eitaa logo
شعرهای ناب_آکادمی_دکتر_عامری
52 دنبال‌کننده
24 عکس
3 ویدیو
0 فایل
https://eitaa.com/joinchat/768213059C9cf83d0985 آی دی مدیر و جهت ثبت نام در کارگاه شعر استاد عرب نیا @farjampoor @akademi_shear
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ اے هم صدا دورے چرا، از عمق جان دل تنگمت مانند موجے روے رود، اے هم زبان دل تنگمت زنـگ صـدایت دلـنشین ، آهـنگ نـامت آشـنا دزدیده اے دل را زِ ما، اے مـهربان دل تنگمت جارے شدے در دشت دل،ریشه دواندے در دلم اے صـاحب رو یـاے مـن، تا بـے کران دل تنگمت دردم تویے درمان تویے،با بوسه اے جـانم بـده ویرانه کن آن بیسِتون، فر هاد سان دل تـنگمت در نبض من هر دم بزن،در گوش تو دارم سـخن با مـن بـمان اے زنـدگے را سـایبان دل تـنگمت https://eitaa.com/joinchat/768213059C9cf83d0985
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ کاش آرام بگیرد شب طوفان دلت تا به ساحل برسد کشتی ویران دلت آمدی تا که به اجبار سپاه چشمت دل من را بکشانی به فرا خوان دلت منتظر هر شب و هر صبح سر راه توام تا که دستم برسد گوشه ی دامان دلت عاشقی جرم بزرگیست خطا کردم و باز تا ابد حبس شدم در ته زندان دلت هوس سیب لبانت به لبم مانده هنوز محرمم کن به نوای خوش قرآن دلت کاش یک روز هوای دل تو سر برود مهربانی بچکد از سر مژگان دلت خسته از ظلم زیادت شده ام با این حال دل ندارم بزنم سنگ به پیمان دلت باز کن پنجره ی قلب پر از مهرت را تا که پروانه شوم بر سر گلدان دلت https://eitaa.com/joinchat/768213059C9cf83d0985
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ دل بـی تاب مرا دید ، ولی بی من رفت روح من بـود ولی ، بی خبرم از تن رفت همه ی حنجره ها در غزلم می نالند بعدِ او در کف پاهای جهان سوزن رفت یک شب از نام و نشان دهنش پرسیدم گفت خورشید ولی ، موقع تابیدن رفت بعد او هیچ بهاری به زمین پا نگذاشت خاطرات خوش گل از سر هر دامن رفت کاش با پای خودش ، سمت دلم بر گردد آن عزیزی که شب از قصّه ی پیراهن رفت (غزل ) https://eitaa.com/joinchat/768213059C9cf83d0985
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‌ مثال برگ پاییزی من از هر باد می ترسم نمی‌دانم چرا از تیر و از مرداد می ترسم از ان جنگل از این دریا از آن ویرانه های گم نمی‌ترسم فقط از قلب چون فولاد می‌ترسم پریشان می شوم هر گاه بادی می‌زند چنگی از آن مویی که شد در بند استبداد می‌ترسم به هر بادی نـمی‌ لرزم شـبیه آن دماوندم ولـیکن گاه گاهی از شب بـیداد می ترسم بـه ان گندم طـمع کردم مـثال داس بـرنّده از ان مـردی که می‌زد بر سرم فریاد می ترسم ببین اینجا چـه دلتنگم بـرای نازنین یـارم از این بغضی که آخر میشود غمباد می ترسم زبانت می‌زند زخمی نمک ریزم به لفظ خود از ان دشمن که میشد از غمم دلشاد می‌ترسم چنان آهو که از مردم گریزان است حیرانم من از چشم سیاه و مکر آن صیّاد میترسم https://eitaa.com/joinchat/768213059C9cf83d0985
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ فـریاد مـی خواهد دلم ، نجوا نـمی داند جـز بیستونِ عشقِ خود ، ماوا نمی داند بـا این قفس باید به رویاهات پایان داد دل سـرکش است و معنیِ فتوا نـمی داند حسرت به جان ِماهیِ این بـرکه افـتاده دل را بـه دریا مـی زند ، پــروا نـمی داند آیینه دارِ صورتِ مــاهت شــده چــشمه ســوزِ عــطش های مــرا ، امــّا نــمی داند گـم می شوم در ورطه ی طـوفانِ آغوشت ایـــن "اوج " را آرامشِ دریا نـمی داند در باغ سبزِ چشم هایت سیب مـی چیند فرجام ِ ایــن تــبعید را حـــوّا نـمی داند "ارغوان"(شیراز) https://eitaa.com/joinchat/768213059C9cf83d0985
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ دلـم از دوری و از غـیبت تـو تـنگ شـده بـین عـشق من و تـو فـاصله فـرسنگ شـده تو نبودی که ببینی دلم از غـصّه چـه کـرد خـاطرم بـاز بـرای تو چـه کـمرنگ شـده همه شب تا به سحر شاهد یک حال خراب بین عقل و دل من بـر سـر تـو جـنگ شـده همه ی شهر پر از زمزمه ی عـشق تـو بـود سر آن عشق چه آمد که چنین ننگ شـده؟ از دلت رفته ام امـّا تـو بـگو مـحض خـدا چه کسی بانی ایـن غـصّه و نیرنگ شـده؟ بال پرواز که بودم ، تو خـودت مـی گفتی چه شده حال مگر پایِ دلت لنگ شـده؟ شده آیا که به مـن فـکر کـنی حـتّی کــم؟ ضربان دل مـن گـنگ و بــد آهـنگ شـده بـه دعا خـواسته ام تا بـه وصــالت بـرسم نکند وقـت رســیدن دلـت از سـنگ شـده؟ https://eitaa.com/joinchat/768213059C9cf83d0985
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا