eitaa logo
⛅ امام زمان (عج)
3هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
12.6هزار ویدیو
365 فایل
اقا جانم از خدا میخواهیم پرده های جهل و غفلت از دیدگان ما کنار رود تا جمال دلربای شما را بنگریم 🌥اللهم عجل لولیک الفرج تعجیل در ظهور اقا #صلوات ⚘ 🌟حتما به کانال کودک مهدوی سر بزنید: @montazer_koocholo تبادل: @tabadolmahdavi
مشاهده در ایتا
دانلود
این خاصیت بلاست! وقتی می‌آید دنبال پناهگاهی اَمن می‌گردی تا بسویش فرار کنی و آرام بگیری ... و چه پناهگاهی بهتر و اَمن تر از آغوش مهربانت مولای من ... ▪️ای پناه دل خسته برگرد ▫️اللهم عجل لولیک الفرج @mahdisahebazman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام صادق: {علیه السلام} هر کس دو رکعت نماز بخواند و بداند چه می گوید، از نماز فارغ می شود، درحالی که میان او و میان خدای عز و جل گناهی نیست.😍💫   کافی(ط-الاسلامیه) ج3 ، ص 266 ، ح 12 از این نمـاز قشنگآ بخونیم😇☺️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫🌸💫 ❄️ اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ❄️ 🙏 التماس دعا 🙏 پنجشنبه‌ها... گاهی حجم دلتنگی‌هایم انقدر زیاد می‌شود💔😔 که دنیا با تمام وسعتش برایم تنگ می‌شود😔 به رسم هر پنج شنبه قرات سوره . حالا‌ که از دیدارشان محروم هستیم، کمترین کار شاد کردن عزیزانمان با سوره ایی قران است🌷🌷🌷. شاید ۱۰ دقیقه بیشتر وقت نگیره💚
دوباره شد 😔. کاش حکمت این همه دل تنگی را میدانستیم😔. اصلا انگار ها حال خاصی دارد🍃 انگار این روز هفته دل دنیا گرفته است😔 ! این روزها حال دلم بارانی است درست مثل حال کودکی که طعم تلخ اخم پدر را چشیده باشد،😞. مثل وقتهایی که دلت از عالم و ادم گرفته است😔. و مثل وقتهایی که سنگینی بار 🔥گناه پنهانی🔥کمرت را خم میکند😞. اما من دلم به همین خوش است! به همين ! ! برگرد🌹. 🤲 تعجیل در ظهور اقا ٥ صلوات🌷 @mahdisahebazman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🙃🌿 ۵صلوات جهت تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان ...❣ (یادت نره رفیق 😉)
📚 📖قسمت 6⃣1⃣ 📚📖دوربین رو برداشتم و اومدم لب خط. سنگرهای عراقی رو زیر نظر گرفتم،نگهبان هاشون سر پست بودن.اما از حسین خبری نبود،همینطور مضطرب نقاط مختلف رو نگاه می کردم که یکمرتبه اونو دیدم. 🔴داخل کانال دشمن نشسته بود.نمی دونستم چه کار می خواهد بکند.از خط ما تا خط عراقی‌ها سه کیلومتر راه بود.هوا هم روشن و صاف.کوچکترین حرکتی از دید دشمن پنهون نمی موند. 🔴همینطور که داشتم با دوربین نگاه می کردم دیدم یه دفعه حسین از سنگر عراقی‌ها بیرون پرید و به طرف خط خودی شروع به دویدن کرد.نگهبان های عراقی هم که تازه اونو دیده بودن باهرچی دم دستشان بود شروع به تیراندازی کردن. 🔴حسین تنها وسط بیابون می دوید و عراقی ها هم مسیر حرکتش رو بشدت زیر آتش گرفته بودن.مضطرب ونگران این طرف خط نشسته بودیم و جلو رو نگاه می کردیم وهیچ کاری از دستمون بر نمیاد. 🔴گلوله های خمپاره یکی پس از دیگری در اطراف حسین منفجر می شد،اما نکته عجیب برای ما خنده های حسین در اون شرایط بود. 🔴درحالیکه می دوید و از دست عراقی‌ها فرار می کرد یه لحظه خنده اش قطع نمی شد،انگار نه انگار که این همه آتش رو دارن رو سرش می ریزن.من و شهید مظهری صفات نشسته بودیم وگلوله ها رو می شمردیم.فقط حدود هفتاد وپنج تا خمپاره ی شصت اطرافش زدن ولی اون بیخیال می‌خندید و با سرعت به طرف ما می دوید. ✅کوچکترین خراشی بر نداشت وقتی رسید خیلی خوشحال بود.جلو اومد وباهمون خنده های زیباش گفت:رفتم تمام مواضعشون رو دیدم.میدان مین که اصلا ندارن. ✅کانال جدید کنده ان.تازه دارن سنگراشون رو می زنن.هیچ چیزی روی اونا نکشیدن، خطشون خلوته،کم کم دارن کاراشون رو انجام میدن.حسین این اطلاعات رو تواین فرصت کم بدست آورد. ✅شاید اگه شب می رفت خطرش کمتر بود ولی این اطلاعات کامل رو بدست نمی آورد.وکار ازهمه چیز براش مهمتر بود،وقتی حرفاش تموم شد به طرف سنگرش رفت و به شوخی گفت:اینم از کار شب ما.عوضش بریم امشب یه ساعت راحت بخوابیم. ✔️به روایت از حمید شفیعی 🔻 🌷 ...
📚 📖قسمت 7⃣1⃣ 📚📖خاطره ی دیگه ای که از حسین دارم مربوط میشه به عملیات والفجر چهار.اون زمان در نقطه ای به نام کوه سلطان مستقر بودیم ،محور شناسایی هم تپه ی شهدا بود. ✅اونجا غالب شناسایی ها رو حسین به تنهایی انجام می داد.لاغر اندام و سبک بود.فرز و سریع.هوش و ذکاوتش هم که جای خود داشت. ✅به خاطر دید مستقیم دشمن روی منطقه مجبور بود که شبها راه بیفتد.صبح زود می رسید پای تپه شهدا تا شب صبر می کرد و بعد می رفت میون عراقی‌ها. ✅یک شب که تازه از راه رسیده بود دور هم جمع شدیم و نشستیم به صحبت،گفتیم حسین تو که این همه میری جلو یه بار برای ما تعریف کن چه کار می کنی و چه اتفاقاتی می افته. ✅جمع خودمونی بود وحسین راحت می تونست حرف بزنه.لبخندی زد و گفت:اتفاقا همین پریشب یک اتفاق جالب افتاد.رفته بودم روی تپه ی شهدا و توی سنگر عراقی‌ها رو می گشتم که یه مرتبه منو دیدن. 🔴من هم سریع فرار کردم.اونا دنبالم افتادن.من تا جایی که می تونستم با سرعت از تپه پایین اومدم.نرسیده به میدون مین چشمم به شکاف کوچکی افتاد که گوشه ی تپه تراشیده شده بود. 🔴فورا داخل اون رفتم جا برا نشستن نبود به ناچار ایستادم،خیلی خسته بودم،دائم چرتم می گرفت.چند بار در همون لحظه حالت خوابم برد.دوباره بیدار شدم. ‼️عراقی‌ها از تپه پایین اومدن و شروع به جستجو کردن.اول فکر کردن توی میدان مین باشم،به همین خاطر اونجا رو به رگبار بستن، حدود یکی دوساعت تیر اندازی می کردن،بعد اومدن و پشت میدان مین رو گشتن. ✨من همانطور ایستاده مشغول ذکر گفتن بودم. ✔️به روایت از حمید شفیعی 🔻 🌷 ...
📚 📖قسمت 8⃣1⃣ 📚📖عراقی‌ها همه جا رو گشتن،اما اصلا متوجه شکاف نشدن.من هم خوابم می برد و بیدار می شدم و ذکر می گفتم. ⁉️به حسین گفتم:توی اون شرایط چطور خوابت می برد؟-گفت:اتفاقا بد نبود یه چرتی زدیم و خستگیمون هم در رفت.-گفتم:این اتفاقات تو روحیه ات تأثیری نگذاشته بود،نترسیده بودی. ✅با خنده گفت:اصلا،خیلی با صفا بود.کیف کردم.جای توهم خالی بود.-گفتم:خب بعد چی شد؟-گفت:هیچی عراقی‌ها خوب که همه جا رو گشتن و خسته شدن نا امید و دست از پا درازتر رفتن تو سنگراشون منم یه سرو گوشی آب دادم و وقتی مطمئن شدم که دیگه خبری نیست از شکاف بیرون اومدم. ✅میدان مین رو رد کردم و به خط خودمون برگشتم.وقتی خاطره ی حسین تمام شد همه بچه‌ها نفس راحتی کشیدن.این اولین بار نبود که حسین در چنین شرایط خطرناکی گیر می افتاد. ✨شجاعت وشهامت او برای همه جا افتاده بود. شاید یکی از دلایلی که بچه‌ها اصرار می کردن تا او از خاطراتش و از اتفاقاتی که موقع شناسایی براش اتفاق افتاده تعریف کنه،همین شجاعت او بود. ✨می دونستن او به خاطر روحیه ی بالایی که داره همیشه تا مرز خطر و گاهی حتی آنسوی مرز خطر هم پیش می رود و قطعا خاطرات جالبی می تونه داشته باشه. ✔️به روایت از حمید شفیعی 🔻 🌷 ...
علامه مجلسـے فرمودند : مشغول مطالعه بودم، به این دعا رسیدم  بسم الله الرحمن الرحیم، اَلْحَمْدُ لله مِنْ اَوَّلِ الدُّنْیا اِلی فَنائِها وَ مِنَ الآخِرَه اِلی بَقائِها, اَلْحَمْدُاللهِ عَلی کُلِّ نِعْمَه، اَسْتَغْفِرُالله مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ وَ اَتُوبُ اِلَیْه، وَ هُوَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ  بعد یڪ هفتہ مجدد خواستم ، آنرا بخوانم، ڪہ در حالت مڪاشفه از ملائکه ندایی شنیدم ، که ما هنوز از نوشتن ثواب قرائت قبلی فارغ نشده ایم... ✨  قصص العلماء، ص 80
⚡️💠⚡️ ❤️ طاقتم طاق شد و از تو نیامد خبرے جگرم آب شد و از تو نیامد خبرے عاشقانی ڪہ مدام از فرجٺ میگفتند عڪسشان قاب شد و از تو نیامد خبرے 😭 💚 @mahdisahebazman
أَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ کَرْبَلآءَ❤️ 💚✋ دلم خوش است به این لحظه‌های نورانی سلامِ صبح، مرا باز کربلایی کرد 😢 صبحتون حسینے🌤
! در این✨ روز جمعه با شما عهد میبندیم که امروز حداقل یک صفحه از دعای و معنی ان را بخوانیم! ! یاریمان کن🤲
🌾🌟🌾 ‌♥️ یڪ نفر یڪ خبر از یار ندارد بدهد ؟ دلِ ما خیلـے از این بـےخبرے سوختہ است 🔸اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـْـ @mahdisahebazman 🌾🌟🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠السلام علیک یاصاحب الزمان💠 روزهای هفته را باعشق توسرمیکنم تا به جمعه می رسم احساس دیگر میکنم حس دیدار تو درمن جمعه غوغا میکند جمعه هاچشمان خودرا حلقه بردرمیکنم شاید....😔😭😭بیائی🕊🦋@mahdisahebazman
🔵 برای تحصیل حضور قلب (در نماز) ، باید در طی روز "چشم" و "گوش" و "زبان" خود را کنترل کنیم....!!! 🔴 بدون مواظبت ، حضور قلب حاصل نمی شود..🔴 🔘 حضرت آیت الله بهجت ره 🔘 ( مواظب دلمان باشیم ) نمازاول وقت فراموش نشه🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔨 ‌ ‌‌‌‌‌🔹برادر حزب اللهی،یک لحظه لطفا 🔹 صفحه ات را كه باز ميكنم،😳 انگار آلبوم شخصی ات را باز کرده باشم 📖 پر است از پست هایـی با عکس های جورواجور 😶 از گلزار شهـ🌷ـدا گرفته تا هیئت های شب جمعه ای که رفته ای با چفیه و انگشتـ💍ـر عقیق و ریش و گاهاً ته ریش دلبری هایـی به سبک حـــزب الـــلــــهــــی و بماند عرق شرمـ😓ــی که از مشاهده کامنت های دختران در زیر پستت میریزم و اینکه تو چه ذوقی می‌کنی☺️و با چه اشتیاقی😍 جوابشان را می‌دهی و سر بحث را باز می‌کنی در میان پست های پر رنگ و لعاب بسیجـی گونه ات🙎♂ ناگهان عکسی از یک شهیـ🖼ـد به چشم می آید پهلوان شهیدی به اسم ابراهیم هادی زیر عکس، هشتگِ رفیق شهید من جلوه ديگری به پستت بخشيده ميروم در فكر باخود مرور ميكنم🤔 ابراهیم هادی همان شهيدي نبود كه از وقتي فهميد چند دخترِ جوان شيفته‌ی تيپ و هيكلش شده اند،😍 درست از فردای همان روز با سر و وضع ژوليده ميرفت باشگــ💪ـاه، لباس هايش را بجای ساك در كيسه پلاستيكي 🛍ميگذاشت مبادا حتـی ناخواسته دلِ دختري را بلرزاند ؟ 🙅🏻♂ جايـی خواندم؛ عاشق اگر رنگی از معشوق نگیرد در عشق خود صادق نیست میدانـی برادر‼️ شمایی که شہدا را الگوی خود میدانـی شمایـی که عاشق شهادتــی شمایی که هشتگ حزب اللهـی از پست هایت نمی افتد ❕ کاش در حـــــــزبِ هـــــــــوای نـــــــــــفـــــــــســــــــــت نباشی تفکر حزب اللهی بسیجی نهی از منکر☝️ 🥀 بیاید اگر آرزوی شهادت داریم فقط یکم هم معنی شهادت و درک کنیم بفهمیم ک شهدا چیکار کردن شهیدشدن؟ از شعار و ریا و ادعا ک بگذریم بقیه چیز ها هم حل میشه @mahdisahebazman