eitaa logo
احمدحسین شریفی
6.1هزار دنبال‌کننده
347 عکس
360 ویدیو
24 فایل
حاوی سخنرانیها و نوشته ها و معرفی آثار و فعالیتهای استاد شریفی. عضو هیئت علمی و استاد تمام فلسفه موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم ادمین کانال: @Mahdiadmin2
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴«یکپارچگی» یا «از هم‌ گسیختگی» وجودی 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آدمیان دارای ساحت‌های وجودی گوناگون و متعدد و به تعبیر دیگر لایه‌های وجودی مختلفی‌اند. با بهره‌گیری از اصلاحات فلسفی و روان‌شناختی می‌توان گفت هر انسانی دارای چهار ساحت بینش، گرایش، انگیزش و کنش است. ساحت بینش‌ یا نگرش، که از جمله‌ مهم‌ترین ساحت‌های وجودی انسان است، مشتمل بر همه باورها و اعتقادات و انديشه‌های آدمی اعم از يقين‌ها، ظن‌ها، شک‌ها، ادراکات خیالی، وهمی، عقلی، شهودی، حدس‌ها، تخمين‌ها، استدلال‌ها و امثال آن است. ساحت گرایش مشتمل بر همه احساسات، عواطف و هيجانات؛ اعم از عشق‌، نفرت‌، دوستي، دشمني، آرامش، تشويش، اميد، نااميدي، شادي، اندوه، خشم، خشنودي، ترس و امثال آن است. منظور از ساحت انگیزش عبارت است از خواست‌ها، اراده‌ها و مطلوبات و غايات و مقاصد و انگيزه‌ها و آرمان‌ها و اهداف. و بالاخره ساحت کنش، که محسوس‌ترین ساحت وجودی آدمی است مشتمل است بر گفتارها و کردارها. سه ساحت اول ساحت‌هاي دروني آدمي‌اند و ساحت آخر، نيز ساحت‌ بيروني وجود آدمي‌ است. برخي از روان‌شناسان از آن سه ساحت دروني به «ذهن» تعبير مي‌کنند و ساحت بيروني را «رفتار» مي‌گويند. ناسازگاری و تضاد این ساحت‌ها، موجب ناسازگاری و ناآرامی وجودی آدمی است. تشویش و اضطراب و عدم ثبات شخصیت همگی معلول ناسازگاری و ناهمخواهی این ساحت‌های وجودی است. تضاد میان این ساحت‌ها موجب درگیری مدام آدمی با خودش می‌شود. آرامش و سکینه و طمئنینه را از آدمی می‌گیرد. یکی از مهم‌ترین وظایف هر انسانی در برابر خودش این است که این ساحت‌ها را با هم سازگار و همسو کند. شکاف میان باورها و گرایش‌هایش را از میان بردارد، تضاد میان ارزش‌ها و رفتارهایش را به آشتی تبدیل کند. این کار موجب یکپارچگی و انسجام شخصیت او شده و آرامش و سکینه و طمئنینه درونی را در پی دارد. وقتی همه طبقات ساختمان وجودی آدمی و همه ساکنان این طبقات همسو و سازگار باشند، شخصیتی هماهنگ و ثابت و آرام و باوقار را پدید خواهند آورد. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢علوم انسانیِ بیگانه با «انسان ایرانی» 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ «علوم انسانی مُقَفَّل»، «علوم انسانی مُعَطّل»، «علوم انسانی مُسَخّر»، «علوم انسانی مُحتضَر»، «مرگ علوم انسانی» از جمله اصطلاحاتی است که مدتهاست، با نگرانی و ناامیدی در بیان و بنان عده‌ای از دغدغه‌مندان و متخصصان «علوم انسانی وارداتی» در کشور ما مطرح شده و می‌شود. دائماً و به هر بهانه‌ای از بی‌مهری و بی‌اعتنایی مردم و مدیران به علوم انسانی می‌نالند. و همین بی‌مهری و بی‌توجهی به داده‌های علوم انسانی و به عالمان علوم انسانی را دلیل احتضار و بلکه مرگ علوم انسانی در ایران می‌دانند! 🔸بنده هرگز چنین نگاهی به «علوم انسانی» ندارم. بلکه اهمیت و ضرورت آنها را برای مدیریت فرهنگی، علمی، اقتصادی و سیاسی کشور به مراتب بیش از علوم طبیعی می‌دانم. و به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، علوم انسانی را «هوای تنفسی» مجموعه‌های نخبه و «عهده‌دار هدایت جامعه» و «نرم‌افزار» فردسازی، جامعه‌پردازی و تمدن‌سازی‌ می‌دانم. و معتقدم نه مردم و نه مدیران جامعه اسلامی نمی‌توانند به علوم انسانی بی‌اعتنا و بی‌توجه باشند. مگر کسی می‌تواند خود را بی‌نیاز از هوا برای تنفس بداند؟ و مگر جامعه را بدون نرم‌افزار می‌توان اداره کرد؟! در عین حال، واقعیت این است که هم مردم و هم مسؤولان آگاه در جامعه ما، به حق، به «علوم انسانی موجود» بی‌اعتماد و درنتیجه بی‌اعتنایند. و نرم‌افزار موجود را «نرم‌افزاری ویروسی» و بلکه یک «بدافزار معرفتی» برای اداره جامعه می‌دانند. پیشنهاد بنده به دغدغه‌مندان این است که به جای گلایه نسبت به این بی‌مهری‌ها، بهتر است درباره چرایی آن، تحلیل و تحقیقی جامع صورت دهند. به راستی وقتی مدعیان علوم انسانی به مسائل واقعی مردم و باورها و ارزش‌های آنان بی‌توجهی می‌کنند و هیچ ابزار و روش و واژگانی برای توصیف و تفسیر و تبیین و تقویت یا اصلاح آنها در اختیار ندارد، چرا باید مورد توجه مردم و مسئولان (که آنها نیز از جنس همین مردم‌اند و دغدغه مسائل همین مردم را دارند)، قرار گیرند؟ وقتی مدعیان روان‌شناسی و جامعه‌شناسی در کشور ما با عینک «فکر غربی» و با «فرهنگ انسان غربی» و با تکیه بر «انسان‌شناسی داروینیستی و اگوست‌کنتی» و «نظام ارزشی لیبرالی» به تحلیل کنش‌های فردی و اجتماعیِ «انسان ایرانی اسلامی» می‌پردازند، نه تنها از نگاه مردم، که از نگاه فرهیختگان جامعه اسلامی نیز «همان به که بمیرد.» وقتی مردم می‌بییند که با انتشار کوچکترین خبری درباره یک ناهنجاری اخلاقی در گوشه‌ای از کشور، همه باورها و ارزش‌های آنان توسط عده‌ای از مدعیان روان‌شناسی و جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی به سخره گرفته می‌شود، چرا باید آنها را باور کنند؟ وقتی مردم می‌بینند که بزرگ‌ترین و مهم‌ترین عنصر هویت‌بخش و انسجام‌بخش اجتماعی‌شان یعنی «محرم و صفر» هیچ جایگاهی در تحلیل‌های اقتصادی و اجتماعی و روان‌شناختی و سیاسی مدعیان علوم انسانی ندارد، چرا باید به آنها اعتنایی کنند؟ وقتی مردم می‌بینند که فلان دانشمند بزرگ روان‌شناسی با برافروختن رگ‌های گردن و با حالتی عصبانی و دور از منطق علمی و با عینک روان‌شناسی غربی و لیبرالی علیه حکم الهی و علیه فرهنگ چند هزارساله پوشش ایرانیان، موضع‌گیری می‌کند، آیا می‌توانند باور کنند که چنین نگاهی، از روی علم و تحقیق بیان می‌شود؟! 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹