اخبار سریش آباد
#خاطرات دانش آموز #قرآنی شهید محمد جعفر حیدری 👇👇👇👇 🔸قسمت اول🔸 🌹اهل #قرآن بود و در مراسم مدرسه قرآ
#خاطرات دانش آموز #قرآنی بسیجی شهید محمد جعفر حیدری
👇👇👇👇
🔸قسمت دوم🔸
🌸پایان🌸
🌹شبی محمدجعفر موضوع رفتنش به جبهه را مطرح کرد. من و پدرش مخالفت کردیم، چون سن و سالی نداشت و برادرانش هم در جبهه بودند. تا نیمه های شب با پدرش گفتگو نمو کرد و از جبهه و #تکلیف همگانی صحبت کرد. فردا اول صبح پدرش گفت:(به محمد جعفر بگو وسایلش را آماده کند و راهی جبهه شود).
🌹برادرم عاشق وصال معشوق بود این بی قراری و ناآرامی قبل از شهادت در حضور او بعینه مشاهده می شد.سه روز قبل از شهادت نزد من آمد و ضمن خداحافظی گفت:(خواهر من راهم را یافته ام و در این راه قدم بر می دارم ، بعد از شهادت من پیش #نامحرمان گریه نکنی و به سر و صورت خود نزنی، #آرام باش به خدا توکل کن).
🌹 همرزم جعفر می گوید:
جعفر علاقه خاصی به #قرآن داشت و من که در گردان ادوات خدمت میکردم و در عملیات ها وقتی گردان وارد عمل می شد و هواپیماهای عراقی می آمدند تا ادوات را خاموش کنند، من معمولاً آیه{{ وجعلنا من بین ایدیهم سدا و من خلفهم سداََ}} را می خواندم.
🌹وقتی در مجلس ختم جعفر #قرآن را برداشتم اولین آیه ای که به چشمم خورد آیه شریفه مزبور بود و این امر برای من بسیار جالب بود و همواره در ذهنم مانده است. در صالح آباد بودیم و اکثر بچه ها عازم خط مقدم بودند. من همراه شهید علی اکبر اسفندیاری بودم که شهید جعفر حیدری آمد و گفت:( علی آقا مرا هم به منطقه ببرید )شهید اسفندیاری گفت:( تو لازمه با ما بیایی؟) در این موقع شهید حیدری شروع به به #گریه کرد، من خیلی ناراحت شدم و گفتم:(جعفر چرا #گریه می کنی؟) این گریه شهید گریه #عشق بود این اشک ناشی از #علاقه وافر به عملیات و #شهادت بود که او را به مقصودش رسانید.
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🌹در این حال متوجه شدم که شهید اسفندیاری به چهره شهید حیدری خیره شد و می خندد از این حالت شهید حیدری خوشش آمده بود تا اینکه من به شهید اسفندیاری گفتم:( جوابی به این بنده خدا بده تا #آرام بگیرد ) شهید اسفندیاری با همان #لبخند زیبا به او گفت تو هم با ما بیا.
🌹همرزم دیگر جعفر روایت می کند:
در صالح آباد #مهران قبل از عملیات کربلای یک شهید محمد جعفر، با #ناراحتی خاصی به شهید علی اسفندیاری گفت علی آقا چرا ما را هم به خط مقدم نمی برند؟ شهید اسفندیاری ، با #آرامش و لبخندی زیبا گفت: (صبر کن، با هم می رویم) و آن دو رفتند و با هم به عالم باقی شتافتند.
✨#شادی_روحش_صلوات✨
✵اَللهُمَّصَلِّعَلَىمُحمَّـدٍوآلمُحَمَّد✵
🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸
@akhbareserishabad
📣 #صدای_مردم 📣
با سلام خدمت همشهریان جان
بدون مقدمه درد دل میکنم
به کجا داریم میریم؟!
چرا عروسی هامون این طور شده؟!
قبلن ها چقدر خوب بود هم گناهش خیلی کمتر بود و هم خرجش کمتر بود و هم چشم و هم چشمی نداشت.
⁉️چرا #عروسی_مختلط؟!😏
آیا در شان ما که ادعای شهر حسینی هستیم این طور چیزها جایزه؟
آیا دینمون اجازه میده که با وضع بد حجاب و بعضا سر لُخت و استغفرالله بدنمون دیده بشه که قابل گفتن نیست بریم در جمع مختلط برقصیم؟
این دیگه کار شخصی نیست بلکه گناه اجتماعی هست که همه رو در بر میگیرد.
👀👱♂آقایان چرا نشستن و دارن نگاه می کن؟!!
"قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یَغُضُّوا مِنْ اَبصارِهِم"
به مردان مؤمن بگو چشمان خود را [از آنچه حرام است فرو بندند.
✅👈چقدر طلاق ها و خانه خرابی ها از این جمع های مختلط و این گونه عروسی ها هست...
✅👈طرف تیپ میزنه و آرایش غلیظ میکنه و لباس آنچنانی می پوشه چه خانم و چه آقا، و زن یا شوهر خودش از چشمش می اُفته... و تا آخر بخونید.
پیامبر اکرم(ص) در بیان آنچه در شب معراج دید، به امام علی (علیهالسّلام) و حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) فرمود:
[[👱♀زنانی را دیدم که به موهای خود آویزان هستند. آن زنی که با موی سرش در آتش آویزان بود، موی سرش را از #نامحرمان نمیپوشاند]].
در قرآن هم هست که👇
[وَ مَنْ یعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یرَهُ]
[و هر کسی به اندازه ذرّهای بدی کند، (مکافات) آن را خواهد دید].
ان شاءالله همه جوان ها خوشبخت بشن🤲
به خدا قیامت و اون دنیا حقه
✅👈 نهایت تا ۸۰ ساله دیگه از این افرادی که این مطلب رو می خونن خبری نیست و همه مُرده ایم به خاطر چند ساعت لذت زودگذر آخرتمان را تباه نکنیم.
از ما گفتن بود
یا علی مدد
@akhbareserishabad