاع قرار مى‌‏گرفت. در معارف، بهترين و مؤثرترين آثار حضرات، همان ادعيه‏‌شان است؛ چون وقتى كه حضرات جواب سؤال مردم را مى‏‌دادند ناچار بودند كه طبق متفاهم عرفى و افق عقل مردم تكلم نمايند؛ زيرا آنچه از معارف كه به حضرت صادق عليه السلام رسيده است، با چندين درجه تنزل هم، حضرت نمى‌‏تواند آن را به مردم عادى منتقل كند، ولى چون توجه ادعيه به خداست آنچه كه حق مطلب است ادا فرموده‌‏اند و آداب ذلّ عبوديت و عزّ ربوبيت را مراعات فرموده‏‌اند، و مى‏‌توان گفت: ادعيه، همان قرآن صاعد است و قرآن، قرآن نازل است كه روى قرآن و خطابش به مردم بوده و تنزل كرده، ولى روى ادعيه الى اللَّه مى‏‌باشد، و در نتيجه انبيا و ائمه عليهم السلام فعلًا هم داعى به حق هستند، چنانكه در زمان خودشان هم داعى به حق بودند.» (تقريرات فلسفه، ج3، ص368) @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴عشق‌ورزی با درد و رنج! 🖊احمدحسین شریفی 🔶یکی از ویژگی‌های روح‌های بزرگ این است که نه تنها از درد و رنج‌ها نمی‌گریزند که به آنها عشق‌ می‌ورزند. فرزانگان راستین چون همه چیز را از خدا می‌دانند و خدا را عین لطف و رحمت و عین خیرخواهی می‌دانند، به صورت پیشینی بر این باورند که حکمتی و خیری در گرفتاری‌ها و مصیبت‌ها و ناگواری‌هایشان وجود دارد. بر این باورها که ناگواری‌ها چون در منظر حضرت حق و محبوب حقیقی است، عین گوارایی و خوشی است و تحمل آنها و بلکه در آغوش کشیدن آنها، نشانه‌ای از عشق‌ورزی است. 🔶 علیه السلام در دعای پانزدهم می‌فرماید: «خدایا! تو را سپاس بر تندرستی بدنم که پیوسته از آن برخوردار بودم و تو را سپاس بر بیماری و مرضی که در جسمم پدید آوردی. ای خدای من! کدامیک از این دو حال، برای سپاس‌گزاری به درگاهت سزاوارتر و کدام یک از این دو وقت، برای سپاس و ثنا به پیشگاهت شایسته‌تر است؟ آیا زمان سلامت که روزی‌های پاکیزه‌ات را در آن برایم گوارا فرمودی و به سبب آن برای به دست آوردن خشنودی و احسانت به من نشاط دادی؛ و مرا همراه آن، بر آنچه که از اطاعتت توفیق دادی، نیرو بخشیدی؟ یا هنگام بیماری که مرا به وسیلة آن از ناخالصی‌ها خالص ساختی و نعمت‌هایی که به من هدیه دادی، برای سبک کردن گناهانی که پشتم را گران و سنگین کرده و پاک کردن زشتی‌هایی که در آن فرو رفته‌ام و آگاهی دادن برای اینکه توبه را فراگیرم و به یادآوردن نعمت‌های قدیم، برای محو کردن گناهان بزرگ از پرونده‌ام؟» 🔶 در داستان طوطی و بازرگان هم همین مضمون را به زیبایی بیان می‌کند: ای جفای تو ز دولت خوبتر و انتقام تو ز جان محبوب‌تر نار تو اینست نورت چون بود ماتم این، تا خود که سورت چون بود از حلاوت‌ها که دارد جور تو وز لطافت کس نیابد غور تو نالم و ترسم که او باور کند وز کرم آن جور را کمتر کند عاشقم بر قهر و بر لطفش بجد بوالعجب من عاشق این هر دو ضد والله ار زین خار در بستان شوم همچو بلبل زین سبب نالان شوم 🔶 نویسنده نامدار روسی در کتاب بسیار مشهور جنگ و صلح می‌گوید: «سخت‌ترین و خوشبخت‌ترین چیزها این است که کسی در رنج‌هایش، در رنج‌های ناخواسته‌اش، عاشق این زندگی باشد.» @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴خوبی‌افزاییِ «مجلس خوبان» 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻یکی از راه‌های شناخت حکیمان و فرزانگان و وارستگان این است که ببینیم با حضور او چه فضایی ایجاد می‌شود. فضایی معنوی یا فضایی شیطانی؟ آیا انگیزه خیر و خوبی و صلاح در حاضران ایجاد می‌کند یا نفسانیات و خواسته‌های غیر الهی را در آنها تحریک می‌کند؟ به تعبیر امام زین‌العابدین علیه السلام: «مَجَالِسُ الصَّالِحِينَ دَاعِيَةٌ إِلَى الصَّلَاح‏؛ محفل صالحان، انگیزه صلاح و خوبی را برمی‌انگیزد» به تعبیر ملاجلال‌الدین بلخی: معجزاتی و کراماتی خفی بر زند بر دل ز پیران صفی در درون‌شان صد قیامت نقد هست کمترین آنکه شود همسایه مست پس جلیس الله گشت آن نیک‌بخت کو به پهلوی سعیدی برد رخت eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴اخلاق و هوش هیجانی 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کسانی که از هوش هیجانی (Emotional intelligence) بالایی برخوردار باشند هرگز اجازه نمی‌دهند که رفتار دیگران، آنان را از چارچوب اخلاق و ادب خارج کند. آنان به ارزش خود و ارزش ادب واقفند. در توصیه‌‌ای حکیمانه به فرزندشان امام باقر علیهما السلام فرمودند: «فرزندم، نسبت به هر کسی که انتظار خیر از تو دارد، خوبی کن؛ اگر شایسته آن بود فبها المطلوب؛ و اگر شایسته آن نبود، تو اهل خیر باش. و اگر کسی به تو ناسزا گفت و با فاصله اندکی عذرخواهی کرد، بلافاصله عذر او را قبول کن.» 🆔eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴انسانیت و شکر 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ درباره معیار و ملاک انسانیت و تمایز آدمی از سایر موجودات به ویژه سایر جانداران و حیوانات، دیدگاه‌های مختلفی بیان شده است: «ناطقیت»، «عقلانیت»، «ابزارسازی»، «اعتبارسازی»، «کمال‌خواهی»، «زیبایی‌خواهی»، «هنرمندی»، «تاریخ‌مندی» و امثال آن از جمله ملاک‌ها و معیارهایی است که برای تمایز انسان از غیر انسان بیان شده است. امام زین‌العابدین علیه السلام در نخستین دعا از دعاهای «حمد و شکرگزاری نسبت به نعمت‌های الهی» را نشانه انسانیت و مرز میان انسان و حیوان می‌داند و می‌فرماید: وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَوْ حَبَسَ عَنْ عِبَادِهِ مَعْرِفَةَ حَمْدِهِ عَلَى مَا أَبْلَاهُمْ مِنْ مِنَنِهِ الْمُتَتَابِعَةِ، وَ أَسْبَغَ عَلَيْهِمْ مِنْ نِعَمِهِ الْمُتَظَاهِرَةِ، لَتَصَرَّفُوا فِي مِنَنِهِ فَلَمْ يَحْمَدُوهُ، وَ تَوَسَّعُوا فِي رِزْقِهِ فَلَمْ يَشْكُرُوهُ. وَ لَوْ كَانُوا كَذَلِكَ لَخَرَجُوا مِنْ حُدُودِ الْإِنْسَانِيَّةِ إِلَى حَدِّ الْبَهِيمِيَّةِ فَكَانُوا كَمَا وَصَفَ فِي مُحْكَمِ كِتَابِهِ: «إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا.» ستایش خدایی را سزاست که اگر از بندگانش شناخت ستایش خود را دربرابر نعمت‌های که پیوسته بر آنان فرو می‌فرستد، از بندگانش دریغ می‌کرد،‌ هر آینه از نعمت‌هایش بهره‌مند می‌شدند در حالی که ستایش و شکر او را به جا نمی‌آورند. و در رزقش غرق می‌شدند در حالی که شکر او را به جای نمی‌آورند. و اگر چنین می‌بود، آنگاه از دایره انسانیت خارج شده و در زمره چارپایان به شمار می‌رفتند. و بلکه چنان می‌شدند که خدای متعال می‌فرماید: «چون چارپايانند، بل از چارپايان هم گمراه‏تر.» @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴آیا امام سجاد، بدن مطهر امام حسین را دفن کردند؟ 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در پاره‌ای از روایات داریم که تنها امام معصوم می‌تواند و می‌باید متکفل امور غسل و کفن و دفن امام معصوم شود: «اِنَّ الْاِمَامَ لَا يَغْسِلُهُ اِلَّا الْاِمَامُ». بر همین اساس بسیاری از محدثان بر این باورند که امام سجاد علیه السلام به صورتی معجزه‌وار به صحرای کربلا برگشت و همراه بنی‌اسد متکفل امور کفن و دفن پدر بزرگوارشان حضرت سیدالشهداء علیه السلام شد. هر چند با توجه به برخی روایات دیگر مثل روایتی که می‌فرماید: «أَنَّ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ ع أَوْصَى أَنْ تُغَسِّلَهُ أُمُّ وَلَدٍ لَهُ إِذَا مَاتَ فَغَسَّلَتْه‏» برخی دیگر از محدثان گفته‌اند که این روایات دال بر «وجوب» این کار نیست؛ به تعبیر دیگر، کفن و دفن امام پیشین را از نشانه‌های شناخت امام بعدی ندانسته‌اند. به هر حال، اینکه پیکر مطهر امام حسین علیه السلام توسط امام سجاد علیه السلام دفن شده باشد، مسأله‌ای اعتقادی است یعنی اعتقاد به آن به دلیل وجود روایات معتبری است که در این باب وارد شده است. اما از نظر تاریخی قابل اثبات نیست؛ اساساً بر اساس مستندات تاریخی، امام سجاد علیه‌السلام در آن ایام و حتی در مجلس ابن‌زیاد هم، از شدت بیماری، تاب و توان نشستن هم نداشت. شاید دلیل اختلاف علامه مجلسی و شیخ مفید رضوان الله تعالی علیهما در این مسأله را نیز بتوان چنین توجیه کرد که شیخ مفید بر اساس تحلیل تاریخی و با تکیه بر مستندات تاریخی است که می‌گوید قبیله بنی‌اسد متکفل کفن و دفن همه شهدای کربلا، از جمله امام حسین علیه السلام، شدند. اما علامه مجلسی بر اساس تحلیل روایات است که در نقد گزارش تاریخی شیخ مفید می‌گوید: «به حسب ظاهر چنين بود، امّا در واقع، امام را به غير از امام دفن نمي‎كند. حضرت امام زين‌العابدين به اعجاز امامت آمد و جسد مطهّر آن حضرت و بلكه ساير شهدا را دفن كرد.» 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴هوش هیجانی؛ در حکایتی از امام سجاد(ع) ✍️ احمدحسین شریفی 🔻یکی از مهم‌ترین شاخص‌های «هوش هیجانی» بالا، این است که به هنگام بحث و گفتگو، 🔸اولاً، کنترل احساسات، عواطف و هیجانات خود را در دست داشته باشیم، و هرگز اجازه ندهیم که طرف مقابل، مدیریت احساسات و عواطف و هیجانات ما را به دست بگیرد؛ 🔸و ثانیاً، توانایی مدیریت و کنترل هیجانات طرف مقابل را هم داشته باشیم. 🔸با مراعات این دو قانون حتماً کنترل و مدیریت فضای گفتگو را نیز در دست خواهیم گرفت. و نتیجه مطلوب خود را خواهیم گرفت. 🔻شیخ مفید در ارشاد می‌نویسد: جوانی، نسبت به جسارت کرده و ناسزا می‌گفت و در پیش روی آن حضرت ناشایست‌ترین حرف‌ها را به امام زد. اما امام سجاد لب به سخن باز نکرد و وی را به حال خود گذاشت. پس از آنکه آن مرد رفت؛ امام سجاد به آنها که در حضورش بودند گفت: کلمات آن جوان را شنیدید. دوست دارم همراه من به ملاقاتش برویم و پاسخ مرا ببینید. آنها که مایل بودند آن جوان بدگو را به سزایش برسانند، همراه امام به راه افتادند. امام نیز در حالی که می‌گفت: «و الکاظمین الغیظ و العافین عن الناس و الله یحب المحسنین» به راه افتاد. ... آن جوان نیز به محض مشاهده‌ی امام، جای تردید برایش باقی نماند که وی برای تنبیه و جبران دشنام وی به ملاقاتش آمده است. امام سجاد علیه السلام پیش آن جوان آمد و رو کرد و گفت: اگر نسبت‌هایی که به من دادی در من وجود دارد از درگاه خدا پوزش می‌خواهم و استغفار می‌کنم. اما اگر نسبت‌های تو دروغ بوده باز هم از درگاه خداوند می‌خواهم گناه تو را ببخشد. آن جوان که یک چنین عفو و گذشت و بزرگواری از امام سجاد مشاهده کرد جلو آمد و پیشانی آن حضرت را بوسید و با چشمانی لبریز از اشک گفت: یابن رسول الله! آنچه به تو گفته‌ام صحیح نبوده است. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢پیامد دنیوی بازگویی عیوب مؤمنان 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یکی از پیامدهای دنیوی بازگویی عیوب دیگران به ویژه مؤمنان و اصحاب جبهه حق، این است که فرد سرزنشگر و عیب‌جو نه تنها مورد تحقیر و تمسخر و عیب‌گویی دیگران قرار خواهد گرفت، بلکه دیر یا زود به همان عیبی که مؤمنان را به سبب آن سرزنش می‌کرد، مبتلا می‌شود: علیه السلام می‌فرماید: مَنْ رَمَي النّاسَ بِما فيهِمْ رَمَوْهُ بِما لَيْسَ فيِه؛ هركس از عیب‌هایی که مردم دارند سخن بگوید، مردم عیب‌هایی را که ندارد به او نسبت می‌دهند. (ع): مَنْ عَیَّرَ مُؤْمِناً بِذَنْبٍ لَمْ یمُتْ حَتَّی یرْکبَهُ؛ کسی که مؤمنی را به گناهی سرزنش کند، نمیرد تا آن گناه را انجام دهد. مَنْ أَنَّبَ مُؤْمِناً أَنَّبَهُ‏ اللَّهُ‏ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَة؛ کسی که مومنی را سرزنش کند، در دنیا و آخرت به سرزنش و ملامت الهی دچار می شود.» 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢القاب امام سجاد(ع) 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ القاب یک فرد بیانگر ویژگی‌های اخلاقی، باطنی، شخصیتی و احیاناً ظاهری و جسمانی او بوده و هستند. در میان گذشتگان، به ویژه اعراب، ملقب کردن افراد به لقب‌های متعدد امری مرسوم و متعارف بود. امام سجاد علیه السلام نیز به القاب متعددی نامگذاری شده است که همگی آنها بیانگر فضیلت‌های اخلاقی، معنوی و شخصتی آن بزرگوار هستند. از جمله مشهورترین القاب آن حضرت می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: یک. زین العابدین(زینت عبادت‌کنندگان): این لقب بیانگر برجستگی آن حضرت در اطاعت و عبادت خدای متعال است. و دوست و دشمن پذیرفته‌اند که آن حضرت سرآمد عابدان روزگار بوده است. دو. ذوالثّفنات (صاحب پینه‌ها)‏: به تعبیر امام باقر علیه السلام در اثر کثرت و طولانی بودن سجده‌های امام زین‌العابدین علیه السلام، مواضع سجده (دستان و پیشانی و زانوان) آن حضرت پینه‌ می‌بست. و از این جهت وی را ذوالثفنات می‌گفتند. سه. سجّاد: از جمله القاب شریف آن حضرت که بدان شهرت داشتند، لقب «سجّاد» است. و این به خاطر سجده‏‌هاى فراوان ایشان بود. چهار. زکىّ(پاک و طاهر): با اینکه امام سجاد علیه السلام معصوم بود و از خانواده معصومان و پاکان، اما به دلیل پاکی و پارسایی و طهارت فوق‌العاده و فراتر از حد انتظاری که داشت، او را «زکی» هم می‌گفتند. پنج. امین: با آنکه امانت‌داری از فضایل اخلاقی مورد انتظار از هر مسلمانی است؛ اما به دلیل تأکید ویژه آن حضرت بر این فضیلت و تبیین گستره وسیع آن و سخنان شگفت‌انگیزی که در این موضوع می‌فرمودند همچون پیامبر اکرم (ص) ملقب به لقب «امین» شدند. از شگفت‌انگیزترین حکمتهای منقول از آن امام همام که بیانگر ارزش والای امانت‌داری است این است که می‌فرمودند: «اگر قاتل پدرم، شمشیرى را که بدان وسیله پدرم را به قتل رسانده در نزد من به امانت گذارد، به او بازمى‏ گردانم.» شش. ابن الخیرتین‏(فرزند دو برگزیده): برگزیده عرب، اجداد پدرش امام حسین علیه السلام، و برگزیده فارس (اجداد مادرش شهربانو که دختر پادشاه وقت ایران یزدگرد سوم بوده است). 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
◻️شُکر و شادمانی 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ [یک] خدای متعال به صورت علنی و آشکار اعلام کرده است: وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابي‏ لَشَديد (ابراهیم، ۷) به یاد آورید آنگاه كه پروردگارتان اِعلام كرد: «اگر واقعاً سپاسگزارى كنيد، حتماً [نعمت‌] شما را افزون خواهم كرد، و اگر ناسپاسى نماييد، قطعاً عذاب من سخت خواهد بود.» در این آیه یک قانون قطعی و لایتغیر خدای متعال بیان شده است که «شکرگزاری» موجب «زیادت نعمت» می‌شود و بی‌توجهی به خدا و «ناسپاسی نعمت‌های الهی» موجب «تنگنا» و سختی و گرفتاری‌های شدید دنیوی و اخروی می‌شود. در روایتی از (ص) چنین نقل شده است: مَا فَتَحَ اللَّهُ عَلَى عَبْدٍ بَابَ شُكْرٍ فَخَزَنَ عَنْهُ‏ بَابَ الزِّيَادَةِ؛ خداوند دَرِ شكر را بر روى بنده‌اى نگشود كه دَرِ فزونى [نعمت ] را بر روى او ببندد [دو] یکی از آثار روحی و روانی شکرگزاری، شادمانی است. انسان شاکر، شادمان و بانشاط است. بنابراین شکرگزاری متوقف بر شادمانی نیست؛ بلکه شکرگزاری عامل شادمانی است. حتی شکرگزاری نسبت به ناداشته‌ها. یک انسان موحد چون همه امور را به دست خدا می‌داند، حتی نسبت به ناداشته‌هایش نیز از خداوند سپاسگزاری می‌کند؛ زیرا خدای متعال را خیرخواه محض و حکیم می‌داند و به همین دلیل مطمئن است که خیر و حکمتی در محروم شدن او از نعمتی هست که خداوند آن را از او بازداشته است. به همین دلیل در هر حالتی شاکر خداوند است. علیه السلام در دعای سی‌ و پنجم صحیفه سجادیه چنین دعا می‌کنیم: وَ اجْعَلْ شُكْرِي لَكَ عَلَى مَا زَوَيْتَ عَنِّي أَوْفَرَ مِنْ شُكْرِي إِيَّاكَ عَلَى مَا خَوَّلْتَنِي؛ پروردگارا، شکرم را بر آنچه از من بازداشته‌ای افزون‌تر از شکرم بر آنچه به من عنایت کردی قرار ده. [سه] می‌دانیم که شکر هم انواع دارد: شکر زبانی و شکر عملی دو نوع از انواع آن هستند: بهتر شکر زبانی، آنگونه که امام صادق علیه‌السلام به ما یاد داده است، این است که به هنگام یادآوری نعمت‌های الهی این ذکر را بگوییم: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ» و شکر عملی هم، به تعبیر امام صادق علیه السلام، پرهیز از نافرمانی خدای متعال و دوری از گناهان است: «شُكْرُ النِّعْمَةِ اجْتِنَابُ الْمَحَارِمِ» [چهار] در دیوان شمس، در غزل ۷۱۲ همین مضامین را به زیبایی منتقل می‌کند. این غزل در مجموع حاوی ۷ بیت است که مضمون سه بیت اول آن است که هر گاه نعمتی دیدید، شاکر باشید؛ تا در اثر شکرگزاری شما، آن نعمت و خوشی افزون شود. و مضمون چهار بیت بعدی نیز این است که حتی اگر تلخی و غمی هم دیدید، باز هم شاکر باشید. و آن را با هیچ کس در میان نگذارید. رضایت و شاکر بودن شما موجب می‌شود که آن تلخی و غم، نه تنها در جان شما اثر نکند بلکه به دیگران هم سرایت نکند. خوش باش که هر که راز داند/ داند که خوشی خوشی کشاند شیرین چو شکر تو باش شاکر/ شاکر همه دم شکر ستاند شکر از شکرست آستین پر/ تا بر سر شاکران فشاند تلخش چو بنوشی و بخندی/ در ذات تو تلخیی نماند گویی که چگونه‌ام؟ «خوشم من»/ گویم «ترشم»، دلت بماند گوید که نهان مکن و لیکن/ در گوشم گو که کس نداند در گوش تو حلقه وفا نیست/ گوش تو به گوش‌ها رساند @Ahmadhoseinsharifi 🌹
◻️امام سجاد و راهبرد تبدیل تهدید به فرصت 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ [یک] بدون شک یکی از شدیدترین و سهمگین‌ترین تهدیدات علیه تشیع، حادثه عاشورا بود. تا جایی که دشمنان اهل بیت می‌پنداشتند در عصر عاشورا همه چیز را در بیابان کربلا تمام کرده‌اند! در روایتی از امام صادق علیه السلام چنین نقل شده است که: «ارْتَدَّ النَّاسُ بَعْدَ الْحُسَيْنِ ع إِلَّا ثَلَاثَةً». این سه نفر هم افراد شناخته شده‌ای بودند که نام آنها در روایات ذکر شده است یکی «أَبُو خَالِدٍ كَابُلِيُّ» اهل کابل، دیگری «يَحْيَى ابْنُ أُمِّ الطَّوِيلِ» و نفر سوم هم «جُبَيْرُ بْنُ مُطْعِمٍ» یا بر اساس برخی دیگر از نقل‌ها «حَكِيمُ بْنُ جُبَيْرٍ» بودند. [دو] غربت جریان حق به جایی رسیده بود که امام سجاد علیه السلام می‌گفت نمی‌دانیم با این مردم چه کنیم! از طرفی سکوت و بی‌تفاوتی جایز نیست و باید به وظیفه خود در تعلیم و تبلیغ معارف و آموزه‌های اسلامی عمل کنیم؛ اما از طرفی مردم، نه تنها حاضر نیستند معارف اسلامی را بشنوند، بلکه حتی وقتی حدیثی از پیامبر اکرم(ص) برای آنان نقل می‌کنیم می‌خندند!: «مَا نَدْرِی كَيْفَ نَصْنَعُ بِالنَّاسِ إِنْ حَدَّثْنَاهُمْ بِمَا سَمِعْنَا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص ضَحِكُوا وَ إِنْ سَكَتْنَا لَمْ يَسَعْنَا» [سه] اما این مسائل موجب ناامیدی و یأس امام سجاد علیه السلام و همین یاران محدودش نشد. آنان با همه توان و با درایت و بردباری به تبلیغ معارف دینی پرداختند. آرام آرام پرده‌ها را از جلوی دیدگان مردمان آن عصر کنار زدند. حقایق را تبیین کردند. نتیجه این فعالیت‌ها آن شد که به تعبیر امام صادق علیه السلام آرام آرام تعداد بیشتری از مردم به جبهه حق ملحق شدند و روز به روز بر تعداد محبان اهل بیت افزوده شد: «ثُمَّ إِنَّ النَّاسَ لَحِقُوا وَ كَثُرُوا» [چهار] مهم‌ترین اقدام جهادی امام سجاد علیه السلام، تبلیغ و تبیین معارف اصیل اسلامی بود. البته انجام این وظیفه هم امر ساده‌ای نبود. با محدودیت‌های شدیدی همراه بود. هم از جانب دستگاه بنی‌امیه، که به هیچ وجه اجازه فعالیت آشکار به امام سجاد علیه السلام نمی‌داد. و هم از جانب خود مردم که همانطور که خود امام می‌فرماید اساساً حوصله شنیدن مستقیم معارف قرآنی و نبوی را نداشتند! مردمی که فاصله‌ای عمیق و جدی با اسلام ناب پیدا کرده بودند. آن هم در جایی مثل مدینه که در سایه انحرافات عمیقی که دستگاه بنی‌امیه ایجاد کرده بود، به مرکزی برای لهو و لعب و غنا و قطبی برای هرزه‌سرایی و هرزه‌گویی تبدیل شده بود! [پنج]‌ امام سجاد علیه السلام با زیرکی و هوشمندی، قالبی غیرحساسیت‌زا برای تبیین و انتقال معارف اصیل اسلامی برگزید: «قالب دعا و مناجات». عمیق‌ترین لایه‌های معارف اسلامی، مهم‌ترین اندیشه‌های سیاسی و انقلابی، و همچنین کارآمدترین روش‌های تربیت اجتماعی را در قالب دعا و مناجات منتقل کرد. به همین دلیل، دعاهای امام سجاد صرفاً دعا و مناجات به معنای متعارف نیستند. بلکه منبعی مهم و بی‌بدیل برای «فهم معارف اسلامی»، «شناخت راهبردها و اصول مبارزه با ظلم و ستم و روش برپایی حکومت اسلامی» و همچنین «راه‌کارهایی کارآمد برای اصلاح فکر و فرهنگ و اخلاق جامعه اسلامی» است. به عنوان مثال، تأکید بر زهد و دنیاگریزی به عنوان عامل مهم آزادی و آزادگی سیاسی و انقلابی، در ادعیه و سخنان امام سجاد موج می‌زند. در نامه‌ای عتاب‌آلود که به محمد بن شهاب زهری نوشتند و او را بابت همکاری با دستگاه ظلمه توبیخ کردند، از همین ادبیات و قالب استفاده کردند. [شش] نتیجه آنکه به اعتقاد من، یکی از موفق‌ترین افراد تاریخ در فرهنگ‌سازی اسلامی، علیه السلام بود. او در چنان جوی توانست عده‌ فراوانی از مردم را هم از تاریکی جهل و نادانی نجات دهد و هم از وابستگی و اعتماد به دستگاه جائر بنی‌امیه خارج کند و هم از کمند اندیشه‌ها و راهبری‌های علما و دانشمندان دنیاطلب برهاند. و در طول سه دهه فعالیت توانست جوّ غالب مدینه را تغییر دهد تا جایی که در زمان امام باقر و امام صادق علیهما السلام مدینه به عنوان مهم‌ترین پایگاه علمی و فرهنگی اهل بیت علیهم السلام شناخته شد. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
◻️امام سجاد و راهبرد تبدیل تهدید به فرصت(۲) 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بنی‌امیه تهدیدی وجودی برای اسلام بود. آنان بسیار زیرکانه و هوشمندانه در کنار «جنگ سخت» و برخورد خشونت‌آمیز با اهل بیت علیهم السلام و پیروان آنان، جنگی نرم و شناختی نیز علیه معارف و ارزش‌های اسلامی شکل داده بودند. با استخدام عالمانی دنیاپرست و زبون در دستگاه خود، یک «سامانه‌ پرقدرتِ تحریف و جعل» تأسیس کرده بودند؛ سامانه‌ای که با راهبرد «حدیث علیه حدیث» و «سنت علیه سنت» و با استخدام عده‌ای از عالمان یهودیِ به ظاهر مسلمان، با ساخت حدیث و جعل سنت‌هایی دروغین به نام پیامبر، علیه سنت راستین اقدام می‌کردند. طبیعتاً بنی‌امیه هرگز با ظواهر اسلامی و اَعمال فردی اسلامی و حتی حقوق مالی اسلامی مثل پرداخت زکات و امثال آن نه تنها مخالفتی نداشتند؛ بلکه موافق و مروج آنها هم بودند. آنها در اخذ زکوات و مالیات‌های اسلامی جدی بودند. زیرا از قِبَل آنها پایه‌های اقتصادی دستگاه خود را تقویت می‌کردند و بدین ترتیب با پشتوانه مالی بیشتر و قوی‌تری می‌توانستند اهداف خود را دنبال کنند. همچنین مروج و مدافع نماز و روزه و حج هم بودند؛ بلکه چنین کارهایی را پوششی برای انحراف افکار عمومی از برنامه‌های اسلام‌ستیزانه خود می‌دانستند. به عنوان مثال، امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه‌‌ی کوتاهی، بسیار قاطع و محکم، شرط لازم شناخت راه رشد و عهد و پیمان الهی را شناخت «راه غیّ» و شناخت «ناقضان عهد و پیمان الهی» می‌داند و می‌فرماید: وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ لَن تَعرِفُوا الرُّشدَ حَتّى تَعرِفُوا الَّذي تَرَكَهُ و لَنْ تَأخُذُوا بِميثاقِ الكِتابِ حَتّى تَعرِفُوا الَّذي نَقَضَهُ ...؛ (نهج،‌خ۱۴۷) بدانيد كه شما هرگز راه رستگارى را نخواهيد شناخت، مگر آنکه رهاکننده این راه را هم بشناسید؛ و هرگز به پيمان قرآن وفا نمی‌كنيد، مگر آنکه شکنندگان این پیمان را هم بشناسید.» اما بنی‌امیه بسیار زیرکانه برای آنکه مردم را از حقیقت اسلام دور کنند و برای آنکه زمینه‌های رشد و تعالی آنان را خشک کنند، فقط خوبی‌ها را تعلیم می‌دادند! فقط اجازه آموزش ایمان را می‌دادند! و اجازه آموزش بدی‌ها و شرک و مظاهر شرک و بت‌پرستی را نمی‌دادند! توضیح آنکه بنی‌امیه نه تنها با ترویج «ایمان» مخالفتی نداشتند؛ بلکه خود نیز در گفتار و کردار، مروج رفتارهای مؤمنانه بودند! اما هوشمندانه اجازه آموزش «شرک» و «دشمن‌شناسی» و «بت‌پرستی» را نمی‌دادند! نوعی «اسلام رحمانی» را ترویج می‌دادند. امام صادق علیه السلام در این باره می‌فرمود: «إنَّ بَني اُمَيَّةَ أطلَقُوا لِلنّاسِ تَعليمَ الإيمانِ و لَم يُطلِقُوا تَعليمَ الشِّركِ؛ لِكَي إذا حَمَلُوهُم علَيهِ لَم يَعرِفُوهُ؛ بنى‌اميّه آموختن ايمان را براى مردم آزاد گذاشتند، اما اجازه شرك‌شناسى را نمی‌دادند؛ برای آنکه اگر آنان را به شرك بكشانند، مردم متوجّه نشوند.» نتیجه این کار آن بود که راحت‌تر می‌توانستند هر باور و رفتار دلخواهی را به نام ایمان و دین به مردم قالب کنند و مردم متوجه نشوند که آن رفتار از مصادیق شرک و دشمنی با خدا است! زیرا اساساً فهم درستی از شرک نداشتند. در واقع با این کار موجب می‌شدند که مردم فهم درستی از ایمان هم پیدا نکنند. نتوانند راه «رشد» را بیابند. نتوانند به «خواسته‌های الهی» عمل کنند و نتوانند به «میثاق الهی» چنگ بزنند. در این میان، یکی از مهم‌ترین اقدامات امام سجاد علیه السلام این بود که اسلام را آنگونه که هست، آموزش می‌داد. آن حضرت در کنار تبیین هنرمندانه سنت و سیره پیامبر اکرم(ص) در قالب دعا و مناجات و رساله الحقوق و توصیه و موعظه‌هایی که برای عامه مردم یا شیعیان داشتند، در بسیاری از سخنان و توصیه‌ها و تعالیم‌شان، برائت از کفر و شرک و تبری از بدی‌ها و دوری از رذایل را نیز به طور ویژه مورد توجه قرار داده بودند. آن حضرت گاهی برخی از شاگردان شجاع و نترس خود را به میان مردم می‌فرستاد تا حقایق ایمانی و برائت از دشمنان خدا را به صورتی شفاف و با صدایی بلند تبیین کنند. به عنوان نمونه، یحیی بن ام‌الطویل، یکی از مریدان و یاران خاص که از او به عنوان «باب» امام سجاد یاد می‌شد، با تشویق او به روشنگری در میان مردم می‌پرداخت و آرام آرام بذر بیداری در میان مردم را می‌کاشت. و به صورتی نرم و ظریف نقشه‌های نرم بنی‌امیه علیه اسلام را نقش برآب می‌کرد. @Ahmadhoseinsharifi 🌹