🔴«مولوي» و «بينيازي پاکان از عمل»!
🖊احمدحسين شريفي
🔸برای اصلاح و تربیت باطن هرگز نمیتوان از اصلاح رفتار ظاهری غفلت کرد؛ همانطور که براي تربيت و اصلاح فعل، هرگز نبايد از تربيت و اصلاح باطن غفلت نمود. بی تفاوتي نسبت به ظاهر (رفتار و گفتار) و دل خوش کردن به اینکه بگوییم باطن (بينش و گرايش) پاک باشد و ظاهر مهم نیست و اگر به حقیقت رسیدی، دیگر اعمال و رفتارهاي ظاهري اهميتي ندارد، يک خودفريبي تمامعيار است.
🔸مولوي ميگفت:
چون شدي بر بامهاي آسمان
سرد باشد جستجوي نردبان
اگر منظور وي از اين سخن آن باشد که بعد از وصول به حقيقت، نيازي به عمل نيست، يکي از بيمنطقترين سخنان است. حقيقت آن است که هرچه باطن انسان بهتر و پاکتر باشد، ظاهر او يعني رفتارها و کنشهاي بيروني او نيز بهتر و پاکتر ميشود. في المثل به هر ميزان که اخلاص فرد بيشتر باشد، عبادات ظاهري او مثل نماز و روزه نيز بهتر و پاکتر و متمرکزتر خواهد شد نه اينکه چون باطني خالص و مخلص دارد ديگر نيازي به خواندن نماز ندارد. ظاهر «نمود» باطن است؛ ظاهر، «عنوان» باطن است؛ ظاهر «کد و علامت» باطن است. اگر باطن پاک باشد، ظاهر هم پاک است؛ به همین دلیل، ظاهر ناپاک ميتواند دلیلی بر و نشانه ای از باطن ناپاک باشد. قرآن کريم ميفرمايد:
«وَ الْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ الَّذي خَبُثَ لا يَخْرُجُ إِلاَّ نَكِداً» (اعراف، 58)
#مولوي
#شريعت_ستیزی
🆔کانال استاد احمدحسین شریفی
🆔https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964
🔹ارتباط با ادمین:👇
@mjbayat
🌹
⚫️ضرورت احياي عرفان و معنویت حسینی
✍احمدحسین شریفی
🔹#عاشورا و #امام_حسين(ع)، ظرفيتي بينظير براي انسانسازي، جامعهسازي و تمدنسازي است. اين نيروي بينظير در برهههاي مختلفي از تاريخ اسلام، گوشههاي کوچکي از خود را نشان داده است. فيالمثل، حدود دو دهه قبل از پيروزي انقلاب اسلامي، احياي بعد انقلابي، حماسي و ظلمستيزانة عاشورا موجب پيروزي انقلاب بينظير اسلام شد.
🔹در دوران کنوني لازم است ابعاد ديگر قيام حسيني از جمله بعد عدالتخواهي آن، بعد حکومتسازي (حکومت اسلامي و ديني)، بعد انسانسازي و جامعهسازي آن را احيا و ترويج نمود.
🔹در اين ميان، به اعتقاد من، نگاه عرفاني و معنوي به حادثة عاشورا و شهداي والا مقام عاشورايي ميتواند يک نهضت معنوي عظيم پديد آورد.
ابعاد عرفاني و معنوي زندگي امام حسين و سخنان عاشورايي او، اگر بيشتر از ابعاد سياسي و مبارزاتي آن حضرت نباشد کمتر نيست.
اين لايه از قيام حسيني و اين بعد از شخصيت امام حسين و شهداي کربلا هنوز بکر و دستنخورده باقي مانده است. بايد آن را احيا کرد.
🔹عرفان و معنويت حسيني، عرفاني همهجانبه است: همراهي عرفان و حماسه، عرفان و عقلانيت، عرفان و جهاد، عرفان و مديريت، و عرفان و جامعهسازي را به وضوح ميتوان در عرفان عاشورايي و حسيني مشاهده کرد.
عرفان حسيني، با انزواطلبي و گوشهگيري و بيتفاوتي اجتماعي، هيچ ميانهاي ندارد.
🔹البته اين نوع نگاه به قيام حسيني بعضاً در لابلاي سخنان برخي از عارفان و معنويان پيشين مطرح بوده است؛ به عنوان مثال، #عمّان_ساماني (م 1322ق) چنين نوع نگاهي را مطرح ميکند و يا پيش از او #مولوي در ديوان شمس و همچنين در مثنوي معنوي اين نوع نگاه را مطرح ميکند.
اما متأسفانه مشکل آنان اين بود که اينها هم چشم يکسونگر داشتند. تنها همين بعد را ميديدند و حتي نتوانستند نگاهي درست و دقيق از همين يک بعد نيز ارائه دهند. که بررسي و تحليل نگاه آنان، فرصتي ديگر ميخواهد.
🔘تذکر: منظور بنده اين نيست که فقط اين لايه از زندگي امام حسين و شهداي کربلا را ببينيم و دچار افراط و تفريط در اين زمينه شويم، عرض بنده اين است که بايد نگاه جامع به عاشورا و قيام حسيني و زندگي اسوههايمان داشته باشيم. بايد نگاهي کلنگر داشته باشيم تا بتوانيم براي همة ابعاد وجوديمان و همة ساحتهاي زندگيمان از اين الگوها بهرهمند شويم.
انشاءالله در پيامهاي بعدي حقايق بيشتري از عرفان عاشورايي را مطرح خواهم کرد.
🆔کانال استاد احمدحسین شریفی
🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi
🔷 ارتباط با ادمین:👇
@mjbayat
🔴پديدة دین شناسان خود - رُو!
🖊احمدحسين شريفي
🔸در حال حاضر شاهد پيدايش نسلي از مربيان، مبلغان و گويندگان ديني و اخلاقي و عرفاني هستيم که لزوماً در #حوزههاي_علميه و مراکز رسميِ تعليم دين و معارف ديني تحصيل نکردهاند و به صورت علمي و آکادميک با مباني و منابع فکر اسلامي آشنا نيستند. اينان بعضاً از بيان و ادبياتي به مراتب زيباتر و گيراتر از پارهاي از روحانيان و عالمان دين نيز برخوردارند. و به برکت فضاي مجازي و استعداد خوبي که در بهرهگيري از آن دارند، گسترة مخاطبان بسيار بيشتري از عالمان برجسته ديني هم پيدا کردهاند.
🔸اين پديده را از يک جهت ميتوان از برکات انقلاب اسلامي و نشانهاي از آثار فراوان کاربست دين و آموزههاي ديني در سطوح مختلف علمي و اجتماعي و مديريتي در کشور دانست. تأسيس و توسعه رشتههاي کلام و فلسفه و اخلاق و عرفان و تفسير و فقه و حقوق اسلامي در دانشگاهها را (هرچند متأسفانه بدون برنامهريزي و آيندهپژوهي لازم و بدون برخورداري از نرمافزارهاي مناسب (اساتيد و متون درسي) صورت گرفته است) ميتوان از مهمترين عوامل چنين وضعيتي دانست.
🔸و از جهتي ديگر نيز، به دليل ناآشنايي اين دسته از دین شناسان(!) با مباني و منابع اصيل فکر اسلامي ميتوان آن را خطري براي فکر و تربيت اسلامي جامعه به شمار آورد. اينان عموماً با ادبيات شعري و عرفاني (به زبان فارسي) آشنا هستند و بعضاً اشعار #سعدي و #مولوي و #حافظ را هم از حفظ ميخوانند؛ اما به دليل آنکه فهم دقيق و عميقي از معارف معنوي اسلام ندارند، افزون بر آنکه توانايي شناخت درست چنان عارفاني و اخلاقياني را ندارند، ميتوانند با برداشتهاي سطحي خود از معارف معنوي و اخلاقي اسلام، انحرافات عميقي در جامعه ديني ايجاد کنند.
🔸همانطور که به منظور گرفتار نشدن در دام تحريفات و خرافات، همواره بر ارتباط مداحان و مرثيهخوانان با عالمان اصيل ديني تأکيد کردهايم، بر ارتباط اين قشر از «#دین_شناسان_خودرُو» نيز با عالمان اصيل ديني و حوزههاي علميه تأکيد ميکنيم و معتقديم چنين ارتباطي ميتواند:
اولاً، آنان را از ايجاد انحراف ناخواسته در فکر و فرهنگ مردم باز دارد
ثانیا، با مبانی اصیل دین آشنا سازد؛
و ثالثاً، به امتداد تعاليم و آموزشهاي اصيل اسلامي در سطوح مختلف جامعه کمک کند
🆔کانال استاد احمدحسین شریفی
🆔https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964
🔹 ارتباط با ادمین :👇
@mjbayat
🔴راز ناآشکارگي بسياري از امور اين جهان
🖊احمدحسين شريفي
🔸سادهانديشان چنين ميپندارند که چقدر خوب بود اگر در اين عالم همه چيز آشکار ميشد! پردهاي بر چهرهاي يا حجابي بر انديشهاي و يا حاجبي بر قلبي نبود! #سهراب_سپهري ميگفت:
«من اناری را، میکنم دانه، به دل میگویم:
خوب بود این مردم، دانههای دلشان پیدا بود.»
🔸اما حقيقت آن است که آشکارگي درون آدميان، نظم و انتظام عالم را به هم ميزد. انتظام زيست بشري را به هم ميريخت. به همين دليل خود سپهري، پس از چنان تمناي نادرستي، بلافاصله متوجه پيامدهاي ناگوار تحقق چنين تمنايي شده و ميگويد:
«میپرد در چشمم آب انار: اشک میریزم.
مادرم میخندد.
رعنا هم.» (حجم سبز، در هشت کتاب، ص344-345)
🔸#پيامبر_اکرم(ص) چه زيبا چرايي عدم آشکارگي پارهاي از حقايق را در اين دنيا بيان ميکند:
«اگر ميدانستيد پس از مرگ چه خواهيد ديد؛ هرگز غذائى با اشتها نمىخورديد و هرگز با رغبت چيزي نمينوشيديد و براي آرامش وارد خانهاي نميشديد؛ بلکه بر بلندىها رفته سينه خويش ميخراشيديد و بحال خويش ميگريستيد»
#مولوي هم ميگفت:
استن اين عالم اي جان غفلت است
هوشياري اين جهان را آفت است
هوشياري ز آن جهان است و چو آن
غالب آيد پست گردد اين جهان
هوشياري آفتاب و حرص يخ
هوشياري آب و اين عالم وسخ
ز آن جهان اندک ترشح ميرسد
تا نلغزد در جهان حرص و حسد
گر ترشح بيشتر گردد ز غيب
ني هنر ماند در اين عالم نه عيب
🔸بدون غفلت از انگيزهها و حالات دروني ديگران، و حتي بدون فراموشي ناگواريها، هيچ التذاذي پديد نميآمد. روابط انساني از هم ميپاشيد:
ليک حق بهر ثبات اين جهان
مُهرشان بنهاد بر چشم و دهان
🔸در صورت آگاهي دائمي از بديها و جفاها و غمها، کار معيشت آدميان، سامان نمييافت. مولوي چه زيبا ميگفت:
گاو اگر واقف ز قصابان بدي
کي پي ايشان بدان دکان شدي
يا بخوردي از کف ايشان سبوس
يا بدادي شيرشان از چاپلوس
ور بخوردي کي علف هضمش شدي
گر ز مقصود علف واقف بدي
پس ستون اين جهان خود غفلتست ...
ز آن همي تاني بدادن تن به کار
که بپوشد از تو عيبش کردگار
همچنين هر فکر که گرمي در آن
عيب آن فکرت شدست از تو نهان
بر تو گر پيدا شدي زو عيب و شين
زو رميدي جانت بعد المشرقين
🔸البته کساني که ظرفيت لازم را داشته باشند، چنين آگاهيهايي را دارند. بر آشکار و نهان و سرّ و علن افراد آگاهي دارند و البته از اين آگاهي هرگز به سود خود استفاده نميکنند.
هر که را اسرار حق آموختند
مهر کردند و دهانش دوختند
××××
دست را بر اژدها آن کس زند
که عصا را دستش اژدرها کند
سر غيب را آن سزد آموختن
که ز گفتن لب تواند دوختن
در خور دريا نشد جز مرغ آب
فهم کن و الله اعلم بالصواب
#غفلت
🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi
🌹
🔴از زنا افتد وبا اندر جهات
🖊احمدحسين شريفي
🔸علم موجود، که ميراث غرب مدرن است، علمي تکمنبعي و تکبين است. تنها منبع مورد اعتماد آن، منابع تجربي و تحقيقات ميداني و باليني و آزمايشگاهي است و تنها روشي هم که براي تحليل و سنجش باور دارد و به آن تکيه زده است، #روش_تجربي است. طبيعتاً در تبيين و علتکاوي پديدههاي مورد مطالعه خود، اعم از پديدههاي طبيعي و انساني، هرگز دنبال کشف و فهم علل و عوامل غيرتجربي و غيرمادي نيست. به اصطلاح، دغدغة فهم علل و عوامل ماوراءالطبيعي، الهياتي و اخلاقي پديدهها را ندارد. بلکه بالاتر اساساً پديدههاي طبيعي و انساني را بريده از چنين علل و عواملي ميپندارد.
🔸به اعتقاد ما مَثَل علم و عالمان مدرن غربي، مَثَل کسي را ميماند که خداي متعال چهار چشم براي ديدن و بررسي و تحليل ابعاد مختلف پديدهها در اختيار او قرار داده است؛ اما او بر اساس يک برداشت غلط و يک مبناي نادرست يا به تقليد از فلسفههاي بيبنياد پوزيتيويستي، سه چشم (عقل و شهود و نقل) خود را بسته و فقط با يک چشم ميخواهد واقعيت را فهم کند!
🔸يکي از مهمترين دغدغهها و اهداف بزرگ مدافعان #علم_ديني، نجات علم و عالمان از حصر و حصار تکبيني و تکمنبعي بودن و دعوت آنها به ملاحظه و مراجعه به ساير منابع کسب معرفت و همچنين توجه به ساير روشهاي تحليل و تبيين پديدههاي طبيعي و انساني است. البته اين هرگز به معناي ناديدهگرفتن يا بياعتنايي به روش تجربي نيست؛ بلکه سخن در حصرگرايي منبعي و انحصارطلبي روششناختي علم مدرن است.
🔸شعار مدافعان علم ديني اين است که قناعت در هر چيزي خوب باشد، هرگز در کشف حقيقت، خوب نيست.
🔸به عنوان مثال، يک محقق واقعبين و دغدغهمند نسبت به حقيقت، هرگز نميتواند در تحليل پديدههاي طبيعي و انساني خود را از بررسي و تحليل اين سخني که در منابع معتبر اسلامي از قول معصومان(عليهم السلام) نقل شده است، بينياز ببيند که:
🌹«فحشا و بيبندو باري در ميان هيچ قومي آشکار نشد، مگر آنکه بيماريهاي واگير و غيرواگير بيسابقهاي نيز در ميان آنان آشکار شد؛ و هيچ قومي کمفروشي نکردند مگر آنکه دچار کمبود کالا و سختي تأمين مايحتاج زندگي و گرفتار جور و ستم حاکمان شدند. و هيچ قومي منع زکات نکردند مگر آنکه منع باران شدند؛ و اگر حيوانات و ساير جانداران نبودند، هرگز باراني بر آنها نميباريد. ...» (کافي،ج2، ص373)
🔸و #مولوي چه زيبا اين حقايق ديني و اسلامي را ميديد و ميگفت:
ابر برنايد پي منع زکات
وز زنا افتد وبا اندر جهات
هر چه بر تو آيد از ظلمات و غم
آن ز بيباکي و گستاخي است هم
هر که بيباکي کند در راه دوست
رهزن مردان شد و نامرد اوست
از ادب پر نور گشته است اين فلک
وز ادب معصوم و پاک آمد ملک
بد ز گستاخي کسوف آفتاب
شد عزازيلي ز جرأت رد باب
[عزازيل: ابليس؛ ردباب: مطرود؛ يعني ابليس به دليل جسارتي که دربرابر فرمان خدا کرد، تا ابد مطرود و ملعون درگاه شد]
از مجموعه درسهای علم دینی. ترم دوم ۱۳۹۷
#علوم_انساني_اسلامي
#روش_تحقيق
🆔 کانال استاد احمدحسین شریفی
🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi
🔷 ارتباط با ادمین:👇
@mjbayat
🔴بينش عارفانه به هستی
🖊احمدحسین شریفی
🔶#مولوي در دفتر سوم مثنوي، دربارة تفاوت ديدگاه و بينش عاقلان و عاشقان ميگويد:
پس شدند اشکستهاش آن صادقان
ليک کو خود آن شکست عاشقان
عاقلان اشکستهاش از اضطرار
عاشقان اشکسته با صد اختيار
عاقلانش بندگان بندياند
عاشقانش شکري و قندياند
ائتيا کُرها مهار عاقلان
ائتيا طوعا بهار بيدلان
🔶اساساً تفاوت عمده عارفان با غيرعارفان در همين بينش و نوع نگاه به هستي و پديدههاي عالم است. به تعبير مولوي:
عارفان را سرمهاي هست آن بجوي
تا که دريا گردد اين چشم چو جوي
و به تعبير عراقي:
عارفان چون که ز انوار يقين سرمه کشند
دوست را هر نفس اندر همه اشيا بينند
🔶چنين بينشي طبيعتاً تحولي عظيم در زندگي فرد ايجاد ميکند. سرمة عارفان، سرمهاي است که چشم واقعبين به آنها ميدهد. هوشمندي همه کائنات را ميفهمند:
تُسَبِّحُ لَهُ السَّماواتُ السَّبْعُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فيهِنَّ وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبيحَهُمْ إِنَّهُ كانَ حَليماً غَفُورا (اسراء، 44)
گر تو را از غيب چشمي باز شد
با تو ذرات جهان همراز شد
نطق خاک و نطق آب و نطق گل
هست محسوس حواس اهل دل
جملة ذرات در عالم نهان
با تو ميگويند روزان و شبان
ما سميعيم و بصير و باهوشيم
با شما نامحرمان ما خاموشيم
از جمادي سوي جان جان شويد
غلغل اجزاي عالم بشنويد
فاش تسبيح جمادات آيدت
وسوسه تأويلها بزدايدت
🔶عارفان، عالم را محضر خدا ميبينند به همين دليل حتي تصور گناه و نافرماني را هم نميکنند.
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔴عشقورزی با درد و رنج!
🖊احمدحسین شریفی
🔶یکی از ویژگیهای روحهای بزرگ این است که نه تنها از درد و رنجها نمیگریزند که به آنها عشق میورزند. فرزانگان راستین چون همه چیز را از خدا میدانند و خدا را عین لطف و رحمت و عین خیرخواهی میدانند، به صورت پیشینی بر این باورند که حکمتی و خیری در گرفتاریها و مصیبتها و ناگواریهایشان وجود دارد. بر این باورها که ناگواریها چون در منظر حضرت حق و محبوب حقیقی است، عین گوارایی و خوشی است و تحمل آنها و بلکه در آغوش کشیدن آنها، نشانهای از عشقورزی است.
🔶#امام_سجاد علیه السلام در دعای پانزدهم #صحیفه_سجادیه میفرماید:
«خدایا! تو را سپاس بر تندرستی بدنم که پیوسته از آن برخوردار بودم و تو را سپاس بر بیماری و مرضی که در جسمم پدید آوردی. ای خدای من! کدامیک از این دو حال، برای سپاسگزاری به درگاهت سزاوارتر و کدام یک از این دو وقت، برای سپاس و ثنا به پیشگاهت شایستهتر است؟ آیا زمان سلامت که روزیهای پاکیزهات را در آن برایم گوارا فرمودی و به سبب آن برای به دست آوردن خشنودی و احسانت به من نشاط دادی؛ و مرا همراه آن، بر آنچه که از اطاعتت توفیق دادی، نیرو بخشیدی؟ یا هنگام بیماری که مرا به وسیلة آن از ناخالصیها خالص ساختی و نعمتهایی که به من هدیه دادی، برای سبک کردن گناهانی که پشتم را گران و سنگین کرده و پاک کردن زشتیهایی که در آن فرو رفتهام و آگاهی دادن برای اینکه توبه را فراگیرم و به یادآوردن نعمتهای قدیم، برای محو کردن گناهان بزرگ از پروندهام؟»
🔶#مولوی در داستان طوطی و بازرگان هم همین مضمون را به زیبایی بیان میکند:
ای جفای تو ز دولت خوبتر
و انتقام تو ز جان محبوبتر
نار تو اینست نورت چون بود
ماتم این، تا خود که سورت چون بود
از حلاوتها که دارد جور تو
وز لطافت کس نیابد غور تو
نالم و ترسم که او باور کند
وز کرم آن جور را کمتر کند
عاشقم بر قهر و بر لطفش بجد
بوالعجب من عاشق این هر دو ضد
والله ار زین خار در بستان شوم
همچو بلبل زین سبب نالان شوم
🔶#تولستوی نویسنده نامدار روسی در کتاب بسیار مشهور جنگ و صلح میگوید:
«سختترین و خوشبختترین چیزها این است که کسی در رنجهایش، در رنجهای ناخواستهاش، عاشق این زندگی باشد.»
#رنج
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔴ضرورت مواجهه با طوفانها
🖊احمدحسین شریفی
🔶فردریش #نیچه نویسنده شهیر آلمانی، کتابی دارد به نام حکمت شادان، در این کتاب، بعضاً جملات نغز و زیبا و حکیمانهای را مشاهده میکنیم.
یکی از جملات حکیمانه او این است:
«آیا درختی که میخواهد سرافراز و پا بر جا باشد، میتواند با هوای بد و طوفان مواجه نشود؟»
🔶و #مولوی چه زیبا در دیوان شمس میگوید:
بسوز ای دل که تا خامی نیاید بوی دل از تو
کجا دیدی که بی آتش کسی را بوی عود آمد
#رنج
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔴ملاقات سعدی و مولوی
🖊احمدحسین شریفی
🔶سعدی (۶۰۶-۶۹۰ق) و #مولوی (۶۰۴-۶۷۲ق) معاصر بودند. اما در اینکه آیا این دو با هم ملاقاتی داشتهاند یا خیر، سندی قطعی در اختیار نداریم. در عین حال سعدی در باب دوم بوستان، داستان مسافرت خود و جمعی از دوستانش را به اقصای روم برای ملاقات با یک عارف را ذکر میکند که برخی از محققان احتمال دادهاند آن فرد، مولوی بوده است. در عین حال این حکایت نشان میدهد که #سعدی دل خوشی از مولوی نداشته است:
شنیدم که مردی است پاکیزه بوم
شناسا و رهرو در اقصای روم
من و چند سیّاح صحرانورد
برفتیم قاصد به دیدار مرد
سر و چشم هر یک ببوسید و دست
به تمکین و عزت نشاند و نشست
زرش دیدم و زرع و شاگرد و رخت
ولی بی مروت چو بی بر درخت
به لطف و سخن گرم رو مرد بود
ولی دیگدانش عجب سرد بود
همه شب نبودش قرار و هجوع
ز تسبیح و تهلیل و ما را ز جوع ...
به ایثار مردان سبق بردهاند
نه شب زنده داران دل مردهاند ...
کرامت جوانمردی و نان دهی است
مقالات بیهوده طبل تهی است
قیامت کسی بینی اندر بهشت
که معنی طلب کرد و دعوی بهشت
به معنی توان کرد دعوی درست
دم بی قدم تکیه گاهی است سست
#خدمت
#خیرخواهی
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔴«رذایل اخلاقی»، «پیشرفت» و «عدالت»! از نگاه مولوی
🖊احمدحسین شریفی
#مولوی در مثنوی دفتر ششم با بیان نمونهها و مصادیقی عینی نشان میدهد که عامل بسیاری از پیشرفتها و فعالیتهای پیشبرنده آدمیان، #ترس و #حرص و سایر رذایل اخلاقی است!
ابتدا میگوید قصد اولی و اصلی پادشاهان و حاکمان از توسعه صنعت وسایل جنگی و حمل و نقل دریایی خدمت به مردم و تأمین وسایل امنیت و آسایش آنان نیست، بلکه کشورگشایی و یا تأمین امنیت ملک و حکومت خود و استقرار و برقراری پادشاهی خویشتن است. اما ناخواسته امنیت و رفاه مردم هم تأمین شده و گشایشهای اقتصادی و اجتماعی هم ایجاد میشود:
پادشاهی را خدا کشتی کند
تا به حرص خویش بر صفها زند
قصد شه آن نه که خلق آمِن شوند
قصدش آنک ملک گردد پایبند
در نمونهای دیگر میگوید قصد اصلی چارپایی که «خراس» آسیاب را میچرخاند، روغنگیری یا آبکشی از چاه نیست، بلکه او صرفاً دنبال رهایی از درد و رنج ناشی از تازیانه و زخمی است که صاحبش بر پشت یا گردن او وارد میکند؛ اما ناخواسته منافع دیگران را هم تأمین میکند یعنی آب را از چاه میکشد یا روغن را از کنجد میگیرد و امثال آن:
آن خراسی میدود قصدش خلاص
تا بیابد او ز زخم آن دم مناص
قصد او آن نه که آبی بر کشد
یا که کنجد را بدان روغن کند
خدای متعال ترس از درد و رنج زخم و تازیانه را در دل چارپایان نهاده است تا آنان از ترسِ درد به حرکت درآیند و در سایه حرکت آنها مصالح مردمان هم تأمین شود. یک گاو هرگز به قصد حرکت دادن و نقل و انتقال ارابه و وسایلی که بر پشت او گذاشته شده است حرکت نمیکند، او از بیم زخم صاحبش، میدود و حرکت میکند اما مصالح مردم هم در سایه این بیم و ترس گاوان تأمین میشود:
گاو بشتابد ز بیم زخم سخت
نه برای بردن گردون و رخت
لیک دادش حق چنین خوف وجع
تا مصالح حاصل آید در تبع
و درباره فعالیتهای اقتصادی مردمان هم سخنی شبیه پارهای از اقتصاددانان لیبرال مثل برنارد ماندویل و آدام اسمیت و فردریک هایک میگوید و آن اینکه هر کسی دنبال سود شخصی خودش است اما حاصل جمع همین سودجوییهای شخصی تکتک افراد رونق اقتصادی جامعه و تأمین منافع فقرا و مستمندان است!:
همچنان هر کاسبی اندر دکان
بهر خود کوشد نه اصلاح جهان
به طور کلی جهانبینی مولوی به این شکل است که ستون اصلاح این جهان را ترس نهفته در جان جانداران اعم از چرندگان و درندگان و پرندگان و آدمیان میداند و میگوید:
هر یکی بر درد جوید مرهمی
در تبع قائم شده زین عالمی
حق ستون این جهان از ترس ساخت
هر یکی از ترس جان در کار باخت
حمد ایزد را که ترسی را چنین
کرد او معمار و اصلاح زمین
و البته مولوی مثل همه موارد دیگر، از این واقعیت جهانشناختی و انسانشناختی نیز یک نتیجه اخلاقی هم میگیرد و آن اینکه آدمیان هم اگر میخواهند پیشرفت معنوی و روحی داشته باشند باید از ترس نهادینه در وجود خود پلی برای پیشرفت و تعالی معنوی بسازند:
این همه ترسندهاند از نیک و بد
هیچ ترسنده نترسد خود ز خود
هیچ وهمی بیحقیقت کی بود
هیچ قلبی بیصحیحی کی رود
آن حکیمک وهم خواند ترس را
فهم کژ کردست او این درس را
🔷🔷[[نکته تکمیلی: پیشتر در همین کانال بخشی از سخنرانی اخلاق و عدالت که در نقد همین دیدگاه البته با تمرکز بر تحلیل برنارد #ماندویل، #آدام_اسمیت و #هایک بود بارگذاری شده بود. علاقمندان میتوانند برای نقد دیدگاهی که معتقد است سیئات فردی حسنات اجتماعیاند و حسنات فردی سیئات اجتماعی به لینک زیر مراجعه کنند:👇👇
https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi/1197
#اخلاق
#اقتصاد
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔴اخلاق روانشناختی ارتباطات اجتماعی در حدیث پیامبر اکرم(ص)
🖊احمدحسین شریفی
🔶در حدیثی از پیامبر اکرم(ص) درباره اصول حاکم بر روانشناسی ارتباطات اجتماعی چنین نقل شده است:
استُر ذَهَبَك وَ ذِهابَكَ وَمَذْهَبَك؛ درآمد و رفت و آمدها و برنامههای شخصی خود را از دیگران مخفی کن.
🔶#مولوی هم محتوای این حدیث را در قالب اشعاری چنین سروده است:
در بیان این سه کم جنبان لبت
از ذهاب و از ذهب وز مذهبت
کین سه را خصمست بسیار و عدو
در کمینت ایستد چون داند او
🔶به نظر میرسد که چنین توصیهای اختصاصی به جوامع خاصی ندارد بلکه برای حفظ ارتباطات اجتماعی و آرامش روحی در روابط اجتماعی مراعات این سه امر و مخفی کردن این سه مسأله (روابط شخصی، میزان درآمد و برنامههای بعدی) از دیگران، در هر جامعهای لازم باشد.
#اخلاق
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔴زنا؛ گناهی تمدنسوز
🖊احمدحسین شریفی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برخی از گناهان جنبه فردی محض دارند اما برخی دیگر حتی اگر میان دو نفر باشند میتوانند خانوادههایی را بر باد دهند. همچون یک بیماری مسری و مستمرند که حتی نسلهای آینده را نیز آلوده کند.
در روایتی از ائمه معصوم علیهم السلام چنین میخوانیم از جمله مسائلی که به حضرت موسی وحی شد این بود که: «مَنْ زَنَى زُنِيَ بِهِ وَ لَوْ فِي الْعَقِبِ مِنْ بَعْدِهِ؛ کسي که با ديگران زنا کند، با او زنا خواهد شد حتي اگر در نسلهاي بعدي او باشد.»
در این روایت به صراحت بیان میشود که فسقجویی یک مرد قطعاً و بدون شک به فسقجویی همسر او یا فرزندان او در نسلهای بعد منجر خواهد شد. جلالالدين #مولوي نيز اين حقيقت را به زبان شعر، چنين بيان کرده است:
قصد جفت دیگران کردم ز جاه
بر من آمد آن و افتادم به چاه
من در خانه کسی دیگر زدم
او در خانه مرا زد لاجرم
هر که با اهل کسان شد فسقجو
اهل خود را دان که قواد است او
ز آنکه مثل آن جزای آن شود
چون جزای سیئه مثلش بود
بدانیم که
زنا از جمله گناهان مسری و مهلکی است که نه تنها به سرعت شیوع پیدا میکند و نظام خانواده را مضمحل میکند؛ بلکه میتواند یک فرهنگ استوار و چندهزار ساله را در کمتر از چند دهه سست و لرزان و نابود کند.
#اخلاق
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔴اتحاد انسان و اندیشه
🖊احمدحسین شریفی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻یکی از مباحث عمیق و جذاب فلسفی بحث «اتحاد عاقل و معقول» است. #مولوی نیز در ضمن ابیاتی زیبا این حقیقت را بیان کرده است (البته برای اثبات این مدعا برهانی اقامه نکرده است. بهترین تبیین فلسفی این حقیقت را باید در فلسفه صدرایی جست):
ای برادر تو همان اندیشهای
ما بقی تو استخوان و ریشهای
گر گلست اندیشهٔ تو گلشنی
ور بود خاری تو هیمهٔ گلخنی
گر گلابی بر سر جیبت زنند
ور تو چون بولی برونت افکنند
#انسان
#فلسفه
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔻تفاوت طبیب جسمانی و طبیب روحانی از نگاه مولوی
🖊احمدحسین شریفی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
جلالالدین #مولوی در بيان تفاوت طب جسماني و طب روحاني نکاتي نغز و عميق بيان کرده است. بدون هیچ توضیحی ابیاتی از دفتر سوم مثنوی را در این موضوع تقدیم میکنم:
ما طبیبانیم شاگردان حق
بحر قلزم ديد ما را فانفلق
آن طبیبان طبیعت دیگرند
که به دل از راه نبضی بنگرند
ما به دل بیواسطه خوش بنگریم
کز فراست ما به عالی منظریم
آن طبیبان غذایند و ثمار
جان حیوانی بدیشان استوار
ما طبیبان فعالیم و مقال
ملهم ما پرتو نور جلال
آن طبیبان را بود بولی دلیل
وین دلیل ما بود وحی جلیل
#عرفان
#اخلاق
@Ahmadhoseinsharifi
🌹